۲۱٬۸۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنیانگذار' به 'بنیانگذار') |
جز (←معنای لغوی) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنای لغوی == | == معنای لغوی == | ||
«سلف» در لغت به معنی «پیشین» است. به گفته «ابن فارس» سلف اصلی است که بر تقدم و سبقت دلالت دارد. پس سلف کسانی هستند که در گذشته بودهاند | «سلف» در لغت به معنی «پیشین» است. به گفته «ابن فارس» سلف اصلی است که بر تقدم و سبقت دلالت دارد. پس سلف کسانی هستند که در گذشته بودهاند<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص95.</ref>. «جوهری» نیز معتقد است که سلف به معنی «مضی»؛ یعنی گذشته آمده است<ref>الجوهری، اسماعیل بن حماد، «الصالح تاج اللغة والصحاح العربیة»، تحقیق: احمد عبدالغفور عطار، ماده سلف، ج۴، ص1376.</ref>. | ||
«جوهری» نیز معتقد است که سلف به معنی | |||
== ابن تیمیه، بنیانگذار سلفیت == | == ابن تیمیه، بنیانگذار سلفیت == | ||
معنی اصطلاحی سلف، در بدعتی ریشه دارد که ابن تیمیه در قرن هفتم ایجاد کرد. وی بر خلاف گذشتگان (سلف)، به مفهوم پردازی واژه سلف پرداخت و آن را در معنایی به کار برد که تا آن زمان، اندیشمندان اسلامی چنین معنایی را درباره سلف اراده نکرده بودند. به گفته | معنی اصطلاحی سلف، در بدعتی ریشه دارد که [[ابن تیمیه]] در قرن هفتم ایجاد کرد. وی بر خلاف گذشتگان (سلف)، به مفهوم پردازی واژه سلف پرداخت و آن را در معنایی به کار برد که تا آن زمان، اندیشمندان اسلامی چنین معنایی را درباره سلف اراده نکرده بودند. به گفته [[ابن تیمیه]]: «سلف کسانی هستند که در سه قرن بهتر اسلام زندگی میکردند و دارای تمامی فضایل بودند و آنان برای حل هر مشکلی، شایستهتر از سایرین هستند...بر شما باد به آثار سلف. آنان آنچه را موجب شفا و کفایت است آوردهاند و پس از آنها کسی چیزی که آنان ندانند، نیاورده است»<ref>احمد بن عبدالحلیم این تیمیه، مجموعة الفتاوی، ج۴، ص96.</ref> | ||
او همچنین روش اهل سنت را جدا از پیروی از پیامبر | او همچنین روش اهل سنت را جدا از پیروی از [[پیامبر اسلام(ص)|پیامبر اسلام(صل الله علیه وآله)]]، پیروی کامل از سلف میشمارد<ref>احمد بن عبدالحلیم این تیمیه، مجموعة الفتاوی، ج۴، ص103</ref>. | ||
ابن تیمیه مذهب سلفیگری را در قرن هفتم احیا کرد و آتش اختلاف را میان جهان اسلام شعلهور ساخت. پس از وی، شاگردش ابن قیم برای زنده نگه داشتن این اندیشه بسیار کوشید، اما وی نیز کاری از پیش نبرد | ابن تیمیه مذهب سلفیگری را در قرن هفتم احیا کرد و آتش اختلاف را میان [[جهان اسلام]] شعلهور ساخت. پس از وی، شاگردش ابن قیم برای زنده نگه داشتن این اندیشه بسیار کوشید، اما وی نیز کاری از پیش نبرد<ref>علیزاده موسوی، سیدمهدی، سلفیگری و وهابیت، جلد۱، ص32.</ref>. | ||
== سلفیت، بعد از ابن تیمیه == | == سلفیت، بعد از ابن تیمیه == | ||
ابن | [[ابن قیم جوزیه|ابن قیم]]، شاگرد [[ابن تیمیه]]، این مسیر را ادامه میدهد و فصلی را با عنوان «فی جواز الفتوی بالآثار السلفیة والتفاوی الصحابیة» میگشاید.<ref>ابن قیم، اعلام الموقعین، ج۵، ص543.</ref> | ||
پایان این زنجیره به وهابیان میرسد که میگویند: «ما معتقدیم که بدعت – و آن جیزی که پس از سه قرن اول رخ داده است – بر خلاف کسانی که آن را به خوب و بد یا پنج نوع تقسیم میکنند، مطلقا نکوهیده است» | پایان این زنجیره به وهابیان میرسد که میگویند: «ما معتقدیم که بدعت – و آن جیزی که پس از سه قرن اول رخ داده است – بر خلاف کسانی که آن را به خوب و بد یا پنج نوع تقسیم میکنند، مطلقا نکوهیده است»<ref>سلیمان بن سهمان النجدی، الهدیة السنیة، الرسالة الثانیة، ص51.</ref>. | ||
== حدیث خیره و مشروعیت سلف == | == حدیث خیره و مشروعیت سلف == | ||
مهمترین دلیلی که سلفیان برای مشروعیت سلف ارائه کردهاند، حدیثی منسوب به پیامبر اکرم(ص) است: | مهمترین دلیلی که سلفیان برای مشروعیت سلف ارائه کردهاند، حدیثی منسوب به [[پیامبر اکرم (ص)|پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله)]] است: | ||
«خیر الناس قرنی، ثم الذین یلونهم، ثم الذین یلونهم، ثم یجیء اقوام تسبق شهادة احدهم یمینه و یمینه شهادته»<ref>بخاری، الصحیح الجامع، ص645، و احمد بن حنبل، المسند، ج۷، ص۱۹۹و۲۰۰.</ref> | «خیر الناس قرنی، ثم الذین یلونهم، ثم الذین یلونهم، ثم یجیء اقوام تسبق شهادة احدهم یمینه و یمینه شهادته»<ref>بخاری، الصحیح الجامع، ص645، و احمد بن حنبل، المسند، ج۷، ص۱۹۹و۲۰۰.</ref> | ||
ترجمه: بهترین مردم، (مردمان) قرن من هستند، سپس کسانی که در پی ایشان میآیند و سپس دیگرانی که در پی آنان میآیند. پس از ایشان، مردمانی میآیند که گواهی هر یک، سوگندشان و سوگند هر کدام، گواهیشان را نقض میکند. | ترجمه: بهترین مردم، (مردمان) قرن من هستند، سپس کسانی که در پی ایشان میآیند و سپس دیگرانی که در پی آنان میآیند. پس از ایشان، مردمانی میآیند که گواهی هر یک، سوگندشان و سوگند هر کدام، گواهیشان را نقض میکند. | ||
سلفیان با تکیه بر این حدیث سه قرن نخستین اسلام را بهترین قرون اسلام میشمارند و به همین سبب، برای کسانی که در این سه قرن زندگی کردهاند، مرجعیت در ابعاد مختلف قائلند. به عقیده آنان نه تنها پیامبر | سلفیان با تکیه بر این حدیث سه قرن نخستین اسلام را بهترین قرون اسلام میشمارند و به همین سبب، برای کسانی که در این سه قرن زندگی کردهاند، مرجعیت در ابعاد مختلف قائلند. به عقیده آنان نه تنها [[پیامبر اکرم (ص)|پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله)]]<nowiki/>در این حدیث به «بهترین بودن» مسلمانان سه قرن نخست اسلام گواهی داده، بلکه مردمان قرون بعدی را مذمت کرده است و چنین وضعیتی نشانگر ضرورت پیروی نسلهای بعدی از این سه قرن است که در اصطلاح به آن «قرون مفضله» میگویند. | ||
== مذهب سلفیگری == | == مذهب سلفیگری == | ||
خط ۲۵: | خط ۲۴: | ||
== حمایت استعمار از سلفیت == | == حمایت استعمار از سلفیت == | ||
در قرن دوازدهم، جریانهای سلفیگری در نجد و حجاز و شبه قاره با تفاوتهایی آغاز شد که به دلیل حمایتهای | در قرن دوازدهم، جریانهای سلفیگری در نجد و حجاز و شبه قاره با تفاوتهایی آغاز شد که به دلیل حمایتهای [[انگلستان]]، به ویژه در نجد و [[حجاز]] توانست رشد کند. در دوران کنونی نیز جریان سلفیگری به اهرمی در دست آمریکا برای پیشبرد هدفهای خود در کشورهای اسلامی تبدیل شده است<ref>علیزاده موسوی، سیدمهدی، سلفیگری و وهابیت، جلد۱، ص33.</ref>. | ||
== ویژگیهای مذهب سلفیت == | == ویژگیهای مذهب سلفیت == |