پرش به محتوا

تأملی در ناهمسازگاری‌ها و پیشینه تلاش‌های همسازگرایانه در جهان اسلام (از آغاز اسلام تا پایان عصر عباسی) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جنبش ها' به 'جنبش‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'سوء استفاده' به 'سوء‌استفاده')
جز (جایگزینی متن - 'جنبش ها' به 'جنبش‌ها')
خط ۴۰: خط ۴۰:
از دلايل عمده گرايش يثربيان به آموزه‌های [[پیامبر اکرم(ص)|پيامبر اکرم(صلی الله عليه وآله)]]، به تنگ آمدن آنها از ستيزه‌های بی پايان داخلی بود.<ref>اسحق بن محمد همدانی، سيرت رسول الله (تهران، نشر مركز، 1373)، ص 212؛ ابن واضح يعقوبی، همان، ص 396 و محمد حسنين هيكل، زندگانی محمد، ترجمه ابوالقاسم پاينده (تهران، انتشارات سوره، 1375)، ص 281 ـ 282.</ref> دامنه اين ناهمسازگری‌ها از رقابت موجود ميان دو بطن، مانند بنی‌هاشم و بنی امّيه تا ستيزه‌های ميان دو شعب (مجموعه چند قبيله)، مانند بنی عدنان و بنی قحطان متغيّر بوده‌است.<ref>در مورد اصطلاح شعب، قبيله وغيره ر. ک. : محمد ابراهيم آيتی، تاريخ پيامبر اسلام، با تجديد نظر و اضافات ابوالقاسم گرجی، (چاپ ششم: تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1376)، ص 20.</ref> علاوه بر آموزه‌های قرآن کريم و سنت که با اشاره به ناهمسازگری‌های اعرابِ جاهلی، مؤمنان را مکّرر از دامن زدن به ستيزه‌جويی و تفرقه پرهيز داده‌اند،<ref>انفال / 63 و آل عمران / 103.</ref> پيامبر اسلام(صلی الله عليه وآله) نيز با تشبيه روابط اعضای جامعه مؤمنان به مسئوليت اعضای يک پيکر نسبت به يک ديگر، جماعت و وحدت را مايه رحمت و وحدت ستيزی را مُرادف با کُفر دانسته و همواره بر لزوم همراهی با توده‌ امّت تأکيد داشته‌اند.<ref>صحيح بخاری، ص 37 و صحيح مسلم، ص 66 به نقل از: كتاب وحدت، گردآوری و تنظيم اداره پژوهش و نگارش، (تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1362)، ص 146.</ref> ايشان هم چنين برتری جويی‌های قومی و قبيله‌ای را که در واقع منشأ ناهمسازگری‌هاست، باطل اعلام کرده، رسوبات ذهنی تفکرات دوران جاهليّت را ملغا می‌نمايد. <br>
از دلايل عمده گرايش يثربيان به آموزه‌های [[پیامبر اکرم(ص)|پيامبر اکرم(صلی الله عليه وآله)]]، به تنگ آمدن آنها از ستيزه‌های بی پايان داخلی بود.<ref>اسحق بن محمد همدانی، سيرت رسول الله (تهران، نشر مركز، 1373)، ص 212؛ ابن واضح يعقوبی، همان، ص 396 و محمد حسنين هيكل، زندگانی محمد، ترجمه ابوالقاسم پاينده (تهران، انتشارات سوره، 1375)، ص 281 ـ 282.</ref> دامنه اين ناهمسازگری‌ها از رقابت موجود ميان دو بطن، مانند بنی‌هاشم و بنی امّيه تا ستيزه‌های ميان دو شعب (مجموعه چند قبيله)، مانند بنی عدنان و بنی قحطان متغيّر بوده‌است.<ref>در مورد اصطلاح شعب، قبيله وغيره ر. ک. : محمد ابراهيم آيتی، تاريخ پيامبر اسلام، با تجديد نظر و اضافات ابوالقاسم گرجی، (چاپ ششم: تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1376)، ص 20.</ref> علاوه بر آموزه‌های قرآن کريم و سنت که با اشاره به ناهمسازگری‌های اعرابِ جاهلی، مؤمنان را مکّرر از دامن زدن به ستيزه‌جويی و تفرقه پرهيز داده‌اند،<ref>انفال / 63 و آل عمران / 103.</ref> پيامبر اسلام(صلی الله عليه وآله) نيز با تشبيه روابط اعضای جامعه مؤمنان به مسئوليت اعضای يک پيکر نسبت به يک ديگر، جماعت و وحدت را مايه رحمت و وحدت ستيزی را مُرادف با کُفر دانسته و همواره بر لزوم همراهی با توده‌ امّت تأکيد داشته‌اند.<ref>صحيح بخاری، ص 37 و صحيح مسلم، ص 66 به نقل از: كتاب وحدت، گردآوری و تنظيم اداره پژوهش و نگارش، (تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1362)، ص 146.</ref> ايشان هم چنين برتری جويی‌های قومی و قبيله‌ای را که در واقع منشأ ناهمسازگری‌هاست، باطل اعلام کرده، رسوبات ذهنی تفکرات دوران جاهليّت را ملغا می‌نمايد. <br>


امّا، همان‌گونه که خودِ پيامبر(صلی الله عليه وآله) نيز پيش بينی می‌نمود، پس از وفات ايشان نه تنها آموزه‌های‌همسازگرايانه به کناری نهاده شد، بلکه احاديثی در اصالت تبعيض‌های قومی و قبيله‌ای جعل گرديد و عوامل وحدت گريز و وحدت ستيز طبقاتی و قومی عصر جاهليّت از اغمايی که هيمنه حضور پيامبر(صلی الله عليه وآله)بر آن تحميل کرده بود، درآمد و مجدّداً در شريان‌های روابط اجتماعی عربستان دويد.<ref>عبدالهادی حائری، «ديباچه ای بر پيشينه تاريخی جنبش های پان اسلاميسم»، مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه مشهد، سال 14، شماره 4، ص 725.</ref> اين ناهمسازگری‌ها که از نخستين نيم سده ترويج اسلام در جامعه اسلامی روی نموده‌است، انديشوران جهان اسلام را به انديشه درباره منشأ و عوامل تحقّقِ آنها وا داشته‌است.<ref>همان، ص 13.</ref>  
امّا، همان‌گونه که خودِ پيامبر(صلی الله عليه وآله) نيز پيش بينی می‌نمود، پس از وفات ايشان نه تنها آموزه‌های‌همسازگرايانه به کناری نهاده شد، بلکه احاديثی در اصالت تبعيض‌های قومی و قبيله‌ای جعل گرديد و عوامل وحدت گريز و وحدت ستيز طبقاتی و قومی عصر جاهليّت از اغمايی که هيمنه حضور پيامبر(صلی الله عليه وآله)بر آن تحميل کرده بود، درآمد و مجدّداً در شريان‌های روابط اجتماعی عربستان دويد.<ref>عبدالهادی حائری، «ديباچه ای بر پيشينه تاريخی جنبش‌های پان اسلاميسم»، مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه مشهد، سال 14، شماره 4، ص 725.</ref> اين ناهمسازگری‌ها که از نخستين نيم سده ترويج اسلام در جامعه اسلامی روی نموده‌است، انديشوران جهان اسلام را به انديشه درباره منشأ و عوامل تحقّقِ آنها وا داشته‌است.<ref>همان، ص 13.</ref>  


=ب ـ عصر خلفای راشدين=
=ب ـ عصر خلفای راشدين=
خط ۶۹: خط ۶۹:
حکومت اموی، سلطنتی برآمده از دل نظام قبيلگی عرب بود که بيش از آن که چارچوب اسلامی داشته باشد، از عروبت جاهلی تبعيّت می‌نمود. از اين رو، در اين دوران شاهد قوّت يافتن منازعه‌های قبيله‌ای عربِ پيش از اسلام هستيم، به طوری که گويی فصل تازه‌ای از ايّام العرب در اين برهه زمانی آغاز می‌گردد. اوج نقش آفرينی ستيزهای قبيلگی در اين دوران، نبرد مرج راهط بود. حکم رانان اموی از کشاکش موجود در ميان قبايل برای حفظ اقتدار خود سود می‌جستند و اين امر در واقع احيای منحط‌ترين نوع ناهمسازگری جاهلی در جهان اسلام بود. خصيصه قوميّت گرايی، که برخاسته از ماهيّت غير دينی خلافت اموی بود، از ويژگی‌های بارز عصر اموی است که تاثيرات آن تا سده‌ها پس از پايان کار ايشان، به ويژه در عصر عباسی، در جهان اسلام باقی ماند. <br>
حکومت اموی، سلطنتی برآمده از دل نظام قبيلگی عرب بود که بيش از آن که چارچوب اسلامی داشته باشد، از عروبت جاهلی تبعيّت می‌نمود. از اين رو، در اين دوران شاهد قوّت يافتن منازعه‌های قبيله‌ای عربِ پيش از اسلام هستيم، به طوری که گويی فصل تازه‌ای از ايّام العرب در اين برهه زمانی آغاز می‌گردد. اوج نقش آفرينی ستيزهای قبيلگی در اين دوران، نبرد مرج راهط بود. حکم رانان اموی از کشاکش موجود در ميان قبايل برای حفظ اقتدار خود سود می‌جستند و اين امر در واقع احيای منحط‌ترين نوع ناهمسازگری جاهلی در جهان اسلام بود. خصيصه قوميّت گرايی، که برخاسته از ماهيّت غير دينی خلافت اموی بود، از ويژگی‌های بارز عصر اموی است که تاثيرات آن تا سده‌ها پس از پايان کار ايشان، به ويژه در عصر عباسی، در جهان اسلام باقی ماند. <br>
می‌توان مناسبات ايرانيان آن عصر با حاکميت را به سه دسته تقسيم نمود: دسته‌ای که با ايمان کامل تعاليم اسلام را پذيرفته بودند؛ دسته‌ای که به منظور فرار از پرداخت جزيه و خراج و تحصيل اعتبار و آسايش، خود را مسلمان وانمود می‌کردند؛ و دسته‌ای که عده آنها در عصر اموی بيشتر بود، به دين نياکان خود باقی مانده بودند.<ref>غلامحسين صديقی، جنبش‌های دينی ايرانی در قرن‌های دوم و سوم هجری، (چاپ دوم: تهران، انتشاراتی پاژنگ، 1375)، ص 41.</ref> هر سه دسته مزبور کما بيش از امويان ناراضی بودند، زيرا دسته اول از عدم اجرای شرايع و تعاليم دين دلتنگ و ناخشنود بودند؛ دسته دوم بدان گونه که مايل بودند با آنها رفتار نمی‌شد؛ و دسته سوم پيوسته در انتظار فرصتی برای رهايی از حکومت غالبان بودند.<ref>همان، ص 41 ـ 42.</ref> <br>
می‌توان مناسبات ايرانيان آن عصر با حاکميت را به سه دسته تقسيم نمود: دسته‌ای که با ايمان کامل تعاليم اسلام را پذيرفته بودند؛ دسته‌ای که به منظور فرار از پرداخت جزيه و خراج و تحصيل اعتبار و آسايش، خود را مسلمان وانمود می‌کردند؛ و دسته‌ای که عده آنها در عصر اموی بيشتر بود، به دين نياکان خود باقی مانده بودند.<ref>غلامحسين صديقی، جنبش‌های دينی ايرانی در قرن‌های دوم و سوم هجری، (چاپ دوم: تهران، انتشاراتی پاژنگ، 1375)، ص 41.</ref> هر سه دسته مزبور کما بيش از امويان ناراضی بودند، زيرا دسته اول از عدم اجرای شرايع و تعاليم دين دلتنگ و ناخشنود بودند؛ دسته دوم بدان گونه که مايل بودند با آنها رفتار نمی‌شد؛ و دسته سوم پيوسته در انتظار فرصتی برای رهايی از حکومت غالبان بودند.<ref>همان، ص 41 ـ 42.</ref> <br>
در اين دوران، بار تسلّط اعراب بر ايرانيان به تدريج سنگين تر گشت و مردم غير عرب مورد تحقير روز افزون واقع شدند. بيدادگری‌های مضاعف مادّی و معنوی حکومت اموی نسبت به اتباع غير عرب منجر به پيدايش نهضتی موسوم به شعوبيه گرديد.<ref>شعوبيه نام و آرمان خود را در مرحله مساوات طلبی و پيش از مرحله افراط، وامدار قرآن كريم (حجرات/13) بود.</ref> اين جنبش که برخاسته از اختلاف‌های عقيدتی، نژادی و قومی‌بود، در حقيقت واکنش فراگير و ديرپای ايرانيان و ديگر مسلمانان غير عرب در برابر برتری جويی‌های اعراب بر آنان بود و آثاری ژرف در باورهای مذهبی، سبک‌های ادبی و امور اجتماعی و سياسی جامعه بر جای نهاد.<ref>عبدالهادی حائری، «ديباچه ای بر پيشينه تاريخی جنبش های پان اسلاميسم»، مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه مشهد، ص 14 ـ 15 و سيد احمد موثقی، استراتژی وحدت در انديشه سياسی اسلام، 2 ج، (چاپ دوم: قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامی، 1375)، ج 1، ص 170.</ref> ماهيت، فرايند، عمق، عمر، عرصه‌ها، تأثيرات و بازتاب‌های نهضت [[شعوبيه]]، توجه بسياری از انديشوران و پژوهش گران قديم و جديد را به خود جلب نموده‌است.<ref>مانند: ابوعثمان [[عمر بن الحجر الجاحظ]] (متوفای 255 ق) در البيان والتبييّن، الرسائل، الحيوان و [[ابن عبد ربه]] الاندلسی (متوفای 159 ق) در العقد الفريد.</ref><br>
در اين دوران، بار تسلّط اعراب بر ايرانيان به تدريج سنگين تر گشت و مردم غير عرب مورد تحقير روز افزون واقع شدند. بيدادگری‌های مضاعف مادّی و معنوی حکومت اموی نسبت به اتباع غير عرب منجر به پيدايش نهضتی موسوم به شعوبيه گرديد.<ref>شعوبيه نام و آرمان خود را در مرحله مساوات طلبی و پيش از مرحله افراط، وامدار قرآن كريم (حجرات/13) بود.</ref> اين جنبش که برخاسته از اختلاف‌های عقيدتی، نژادی و قومی‌بود، در حقيقت واکنش فراگير و ديرپای ايرانيان و ديگر مسلمانان غير عرب در برابر برتری جويی‌های اعراب بر آنان بود و آثاری ژرف در باورهای مذهبی، سبک‌های ادبی و امور اجتماعی و سياسی جامعه بر جای نهاد.<ref>عبدالهادی حائری، «ديباچه ای بر پيشينه تاريخی جنبش‌های پان اسلاميسم»، مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه مشهد، ص 14 ـ 15 و سيد احمد موثقی، استراتژی وحدت در انديشه سياسی اسلام، 2 ج، (چاپ دوم: قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامی، 1375)، ج 1، ص 170.</ref> ماهيت، فرايند، عمق، عمر، عرصه‌ها، تأثيرات و بازتاب‌های نهضت [[شعوبيه]]، توجه بسياری از انديشوران و پژوهش گران قديم و جديد را به خود جلب نموده‌است.<ref>مانند: ابوعثمان [[عمر بن الحجر الجاحظ]] (متوفای 255 ق) در البيان والتبييّن، الرسائل، الحيوان و [[ابن عبد ربه]] الاندلسی (متوفای 159 ق) در العقد الفريد.</ref><br>
[[نهضت شعوبيه]] در مسير تاريخی خود دارای دو مرحله مساوات جويی و تفضيل طلبی است. در مرحله نخست، شعوبيه جنبشی عدالت طلب در چارچوب آرمان‌های اسلامی بود که علاوه بر مسلمانان ايرانی (موالی) ديگر موالی مانند نبطی‌ها، ترک‌ها، روميان و... نيز در آن مشارکت داشتند و حتی مسلمانان عرب بيزار از رفتار دولت اموی نيز آن را همراهی کرده‌اند. در اين مرحله به شعوبيه «اهل تسويه» اطلاق می‌شود.<br>
[[نهضت شعوبيه]] در مسير تاريخی خود دارای دو مرحله مساوات جويی و تفضيل طلبی است. در مرحله نخست، شعوبيه جنبشی عدالت طلب در چارچوب آرمان‌های اسلامی بود که علاوه بر مسلمانان ايرانی (موالی) ديگر موالی مانند نبطی‌ها، ترک‌ها، روميان و... نيز در آن مشارکت داشتند و حتی مسلمانان عرب بيزار از رفتار دولت اموی نيز آن را همراهی کرده‌اند. در اين مرحله به شعوبيه «اهل تسويه» اطلاق می‌شود.<br>
اين نهضت در فرايند پيچيده خود وارد مرحله ديگری شده و به تدريج مساوات طلبی به برتری جويی قومی استحاله می‌يابد و ستيز با عنصر عروبت به حدّی قوت می‌گيرد که از تنفر از آداب و عادات عرب آغاز گرديده، تا دشمنی با حکومت و زبان عربی پيش می‌رود. در اين مرحله شعوبيّه را اهل تفضيل خوانده‌اند.<ref>ابوالفضل بنايی، نهضت های سياسی مذهبی در تاريخ ايران، (مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، 1376)، ص 74.</ref>
اين نهضت در فرايند پيچيده خود وارد مرحله ديگری شده و به تدريج مساوات طلبی به برتری جويی قومی استحاله می‌يابد و ستيز با عنصر عروبت به حدّی قوت می‌گيرد که از تنفر از آداب و عادات عرب آغاز گرديده، تا دشمنی با حکومت و زبان عربی پيش می‌رود. در اين مرحله شعوبيّه را اهل تفضيل خوانده‌اند.<ref>ابوالفضل بنايی، نهضت های سياسی مذهبی در تاريخ ايران، (مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، 1376)، ص 74.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۳۶

ویرایش