|
|
خط ۸: |
خط ۸: |
| {{ویرایش}} | | {{ویرایش}} |
| {{جعبه اطلاعات شخصیت | | {{جعبه اطلاعات شخصیت |
| | عنوان = احمد بن محمد بن سری تمیمی كوفی | | | عنوان = احمد بن محمد بن سعید بن عقده |
| | تصویر = احمد بن محمد بن سری تمیمی كوفی.jpg | | | تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg |
| | نام = کوفی ابوبکر
| |
| | نامهای دیگر = ابن ابی دارم كوفی
| |
| | سال تولد =
| |
| | تاریخ تولد =
| |
| | محل تولد = كوفه
| |
| | سال درگذشت = 352 هجری
| |
| | تاریخ درگذشت =
| |
| | محل درگذشت =
| |
| | استادان = {{فهرست جعبه افقی |موسی بن هارون |احمد بن موسی بن اسحاق تمیمی | حسن بن حباش بن یحیی كوفی |هناد بن سری صغیر دارمی }}
| |
| | شاگردان = {{فهرست جعبه افقی |شیخ تلعكبری ابوعبدالله حاكم نبشابوری |ابوبكر احمد بن حسن حیری شافعی |ابن نجار |ابوالحسن دارقطنی |«حمد بن عثمان بن ابی شیبه كوفی |محمد بن عبدالله بن سلیمان حضرمی كوفی |محمد بن علی بن ابراهیم مروزی |ابراهیم بن عبدالله عبسی قصا|ابوعبدالله حسین بن محمد بجلی }}
| |
| | دین = اسلام
| |
| | مذهب = شیعه
| |
| | آثار =
| |
| | فعالیتها =
| |
| | وبگاه =
| |
| }}
| |
| '''احمد بن محمد بن سری تمیمی كوفی'''. كوفی(000 – 357ق) ابوبکرمعروف به «ابن ابی دارم كوفی». فقیه، حافظ و محدث شیعی. ذهبی در تذكرهالحفاظ وفات او را 352هجری و به نقلی 351هجری اعلام كرده، اما ابنحجر در لسان المیزان آن را 357هجری گزارش كرده است. وی اصالتاً اهل كوفه از تیره «بنی دارم» شاخهای از «بنیتمیم» از قبیله «عدنان» است. وی در كوفه نزد بسیاری از بزرگان عصر خود حدیث شنید و روایات فراوانی در خاطر سپرد تا آنجا كه او را «حافظ» و «مسند» لقب دادهاند.ذهبی میگوید: «وی در بیشتر عمر خود دارای اعتقادی سالم بود اما در آخرالایام از این اعتقاد رجوع نمود و به مثالب و مطاعن سلف پرداخت و شاگردان او را میدیدم كه حدیث لگدزدن عمر بر فاطمه و سقط شدن محسن را نزد او فرا میگرفتند». وی در علوم حدیث بسیار ماهر و زبردست بود و در كوفه شاگردان زیادی از علمای شیعه و اهلسنت در مجلس درس او شركت داشتند.
| |
| | |
| == معرفی اجمالی ==
| |
| احمد بن محمد بن سری تمیمی كوفی ابوبکرمعروف به «ابن ابی دارم كوفی». فقیه، حافظ و محدث شیعی. در باره تاریخ تولد او گزارشی در منابع نیامده است اما زادگاه او در كوفه بوده است. در باره وفات او نیز گزارشها مختلف است. ذهبی در تذكرهالحفاظ وفات او را 352هجری و به نقلی 351هجری اعلام كرده، اما ابنحجر در لسان المیزان آن را 357هجری گزارش كرده است. وی اصالتاً اهل كوفه از تیره «بنی دارم» شاخهای از «بنیتمیم» از قبیله «عدنان» است. سلسله اجداد او به «دارم بن مالك بن حنظله» منتسب است. وی در كوفه پرورش یافت و روزگار درازی در این شهر اقامت داشته است. مدتی نیز در بغداد به سر برد و در آنجا ظاهراً از «موسی بن هارون» احادیثی شنیده است، هر چند خطیب بغدادی از اقامت تحصیلی او در بغداد گزارشی نقل نكرده است. از معاصران او در كوفه «ابوالعباس بن عقده»(م333ق) است كه با هم به فراگیری حدیث نزد «احمد بن موسی بن اسحاق تمیمی»(م286ق) و «حسن بن حباش بن یحیی كوفی»(م303ق) اشتغال داشتند. وی در كوفه نزد بسیاری از بزرگان عصر خود حدیث شنید و روایات فراوانی در خاطر سپرد تا آنجا كه او را «حافظ» و «مسند» لقب دادهاند. ذهبی در یك گزارش تعصب آمیز، ضمن اینكه وی را «شیخ گمراه» معرفی نموده، میگوید: «وی در بیشتر عمر خود دارای اعتقادی سالم بود اما در آخرالایام از این اعتقاد رجوع نمود و به مثالب و مطاعن سلف پرداخت و شاگردان او را میدیدم كه حدیث لگدزدن عمر بر فاطمه و سقط شدن محسن را نزد او فرا میگرفتند». وی همچنین حدیث چگونگی عبور فاطمه (سلام الله علیها) از قیامت را كه با سندی صحیح نقل شده، گزارش نموده است اما ذهبی این حدیث را جعلی و ساختگی معرفی كرده است. بسیاری از احادیث او در باره فضیلت علی (علیه السلام) و ظهور مهدی آخرالزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و حدیثی نیز در باب «اهل كساء» دارد كه در آنجا به فضیلت اهلبیت (علیه السلام) اشاره نموده است. وی در علوم حدیث بسیار ماهر و زبردست بود و در كوفه شاگردان زیادی از علمای شیعه و اهلسنت در مجلس درس او شركت داشتند. از جمله آنها «شیخ تلعكبری»(م385ق) است كه در 333هجری و بعد از آن، در كوفه از او حدیث شنیده و اجازه نقل آنها را از وی دریافت نموده است. همچنین «ابوعبدالله حاكم نبشابوری»(م405ق)، «ابوبكر احمد بن حسن حیری شافعی»(م421ق)، «محمد بن جعفر تمیمی»(م402ق، معروف به «ابن نجار» و مولف كتاب تاریخ كوفه) و «ابوالحسن دارقطنی»(م385ق) از دیگر شاگردان او در كوفه بودهاند. وی به دلیل اینكه بیشتر عمر خود را با گرایشات اهلسنت به سر آورده، از اساتید شیعی او كسی شناخته شده نیست، اما از اساتید سنی او میتوان نخست عموی او «هناد بن سری صغیر دارمی»(م331ق) را نام برد و سپس به افرادی چون «محمد بن عثمان بن ابی شیبه كوفی»(م297ق)، «محمد بن عبدالله بن سلیمان حضرمی كوفی» ملقب به «مطین»(م297ق)، «محمد بن علی بن ابراهیم مروزی»(م306ق)، «ابراهیم بن عبدالله عبسی قصار»، «ابوعبدالله حسین بن محمد بجلی» و بسیاری دیگر اشاره نمود. از كتابهای او ذكری در منابع به میان نیامده است، اما بنا به گفته ذهبی وی كتابی در انحطاطات برخی از صحابه تألیف نموده است.
| |
| | |
| == منابع ==
| |
| # لغیبه، طوسی، ص178 حدیث 135؛
| |
| # رجال طوسی، ص411 شماره 5961؛
| |
| # طبقات اعلام الشیعه، ج1ص46؛
| |
| # فیض القدیر، مناوی، ج1ص549 حدیث822؛
| |
| # شواهد التنزیل، ج1ص109 حدیث123، وص387 حدیث407، وج2ص99حدیث725؛
| |
| # سیر اعلام النبلاء، ج15ص576 شماره 349؛
| |
| # الانساب، سمعانی، ج2ص440، ذیل دارمی
| |
| | |
| {{جعبه اطلاعات شخصیت
| |
| | عنوان =
| |
| | تصویر =
| |
| | نام = | | | نام = |
| | نامهای دیگر = | | | نامهای دیگر = |
| | سال تولد = | | | سال تولد = 249 هجری قمری |
| | تاریخ تولد = | | | تاریخ تولد = |
| | محل تولد = | | | محل تولد = کوفه |
| | سال درگذشت = | | | سال درگذشت = سال 332 هجری |
| | تاریخ درگذشت = | | | تاریخ درگذشت = هفتم ذیالقعده |
| | محل درگذشت = | | | محل درگذشت = کوفه |
| | استادان = | | | استادان = |
| | شاگردان = | | | شاگردان = |
| | دین = | | | دین = |
| | مذهب = | | | مذهب = |
| | آثار = | | | آثار = «الولایه و من روی عن غدیر خم»، «فضل الكوفه»، «اخبار ابی حنیفه»، «من روی عن امیرالمؤمنین و مسنده»، «من روی عن الحسن و الحسین(ع) »، «من روی عن زیدبن علی»، «الرجال»، «الجهر ببسم الله»، «اخبار یحیی بن حسین بن زید» و «صلح الحسن(ع)» |
| | فعالیتها = | | | فعالیتها = |
| | وبگاه = | | | وبگاه = |
| }} | | }} |
| احمد بن محمد بن سعید بن عقده، (249 – 332ق) | | احمد بن محمد بن سعید بن عقده، (249 – 332ق) |
| ابوالعباس. معروف به «ابن عقده كوفی». از محدثان و حافظان مشهور شیعه(زیدی جارودی). در سال 249هجری در كوفه متولد شد و در هفتم ذیالقعده سال 332 هجری در كوفه دعوت حق را لبیك گفت. برخی نیز وفات او را به سال 333هجری نوشتهاند. وی از موالی بنیهاشم بود و جد اعلای او «عجلان» اهل همدان بوده است. پدرش «محمد عقده» معلم قرآن در كوفه و فردی خوشخط بود كه در ضمن اینكار، به حرفه صحافی نیز اشتغال داشت. ظاهراً وی نیز از موقعیت شغلی پدرش استفاده میكرد و اوراق و نوشتههایش را (كه به ششصد بار شتر میرسید) در آنجا صحافی میكرد. فرزند او «ابونعیم محمد بن احمد بن عقده» از راویان و حافظان حدیث بوده و تلعكبری در زمان حیات پدرش، از او روایت گرفته است. به گفته ذهبی وی بعد از سال260هجری به طلب حدیث پرداخت و در شهرهای كوفه، بغداد و مكه از راویان بیشماری حدیث گرفت بهطوری كه یادداشتهای او قابل شمارش نیست. ذهبی در ادامه میگوید: «وی در حفظ حدیث به این درجه عالی رسید اما چون كینه خلفای نخستین را در دل داشت پس او معاند و زندیق است». یافعی در باره صاحب شرح حال، ضمن اینكه وی را «شیعی» معرفی كرده است میگوید: «یكی از اركان حدیث و یكی از نشانههای خداوند در حفظ بود». دارقطنی میگوید: «آنچه وی دارد مردم ندارند و آنچه دیگران دارند در وی موجود است». ابنعقده از حافظان بزرگی است كه اهل كوفه بالاجماع وی را همطراز با «عبدالله بن مسعود صحابی»(م32ق) قرار دادهاند. به گفته دارقطنی، وی 120 هزار حدیث همراه با اسانید آنها را حفظ كرده بود، و در باره 300 هزار حدیث در خصوص اهلبیت(ع)، آمادگی گفتگو و مناظره داشت. وی فردی شجاع و بیپروا بود و در زمانی كه در بغداد بود، منبری در مسجد «براثا»(یكی از پایگاههای مهم شیعیان) داشت و در آنجا به ذكر مطاعن و مثالب سلف میپرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. بسیاری از علمای حدیث از عامه و خاصه از وی روایت كردهاند و جز اندكی (مانند ذهبی، یافعی و دارقطنی) كه او را صرفاً به خاطر تشیعش جرح نمودهاند، بقیه به ستایش از او پرداختهاند. وی از استادان كلینی است و كلینی در كتاب كافی بارها از او روایت كرده است. «ابوغالب زراری»(م368ق)، «ابوعبدالله محمدبن ابراهیم نعمانی» معروف به «ابن ابی زینب»(م360ق) و «احمدبن صلت اهوازی» نیز از وی اجازه روایت داشتهاند. وی با اینكه مذهب جارودی(چهار امامی) داشت مورد احترام علمای امامیه بود و اینان ارزش آثار وی را به اندازه تألیفات دانشمندان شیعه اثنا عشری میدانند. وی در جمعآوری احادیث بیشمارش نزد اساتید بسیاری روایت گرفته است كه از جمله آنها «ابوجعفر محمدبن مفضل بن ابراهیم اشعری»، «علی بن حسن بن علی بن فضال»(م290ق)، «جعفربن احمد بن یوسف اودی»، «حمیدبن زیادبن نینوایی»(م310ق)، «قاسم بن محمد بن حسین بن خازم»، «جعفر بن عبدالله علوی» و «حسین بن حمدان» هستند. از جمله شاگردان روایی او «احمدبن محمدبن موسی بن صلت اهوازی»، «محمدبن علی بن بابویه»(م381ق)، «محمدبن احمدبن داود»، «هارون بن موسی تلعكبری»(م385ق) و «جعفر بن محمدبن قولویه»(م368ق) میباشند. وی نویسندهای پركار بود و آثار فراوانی از خود به یادگار گذاشته است. معروفترین تألیفات او: «الولایه و من روی عن غدیر خم»، «فضل الكوفه»، «اخبار ابی حنیفه»، «من روی عن امیرالمؤمنین و مسنده»، «من روی عن الحسن و الحسین(ع) »، «من روی عن زیدبن علی»، «الرجال»، «الجهر ببسم الله»، «اخبار یحیی بن حسین بن زید» و «صلح الحسن(ع)» هستند. | | ابوالعباس. معروف به «ابن عقده كوفی». از محدثان و حافظان مشهور شیعه(زیدی جارودی). در سال 249هجری در كوفه متولد شد و در هفتم ذیالقعده سال 332 هجری در كوفه دعوت حق را لبیك گفت. برخی نیز وفات او را به سال 333هجری نوشتهاند. وی از موالی بنیهاشم بود و جد اعلای او «عجلان» اهل همدان بوده است. پدرش «محمد عقده» معلم قرآن در كوفه و فردی خوش خط بود كه در ضمن این كار، به حرفه صحافی نیز اشتغال داشت. ظاهراً وی نیز از موقعیت شغلی پدرش استفاده میكرد و اوراق و نوشتههایش را (كه به ششصد بار شتر میرسید) در آنجا صحافی میكرد. فرزند او «ابونعیم محمد بن احمد بن عقده» از راویان و حافظان حدیث بوده و تلعكبری در زمان حیات پدرش، از او روایت گرفته است. به گفته ذهبی وی بعد از سال260هجری به طلب حدیث پرداخت و در شهرهای كوفه، بغداد و مكه از راویان بی شماری حدیث گرفت به طوری كه یادداشتهای او قابل شمارش نیست. ذهبی در ادامه میگوید: «وی در حفظ حدیث به این درجه عالی رسید اما چون كینه خلفای نخستین را در دل داشت پس او معاند و زندیق است». یافعی در باره صاحب شرح حال، ضمن اینكه وی را «شیعی» معرفی كرده است میگوید: «یكی از اركان حدیث و یكی از نشانههای خداوند در حفظ بود». دارقطنی میگوید: «آنچه وی دارد مردم ندارند و آنچه دیگران دارند در وی موجود است». ابنعقده از حافظان بزرگی است كه اهل كوفه بالاجماع وی را همطراز با «عبدالله بن مسعود صحابی»(م32ق) قرار دادهاند. به گفته دارقطنی، وی 120 هزار حدیث همراه با اسانید آنها را حفظ كرده بود، و در باره 300 هزار حدیث در خصوص اهلبیت(ع)، آمادگی گفتگو و مناظره داشت. وی فردی شجاع و بی پروا بود و در زمانی كه در بغداد بود، منبری در مسجد «براثا»(یكی از پایگاههای مهم شیعیان) داشت و در آنجا به ذكر مطاعن و مثالب سلف میپرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. بسیاری از علمای حدیث از عامه و خاصه از وی روایت كردهاند و جز اندكی (مانند ذهبی، یافعی و دارقطنی) كه او را صرفاً به خاطر تشیعش جرح نمودهاند، بقیه به ستایش از او پرداختهاند. وی از استادان كلینی است و كلینی در كتاب كافی بارها از او روایت كرده است. «ابوغالب زراری»(م368ق)، «ابوعبدالله محمدبن ابراهیم نعمانی» معروف به «ابن ابی زینب»(م360ق) و «احمدبن صلت اهوازی» نیز از وی اجازه روایت داشتهاند. وی با اینكه مذهب جارودی(چهار امامی) داشت مورد احترام علمای امامیه بود و اینان ارزش آثار وی را به اندازه تألیفات دانشمندان شیعه اثنا عشری میدانند. وی در جمع آوری احادیث بیشمارش نزد اساتید بسیاری روایت گرفته است كه از جمله آنها «ابوجعفر محمدبن مفضل بن ابراهیم اشعری»، «علی بن حسن بن علی بن فضال»(م290ق)، «جعفربن احمد بن یوسف اودی»، «حمیدبن زیادبن نینوایی»(م310ق)، «قاسم بن محمد بن حسین بن خازم»، «جعفر بن عبدالله علوی» و «حسین بن حمدان» هستند. از جمله شاگردان روایی او «احمدبن محمدبن موسی بن صلت اهوازی»، «محمدبن علی بن بابویه»(م381ق)، «محمدبن احمدبن داود»، «هارون بن موسی تلعكبری»(م385ق) و «جعفر بن محمدبن قولویه»(م368ق) میباشند. وی نویسندهای پركار بود و آثار فراوانی از خود به یادگار گذاشته است. معروفترین تألیفات او: «الولایه و من روی عن غدیر خم»، «فضل الكوفه»، «اخبار ابی حنیفه»، «من روی عن امیرالمؤمنین و مسنده»، «من روی عن الحسن و الحسین(ع) »، «من روی عن زیدبن علی»، «الرجال»، «الجهر ببسم الله»، «اخبار یحیی بن حسین بن زید» و «صلح الحسن(ع)» هستند. |
| منابع: (رجال طوسی، ص409 شماره 5949، وص443 شماره 6317؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص73 شماره 86؛ یافعی، مرآه الجنان، ج2ص311 وقایع سال 332ق؛ دائره المعارف تشیع، ج1ص350؛ معجم رجال الحدیث، ج3ص64 شماره 871؛ تاریخ بغداد، ج5ص220 شماره 2680؛ سیر أعلام النبلاء، ج15ص340 شماره 178؛ الاعلام، زركلی، ج1ص207؛ الانساب، سمعانی، ج4ص215؛ المجدی فی أنساب الطالبیین، ص322؛ الكنی و الالقاب، ج1ص358؛ الذریعه، ذیل عناوین كتابها) | | |
| | |
| | == منابع == |
| | # رجال طوسی، ص409 شماره 5949، وص443 شماره 6317؛ |
| | # الفهرست، شیخ طوسی، ص73 شماره 86؛ |
| | # یافعی، مرآه الجنان، ج2ص311 وقایع سال 332ق؛ |
| | # دائره المعارف تشیع، ج1ص350؛ |
| | # معجم رجال الحدیث، ج3ص64 شماره 871؛ |
| | # تاریخ بغداد، ج5ص220 شماره 2680؛ |
| | # سیر أعلام النبلاء، ج15ص340 شماره 178؛ |
| | # الاعلام، زركلی، ج1ص207؛ |
| | # الانساب، سمعانی، ج4ص215؛ |
| | # المجدی فی أنساب الطالبیین، ص322؛ |
| | # الكنی و الالقاب، ج1ص358؛ |
| | # الذریعه، ذیل عناوین كتابها |