۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهمالسلام') |
جز (جایگزینی متن - ' می شد' به ' میشد') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ طهرانی(ره)]] در نگارش زندگینامه استادش محدث نوری در «طبقات» در مورد برنامهریزی دقیق وی در امور علمی و معنوی چنین نقل میکند: | [[آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ طهرانی(ره)]] در نگارش زندگینامه استادش محدث نوری در «طبقات» در مورد برنامهریزی دقیق وی در امور علمی و معنوی چنین نقل میکند: | ||
«ایشان دائماً ملتزم به وظائف شرعی خود بود و هر ساعتی از روزش را به کار خاصی اختصاص میداد. چنان چه هر روز بعد از [[نماز]] عصر تا نزدیک غروب به کتابت مشغول | «ایشان دائماً ملتزم به وظائف شرعی خود بود و هر ساعتی از روزش را به کار خاصی اختصاص میداد. چنان چه هر روز بعد از [[نماز]] عصر تا نزدیک غروب به کتابت مشغول میشد و پس از نماز عشاء تا وقت خواب را نیز به مطالعه اختصاص میداد. دو ساعت قبل از فجر بر می خاست و یک ساعت قبل از فجر به حرم مطهر مشرف میشد و در زمستان و تابستان پشت «باب القبله» مشغول به خواندن [[نافله شب]] می گشت تا این که درب حرم گشوده می گشت و ایشان همواره نخستین فردی بود که در آن هنگام وارد حرم میشد... کمی قبل از طلوع خورشید به خانه بر می گشت و مستقیم به کتابخانه بزرگش که شامل هزاران کتاب نفیس و آثار نادر یا منحصر به فرد بود، رفته و .... تا کمی قبل از زوال مشغول به کار کتابت بود... امّا برنامهریزی روزهای جمعه او متفاوت بود. بدین گونه که بعد از بازگشت از حرم شریف به مطالعه کتابهای مقتل پرداخته، سپس به مجلس عمومی ای که برای ذکر [[اهل بیت (علیهمالسلام)|اهل بیت(علیهالسلام)]] ترتیب داده بود میرفت و به ذکر مصیبت میپرداخت. پس از پایان یافتن مجلس مشغول وظایف خاص روز جمعه و نوافل می گشت و بعد از نماز عصر هم به حرم مطهر مشرف میشد و مشغول به دعاهای مأثور می گشت تا غروب آفتاب». <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، همان، ص 547</ref> | ||
از این عبارات نظم و ثبات مرحوم محدث نوری در امر علم و دین اثبات میشود. | از این عبارات نظم و ثبات مرحوم محدث نوری در امر علم و دین اثبات میشود. | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
البته بسیاری از علمای شیعه با این دیدگاه به مخالفت برخاستند و معتقد بودند که هیچ کم و زیادی در جمعآوری قرآن کریم رخ نداده است. نخستین کتابی که در ردّ «فصل الخطاب» تألیف شد، کتاب «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» بود که توسط شیخ محمود طهرانی (ره) نگاشته شد. زمانی که محدث نوری از محتوای این کتاب آگاه شد، کتابی به زبان فارسی در جواب به شبهات «کشف الإرتیاب» نگاشت و نام آن را «الردّ علی کشف الإرتیاب» نهاد. و او همواره میگفت: راضی نیستم از کسی که «فصل الخطاب» را مطالعه کند امّا این رساله را رها نماید. چرا که وی در ابتدای این رساله که در پاسخ بر کشف الإرتیاب تألیف کرده بود، اظهار داشته که در لفظ «تحریف» مغالطه شده است و منظور من از «تحریف» تغییر و تبدیل نبوده بلکه تنها مرادم، انداختن بعضی از آیات در کتاب نازل شده بوده است و گرنه قرآنی که الآن نزد همگان موجود است با قرآنی که در عصر عثمان جمعآوری شد، هیچ زیاده و نقصانی شامل حالش نشده است. وی میگفت شایسته بود نام کتابم را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» می نهادم. و آن چه که مردم از این کتاب برداشت کردهاند، هرگز منظور من نبوده است. <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، الذریعة، همان، ج 16، صص 231 ـ 232</ref> | البته بسیاری از علمای شیعه با این دیدگاه به مخالفت برخاستند و معتقد بودند که هیچ کم و زیادی در جمعآوری قرآن کریم رخ نداده است. نخستین کتابی که در ردّ «فصل الخطاب» تألیف شد، کتاب «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» بود که توسط شیخ محمود طهرانی (ره) نگاشته شد. زمانی که محدث نوری از محتوای این کتاب آگاه شد، کتابی به زبان فارسی در جواب به شبهات «کشف الإرتیاب» نگاشت و نام آن را «الردّ علی کشف الإرتیاب» نهاد. و او همواره میگفت: راضی نیستم از کسی که «فصل الخطاب» را مطالعه کند امّا این رساله را رها نماید. چرا که وی در ابتدای این رساله که در پاسخ بر کشف الإرتیاب تألیف کرده بود، اظهار داشته که در لفظ «تحریف» مغالطه شده است و منظور من از «تحریف» تغییر و تبدیل نبوده بلکه تنها مرادم، انداختن بعضی از آیات در کتاب نازل شده بوده است و گرنه قرآنی که الآن نزد همگان موجود است با قرآنی که در عصر عثمان جمعآوری شد، هیچ زیاده و نقصانی شامل حالش نشده است. وی میگفت شایسته بود نام کتابم را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» می نهادم. و آن چه که مردم از این کتاب برداشت کردهاند، هرگز منظور من نبوده است. <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، الذریعة، همان، ج 16، صص 231 ـ 232</ref> | ||
کتابهای زیادی در ردّ کتاب محدث نوری یعنی «فصل الخطاب» نوشته شد و تقریباً تمام عالمان شیعی با این نظریه مخالفت کردند. اما به هر حال شد آن چه نباید | کتابهای زیادی در ردّ کتاب محدث نوری یعنی «فصل الخطاب» نوشته شد و تقریباً تمام عالمان شیعی با این نظریه مخالفت کردند. اما به هر حال شد آن چه نباید میشد، صورت گرفت و مغرضین با استفاده از این کتاب شبهات زیادی را مورد توجه مکتب تشیع نمودند و این امر باعث شد بسیاری از اهل سنت تصور کنند که شیعه قائل به تحریف قرآن است و قرآنی جدا از قرآن آنان دارد. | ||
7ـ سایر تألیفات | 7ـ سایر تألیفات |