۸۸٬۰۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهمالسلام') |
جز (جایگزینی متن - ' می شد' به ' میشد') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== سیمای ظاهری زراره == | == سیمای ظاهری زراره == | ||
ابوغالب در وصف سیمای ظاهری زرارة بن اعین مینویسد: | ابوغالب در وصف سیمای ظاهری زرارة بن اعین مینویسد: | ||
روایت شده که زراره مردی خوش چهره، تنومند و سفید رنگ بود. برای [[نماز جمعه]] در حالی خارج | روایت شده که زراره مردی خوش چهره، تنومند و سفید رنگ بود. برای [[نماز جمعه]] در حالی خارج میشد که روی سرش عرق چینی سیاه رنگ بود، در پیشانی و بین دو چشمش اثر [[سجده]] نمایان بود و در دستش عصایی بود و مردم در حال سکوت برای دیدن و نظاره به حسن و زیبایی و هیبت و جمال او می ایستادند به صورتی که گاهی مجبور به بازگشت میشد». <ref>همان، ص 27</ref> | ||
== پدر == | == پدر == | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهل بیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستمهای بسیار می زدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانه های واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، [[اهل بیت (علیهمالسلام)|اهلبیت(علیهالسلام)]] برای حفظ جان یاران خاص خود گاهی در مورد عدهای از اصحابشان اقدام به بدگویی مینمودند تا شاید از هجمه های ستمگران نجات یابند. امام صادق(علیهالسلام) برای حفظ جان زراره ــ که در خط مقدم مبارزه حضور داشت ــ از این روش استفاده کرد؛ لذا به عبدالله فرزند زراره میفرماید: | حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهل بیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستمهای بسیار می زدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانه های واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، [[اهل بیت (علیهمالسلام)|اهلبیت(علیهالسلام)]] برای حفظ جان یاران خاص خود گاهی در مورد عدهای از اصحابشان اقدام به بدگویی مینمودند تا شاید از هجمه های ستمگران نجات یابند. امام صادق(علیهالسلام) برای حفظ جان زراره ــ که در خط مقدم مبارزه حضور داشت ــ از این روش استفاده کرد؛ لذا به عبدالله فرزند زراره میفرماید: | ||
سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد میکنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار می رسانند و اقدام به قتل او میکنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش میکنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت | سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد میکنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار می رسانند و اقدام به قتل او میکنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش میکنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت میشدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسانهای محروم را بیان میکند تا به دست حاکمی که کشتی های سالم را غصب میکرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن. | ||
خدا تو را مورد رحمت قرار دهد! به خدا [[قسم]] دوست دارترین مردم به من و دوست دارترین اصحاب پدرم از بین زندگان و مردگان تو هستی. همانا تو برترین کشتی آن دریای بزرگ و بسیار پر آبی و از پشت سر تو پادشاهی ظالم و غاصب دوست دارد هر کشتی سالمی را که از دریا عبور میکند، برای خودش غصب و اهلش را اسیر کند. رحمت خداوند بر تو باد در هنگام حیات و زندگانی ات! و رحمت و رضوان او در هنگام رحلت از این دنیا بر تو باد!» <ref>رجال کشی، ص 138 و 139</ref> | خدا تو را مورد رحمت قرار دهد! به خدا [[قسم]] دوست دارترین مردم به من و دوست دارترین اصحاب پدرم از بین زندگان و مردگان تو هستی. همانا تو برترین کشتی آن دریای بزرگ و بسیار پر آبی و از پشت سر تو پادشاهی ظالم و غاصب دوست دارد هر کشتی سالمی را که از دریا عبور میکند، برای خودش غصب و اهلش را اسیر کند. رحمت خداوند بر تو باد در هنگام حیات و زندگانی ات! و رحمت و رضوان او در هنگام رحلت از این دنیا بر تو باد!» <ref>رجال کشی، ص 138 و 139</ref> |