پرش به محتوا

مشعر: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
حُجاج در راه بازگشت از عرفات به سوى مکه از وادى [[مأزَمَیْن|مأزَمَیْن]] مى ‏گذرند که میان دو کوه است. «مأزم» به معناى راه تنگ و به عبارت دیگر تنگه است، این اشاره به دو راه رفت و برگشتِ تنگِ این ناحیه دارد. حاجى با عبور از این وادى به مزدلفه یا سرزمینِ مشعرالحرام مى ‏رسد. و در آنجا با قصد قربت شب را به صبح می‌رسانند. مشعر را به نام‌های [[مزدلفه]]، [[جمع]]، [[قُزَح]] و [[مشعرالحرام]] نیز می‌خوانند.  
حُجاج در راه بازگشت از عرفات به سوى مکه از وادى [[مأزَمَیْن|مأزَمَیْن]] مى ‏گذرند که میان دو کوه است. «مأزم» به معناى راه تنگ و به عبارت دیگر تنگه است، این اشاره به دو راه رفت و برگشتِ تنگِ این ناحیه دارد. حاجى با عبور از این وادى به مزدلفه یا سرزمینِ مشعرالحرام مى ‏رسد. و در آنجا با قصد قربت شب را به صبح می‌رسانند. مشعر را به نام‌های [[مزدلفه]]، [[جمع]]، [[قُزَح]] و [[مشعرالحرام]] نیز می‌خوانند.  


=موقعیت جغرافیایی مشعر=   
== موقعیت جغرافیایی مشعر ==   
این سرزمین که در محدوده حرم مکه قرار دارد درّه‌ای است کم وسعت که بین عرفات و منا واقع شده و طول آن تقریباً چهار کیلومتر است. در این منطقه [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref> بزرگی وجود دارد که آن را «مسجد مزدلفه» می‌خوانند. مساحت اولیه این مسجد حدود ۱۷۰۰ مترمربع بود <ref>حج و زیارت</ref> که در عهد عباسی به چهار هزار متر رسید، مسجد در آن زمان سقف نداشت و تنها حصاری در اطراف آن بود. پس از بارها بازسازی و توسعه، اکنون مساحت مستطیل شکل آن حدود شش هزار مترمربع است. <ref> آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، نشر مشعر، ص۱۶۲</ref>
این سرزمین که در محدوده حرم مکه قرار دارد درّه‌ای است کم وسعت که بین عرفات و منا واقع شده و طول آن تقریباً چهار کیلومتر است. در این منطقه [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref> بزرگی وجود دارد که آن را «مسجد مزدلفه» می‌خوانند. مساحت اولیه این مسجد حدود ۱۷۰۰ مترمربع بود <ref>حج و زیارت</ref> که در عهد عباسی به چهار هزار متر رسید، مسجد در آن زمان سقف نداشت و تنها حصاری در اطراف آن بود. پس از بارها بازسازی و توسعه، اکنون مساحت مستطیل شکل آن حدود شش هزار مترمربع است. <ref> آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، نشر مشعر، ص۱۶۲</ref>


=حد و حدود مشعر=
== حد و حدود مشعر ==
 
مشعرالحرام پس از وادی یا درّه «مَأْزِمَین» <ref> عن الجوهری: «المأزم بالهمزة الساکنة ثم کسر الزّاء المعجمة» کل طریق ضیق بین جبلین و منه سمّی الموضع الذی بین جمع و عرفه مأزمین</ref> قرار دارد. حجاج باید بعد از غروب روز [[عرفه]]؛ یعنی پس از پایان وقوف اختیاری در عرفات، به این سمت حرکت کنند و تا طلوع آفتاب روز فردا (دهم ذی حجه، [[عید قربان]])، در این مکان بمانند. محدوده مزدلفه با تابلوهای بزرگی مشخص شده و با جمله «بِدایةُ مُزْدَلِفِه» یا «نِهایةُ مُزدلِفِه» می‌توان حدود آن را شناخت.  
مشعرالحرام پس از وادی یا درّه «مَأْزِمَین» <ref> عن الجوهری: «المأزم بالهمزة الساکنة ثم کسر الزّاء المعجمة» کل طریق ضیق بین جبلین و منه سمّی الموضع الذی بین جمع و عرفه مأزمین</ref> قرار دارد. حجاج باید بعد از غروب روز [[عرفه]]؛ یعنی پس از پایان وقوف اختیاری در عرفات، به این سمت حرکت کنند و تا طلوع آفتاب روز فردا (دهم ذی حجه، [[عید قربان]])، در این مکان بمانند. محدوده مزدلفه با تابلوهای بزرگی مشخص شده و با جمله «بِدایةُ مُزْدَلِفِه» یا «نِهایةُ مُزدلِفِه» می‌توان حدود آن را شناخت.  


خط ۱۹: خط ۱۸:
حُجاج در راه بازگشت از عرفات به سوی مکه، از وادی مَأْزِمَین می‌گذرند که میان دو کوه است. «مأزم» به معنای راه تنگ و به عبارت دیگر، تنگه است، این کلمه اشاره به دو راه رفت و برگشتِ تنگِ این ناحیه دارد و حجاج با عبور از این وادی به مزدلفه یا سرزمینِ مشعرالحرام می‌رسند. <ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، صص۱۶۱-۱۶۲</ref>
حُجاج در راه بازگشت از عرفات به سوی مکه، از وادی مَأْزِمَین می‌گذرند که میان دو کوه است. «مأزم» به معنای راه تنگ و به عبارت دیگر، تنگه است، این کلمه اشاره به دو راه رفت و برگشتِ تنگِ این ناحیه دارد و حجاج با عبور از این وادی به مزدلفه یا سرزمینِ مشعرالحرام می‌رسند. <ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، صص۱۶۱-۱۶۲</ref>


=مشعر در قرآن=
== مشعر در قرآن ==
 
در قرآن به نام این مکان اشاره شده و از مردم خواسته شده خدا را در این مکان یاد کنند:
در قرآن به نام این مکان اشاره شده و از مردم خواسته شده خدا را در این مکان یاد کنند:


فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَ‌فَاتٍ فَاذْکرُ‌وا اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَ‌امِ ۖ وَاذْکرُ‌وهُ کمَا هَدَاکمْ وَإِن کنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ <ref>آیه 198 سوره بقره</ref> ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُ‌وا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّ‌حِیمٌ <ref>آیه 199 سوره بقره</ref> (ترجمه: و هنگامی که از «عرفات» کوچ کردید، خدا را نزد «مشعَر الحرام» یاد کنید! او را یاد کنید همان‌طور که شما را هدایت نمود و قطعاً شما پیش از این، از گمراهان بودید. سپس از همان‌جا که مردم کوچ می‌کنند، (به سوی سرزمین منا) کوچ کنید! و از خداوند آمرزش بطلبید، که خدا آمرزنده مهربان است.)
فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَ‌فَاتٍ فَاذْکرُ‌وا اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَ‌امِ ۖ وَاذْکرُ‌وهُ کمَا هَدَاکمْ وَإِن کنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ <ref>آیه 198 سوره بقره</ref> ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُ‌وا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّ‌حِیمٌ <ref>آیه 199 سوره بقره</ref> (ترجمه: و هنگامی که از «عرفات» کوچ کردید، خدا را نزد «مشعَر الحرام» یاد کنید! او را یاد کنید همان‌طور که شما را هدایت نمود و قطعاً شما پیش از این، از گمراهان بودید. سپس از همان‌جا که مردم کوچ می‌کنند، (به سوی سرزمین منا) کوچ کنید! و از خداوند آمرزش بطلبید، که خدا آمرزنده مهربان است.)


=دلیل نام‌گذاری مشعر=
== دلیل نام‌گذاری مشعر ==
 
واژه «مشعر» به مکانی گویند که شعار خدا و نشان خداجویی و خدا خواهی در آن کاملا پیدا است. <ref> مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن کریم، ج۶، ص۷۷، ماده «شعر». </ref>
واژه «مشعر» به مکانی گویند که شعار خدا و نشان خداجویی و خدا خواهی در آن کاملا پیدا است. <ref> مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن کریم، ج۶، ص۷۷، ماده «شعر». </ref>


خط ۳۵: خط ۳۲:
واژه «مزدلفه» (از ماده «ازدلاف») به معنای نزدیک شدن یا اجتماع است. <ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۵ ص۶۸</ref> از آن جهت به سرزمین مشعر، «مزدلفه» گویند که مردم با کوچ از عرفات به سوی مشعر، به مکه و یا به خدا نزدیک می‌شوند و یا به جهت آنکه مردم در مشعر اجتماع می‌کنند. <ref>حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۱۲۱</ref>
واژه «مزدلفه» (از ماده «ازدلاف») به معنای نزدیک شدن یا اجتماع است. <ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۵ ص۶۸</ref> از آن جهت به سرزمین مشعر، «مزدلفه» گویند که مردم با کوچ از عرفات به سوی مشعر، به مکه و یا به خدا نزدیک می‌شوند و یا به جهت آنکه مردم در مشعر اجتماع می‌کنند. <ref>حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۱۲۱</ref>


در حدیثی از [[امام صادق(ع)]]<ref>ر. ک:مقاله امام صادق (ع)</ref> حکایت شده است:  
در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] حکایت شده است:  
 
[[جبرئیل(ع)]] به هنگام آموزش مناسک حج به [[حضرت ابراهیم]]<ref>ر. ک:مقاله حضرت ابراهیم</ref>، بعد از غروب روز عرفه و هنگام حرکت به مشعر به ابراهیم(ع) فرمود: «ازدلف الی المشعر الحرام»؛ «به سوی مشعر الحرام حرکت کن و به آنجا نزدیک شو». <ref>مجلسی، بحار الانوار، بحارالانوار، ج۹۹، ص۲۶۶.</ref>


=فلسفه نام‌گذاری مشعر و وقوف در آن=
[[جبرئیل(ع)]] به هنگام آموزش مناسک حج به [[حضرت ابراهیم]]، بعد از غروب روز عرفه و هنگام حرکت به مشعر به ابراهیم(ع) فرمود: «ازدلف الی المشعر الحرام»؛ «به سوی مشعر الحرام حرکت کن و به آنجا نزدیک شو». <ref>مجلسی، بحار الانوار، بحارالانوار، ج۹۹، ص۲۶۶.</ref>


== فلسفه نام‌گذاری مشعر و وقوف در آن ==
«مشعرالحرام» که در فاصله بین عرفات و [[منی]] واقع شده است، دارای چند نام است:
«مشعرالحرام» که در فاصله بین عرفات و [[منی]] واقع شده است، دارای چند نام است:


== مشعرالحرام ==
=== مشعرالحرام ===
 
واژه «مشعر؛ یعنی محل درک و شعور». و وقوف در مشعر، به معنای وقوف و دقت در محل شعور است. و ممکن است اشاره به مشاعر و قواهای نفس و ترتیب مراتب کمال باشد؛ زیرا مراتب کمال عبارتند از: تجلیه، تخلیه، تحلیه و فناء.
واژه «مشعر؛ یعنی محل درک و شعور». و وقوف در مشعر، به معنای وقوف و دقت در محل شعور است. و ممکن است اشاره به مشاعر و قواهای نفس و ترتیب مراتب کمال باشد؛ زیرا مراتب کمال عبارتند از: تجلیه، تخلیه، تحلیه و فناء.


«تجلیه»: یعنی جلا بخشیدن نفس با پذیرش دین مبین [[اسلام]] و رعایت حلال و حرام.
* «تجلیه»: یعنی جلا بخشیدن نفس با پذیرش دین مبین [[اسلام]] و رعایت حلال و حرام.
 
*
«تخلیه»: یعنی زدودن هرگونه گناه و صفت رذیله از نفس.
* «تخلیه»: یعنی زدودن هرگونه گناه و صفت رذیله از نفس.
 
*
«تحلیه»: یعنی جایگزینی صفات نیک و پسندیده در نفس.
* «تحلیه»: یعنی جایگزینی صفات نیک و پسندیده در نفس.
 
*
«وقوف در عرفات» اشاره به مرتبه تخلیه دارد؛ زیرا انسان در آنجا باید با [[دعا]] و [[استغفار]] نفس خویش را از هر گونه آلودگی پاکسازی نماید. و «وقوف در مشعر» اشاره دارد به مرتبه تحلیه؛ زیرا در این مکان، انسان تمام مشاعر و قواهای نفس را باید در خدمت خدا گرفته و آنها را با فضیلت های نفسانی و رحمت های خداوند آشنا نماید.
* «وقوف در عرفات» اشاره به مرتبه تخلیه دارد؛ زیرا انسان در آنجا باید با [[دعا]] و [[استغفار]] نفس خویش را از هر گونه آلودگی پاکسازی نماید. و «وقوف در مشعر» اشاره دارد به مرتبه تحلیه؛ زیرا در این مکان، انسان تمام مشاعر و قواهای نفس را باید در خدمت خدا گرفته و آنها را با فضیلت های نفسانی و رحمت های خداوند آشنا نماید.


و علت نام‌گذاری مشعر به «مشعرالحرام» این است که این مکان، جزء حرم می‌باشد.
و علت نام‌گذاری مشعر به «مشعرالحرام» این است که این مکان، جزء حرم می‌باشد.


== مزدلفه ==
=== مزدلفه ===
 
در علت نام‌گذاری مشعر به «مزدلفه» چند احتمال وجود دارد:
در علت نام‌گذاری مشعر به «مزدلفه» چند احتمال وجود دارد:


الف: واژه «مزدلفه» از «ازدلاف» مشتق گرفته شده است و «ازدلاف» به معنای تقدّم است. و چون مشعرالحرام مکانی مقدّم بر منی است، نام آن را «مزدلفه» گذاشته‌اند.
# واژه «مزدلفه» از «ازدلاف» مشتق گرفته شده است و «ازدلاف» به معنای تقدّم است. و چون مشعرالحرام مکانی مقدّم بر منی است، نام آن را «مزدلفه» گذاشته‌اند.
 
#
ب: «ازدلاف» یعنی «تقرّب»، و چون در این مکان، مردم به خداوند تقرّب می جویند لذا «مزدلفه» نامیده شده است.
# «ازدلاف» یعنی «تقرّب»، و چون در این مکان، مردم به خداوند تقرّب می جویند لذا «مزدلفه» نامیده شده است.
 
#
س: «إزدلاف» یعنی «اجتماع». و به خاطر اینکه مردم در آنجا اجتماع می‌کنند، «مزدلفه» نامیده شده است.
# «إزدلاف» یعنی «اجتماع». و به خاطر اینکه مردم در آنجا اجتماع می‌کنند، «مزدلفه» نامیده شده است.
 
#
== جمع ==
=== جمع ===
 
گفته شده علت نام‌گذاری آن به «جمع» این است که حضرت [[آدم]]<ref>ر. ک:مقاله آدم</ref> و [[حوا]] (علیهما السلام) در این مکان با هم ملاقات کرده و اجتماع کردند. <ref>اسرار وقوف در عرفات و مشعر الحرام – الشیعه
گفته شده علت نام‌گذاری آن به «جمع» این است که حضرت [[آدم]]<ref>ر. ک:مقاله آدم</ref> و [[حوا]] (علیهما السلام) در این مکان با هم ملاقات کرده و اجتماع کردند. <ref>اسرار وقوف در عرفات و مشعر الحرام – الشیعه
https://farsi.al-shia.org › اسرار-وقوف-...
https://farsi.al-shia.org › اسرار-وقوف-...
</ref>
</ref>


=وقوف در مشعرالحرام=
== وقوف در مشعرالحرام ==
 
پس از مغرب روز نهم ذیحجه، [[حجاج]] باید از عرفات خارج شده و به مشعرالحرام رفته و تا طلوع آفتاب در آنجا بمانند. در [[قرآن کریم]] [[خداوند]] می‌فرماید:
پس از مغرب روز نهم ذیحجه، [[حجاج]] باید از عرفات خارج شده و به مشعرالحرام رفته و تا طلوع آفتاب در آنجا بمانند. در [[قرآن کریم]] [[خداوند]] می‌فرماید:


«فَإذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فاذْکُرُوا اللَّه عِنْدَالمَشْعَرِ الحَرامِ». <ref>سوره بقره/آیه ۱۹۷</ref> یعنی: «هنگامی که از عرفات کوچ کردید، در مشعرالحرام خداوند را یاد کنید».
«فَإذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فاذْکُرُوا اللَّه عِنْدَالمَشْعَرِ الحَرامِ». <ref>سوره بقره/آیه ۱۹۷</ref> یعنی: «هنگامی که از عرفات کوچ کردید، در مشعرالحرام خداوند را یاد کنید».


=وقوف در مشعر از نظر فرقتین=
== وقوف در مشعر از نظر فرقتین ==
 
وقوف به مشعر الحرام (مزدلفه): به اتفاق فقیهان امامی <ref>لسرائر، ج۱، ص۵۸۹؛ تذکره الفقهاء، ج۸، ص۲۰۳٫</ref>، یکی از ارکان حج، وقوف در مشعر است. <ref>الخلاف، ج۲، ص۳۴۲؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۲۸؛ الروضه البهیه، ج۲، ص۲۷۷٫</ref> از میان صحابیان و فقهای متقدم نیز کسانی چون [[ابن عباس]]، ابن زبیر، نخعی، شعبی و حسن بصری وقوف در مشعر را رکن می‌دانسته‌اند <ref>زاد المعاد ابن القیم، ج۲، ص۲۳۲؛ الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۷۷٫</ref>، با این همه، از فقهای [[اهل سنت]] جز معدودی از [[شافعیان]] <ref>الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۷۷؛ فتح الباری، ج۳، ص۵۲۹٫</ref> و ابن ماجشون <ref>حاشیه الدسوقی علی الشرح الکبیر، ج۲، ص۲۱؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۲٫</ref> از [[مالکیان]] کسی آن را رکن نشمرده است.  
وقوف به مشعر الحرام (مزدلفه): به اتفاق فقیهان امامی <ref>لسرائر، ج۱، ص۵۸۹؛ تذکره الفقهاء، ج۸، ص۲۰۳٫</ref>، یکی از ارکان حج، وقوف در مشعر است. <ref>الخلاف، ج۲، ص۳۴۲؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۳۲۸؛ الروضه البهیه، ج۲، ص۲۷۷٫</ref> از میان صحابیان و فقهای متقدم نیز کسانی چون [[ابن عباس]]، ابن زبیر، نخعی، شعبی و حسن بصری وقوف در مشعر را رکن می‌دانسته‌اند <ref>زاد المعاد ابن القیم، ج۲، ص۲۳۲؛ الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۷۷٫</ref>، با این همه، از فقهای [[اهل سنت]] جز معدودی از [[شافعیان]] <ref>الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۷۷؛ فتح الباری، ج۳، ص۵۲۹٫</ref> و ابن ماجشون <ref>حاشیه الدسوقی علی الشرح الکبیر، ج۲، ص۲۱؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۲٫</ref> از [[مالکیان]] کسی آن را رکن نشمرده است.  
<ref>المغنی، ج۳، ص۴۴۱؛ الفقه الاسلامی و ادلته، ج۳، ص۵۵۴٫</ref>  
<ref>المغنی، ج۳، ص۴۴۱؛ الفقه الاسلامی و ادلته، ج۳، ص۵۵۴٫</ref>  
confirmed، مدیران
۳۳٬۳۲۷

ویرایش