پرش به محتوا

تاریخچه دانش انساب از منظر اسلام و مسلمانان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می شد' به ' می‌شد'
جز (جایگزینی متن - ' می سازد' به ' می‌سازد')
جز (جایگزینی متن - ' می شد' به ' می‌شد')
خط ۲۰: خط ۲۰:
از آنجا که انسان همیشه بدنبال شناخت و معرفت بیشتر نسبت به خود و جهان پیرامون خود می‌باشد. دانش‌های گوناگونی را سبب شد که یکی از این علوم دانش نسب‌شناسی بود و می‌توان گفت:انساب یا دانش نسب‌شناسی متعلق به تمامی مردم جهان در تمامی زمان ها بوده است.
از آنجا که انسان همیشه بدنبال شناخت و معرفت بیشتر نسبت به خود و جهان پیرامون خود می‌باشد. دانش‌های گوناگونی را سبب شد که یکی از این علوم دانش نسب‌شناسی بود و می‌توان گفت:انساب یا دانش نسب‌شناسی متعلق به تمامی مردم جهان در تمامی زمان ها بوده است.
بر این اساس است که اولین گرایشات نسب شناسانه را به خاندان کنفوسیوس<ref>(551-479 ق. م)</ref> نسبت می‌دهند که با قدمتی 2500ساله بیش از هشتاد نسل را در بر نمی‌گیرد. <ref>برای مطالعه بیشتر: نسب شناسان مسلمان، مرتضی شوشتری، صفحه29 .در ایران باستان نیز نسب کوروش (559-529ق. م) و داریوش (522-486ق. م)در ابتدای منشور بابلی و کتیبه بیستون نشان از توجه به نسب‌شناسی در دوره هخامنشی(559-330ق-م)در ایران باستان دارد.</ref>
بر این اساس است که اولین گرایشات نسب شناسانه را به خاندان کنفوسیوس<ref>(551-479 ق. م)</ref> نسبت می‌دهند که با قدمتی 2500ساله بیش از هشتاد نسل را در بر نمی‌گیرد. <ref>برای مطالعه بیشتر: نسب شناسان مسلمان، مرتضی شوشتری، صفحه29 .در ایران باستان نیز نسب کوروش (559-529ق. م) و داریوش (522-486ق. م)در ابتدای منشور بابلی و کتیبه بیستون نشان از توجه به نسب‌شناسی در دوره هخامنشی(559-330ق-م)در ایران باستان دارد.</ref>
اما عرب، به ویژه عرب بادیه نشین، شأن و اهمیّت ویژه ای برای نسب قایل بود. در بین عرب‌های صحرایی، حقوق انسانی و حتی ارزش زندگی هر کس به نسب او بستگی داشت. نسب هر فرد تعیین‌کننده ی درجه ی حمایت اجتماعی و دفاع طبقه یا قشری از او بود؛ به همین دلیل، نسّابه (نسب شناس)ها موقعیت بالایی در جامعه عرب داشتند و به بزرگی از آنان یاد می شد، زیرا مرجعِ حل بسیاری از اختلافات بودند. البتّه این تلقی برای فرهنگ غیرعرب، غیر عادی و غیر معقول است. نتایج به دست آمده از نسب‌شناسی، موضوع و اساس بسیاری از مؤلفه های جامعه شناختی (مانند نوع روابط مصلحت‌آمیز بین افراد قبیله و مناسبات افراد یک قبیله با قبیله ی دیگر و حمایت درون قبیله ای و برون قبیله ای) و روان شناختی (مانند رشد روحیات و اخلاقیات ویژه در قالب تحقیر یا تفاخر) و حتی حقوقی و فقهی (مانند بهره‌مندی از بیت المال یا تأمین حقوق اجتماعی) بود.<ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج 4، ص466و470</ref>  
اما عرب، به ویژه عرب بادیه نشین، شأن و اهمیّت ویژه ای برای نسب قایل بود. در بین عرب‌های صحرایی، حقوق انسانی و حتی ارزش زندگی هر کس به نسب او بستگی داشت. نسب هر فرد تعیین‌کننده ی درجه ی حمایت اجتماعی و دفاع طبقه یا قشری از او بود؛ به همین دلیل، نسّابه (نسب شناس)ها موقعیت بالایی در جامعه عرب داشتند و به بزرگی از آنان یاد می‌شد، زیرا مرجعِ حل بسیاری از اختلافات بودند. البتّه این تلقی برای فرهنگ غیرعرب، غیر عادی و غیر معقول است. نتایج به دست آمده از نسب‌شناسی، موضوع و اساس بسیاری از مؤلفه های جامعه شناختی (مانند نوع روابط مصلحت‌آمیز بین افراد قبیله و مناسبات افراد یک قبیله با قبیله ی دیگر و حمایت درون قبیله ای و برون قبیله ای) و روان شناختی (مانند رشد روحیات و اخلاقیات ویژه در قالب تحقیر یا تفاخر) و حتی حقوقی و فقهی (مانند بهره‌مندی از بیت المال یا تأمین حقوق اجتماعی) بود.<ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج 4، ص466و470</ref>  
اما با ظهور اسلام و با توجه به معیار تقوا درعرصه‌های زندگی فردی واجتماعی انسان توجه به حسب و نسب خانوادگی رنگ و بوی دیگری یافت و توجه به نسب نبوی(ص) در اولویت قرار گرفت زیرا این مهم در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام نیز مورد تاکید قرار داشت.
اما با ظهور اسلام و با توجه به معیار تقوا درعرصه‌های زندگی فردی واجتماعی انسان توجه به حسب و نسب خانوادگی رنگ و بوی دیگری یافت و توجه به نسب نبوی(ص) در اولویت قرار گرفت زیرا این مهم در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام نیز مورد تاکید قرار داشت.
اما پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)تفاخر به نسب عربی و قبیله ای مجددا احیا شد و در دوران خلافت بنی امیّه به اوج خود رسید و ادامه یافت. با روی کارآمدن بنی عباس دوباره توجه و ارج نهادن بر نسب خاتم پیامبران _البته همراه با اغراض سیاسی_ جان تازه ای به خود گرفت و در این مسیر تشکیلات نقابت به وجود آمد. این عنایت و احترام به نسب هاشمیان و سادات قرن‌ها ادامه داشت و تا حمله مغول به اوج و اعتلاء خود رسید.
اما پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)تفاخر به نسب عربی و قبیله ای مجددا احیا شد و در دوران خلافت بنی امیّه به اوج خود رسید و ادامه یافت. با روی کارآمدن بنی عباس دوباره توجه و ارج نهادن بر نسب خاتم پیامبران _البته همراه با اغراض سیاسی_ جان تازه ای به خود گرفت و در این مسیر تشکیلات نقابت به وجود آمد. این عنایت و احترام به نسب هاشمیان و سادات قرن‌ها ادامه داشت و تا حمله مغول به اوج و اعتلاء خود رسید.
خط ۴۹: خط ۴۹:
4- اهمیّت شناخت همسر لایق،<ref>نجفی، محمد جواد، نسب‌شناسی در دوره اسلامی، ماهنامه تاریخ اسلام، شماره 13 و عالمی، محمد جواد، انساب نگاری شیعه تا پایان قرن هفتم هجری، صص 69 و70.</ref> باتوجه به ویژگی‌های اخلاقی وجسمی وروحی خاندانها.
4- اهمیّت شناخت همسر لایق،<ref>نجفی، محمد جواد، نسب‌شناسی در دوره اسلامی، ماهنامه تاریخ اسلام، شماره 13 و عالمی، محمد جواد، انساب نگاری شیعه تا پایان قرن هفتم هجری، صص 69 و70.</ref> باتوجه به ویژگی‌های اخلاقی وجسمی وروحی خاندانها.
در اسلام معیار تفاخر به حسب و نسب _که در اعراب متداول بود_ تاحدودی تغییر کرد و موضوع قرابت نسبی به خاندان رسالت اهمیت ویژه ای یافت که این خود عاملی در جهت تدوین کتب انساب طالبیین در قرن سوم به بعد شد و این خود گواهی بر جایگاه خاص این موضوع نزد مسلمانان است. و با گسترش دایره نقابت در دورترین نقاط جهان اسلام علم انساب آل ابی‌طالب نیز به شکوفایی بیشتری دست یافت.
در اسلام معیار تفاخر به حسب و نسب _که در اعراب متداول بود_ تاحدودی تغییر کرد و موضوع قرابت نسبی به خاندان رسالت اهمیت ویژه ای یافت که این خود عاملی در جهت تدوین کتب انساب طالبیین در قرن سوم به بعد شد و این خود گواهی بر جایگاه خاص این موضوع نزد مسلمانان است. و با گسترش دایره نقابت در دورترین نقاط جهان اسلام علم انساب آل ابی‌طالب نیز به شکوفایی بیشتری دست یافت.
در حقیقت نقابت و علم انساب هاشمیان لازم و ملزوم یکدیگر شده و تاثیرات متقابلی بر دیگری گذارده‌اند تا آنجا که نقابت سادات و حفظ انساب ایشان یکی از مسائل مهم برای حکومت‌های وقت شد زیرا این امر از یک جهت عامل احصاء سادات و کنترل این جمع کثیر و موثر در جامعه اسلامی می شد تا از شورش های احتمالی آنان در مقابل حکومت‌ها جلوگیری به عمل آید و از دیگر سو ایشان را درجامعه اسلامی مورد تکریم و احترام بیشتر قرارداده تا مشروعیتی برای خود ایجاد نمایند؛ چرا که سادات مدعیان حقیقی منصب خلافت و حکومت بر مسلمانان بوده‌اند. <ref>برای مطالعه بیشتر: شوشتری، مرتضی نسب شناسان مسلمان ،ص153.  
در حقیقت نقابت و علم انساب هاشمیان لازم و ملزوم یکدیگر شده و تاثیرات متقابلی بر دیگری گذارده‌اند تا آنجا که نقابت سادات و حفظ انساب ایشان یکی از مسائل مهم برای حکومت‌های وقت شد زیرا این امر از یک جهت عامل احصاء سادات و کنترل این جمع کثیر و موثر در جامعه اسلامی می‌شد تا از شورش های احتمالی آنان در مقابل حکومت‌ها جلوگیری به عمل آید و از دیگر سو ایشان را درجامعه اسلامی مورد تکریم و احترام بیشتر قرارداده تا مشروعیتی برای خود ایجاد نمایند؛ چرا که سادات مدعیان حقیقی منصب خلافت و حکومت بر مسلمانان بوده‌اند. <ref>برای مطالعه بیشتر: شوشتری، مرتضی نسب شناسان مسلمان ،ص153.  
</ref>
</ref>
== پیشتازی و نقش شیعیان در علم انساب ==
== پیشتازی و نقش شیعیان در علم انساب ==
خط ۶۲: خط ۶۲:
نسب‌شناسی خاص ذریه پیامبر اکرم ’ (سادات) و نقش شیعیان در حفظ وگسترش این دانش
نسب‌شناسی خاص ذریه پیامبر اکرم ’ (سادات) و نقش شیعیان در حفظ وگسترش این دانش
پس از شکل‌گیری نسب نگاری عمومی مسلمانان که شیعیان نقش برجسته‌ای در تقویت و تعمیق آن داشتند نسب نگاری اختصاصی شیعیان یا انساب شناسی طالبیین متولد شد و از اواخر قرن دوم با تدوین انساب وآغاز انساب نگاری ها در این دانش تحولی را تجربه کرده و تا پیش از این تاریخ عرب بر نسب قبیله ای خود فخر می فروخت و هر نسب پاکی را با عنوان شریف یاد می‌کرد.
پس از شکل‌گیری نسب نگاری عمومی مسلمانان که شیعیان نقش برجسته‌ای در تقویت و تعمیق آن داشتند نسب نگاری اختصاصی شیعیان یا انساب شناسی طالبیین متولد شد و از اواخر قرن دوم با تدوین انساب وآغاز انساب نگاری ها در این دانش تحولی را تجربه کرده و تا پیش از این تاریخ عرب بر نسب قبیله ای خود فخر می فروخت و هر نسب پاکی را با عنوان شریف یاد می‌کرد.
اما از این تاریخ به بعد نسب‌شناسی رشد کرده و به بلوغ خود رسید و ماهیتی دینی به خود گرفت. زیرا انتساب و قرابت به خاندان نبوت به عنوان یک ارزش تلقی می شد. در قرن سوم با ایجاد زمینه های سیاسی-اجتماعی انساب نگاری به طور اختصاصی به ذریّه پیامبر اکرم (ص) می‌پرداخت.  
اما از این تاریخ به بعد نسب‌شناسی رشد کرده و به بلوغ خود رسید و ماهیتی دینی به خود گرفت. زیرا انتساب و قرابت به خاندان نبوت به عنوان یک ارزش تلقی می‌شد. در قرن سوم با ایجاد زمینه های سیاسی-اجتماعی انساب نگاری به طور اختصاصی به ذریّه پیامبر اکرم (ص) می‌پرداخت.  
حفظ و حراست انساب دودمان نبوی در جمیع ادوار اسلامی در نهایت درجه اهمیت بوده است. تا جایی که کسانی چون کمیت بن زید اسدی (م126ق)، سید حمیری(م179ق) و دعبل خزاعی(م246ق) و دیگر شعرای متعهد شیعی نقش خود را به عنوان فرهیختگان جامعه شیعی با ظرافتی تمام به انجام رسانیدند و با توجه به آشنایی ایشان به انساب ـ که از ویژگی‌های یک شاعر مشهور است - تا در سروده های خود دچار اشتباه نشود ـ در سروده های خود، فراوان به نسب اشخاص اشاره کرده‌اند که خود می‌تواند از علل گسترش دانش نسب‌شناسی باشد. نخستین کسی که انساب آل ابی‌طالب را در کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد ابوالحسین یحیی بن حسن عقیقی(214 -277)<ref>بودمروزی ازورقانی، اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ص 58</ref> که به یحیی نسابه مشهور است و مقام نقابت شهر مدینه را نیز بر عهده داشت.<ref>عمری، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبییین، ص203و204.</ref> از یحیی نسابه روایات فراوانی به نقل از معصومین (ع) در کتب حدیثی مرحوم شیخ صدوق آمده است <ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 21، ص47</ref> که می‌تواند دلیل محکمی بر امامی بودن او باشد حتی دلایلی مبنی بر مصاحبت ایشان با امام رضا نیز موجود است.<ref>رجال النجاشی، صفحه441، شماره1189و تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج4، ص508.</ref>  
حفظ و حراست انساب دودمان نبوی در جمیع ادوار اسلامی در نهایت درجه اهمیت بوده است. تا جایی که کسانی چون کمیت بن زید اسدی (م126ق)، سید حمیری(م179ق) و دعبل خزاعی(م246ق) و دیگر شعرای متعهد شیعی نقش خود را به عنوان فرهیختگان جامعه شیعی با ظرافتی تمام به انجام رسانیدند و با توجه به آشنایی ایشان به انساب ـ که از ویژگی‌های یک شاعر مشهور است - تا در سروده های خود دچار اشتباه نشود ـ در سروده های خود، فراوان به نسب اشخاص اشاره کرده‌اند که خود می‌تواند از علل گسترش دانش نسب‌شناسی باشد. نخستین کسی که انساب آل ابی‌طالب را در کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد ابوالحسین یحیی بن حسن عقیقی(214 -277)<ref>بودمروزی ازورقانی، اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ص 58</ref> که به یحیی نسابه مشهور است و مقام نقابت شهر مدینه را نیز بر عهده داشت.<ref>عمری، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبییین، ص203و204.</ref> از یحیی نسابه روایات فراوانی به نقل از معصومین (ع) در کتب حدیثی مرحوم شیخ صدوق آمده است <ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 21، ص47</ref> که می‌تواند دلیل محکمی بر امامی بودن او باشد حتی دلایلی مبنی بر مصاحبت ایشان با امام رضا نیز موجود است.<ref>رجال النجاشی، صفحه441، شماره1189و تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج4، ص508.</ref>  
با تاملی در کتب انساب الطالبیین(سادات)این نکته قابل توجه است که اکثر مولفان این دست انساب نگاری ها مربوط به قرون چهارم و پنجم هجری بوده واین مطلب را روشن می‌سازد که این روند با کتاب انساب آل ابی‌طالب یحیی نسابه در اواخر قرن سوم شروع شده وتا دو قرن بعد توانسته به اوج خود برسد تاحدی که نسل های بعد را از مراجعه به کتب تاریخ و انساب عمومی بی‌نیاز کرده است.
با تاملی در کتب انساب الطالبیین(سادات)این نکته قابل توجه است که اکثر مولفان این دست انساب نگاری ها مربوط به قرون چهارم و پنجم هجری بوده واین مطلب را روشن می‌سازد که این روند با کتاب انساب آل ابی‌طالب یحیی نسابه در اواخر قرن سوم شروع شده وتا دو قرن بعد توانسته به اوج خود برسد تاحدی که نسل های بعد را از مراجعه به کتب تاریخ و انساب عمومی بی‌نیاز کرده است.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۰۶

ویرایش