پرش به محتوا

نفاق: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
نفاق به معنى دورویى و مخالف بودن ظاهر با باطن است. [[قرآن]] جایگاه منافقین را قعر [[جهنم]] دانسته و آنها را به عنوان دشمنان [[اسلام]] معرفی نموده به شدت نکوهش کرده است. روایات نیز به توصیف صفات ناشایست آنها پرداخته است.
نفاق به معنى دورویى و مخالف بودن ظاهر با باطن است. [[قرآن]] جایگاه منافقین را قعر [[جهنم]] دانسته و آنها را به عنوان دشمنان [[اسلام]] معرفی نموده به شدت نکوهش کرده است. روایات نیز به توصیف صفات ناشایست آنها پرداخته است.
=تعریف لغوی=
=تعریف لغوی=
واژه‌‌ی نفاق از ریشه‌ی «نفق» است. نفق‏ الرجُلُ یعنی آن مرد داخل تونل شد و النَّافِقَاء یکى از سوراخهاى لانه موش صحرائی است که آنرا براى روز فرار پنهان مى‏‌کند.<ref>فرهنگ ابجدى، ترجمه المنجد الابجدى، ص68</ref> به جهت همین شباهت کار منافق را نفاق نامیدند، چرا که منافق در لغت به کسی می‌گویند که «کفرش را مخفی می‌کند و اظهار ایمان می‌کند و در کل خلاف آنچه در دل دارد، اظهار می‌کند».<ref>ابراهیم مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط، دارالدعوه استانبول، 1989 ق،1410 هـ. ق، ص 942. </ref>
واژه‌‌ی نفاق از ریشه‌ی «نفق» است. نفق‏ الرجُلُ یعنی آن مرد داخل تونل شد و النَّافِقَاء یکى از سوراخ‌هاى لانه موش صحرائی است که آنرا براى روز فرار پنهان مى‏‌کند.<ref>فرهنگ ابجدى، ترجمه المنجد الابجدى، ص68</ref> به جهت همین شباهت کار منافق را نفاق نامیدند، چرا که منافق در لغت به کسی می‌گویند که «کفرش را مخفی می‌کند و اظهار ایمان می‌کند و در کل خلاف آنچه در دل دارد، اظهار می‌کند».<ref>ابراهیم مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط، دارالدعوه استانبول، 1989 ق،1410 هـ. ق، ص 942. </ref>


=نفاق از نگاه قرآن=
=نفاق از نگاه قرآن=
در [[قرآن‌]]کریم مردم از نظر [[ایمان]] به سه دسته تقسیم شده‌اند:‌ مؤمنان، کافران و منافقان. در این میان، تعبیرهایی که درباره‌ی اهل نفاق به‌کار برده شده است، شدّت بیشتری دارد.
در [[قرآن‌]]کریم مردم از نظر [[ایمان]] به سه دسته تقسیم شده‌اند:‌ مؤمنان، کافران و منافقان. در این میان، تعبیرهایی که درباره‌ی اهل نفاق به‌کار برده شده است، شدّت بیشتری دارد.


قرآن اهتمام زیادی به امر منافقین داشته است و سخن از منافین به کرات در سوره‌‏هاى قرآن آمده است. سوره بقره، آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنکبوت، احزاب، فتح، حدید، حشر، منافقین و تحریم از جمله این سوره‌هاست. خدا منافقان را به شدیدترین وجه تهدید نموده‌ است. در دنیا تهدید نموده به مهر زدن بر دلهایشان، و پرده افکندن بر گوش‌هاو چشمهایشان، و گرفتن نورشان و رها نمودن آنها در تاریکی‌ها، به طورى که دیگر راه سعادت خود را نبینند، و در آخرت به اینکه در قعر جهنم (درک اسفل) جایشان ‏دهد. خداى تعالى به پیامبرش خطاب مى‌‏کند که منافقان دشمن هستند از آنها بر حذر باش: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ»<ref>سوره منافقون، آیه4</ref><ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏19، ص288</ref>
قرآن اهتمام زیادی به امر منافقین داشته است و سخن از منافین به کرات در سوره‌‏هاى قرآن آمده است. سوره بقره، آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنکبوت، احزاب، فتح، حدید، حشر، منافقین و تحریم از جمله این سوره‌هاست. خدا منافقان را به شدیدترین وجه تهدید نموده‌ است. در دنیا تهدید نموده به مهر زدن بر دلهایشان، و پرده افکندن بر گوش‌ها و چشم‌هایشان، و گرفتن نورشان و رها نمودن آنها در تاریکی‌ها، به طورى که دیگر راه سعادت خود را نبینند، و در آخرت به اینکه در قعر جهنم (درک اسفل) جایشان ‏دهد. خداى تعالى به پیامبرش خطاب مى‌‏کند که منافقان دشمن هستند از آنها بر حذر باش: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ»<ref>سوره منافقون، آیه4</ref><ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏19، ص288</ref>


== برخی از اقدامات منافقین که قرآن به آن اشاره دارد ==
== برخی از اقدامات منافقین که قرآن به آن اشاره دارد ==
خط ۱۲: خط ۱۲:
کناره‌‏گیری از لشکر [[اسلام]] در جنگ احد
کناره‌‏گیری از لشکر [[اسلام]] در جنگ احد


پیمان بستن با یهود، و تشویق آنان به‏ لشکرکشى علیه مسلمین
پیمان بستن با یهود و تشویق آنان به‏ لشکرکشى علیه مسلمین


ساختن مسجد ضرار
ساختن مسجد ضرار
خط ۲۳: خط ۲۳:
توصیف حال منافقین در آیات ابتدائی سوره منافقون چنین آمده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ (1) اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (2) ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ (3) وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ (4) وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ (5) سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ (6) هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ یَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ (7) یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ(8)»؛<ref>سوره منافقون، آیات 1 تا 8</ref>
توصیف حال منافقین در آیات ابتدائی سوره منافقون چنین آمده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ (1) اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (2) ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ (3) وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ (4) وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ (5) سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ (6) هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ یَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ (7) یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ(8)»؛<ref>سوره منافقون، آیات 1 تا 8</ref>


هنگامی که منافقان نزد تو می‌آیند می‌گویند ما شهادت می‌دهیم که حتما تو رسول خدائی. خداوند می‌داند که تو قطعا رسول او هستی ولی خداوند شهادت می‌دهد که منافقان دروغگو هستند. آنها سوگندهایشان را سپر ساخته‌اند تا مردم را از راه خدا بازدارند، آنها کارهای بسیار بدی انجام می‌دهند. این به خاطر آن است که آنها نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند، لذا بر دلهای آنها مهر نهاده شده، و حقیقت را درک نمی‌کنند. هنگامی که آنها را می‌بینی جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو می‌برد و اگر سخن بگویند به سخنانشان گوش فرامی دهی، اما گوئی چوب‌های خشکی هستند که بر دیوار تکیه داده شده، هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می‌پندارند، آنها دشمنان واقعی تو هستند از آنان برحذر باش، خداوند آنها را بکشد چگونه از حق منحرف می‌شوند؟ هنگامی که به آنها گفته شود بیائید تا رسول خدا برای شما استغفار کند سرهای خود را از روی استهزا و کبر و غرور تکان می‌دهند و آنها را می‌بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می‌ورزند. برای آنها تفاوت نمی‌کند خواه استغفار برایشان کنی یا نکنی، هرگز خداوند آنها را نمی‌بخشد، زیرا خداوند قوم فاسق را هدایت نمی‌کند. آنها کسانی هستند که می‌گویند: به افرادی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند غافل از این که خزائن آسمانها و زمین از آن خدا است ولی منافقان نمی‌فهمند. آنها می‌گویند: اگر به مدینه بازگردیم عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند، در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولی منافقان نمی‌دانند.
هنگامی که منافقان نزد تو می‌آیند می‌گویند ما شهادت می‌دهیم که حتما تو رسول خدائی. خداوند می‌داند که تو قطعا رسول او هستی ولی خداوند شهادت می‌دهد که منافقان دروغگو هستند. آنها سوگندهایشان را سپر ساخته‌اند تا مردم را از راه خدا بازدارند، آنها کارهای بسیار بدی انجام می‌دهند. این به خاطر آن است که آنها نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند، لذا بر دل‌های آنها مهر نهاده شده و حقیقت را درک نمی‌کنند. هنگامی که آنها را می‌بینی جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو می‌برد و اگر سخن بگویند به سخنانشان گوش فرامی دهی، اما گوئی چوب‌های خشکی هستند که بر دیوار تکیه داده شده، هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می‌پندارند، آنها دشمنان واقعی تو هستند از آنان برحذر باش، خداوند آنها را بکشد چگونه از حق منحرف می‌شوند؟ هنگامی که به آنها گفته شود بیائید تا رسول خدا برای شما استغفار کند سرهای خود را از روی استهزا و کبر و غرور تکان می‌دهند و آنها را می‌بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می‌ورزند. برای آنها تفاوت نمی‌کند خواه استغفار برایشان کنی یا نکنی، هرگز خداوند آنها را نمی‌بخشد، زیرا خداوند قوم فاسق را هدایت نمی‌کند. آنها کسانی هستند که می‌گویند: به افرادی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند غافل از این که خزائن آسمانها و زمین از آن خدا است ولی منافقان نمی‌فهمند. آنها می‌گویند: اگر به مدینه بازگردیم عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند، در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولی منافقان نمی‌دانند.


== نشانه‌های منافقین ==
== نشانه‌های منافقین ==
از مجموع آیات فوق، نشانه‌های متعددی برای منافقان استفاده می‌شود که در یک جمع‌بندی می‌توان، آن را در ده نشانه، خلاصه کرد:
از مجموع آیات فوق، نشانه‌های متعددی برای منافقان استفاده می‌شود که در یک جمع‌بندی می‌توان آن را در ده نشانه خلاصه کرد:


دروغگوئی صریح و آشکار: «وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ».
دروغ‌گوئی صریح و آشکار: «وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ».


استفاده از سوگندهای دروغین برای گمراه ساختن مردم: «اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً».
استفاده از سوگندهای دروغین برای گمراه ساختن مردم: «اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً».
خط ۵۳: خط ۵۳:
نفاق بمعنى دو رویى و مخالف بودن ظاهر با باطن است و براى آن اقسامى است:
نفاق بمعنى دو رویى و مخالف بودن ظاهر با باطن است و براى آن اقسامى است:


* قسم اول: نفاق در عقیده: به این گونه که در باطن کافر و مشرک و مادی‌گرا و منحرف باشد ولى در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کند. این نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام کفر است زیرا علاوه بر کفر باطنى، شامل مکر و حیله و خدعه نسبت به مسلمانان نیز می‌باشد.
* قسم اول: نفاق در عقیده: به اینگونه که در باطن کافر و مشرک و مادی‌گرا و منحرف باشد ولى در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کند. این نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام کفر است زیرا علاوه بر کفر باطنى، شامل مکر و حیله و خدعه نسبت به مسلمانان نیز می‌باشد.
* قسم دوم: نفاق در اخلاق: یعنى باطنا متخلّق به اخلاق حمیده نباشد ولى در ظاهر چنین نمایش دهد که داراى اخلاق حمیده است مثل این که در باطن زهد و خوف از خدا و محبت خدا و سخاوت و توکل و خشوع و امثال این صفات را ندارد ولى در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخى و متوکل و خاشع و نظائر اینها نشان می‌دهد.
* قسم دوم: نفاق در اخلاق: یعنى باطنا متخلّق به اخلاق حمیده نباشد ولى در ظاهر چنین نمایش دهد که داراى اخلاق حمیده است مثل این که در باطن زهد و خوف از خدا و محبت خدا و سخاوت و توکل و خشوع و امثال این صفات را ندارد ولى در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخى و متوکل و خاشع و نظائر اینها نشان می‌دهد.
* قسم سوم: نفاق در اعمال: یعنى خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکاراى او متفاوت باشد. در ظاهر خود را عابدترین و باتقوا ترین معرّفى کند ولى در حقیقت چنین نباشد.
* قسم سوم: نفاق در اعمال: یعنى خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکاراى او متفاوت باشد. در ظاهر خود را عابدترین و باتقوا ترین معرّفى کند ولى در حقیقت چنین نباشد.


و دلیل بر این که نفاق شامل جمیع این اقسام است اخبارى است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام در تعریف نفاق و منافق وارد شده از امام چهارم زین‌العابدین علیه السّلام روایت شده که فرمود: «بدرستى که منافق نهى می‌کند و نهى نمى‌پذیرد و امر می‌کند به آنچه خود انجام نمی‌دهد و وقتى به نماز مى‌ایستد التفات و توجهش به غیر خداست و هنگامى که به رکوع میرود چون چهارپایان فرود می‌شود یعنى از رکوع چیزى درک نمی‌کند، شام می‌کند و همّش خوراک است با این که روزه نبوده و صبح می‌کند و همّش خواب است با این که شب بیدار نبوده اگر با تو سخن گوید، دروغ می‌گوید و اگر به او امانت بسپارى، خیانت کند و اگر از او غایب شوى، غیبت تو را می‌نماید و اگر با او وعده کنى، خلف وعده می‌کند».
و دلیل بر این که نفاق شامل جمیع این اقسام است اخبارى است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام در تعریف نفاق و منافق وارد شده از امام چهارم زین‌العابدین علیه السّلام روایت شده که فرمود: «بدرستى که منافق نهى می‌کند و نهى نمى‌پذیرد و امر می‌کند به آنچه خود انجام نمی‌دهد و وقتى به نماز مى‌ایستد التفات و توجهش به غیر خداست و هنگامى که به رکوع می‌رود چون چهارپایان فرود می‌شود یعنى از رکوع چیزى درک نمی‌کند، شام می‌کند و همّش خوراک است با این که روزه نبوده و صبح می‌کند و همّش خواب است با این که شب بیدار نبوده اگر با تو سخن گوید، دروغ می‌گوید و اگر به او امانت بسپارى، خیانت کند و اگر از او غایب شوى، غیبت تو را می‌نماید و اگر با او وعده کنى، خلف وعده می‌کند».


و از حضرت [[امام صادق]] علیه السّلام روایت شده که فرمود: «[[رسول خدا]] صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: فزونى خشوع اعضاء و جوارح برخلاف آنچه در قلب است، نزد ما نفاق می‌باشد».
و از حضرت [[امام صادق]] علیه السّلام روایت شده که فرمود: «[[رسول خدا]] صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: فزونى خشوع اعضاء و جوارح برخلاف آنچه در قلب است، نزد ما نفاق می‌باشد».
خط ۷۸: خط ۷۸:
امام صادق علیه‌السلام فرمودند: چهار چیز از نشانه‌های نفاق است:
امام صادق علیه‌السلام فرمودند: چهار چیز از نشانه‌های نفاق است:


سنگدل بودن، نَگریستن از ترس خدا، گناه پی درپی بدون توبه واقعی، طمع بر دنیا.<ref>مستدرك الوسائل، ج11، ص367</ref>
سنگدل بودن، نَگریستن از ترس خدا، گناه پی‌درپی بدون توبه واقعی، طمع بر دنیا.<ref>مستدرك الوسائل، ج11، ص367</ref>


* قَالَ علیه‌السلام: الْخِیَانَةُ رَأْسُ النِّفَاقِ؛
* قَالَ علیه‌السلام: الْخِیَانَةُ رَأْسُ النِّفَاقِ؛
خط ۸۹: خط ۸۹:
* مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ قَالَ کَتَبْتُ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ علیه‌السلام أَسْأَلُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَکَتَبَ إِلَی: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا* مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا»<ref>سوره نساء، 143 و 142</ref> لَیْسُوا مِنَ الْکَافِرِینَ وَلَیْسُوا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ و َلَیْسُوا مِنَ الْمُسْلِمِینَ یُظْهِرُونَ الْإِیمَانَ وَ یَصِیرُونَ إِلَی الْکُفْرِ وَالتَّکْذِیبِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ؛
* مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ قَالَ کَتَبْتُ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ علیه‌السلام أَسْأَلُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَکَتَبَ إِلَی: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا* مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا»<ref>سوره نساء، 143 و 142</ref> لَیْسُوا مِنَ الْکَافِرِینَ وَلَیْسُوا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ و َلَیْسُوا مِنَ الْمُسْلِمِینَ یُظْهِرُونَ الْإِیمَانَ وَ یَصِیرُونَ إِلَی الْکُفْرِ وَالتَّکْذِیبِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ؛


[[امام رضا]] علیه‌السلام، در جواب نامه محمد بن فضیل که از حضرت، مسئله ای پرسیده بود، ضمن توصیف منافقین به وسیله آیات 142 و 143 سوره نساء که می‌فرماید: (منافقین به خداوند خدعه می‌کنند و خدا هم به آنان خدعه می‌کند و با کسالت نماز می‌گزارند و ریا می‌کنند و به یاد خدا نیستند مگر اندکی نه با مؤمنین اند نه با کفار و کسی که از خدا و هدایت الهی جدا شد راهی برای نجات نمی‌یابد)، فرمودند: منافقین نه از کافرین اند و نه از مؤمنین و نه از مسلمین، اظهار ایمان می‌کنند ولی روش زندگیشان کفر و تکذیب خدا است، از رحمت خدا دور باشند.<ref> الكافی، ج2، ص396</ref>
[[امام رضا]] علیه‌السلام، در جواب نامه محمد بن فضیل که از حضرت، مسئله‌ای پرسیده بود، ضمن توصیف منافقین به وسیله آیات 142 و 143 سوره نساء که می‌فرماید: (منافقین به خداوند خدعه می‌کنند و خدا هم به آنان خدعه می‌کند و با کسالت نماز می‌گزارند و ریا می‌کنند و به یاد خدا نیستند مگر اندکی نه با مؤمنین‌اند نه با کفار و کسی که از خدا و هدایت الهی جدا شد راهی برای نجات نمی‌یابد)، فرمودند: منافقین نه از کافرین اند و نه از مؤمنین و نه از مسلمین، اظهار ایمان می‌کنند ولی روش زندگیشان کفر و تکذیب خدا است، از رحمت خدا دور باشند.<ref> الكافی، ج2، ص396</ref>


== بعضی از صفات منافقین ==
== بعضی از صفات منافقین ==
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
انس و ارتباط مستمر با قرآن، بهترین و مؤثرترین راه علاج و دوری از بیماری نفاق:
انس و ارتباط مستمر با قرآن، بهترین و مؤثرترین راه علاج و دوری از بیماری نفاق:


نَهْجُ الْبَلَاغَةِ، قَالَ علیه‌السلام اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لَا یَغُشُّ وَ الْهَادِی الَّذِی لَا یُضِلُّ وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِی لَا یَکْذِبُ و َمَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِیَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ زِیَادَةٍ فِی هُدًی وَ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًی و َاعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَلَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًی فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکُمْ و َاسْتَعِینُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِکُمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ أَکْبَرِ الدَّاءِ و َهُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْعَمَی و َالضَّلَال... ؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: بدانید، این قرآن نصیحت کننده ای است که فریب نمی‌دهد، هدایت کننده ای است که گمراه نمی‌کند، گوینده ای است که دروغ نمی‌گوید و کسی با آن همنشین نمی‌شود مگر این که به هدایتش ‍ افزوده و از نادانیش کم می‌شود و بدانید، کسی که به قرآن عالم باشد، هیچ کس نمی‌تواند به علم او بیفزاید و هیچ عالمی از قرآن بی‌نیاز نیست، پس از قرآن شفا بگیرید و از آن کمک بگیرید که شفای بزرگترین دردها که کفر و نفاق و نادانی و گمراهی است، در آن است.<ref>مستدرك الوسائل، ج4، ص239</ref>
نَهْجُ الْبَلَاغَةِ، قَالَ علیه‌السلام اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لَا یَغُشُّ وَ الْهَادِی الَّذِی لَا یُضِلُّ وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِی لَا یَکْذِبُ و َمَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِیَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ زِیَادَةٍ فِی هُدًی وَ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًی و َاعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَلَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًی فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکُمْ و َاسْتَعِینُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِکُمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ أَکْبَرِ الدَّاءِ و َهُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْعَمَی و َالضَّلَال... ؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: بدانید، این قرآن نصیحت‌کننده‌ای است که فریب نمی‌دهد، هدایت‌کننده‌ای است که گمراه نمی‌کند، گوینده‌ای است که دروغ نمی‌گوید و کسی با آن همنشین نمی‌شود مگر این که به هدایتش ‍ افزوده و از نادانیش کم می‌شود و بدانید، کسی که به قرآن عالم باشد، هیچ کس نمی‌تواند به علم او بیفزاید و هیچ عالمی از قرآن بی‌نیاز نیست، پس از قرآن شفا بگیرید و از آن کمک بگیرید که شفای بزرگترین دردها که کفر و نفاق و نادانی و گمراهی است، در آن است.<ref>مستدرك الوسائل، ج4، ص239</ref>


== نماز جماعت، سبب دوری از نفاق ==
== نماز جماعت، سبب دوری از نفاق ==
الشَّهِیدُ فِی الذِّکْرَی، عَنِ النَّبِی صلی الله علیه و آله مَنْ صَلَّی أَرْبَعِینَ یَوْماً فِی الْجَمَاعَةِ یُدْرِکُ التَّکْبِیرَةَ الْأُولَی کُتِبَ لَهُ بَرَاءَتَانِ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ و َبَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که چهل روز در نماز جماعت، از اول نماز شرکت کند از آتش دوزخ و از نفاق دور می‌شود.<ref>مستدرك الوسائل، ج6، ص446</ref>
الشَّهِیدُ فِی الذِّکْرَی، عَنِ النَّبِی صلی الله علیه و آله مَنْ صَلَّی أَرْبَعِینَ یَوْماً فِی الْجَمَاعَةِ یُدْرِکُ التَّکْبِیرَةَ الْأُولَی کُتِبَ لَهُ بَرَاءَتَانِ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ و َبَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که چهل روز در نماز جماعت، از اول نماز شرکت کند از آتش دوزخ و از نفاق دور می‌شود.<ref>مستدرك الوسائل، ج6، ص446</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۷۲

ویرایش