۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
==جریان اخوان المسلمین== | ==جریان اخوان المسلمین== | ||
جریان چهارم در مصر گروه اخوان المسلمین است. این گروه محبوبترین جریان اسلامی در مصر و بعضی از کشورهای اسلامی است. | جریان چهارم در مصر گروه اخوان المسلمین است. این گروه محبوبترین جریان اسلامی در مصر و بعضی از کشورهای اسلامی است. | ||
===ویژگی های جریان اخوان المسلمین=== | |||
'''ویژگی نخست''' | |||
اول اینکه بزرگترین حزب اسلامی در جهان اسلام است. حزبی بزرگتر و مقتدرتر از اخوان المسلمین در جهان اسلام نداریم. هم نیمی از جمعیت مصر را طرفدار خود کرده و هم در چندین کشور دنیا شعبههای قوی دارد که هرکدام قدرت نقش آفرینی در حکومت را دارند. مثلا اینها در تونس قدرت را به دست گرفتند. در الجزایر قدرتی پیدا کردند. در ترکیه حکومت را به دست گرفتند. در سودان مدتی قدرت را در دست داشتند. اخوان در کشورهایی هم که قدرت را در دست نگرفته بزرگترین رقیب حکومت محسوب میشده و هم اکنون نیز این نقش را دارد، و حتی در کشورهایی مانند ایران که ثقل جمعیتی ندارند طرفدارانی پیدا کردهاند. | اول اینکه بزرگترین حزب اسلامی در جهان اسلام است. حزبی بزرگتر و مقتدرتر از اخوان المسلمین در جهان اسلام نداریم. هم نیمی از جمعیت مصر را طرفدار خود کرده و هم در چندین کشور دنیا شعبههای قوی دارد که هرکدام قدرت نقش آفرینی در حکومت را دارند. مثلا اینها در تونس قدرت را به دست گرفتند. در الجزایر قدرتی پیدا کردند. در ترکیه حکومت را به دست گرفتند. در سودان مدتی قدرت را در دست داشتند. اخوان در کشورهایی هم که قدرت را در دست نگرفته بزرگترین رقیب حکومت محسوب میشده و هم اکنون نیز این نقش را دارد، و حتی در کشورهایی مانند ایران که ثقل جمعیتی ندارند طرفدارانی پیدا کردهاند. | ||
'''ویژگی دوم''' | |||
ویژگی دوم اخوان این است که بر پایه اسلام سیاسی و انقلابی استوار شده است. شاید قبل از اخوان در اکثر کشورهای اسلامی این تفکر به شکل برجسته وجود نداشته است. ویژگی سوم اینکه اخوان صادرکننده این تفکر به کشورهای دیگر شده است. حتی ایران هم تا حدودی در قبل از انقلاب، متاثر از فرهنگ اسلام سیاسی اخوان بود. کتابهای متعدد مصریها مثل حسن البنا و سیدقطب در ایران ترجمه شد. ترجمه این کتابها یک تفکر اسلام سیاسی را در ایران پدید آورد، گرچه تنها مبدأ این تفکر در ایران اندیشمندان مصری نبودند بلکه اندیشمندان بزرگ قبلی ایرانی مانند سیدجمال الدین اسدآبادی، میرزای شیرازی، شهید مدرس و ... در آن نقش پررنگی داشتند. وقتی ایران شیعی از اخوان تاثیر گرفت، طبیعی است که کشورهای اهل سنت تاثیرپذیری بیشتری داشتند. | ویژگی دوم اخوان این است که بر پایه اسلام سیاسی و انقلابی استوار شده است. شاید قبل از اخوان در اکثر کشورهای اسلامی این تفکر به شکل برجسته وجود نداشته است. ویژگی سوم اینکه اخوان صادرکننده این تفکر به کشورهای دیگر شده است. حتی ایران هم تا حدودی در قبل از انقلاب، متاثر از فرهنگ اسلام سیاسی اخوان بود. کتابهای متعدد مصریها مثل حسن البنا و سیدقطب در ایران ترجمه شد. ترجمه این کتابها یک تفکر اسلام سیاسی را در ایران پدید آورد، گرچه تنها مبدأ این تفکر در ایران اندیشمندان مصری نبودند بلکه اندیشمندان بزرگ قبلی ایرانی مانند سیدجمال الدین اسدآبادی، میرزای شیرازی، شهید مدرس و ... در آن نقش پررنگی داشتند. وقتی ایران شیعی از اخوان تاثیر گرفت، طبیعی است که کشورهای اهل سنت تاثیرپذیری بیشتری داشتند. | ||
در ایران دیدگاههای متفاوتی نسبت به اخوان وجود دارد. بعضی با نگاه شیفتگی به اخوان نگاه می کنند. بعضیها به شدت دشمن اخوان هستند بخاطر اینکه آنها را سلفی و وهابی میدانند. گروه اول به دلیل انقلابی بودنِ اخوان، آن را می ستایند و گروه دوم چون آنها را سلفی میدانند نفیشان میکنند. گروه دوم دو شاهد برای دیدگاه خود میآورند. یکی شهادت شیخ شحاته و دیگری سخنرانی مُرسی رئیس جمهور مصر در ایران که نام خلفا را در یک سخنرانی سیاسی که اصلا مرسوم نیست به زبان آورد. این طبیعی است که علمای اهلسنت در خطبهها از خلفا تمجید کنند ولی در یک سخنرانی سیاسی این رسم نیست. آقای مُرسی تعمداً این کار را در کشور شیعی انجام داد. هر چند برخی میگویند هیچ کدام از اینها نشانه سلفی بودن اخوان المسلمین نیست. زیرا شهادت حسن شحاته توسط دولت مُرسی محکوم شده است، و خلفا هم که مورد احترام همه اهلسنت هستند نه فقط سلفیها. | در ایران دیدگاههای متفاوتی نسبت به اخوان وجود دارد. بعضی با نگاه شیفتگی به اخوان نگاه می کنند. بعضیها به شدت دشمن اخوان هستند بخاطر اینکه آنها را سلفی و وهابی میدانند. گروه اول به دلیل انقلابی بودنِ اخوان، آن را می ستایند و گروه دوم چون آنها را سلفی میدانند نفیشان میکنند. گروه دوم دو شاهد برای دیدگاه خود میآورند. یکی شهادت شیخ شحاته و دیگری سخنرانی مُرسی رئیس جمهور مصر در ایران که نام خلفا را در یک سخنرانی سیاسی که اصلا مرسوم نیست به زبان آورد. این طبیعی است که علمای اهلسنت در خطبهها از خلفا تمجید کنند ولی در یک سخنرانی سیاسی این رسم نیست. آقای مُرسی تعمداً این کار را در کشور شیعی انجام داد. هر چند برخی میگویند هیچ کدام از اینها نشانه سلفی بودن اخوان المسلمین نیست. زیرا شهادت حسن شحاته توسط دولت مُرسی محکوم شده است، و خلفا هم که مورد احترام همه اهلسنت هستند نه فقط سلفیها. | ||
===دورههای حیاتی اخوان المسلمین=== | ===دورههای حیاتی اخوان المسلمین=== | ||
اخوان المسلمین در طول حیات خود دورههای متفاوتی را گذرانده و همه این دورهها یکسان نیست و نمیتوان داوری یکسان درباره آن انجام داد. دوره حسن البنا دوره شفاف و روشنی بود. به این دلیل که اندیشههای او با اندیشههای انقلابِ 1979م در ایران نزدیکی بسیاری داشت. او یک اسلام اصیل بدون التقاط و بدعت را مطرح ساخت و تلاش کرد اسلامی را مطرح کند که پاسخگوی نیازهای نوپدید جوامع و آفریننده تمدن باشد. از اینرو از سلفیها و متحجرین فاصله میگرفت. او به وحدت شیعه و سنی نیز علاقمند بود و عضو دارالتقریب بود. وی عامل اصلی تحول جامعه را تربیت انسانها میدانست. | اخوان المسلمین در طول حیات خود دورههای متفاوتی را گذرانده و همه این دورهها یکسان نیست و نمیتوان داوری یکسان درباره آن انجام داد. | ||
'''دوره حسن البنا''' | |||
دوره حسن البناء دوره شفاف و روشنی بود. به این دلیل که اندیشههای او با اندیشههای انقلابِ 1979م در ایران نزدیکی بسیاری داشت. او یک اسلام اصیل بدون التقاط و بدعت را مطرح ساخت و تلاش کرد اسلامی را مطرح کند که پاسخگوی نیازهای نوپدید جوامع و آفریننده تمدن باشد. از اینرو از سلفیها و متحجرین فاصله میگرفت. او به وحدت شیعه و سنی نیز علاقمند بود و عضو دارالتقریب بود. وی عامل اصلی تحول جامعه را تربیت انسانها میدانست. | |||
'''دوره پس از حسن البناء''' | |||
در دورههای بعدی با آمدن مرشدهای مختلف و تغییر اوضاع اجتماعی، اخوان هم عوض میشد. گاه اخوان به یک جریان نظامی تبدیل میشد. گاه به یک حزب تربیتی محض تبدیل میگشت که از تمام فعالیتهای فیزیکی امتناع میورزید. در دوره دیگر به جریان دراماتیک تبدیل میشود که صبغه اصلی فعالیتش، ادبیات و داستان است. این دورهها رنگ گرفته از شخصیت مرشد آن دوره اخوان است. پس اخوان در هر دوره رویکرد متفاوتی داشته است. | در دورههای بعدی با آمدن مرشدهای مختلف و تغییر اوضاع اجتماعی، اخوان هم عوض میشد. گاه اخوان به یک جریان نظامی تبدیل میشد. گاه به یک حزب تربیتی محض تبدیل میگشت که از تمام فعالیتهای فیزیکی امتناع میورزید. در دوره دیگر به جریان دراماتیک تبدیل میشود که صبغه اصلی فعالیتش، ادبیات و داستان است. این دورهها رنگ گرفته از شخصیت مرشد آن دوره اخوان است. پس اخوان در هر دوره رویکرد متفاوتی داشته است. | ||
نخست از زاویه کشورهاست، یعنی مثلاً اخوان سوریه اندیشهای دارد که اخوان مصر ندارد. اخوان تونس اندیشه دیگری دارد و الی آخر. مشترکاتی بین اینها وجود دارد ولی اختلافات جدی نیز میان شعب اخوان در کشورهای مختلف وجود دارد. در واقع اخوان در هر کشوری از دیدگاه بزرگانی که در آن کشور طرفدار اخوان شدند رنگ میگرفته است. زاویه دیگر جریانات فکری در درون خود اخوان است، زیرا در درون اخوان المسلمین سه جریان فکری متفاوت پیدا شد که کاملا از هم متمایزند. وجود سه جریان متضاد و متفاوت داخل اخوان، باعث میگشت که رویکرد اخوان بسته به تعلق مرشد به هریک از این جریانات، مشخص شود. | ===رویکردهای مختلف در اخوان المسلمین=== | ||
اخوان المسلمین مانند سایر احزاب نیست که همه اعضایش دارای یک اندیشه مشابه باشند، بلکه رویکردهای متفاوتی در درون اخوان به وقوع پیوست که از دو زاویه میتوان آنها را نگریست: | |||
'''رویکردهای ناشی از کشورهای مختلف''' | |||
نخست از زاویه کشورهاست، یعنی مثلاً اخوان سوریه اندیشهای دارد که اخوان مصر ندارد. اخوان تونس اندیشه دیگری دارد و الی آخر. مشترکاتی بین اینها وجود دارد ولی اختلافات جدی نیز میان شعب اخوان در کشورهای مختلف وجود دارد. در واقع اخوان در هر کشوری از دیدگاه بزرگانی که در آن کشور طرفدار اخوان شدند رنگ میگرفته است. | |||
'''رویکردهای ناشی از اختلاف نظر درون اخوان مصر''' | |||
زاویه دیگر جریانات فکری در درون خود اخوان است، زیرا در درون اخوان المسلمین سه جریان فکری متفاوت پیدا شد که کاملا از هم متمایزند. وجود سه جریان متضاد و متفاوت داخل اخوان، باعث میگشت که رویکرد اخوان بسته به تعلق مرشد به هریک از این جریانات، مشخص شود. | |||
جریان اول گرایش به سلفیت بود. جریان دوم به اسلام غربگرا روی آورد و جریان سوم اسلام اصیل اعتدالی و تقریبی را در پیش گرفت. طرفداران جریان اول بیشتر نگاههای متحجرانه به دین دارند. رفتار ظاهری آنها هم شبیه سلفیهاست. لکن نباید اینها را وهابی نامید بلکه اینها سلفیهای متاثر از وهابیت هستند. | جریان اول گرایش به سلفیت بود. جریان دوم به اسلام غربگرا روی آورد و جریان سوم اسلام اصیل اعتدالی و تقریبی را در پیش گرفت. طرفداران جریان اول بیشتر نگاههای متحجرانه به دین دارند. رفتار ظاهری آنها هم شبیه سلفیهاست. لکن نباید اینها را وهابی نامید بلکه اینها سلفیهای متاثر از وهابیت هستند. | ||
جریان دوم غربگرایان هستند. اینها عکس گروه اول فکر میکنند. نگاه بسیار باز نسبت به تمدن غرب دارند. متاثر از فرهنگ غرب هستند. تعبد اینها کمتر است برخلاف گروه اول که تعبد شدید دارند ولی تعقل کمتری دارند. سازش و حتی تبعیت از غرب را خیلی بد نمیدانند. رابطه با آمریکا برای آنها شیرین است. حتی به تعامل با اسرائیل معتقدند. برخلاف ذهنیت جامعه مصر، مُرسی از طیف دوم است. او ارتباط بسیار قوی با آمریکا داشت و حتی قطع رابطه با اسرائیل را نپسندید و نه تنها سفارت اسرائیل در مصر و سفارت مصر در اسرائیل را تعطیل نکرد که حتی بالاتر از حسنی مبارک به سمت غرب رفت. او نامهای محرمانه به نخست وزیر اسرائیل نوشت و گفت سفیری برای شما میفرستم که امین شما و من است. در حالی که حسنی مبارک این کار را نکرد. | جریان دوم غربگرایان هستند. اینها عکس گروه اول فکر میکنند. نگاه بسیار باز نسبت به تمدن غرب دارند. متاثر از فرهنگ غرب هستند. تعبد اینها کمتر است برخلاف گروه اول که تعبد شدید دارند ولی تعقل کمتری دارند. سازش و حتی تبعیت از غرب را خیلی بد نمیدانند. رابطه با آمریکا برای آنها شیرین است. حتی به تعامل با اسرائیل معتقدند. برخلاف ذهنیت جامعه مصر، مُرسی از طیف دوم است. او ارتباط بسیار قوی با آمریکا داشت و حتی قطع رابطه با اسرائیل را نپسندید و نه تنها سفارت اسرائیل در مصر و سفارت مصر در اسرائیل را تعطیل نکرد که حتی بالاتر از حسنی مبارک به سمت غرب رفت. او نامهای محرمانه به نخست وزیر اسرائیل نوشت و گفت سفیری برای شما میفرستم که امین شما و من است. در حالی که حسنی مبارک این کار را نکرد. |