پرش به محتوا

سید محمد ماضی ابوالعزائم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:طریقۀ عزمیه شاخه‌ای از تصوف.jpg|جایگزین=طریقۀ عزمیه شاخه‌ای از تصوف|بندانگشتی|طریقۀ عزمیه شاخه‌ای از تصوف]]</div>
 
{{ویرایش}}
{{ویرایش}}
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
خط ۲۵: خط ۲۵:
=== نسب ===
=== نسب ===
'''محمد ماضی ابوالعزائم''' بن عبدالله (محجوب) بن احمد بن مصطفی بن ابراهیم بن ماضی _منسوب به عین ماضی در مغرب اقصی_ بن درویش بن محمد بن علی بن محمد بن ابراهیم بن رمضان بن احمد بن عبدالحمید بن محمد بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی‌الطویل بن محمد بن ابراهیم بن محمد بن عبدالله عوکلانی بن [[امام کاظم|موسی‌الکاظم (علیه السلام)]].
'''محمد ماضی ابوالعزائم''' بن عبدالله (محجوب) بن احمد بن مصطفی بن ابراهیم بن ماضی _منسوب به عین ماضی در مغرب اقصی_ بن درویش بن محمد بن علی بن محمد بن ابراهیم بن رمضان بن احمد بن عبدالحمید بن محمد بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی‌الطویل بن محمد بن ابراهیم بن محمد بن عبدالله عوکلانی بن [[امام کاظم|موسی‌الکاظم (علیه السلام)]].
 
<div class="wikiInfo">[[پرونده:طریقۀ عزمیه شاخه‌ای از تصوف.jpg|جایگزین=طریقۀ عزمیه شاخه‌ای از تصوف|بندانگشتی|طریقۀ عزمیه شاخه‌ای از تصوف]]</div>
== صوفی از نظر ایشان ==
== صوفی از نظر ایشان ==
واژۀ «صوفی» از نظر ایشان مشتق از «صفا» است. او این اشتقاق را بهتر می‌پسندد و صوفی را کسی می‌داند که با توفیق خداوند نفسش را در مسیر خدا به تلاش وادارد تا جایی که قلب و وقت و حالش صفا پیدا کند. موضوع [[تصوف]] باطن یا همان قلب است؛ از این جهت که اتفاقات باطنی و جوارحی بر آن عارض می‌شود و مسائل این علم عبارتند از احکام متعلق به خواطر، هواجس، نیات، قصود، عزائم و سایر احوال نفس. [[تصوف]] و [[فقه]] بایکدیگر درهم‌آمیختگی دارند و شروع تصوف با احکام ظاهری است و گامی فراتر نهاده  وبه احکام باطن نیز می‌پردازد از این رو تصوف شروعی فقهی و نهایتی صوفیانه دارد<ref>ابوالعزائم، محمد ماضی؛ ''اصول الوصول لمعیة الرسول''؛ ص 88_92.</ref>.
واژۀ «صوفی» از نظر ایشان مشتق از «صفا» است. او این اشتقاق را بهتر می‌پسندد و صوفی را کسی می‌داند که با توفیق خداوند نفسش را در مسیر خدا به تلاش وادارد تا جایی که قلب و وقت و حالش صفا پیدا کند. موضوع [[تصوف]] باطن یا همان قلب است؛ از این جهت که اتفاقات باطنی و جوارحی بر آن عارض می‌شود و مسائل این علم عبارتند از احکام متعلق به خواطر، هواجس، نیات، قصود، عزائم و سایر احوال نفس. [[تصوف]] و [[فقه]] بایکدیگر درهم‌آمیختگی دارند و شروع تصوف با احکام ظاهری است و گامی فراتر نهاده  وبه احکام باطن نیز می‌پردازد از این رو تصوف شروعی فقهی و نهایتی صوفیانه دارد<ref>ابوالعزائم، محمد ماضی؛ ''اصول الوصول لمعیة الرسول''؛ ص 88_92.</ref>.