۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنی هاشم' به 'بنیهاشم') |
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
2. از [[علی(ع)]] نقل است که فرمود: | 2. از [[علی(ع)]] نقل است که فرمود: | ||
<br> | <br> | ||
قَالَ رَسُولُ اللهِ: احْفَظُونِی فِی عَمِّی الْعَبَّاسِ فَإِنَّهُ بَقِیةُ آبَائِی: پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: مرا درباره عمویم عباس رعایت کنید که او یادگار پدرانم میباشد.<ref>المسترشد فی امامة علی بن ابیطالب( | قَالَ رَسُولُ اللهِ: احْفَظُونِی فِی عَمِّی الْعَبَّاسِ فَإِنَّهُ بَقِیةُ آبَائِی: پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: مرا درباره عمویم عباس رعایت کنید که او یادگار پدرانم میباشد.<ref>المسترشد فی امامة علی بن ابیطالب(علیهالسلام) محمد بن جریر بن رستم الطبری، تحقیق: الشیخ احمد المحمودی، مطبعة سلمان الفارسی بقم، 1415ه .ق، ص689. | ||
</ref> | </ref> | ||
<br> | <br> | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
عباس، شکایت به علی برده و از ماجرای کندن ناودان گله و شکایت کرد. | عباس، شکایت به علی برده و از ماجرای کندن ناودان گله و شکایت کرد. | ||
<br> | <br> | ||
«امیرمؤمنان( | «امیرمؤمنان(علیهالسلام) که عمویش را با چنین حالتی دید، ناراحت شده، پرسید: عموجان! چه شده است که با این حال به خانه ما آمدهای؟! عباس گفت: ناودانی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به افتخار من نصب کرد، عمر آن را کنده و قسم یاد کرده است که اگر کسی بار دیگر آن را نصب کند، گردنش را میزنم. پسر برادرم! من دارای دو چشم بودم؛ خداوند یکی را از من گرفت و آن پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) بود، اکنون امید من به تو است، گمان نمیکردم با وجود شما بر من ستم کنند و آنچه موجب افتخارم بود را از دستم درآورند! | ||
<br> | <br> | ||
امیرمؤمنان( | امیرمؤمنان(علیهالسلام) فرمود: عموی من! به خانه برگرد و اندوه برخود مدار، تو را خوشحال میکنم. آنگاه خطاب به قنبر فرمود: برخیز و ناودان را در جای خود نصب کن. وقتی ناودان نصب شد و در جای خود قرار گرفت، فرمود: به حق صاحب این قبر و منبر، هرکه ناودان را بردارد گردنش را میزنم! وقتی این خبر به عمر رسید، گفت: ابوالحسن را نمیشود خشمگین کرد! ما برای سوگند خود کفاره میدهیم».<ref>همان، ص95.</ref> | ||
<br> | <br> | ||
5. بخشیدن خانه خود به مسجدالنبی؛ | 5. بخشیدن خانه خود به مسجدالنبی؛ | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) در وصیت خود، عباس را مأمور ساختند که پس از رحلت، وعدههای پیامبر(ص) به مردم را ادا نماید و قرضهای آن حضرت را پرداخته و امور باقیمانده شخصی پیامبر(صلی الله علیه و آله) را کفایت کند. | پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) در وصیت خود، عباس را مأمور ساختند که پس از رحلت، وعدههای پیامبر(ص) به مردم را ادا نماید و قرضهای آن حضرت را پرداخته و امور باقیمانده شخصی پیامبر(صلی الله علیه و آله) را کفایت کند. | ||
<br> | <br> | ||
7. طرفداری عباس از امیرمؤمنان علی( | 7. طرفداری عباس از امیرمؤمنان علی(علیهالسلام)؛ | ||
<br> | <br> | ||
در ماجرای مظلومیت علی( | در ماجرای مظلومیت علی(علیهالسلام)، عباس در کنار علی(علیهالسلام) از مدافعان حریم ولایت علوی بود. | ||
<br> | <br> | ||
8. باریدن باران به دعای عباس در سال هفدهم هجری؛ | 8. باریدن باران به دعای عباس در سال هفدهم هجری؛ | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
وتوفّی العباس یوم الجمعة لأربع عشرة خلت من رجب سنة اثنتین وثلاثین فی خلافة عثمان بن عفان و هو ابن ثمان و ثمانین سنة، ودفن بالبقیع فی مقبرة بنیهاشم: عباس، روز جمعه، چهاردهم رجب سال 32 هجری در خلافت عثمان درگذشت، درحالی که 88 سال سن داشت و در بقیع در مقبره بنیهاشم دفن شد.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص31.</ref> | وتوفّی العباس یوم الجمعة لأربع عشرة خلت من رجب سنة اثنتین وثلاثین فی خلافة عثمان بن عفان و هو ابن ثمان و ثمانین سنة، ودفن بالبقیع فی مقبرة بنیهاشم: عباس، روز جمعه، چهاردهم رجب سال 32 هجری در خلافت عثمان درگذشت، درحالی که 88 سال سن داشت و در بقیع در مقبره بنیهاشم دفن شد.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص31.</ref> | ||
<br> | <br> | ||
'''علی( | '''علی(علیهالسلام) کنار جنازه عباس''' | ||
<br> | <br> | ||
ابن سعد در طبقات الکبری و دیگر مورخان همگی روایت کردهاند که عباس مفتخر شد به اینکه علی( | ابن سعد در طبقات الکبری و دیگر مورخان همگی روایت کردهاند که عباس مفتخر شد به اینکه علی(علیهالسلام) وی را غسل دهد و به عنوان جلودار بنیهاشم، وی را به خاک بسپارد. | ||
<br> | <br> | ||
...عبدالله بن أبی صعصعة عن الحارث بن عبدالله بن کعب عن أمّ عمارة قالت: حضـرنا نساء الأنصار طرّاً جنازة العباس وکنا أول من بکی علیه و معنا المهاجرات الأول المبایعات... وغسله علی بن ابیطالب و عبدالله وعبیدالله و قثم بنوالعباس، وحدث نساء بنیهاشم سنة: عبدالله بن أبیصعصعه، از حارث بن عبدالله بن کعب، از امّ عماره نقل کرده که گفت: تمام زنهای مدینه از مهاجران بیعتکننده اولیه و [[انصار]]، بر جنازه عباس گرد آمدیم و ما اولین گریهکنندگان بر عباس بودیم... و او را علی بن ابیطالب و عبدالله و عبیدالله و قثم فرزندان خود عباس غسل دادند و زنان مدینه، به مدت یکسال بر او گریه و ندبه میکردند.<ref>همان، ص33</ref> | ...عبدالله بن أبی صعصعة عن الحارث بن عبدالله بن کعب عن أمّ عمارة قالت: حضـرنا نساء الأنصار طرّاً جنازة العباس وکنا أول من بکی علیه و معنا المهاجرات الأول المبایعات... وغسله علی بن ابیطالب و عبدالله وعبیدالله و قثم بنوالعباس، وحدث نساء بنیهاشم سنة: عبدالله بن أبیصعصعه، از حارث بن عبدالله بن کعب، از امّ عماره نقل کرده که گفت: تمام زنهای مدینه از مهاجران بیعتکننده اولیه و [[انصار]]، بر جنازه عباس گرد آمدیم و ما اولین گریهکنندگان بر عباس بودیم... و او را علی بن ابیطالب و عبدالله و عبیدالله و قثم فرزندان خود عباس غسل دادند و زنان مدینه، به مدت یکسال بر او گریه و ندبه میکردند.<ref>همان، ص33</ref> |