۸۵٬۹۶۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نشان دهنده' به ' نشاندهنده') |
جز (جایگزینی متن - 'جنگها' به 'جنگها') |
||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
تاریخ رویدادهای متعددی را از این موارد برای ما بازگو میکند از جمله حافظ بن کثیر یادآور میشود در سال 595 ق که پادشاه افضل بن صلاح الدین درگذشت، عزیز مصر تصمیم گرفت حنبلیها را از کشورش اخراج نماید و به بقیه برادران خود نامه نوشت تا آنها را از کشور بیرون برانند.<ref>ابنکثیر، 1966: 13/18.</ref><br> | تاریخ رویدادهای متعددی را از این موارد برای ما بازگو میکند از جمله حافظ بن کثیر یادآور میشود در سال 595 ق که پادشاه افضل بن صلاح الدین درگذشت، عزیز مصر تصمیم گرفت حنبلیها را از کشورش اخراج نماید و به بقیه برادران خود نامه نوشت تا آنها را از کشور بیرون برانند.<ref>ابنکثیر، 1966: 13/18.</ref><br> | ||
نیز درباره وقوع فتنهای بزرگ در بلاد خراسان مینویسد وقتی فخر الدین رازی به سمت پادشاه غزنه عزیمت کرد، پادشاه وی را اکرام نمود و مدرسهای برای وی در هرات بنا کرد، ولی اهالی آن سامان که پیرو مذهب ایشان نبودند به وی کینه ورزیدند و با او مناظره کردند و مناظره منتهی به ضرب و شتم او گردید و مردم تحریک شدند و سرانجام پادشاه دستور اخراج وی را از کشورش صادر کرد <ref>همان: 19ـ21.</ref><br> | نیز درباره وقوع فتنهای بزرگ در بلاد خراسان مینویسد وقتی فخر الدین رازی به سمت پادشاه غزنه عزیمت کرد، پادشاه وی را اکرام نمود و مدرسهای برای وی در هرات بنا کرد، ولی اهالی آن سامان که پیرو مذهب ایشان نبودند به وی کینه ورزیدند و با او مناظره کردند و مناظره منتهی به ضرب و شتم او گردید و مردم تحریک شدند و سرانجام پادشاه دستور اخراج وی را از کشورش صادر کرد <ref>همان: 19ـ21.</ref><br> | ||
نیز از اختلاف شدید میان حنفیها و شافعیها حکایت میکند تا جایی که این اختلاف گاهی به خرابی کشور منجر میشد. یاقوت حموی شهر اصفهان و در پی یادآوری عظمت گذشته این شهر مینویسد: «در این شهر و در بخشهای آن در اثر زیادی فتنهها و تعصب میان شافعیها و حنفیها و | نیز از اختلاف شدید میان حنفیها و شافعیها حکایت میکند تا جایی که این اختلاف گاهی به خرابی کشور منجر میشد. یاقوت حموی شهر اصفهان و در پی یادآوری عظمت گذشته این شهر مینویسد: «در این شهر و در بخشهای آن در اثر زیادی فتنهها و تعصب میان شافعیها و حنفیها و جنگهای میان این دو حزب، خرابی گسترش یافت به طوری که هر فرقهای محله فرقه دیگر را غارت میکرد و آن را به آتش میکشید و خراب میکرد و نسبت به یکدیگر هیچ گونه احساس وجدان و تعهد نمیکردند. این مسئله در سایر قصبات و روستاهای این شهر نیز وجود داشت» <ref>حموی، بیتا: 1/273.</ref><br> | ||
کشمکش میان شیعیان و اهل تسنن نیز شهرت زیادی دارد و کتابهای تاریخ سرشار از این رویدادهاست. از جمله ابن اثیر در بیان رویدادهای سال 443 ق میگوید: «در این سال یک بار دیگر فتنه میان اهل تسنن و شیعیان شعلهور شد و شدت آن چندین برابر گذشته بود». وی سپس درباره چگونگی متحول شدن این اختلاف به جنگ و غارت به خاطر کشته شدن یک مرد هاشمی از اهل تسنن میگوید: خانواده این شخص جنازه او را حمل و مردم را به انتقام خون او تحریک کردند. آنگاه متوجه مشهد (حرم) شدند و اشیای آن را غارت و بسیاری از قبور امامان را به آتش کشیدند. پس از آن شیعیان به منازل فقهای حنفیان یورش برده و آنها را غارت کردند و ابوسعد سرخسی را که مدرس حنفیها بود به قتل رساندند و خانههای فقیهان را به آتش کشیدند.<ref>ابیشامه، بیتا: 3/32.</ref><br> | کشمکش میان شیعیان و اهل تسنن نیز شهرت زیادی دارد و کتابهای تاریخ سرشار از این رویدادهاست. از جمله ابن اثیر در بیان رویدادهای سال 443 ق میگوید: «در این سال یک بار دیگر فتنه میان اهل تسنن و شیعیان شعلهور شد و شدت آن چندین برابر گذشته بود». وی سپس درباره چگونگی متحول شدن این اختلاف به جنگ و غارت به خاطر کشته شدن یک مرد هاشمی از اهل تسنن میگوید: خانواده این شخص جنازه او را حمل و مردم را به انتقام خون او تحریک کردند. آنگاه متوجه مشهد (حرم) شدند و اشیای آن را غارت و بسیاری از قبور امامان را به آتش کشیدند. پس از آن شیعیان به منازل فقهای حنفیان یورش برده و آنها را غارت کردند و ابوسعد سرخسی را که مدرس حنفیها بود به قتل رساندند و خانههای فقیهان را به آتش کشیدند.<ref>ابیشامه، بیتا: 3/32.</ref><br> | ||