تثلیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روح القدس' به 'روح‌القدس')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:


== مبنای نقلی تثلیث ==
== مبنای نقلی تثلیث ==
در [[کتاب مقدس]] که سرچشمه اعتقادات مسیحیت است، اثری از تثلیث نیست. در این کتاب هرگز اقنوم سوم یعنی [[روح‌القدس]]، خدا خوانده نشده و با خدا یکی دانسته نشده است<ref>در یک جا اب و ابن و روح‌القدس کنار هم آمده‌اند که البته صرف کنار هم بودن چند کلمه، دلیلی بر یکی بودن آنها نیست. ر. ک: انجیل متی، ۲۸: ۲؛ یا در بعضی موارد ضمیر جمع برای خدا به کار رفته که ممکن است برای احترام باشد. حتی در نوشته‌های پولس و انجیل یوحنّا که مسیح الوهیت دارد، نهایتاً دلالت بر تثنیه دارد، نه تثلیث.</ref>. آن چه در عهد جدید(در بخش «عیسی خدایی» آن) موجود است، «تثنیه» است، نه «تثلیث»؛ یعنی فقط از «پدر» و «پسر» سخن به میان آمده است و سخنی از «روح‌القدس» به عنوان خدا نیست. بخش «عیسی خدایی» [[انجیل]] نیز جزء کوچکی از [[اناجیل اربعه]] را تشکیل می‌دهد که شامل بعضی آیات انجیل یوحنّاست و در سه انجیل دیگر، یعنی: متی، لوقا و مرقس، اثری از این که عیسی خدا یا جزء خدا باشد به چشم نمی‌آید.
در [[کتاب مقدس]] که سرچشمه اعتقادات مسیحیت است، اثری از تثلیث نیست. در این کتاب هرگز اقنوم سوم یعنی [[روح القدس|روح‌القدس]]، خدا خوانده نشده و با خدا یکی دانسته نشده است<ref>در یک جا اب و ابن و روح القدس کنار هم آمده‌اند که البته صرف کنار هم بودن چند کلمه، دلیلی بر یکی بودن آنها نیست. ر. ک: انجیل متی، ۲۸: ۲؛ یا در بعضی موارد ضمیر جمع برای خدا به کار رفته که ممکن است برای احترام باشد. حتی در نوشته‌های پولس و انجیل یوحنّا که مسیح الوهیت دارد، نهایتاً دلالت بر تثنیه دارد، نه تثلیث.</ref>. آن چه در عهد جدید(در بخش «عیسی خدایی» آن) موجود است، «تثنیه» است، نه «تثلیث»؛ یعنی فقط از «پدر» و «پسر» سخن به میان آمده است و سخنی از «روح‌القدس» به عنوان خدا نیست. بخش «عیسی خدایی» [[انجیل]] نیز جزء کوچکی از [[اناجیل اربعه]] را تشکیل می‌دهد که شامل بعضی آیات انجیل یوحنّاست و در سه انجیل دیگر، یعنی: متی، لوقا و مرقس، اثری از این که عیسی خدا یا جزء خدا باشد به چشم نمی‌آید.
پس ریشه اعتقاد به تثلیث کجاست؟ ظاهراً ریشه آن به «اعتقادنامه نیقیه» برمی‌گردد.
پس ریشه اعتقاد به تثلیث کجاست؟ ظاهراً ریشه آن به «اعتقادنامه نیقیه» برمی‌گردد.


خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:


از نگاه قرآن حضرت عیسی علیه‌السلام شخصیتی است که دو امتیاز مهم دارد: یکی مقام [[رسالت]]، و دیگری تولّد معجزه آسای او با کلمه تکوینی خداوند<ref> ر. ک: درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷.</ref>.
از نگاه قرآن حضرت عیسی علیه‌السلام شخصیتی است که دو امتیاز مهم دارد: یکی مقام [[رسالت]]، و دیگری تولّد معجزه آسای او با کلمه تکوینی خداوند<ref> ر. ک: درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷.</ref>.
در امتیاز اول تمام رسولان خداوند با وی شریک اند و در امتیاز دوم به [[آدم ابوالبشر]] شباهت دارد:
در امتیاز اول تمام رسولان خداوند با وی شریک‌اند و در امتیاز دوم به [[آدم ابوالبشر]] شباهت دارد:


مَثل عیسی نزد خدا هم چون مَثل آدم است که او را از خاک آفرید، پس بدو گفت: «باش.» پس وجود یافت<ref>«کلمة الله» بودن عیسی(علیه‌السلام) به این معناست که با اراده ی خاص خداوند، و از راهی غیرطبیعی ایجاد شده است. محمد رضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص ۳۶۱.</ref>.
مَثل عیسی نزد خدا هم چون مَثل آدم است که او را از خاک آفرید، پس بدو گفت: «باش.» پس وجود یافت<ref>«کلمة الله» بودن عیسی(علیه‌السلام) به این معناست که با اراده ی خاص خداوند، و از راهی غیرطبیعی ایجاد شده است. محمد رضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص ۳۶۱.</ref>.


با دقت در آیات قرآن واضح می‌گردد که مسیح شناسی قرآن با مسیح شناسی تثلیثی مسیحی سازگار نیست و بر اساس آن حتی به صورت تشریفی نیز نباید حضرت عیسی صلی الله علیه را پسر خدا نامید<ref> سوره ی آل عمران، آیه ی ۵۹.</ref>.
با دقت در آیات قرآن واضح می‌گردد که مسیح‌شناسی قرآن با مسیح‌شناسی تثلیثی مسیحی سازگار نیست و بر اساس آن حتی به صورت تشریفی نیز نباید حضرت عیسی صلی الله علیه را پسر خدا نامید<ref> سوره ی آل عمران، آیه ی ۵۹.</ref>.


== اشکال ==
== اشکال ==
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
آن گاه وی در مقام جواب به اشکال فوق می‌گوید:
آن گاه وی در مقام جواب به اشکال فوق می‌گوید:


جانشین کردن عیسی، یعنی مسیح تولد یافته، به جای مسیح از پیش موجود، سابقه در طرز تفکّر تثلیث دارد؛ اما درباره جانشین شدن مریم به جای روح‌القدس باید گفت که ممکن است سابقه‌ای در چنین طرز تصوّر تثلیث، بدان گونه که اوریجن از انجیل عبرانیان نقل کرده، وجود داشته باشد<ref>هری اوبسترین ولفسن، فلسفه علم کلام، ص ۳۲۷، با اختصار.</ref>.
جانشین کردن عیسی، یعنی مسیح تولد یافته به جای مسیح از پیش موجود، سابقه در طرز تفکّر تثلیث دارد؛ اما درباره جانشین شدن مریم به جای روح‌القدس باید گفت که ممکن است سابقه‌ای در چنین طرز تصوّر تثلیث، بدان‌گونه که اوریجن از انجیل عبرانیان نقل کرده، وجود داشته باشد<ref>هری اوبسترین ولفسن، فلسفه علم کلام، ص ۳۲۷، با اختصار.</ref>.


توضیح این نکته درباره کلام ولفسن، ضروری است که: در هیچ جای قرآن به صراحت سه شخصیت تثلیث در کنار هم معرفی نشده‌اند؛ آن چه در قرآن می‌توان یافت، نفی صریح تثلیث<ref>سوره ی نساء، آیه ی ۱۷۱ و سوره ی مائده، آیه ی ۷۳ ـ ۷۵</ref>، نفی الوهیت عیسی<ref>سوره ی مائده، آیه ی ۱۷ و ۷۲، سوره ی زخرف، آیه ی ۵۹.</ref>، نفی الوهیت مریم<ref>سوره ی مائده، آیه ی ۱۱۶.</ref>، و نفی الوهیت فرشتگان<ref>سوره ی نساء، آیه ی ۱۷۲، سوره ی آل عمران، آیه ی ۷۹.</ref> است. نفی الوهیت مریم بدان معنا نیست که ضرورتاً قرآن، مریم را یکی از شخصیت‌های تثلیث می‌داند؛ چون قراین نشان می‌دهد که پرستش عملی مریم در بسیاری کلیساهای مشرق زمین رواج داشته است.
توضیح این نکته درباره کلام ولفسن ضروری است که: در هیچ جای قرآن به صراحت سه شخصیت تثلیث در کنار هم معرفی نشده‌اند؛ آن‌چه در قرآن می‌توان یافت، نفی صریح تثلیث<ref>سوره ی نساء، آیه ی ۱۷۱ و سوره ی مائده، آیه ی ۷۳ ـ ۷۵</ref>، نفی الوهیت عیسی<ref>سوره ی مائده، آیه ی ۱۷ و ۷۲، سوره ی زخرف، آیه ی ۵۹.</ref>، نفی الوهیت مریم<ref>سوره ی مائده، آیه ی ۱۱۶.</ref>، و نفی الوهیت فرشتگان<ref>سوره ی نساء، آیه ی ۱۷۲، سوره ی آل عمران، آیه ی ۷۹.</ref> است. نفی الوهیت مریم بدان معنا نیست که ضرورتاً قرآن مریم را یکی از شخصیت‌های تثلیث می‌داند؛ چون قراین نشان می‌دهد که پرستش عملی مریم در بسیاری کلیساهای مشرق زمین رواج داشته است.


حاصل آن که، قرآن نمی‌گوید که این‌ها افراد تثلیث هستند، بلکه می‌گوید مسیحیان برای عیسی و مادرش الوهیت قایل شدند، چنان که در جای دیگر می‌گوید: «برای احبار و رهبانشان الوهیت قائل شدند»<ref>سوره ی توبه، آیه ی ۳۱.</ref>؛ و منظور این نیست که صریحاً خدا خوانده شده‌اند، بلکه اطاعت محض از آنها داشته‌اند.
حاصل آن که: قرآن نمی‌گوید که این‌ها افراد تثلیث هستند، بلکه می‌گوید مسیحیان برای عیسی و مادرش الوهیت قایل شدند، چنان که در جای دیگر می‌گوید: «برای احبار و رهبانشان الوهیت قائل شدند»<ref>سوره ی توبه، آیه ی ۳۱.</ref>؛ و منظور این نیست که صریحاً خدا خوانده شده‌اند، بلکه اطاعت محض از آنها داشته‌اند.


== مخالفت علمای مسیحی با آموزه تثلیث ==
== مخالفت علمای مسیحی با آموزه تثلیث ==
هر از چند‌گاهی برخی افراد و گروه‌های مسیحی به آموزه تثلیث اعتراض می‌کنند و یا تفسیرهای متفاوت با آن چه دیدگاه رسمی مسیحیت است ابراز می‌دارند:
هر از چند‌گاهی برخی افراد و گروه‌های مسیحی به آموزه تثلیث اعتراض می‌کنند و یا تفسیرهای متفاوت با آن چه دیدگاه رسمی مسیحیت است ابراز می‌دارند:


از جمله این جماعات معترض، فرقه‌ای به نام «اونیتاریانیزم» بود. پیشوای این جماعت شخصی اسپانیایی به نام «میکائیل سروتوس» بود که او را در شهر ژنو، که مرکز فرقه کالونی بود به جزای کفر و الحاد، زنده سوزاندند. وی ملاحظه کرد که پس از مطالعه دقیق صحف عهد جدید، مسئله تثلیث، که برحسب اعتقادنامه نیقیه، برای عموم مردم مسیحی امری مسجّل شده بود، در آن صحف وجود ندارد و معتقد شد که این عقیده، کفر محض و باطل است. پس رساله‌ای به نام «درباره خطاهای تثلیث» در سال ۱۵۳۱ م منتشر ساخت<ref>جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص ۶۸۱.</ref>.
از جمله این جماعات معترض، فرقه‌ای به نام «اونیتاریانیزم» بود. پیشوای این جماعت شخصی اسپانیایی به نام «میکائیل سروتوس» بود که او را در شهر ژنو که مرکز فرقه کالونی بود به جزای کفر و الحاد زنده سوزاندند. وی ملاحظه کرد که پس از مطالعه دقیق صحف عهد جدید، مسئله تثلیث، که برحسب اعتقادنامه نیقیه برای عموم مردم مسیحی امری مسجّل شده بود، در آن صحف وجود ندارد و معتقد شد که این عقیده کفر محض و باطل است. پس رساله‌ای به نام «درباره خطاهای تثلیث» در سال ۱۵۳۱ م منتشر ساخت<ref>جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص ۶۸۱.</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۵۵

ویرایش