۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهمالسلام') |
جز (جایگزینی متن - ' می شد' به ' میشد') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
برداشت های ناروا از فقه شیعه یکی دیگر از زمینه های فکری دستاویز مخالفان تقریب با شیعه امامیه است که بر اساس آن شیعه را متهم به [[اباحی گری]] و عدم تقید به سنّت نبوی دانستهاند. به عنوان نمونه آنان موضوع [[ازدواج موقّت]] در فقه شیعه را به عنوان یکی از مظاهر اباحیگری در میان شیعیان تلقّی کرده و در نهایت، عقد متعه را غیر شرعی و تنها به عنوان یک رابطه جنسی محض دانستهاند.<ref>(ادریسی، الفاضح لمذهب الشیعة الامامیة،1428ق، ص95)</ref> | برداشت های ناروا از فقه شیعه یکی دیگر از زمینه های فکری دستاویز مخالفان تقریب با شیعه امامیه است که بر اساس آن شیعه را متهم به [[اباحی گری]] و عدم تقید به سنّت نبوی دانستهاند. به عنوان نمونه آنان موضوع [[ازدواج موقّت]] در فقه شیعه را به عنوان یکی از مظاهر اباحیگری در میان شیعیان تلقّی کرده و در نهایت، عقد متعه را غیر شرعی و تنها به عنوان یک رابطه جنسی محض دانستهاند.<ref>(ادریسی، الفاضح لمذهب الشیعة الامامیة،1428ق، ص95)</ref> | ||
از نگاه شیعه، عقد [[متعه]] نوعی زوجیت شرعی است که علاوه بر تجویز آن در قرآن کریم، سنّـت مسلّم پیامبر اکرم «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» بر جریان و حلیّت آن بوده<ref>(طوسی، الخلاف ،ج4،ص340) </ref> و تا زمان خلیفه دوم [[عمربن خطاب]] به آن عمل | از نگاه شیعه، عقد [[متعه]] نوعی زوجیت شرعی است که علاوه بر تجویز آن در قرآن کریم، سنّـت مسلّم پیامبر اکرم «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» بر جریان و حلیّت آن بوده<ref>(طوسی، الخلاف ،ج4،ص340) </ref> و تا زمان خلیفه دوم [[عمربن خطاب]] به آن عمل میشده است. | ||
بر مشروعیت عقد متعه، روایات فراوانی از طریق اهل بیت پیامبر «علیهمالسلام» در کتب شیعه نقل شده<ref>(برای نمونه:صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3،ص 467-459و طوسی، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، ج3،ص142-141و کلینی، الکافی، ج5ص45-448)</ref> و حتی بر مشروعیت و رواج آن در زمان رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» نیز روایات متعدّدی در کتب اهل سنت موجود است.<ref>(ر. ک: طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج4، ص298-289 و طوسی، الخلاف، ج4،ص340)</ref> | بر مشروعیت عقد متعه، روایات فراوانی از طریق اهل بیت پیامبر «علیهمالسلام» در کتب شیعه نقل شده<ref>(برای نمونه:صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3،ص 467-459و طوسی، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، ج3،ص142-141و کلینی، الکافی، ج5ص45-448)</ref> و حتی بر مشروعیت و رواج آن در زمان رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» نیز روایات متعدّدی در کتب اهل سنت موجود است.<ref>(ر. ک: طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج4، ص298-289 و طوسی، الخلاف، ج4،ص340)</ref> | ||