پرش به محتوا

طرح خاورمیانه بزرگ، غرب و کشورهاى مسلمان زمینه‌ها، چیستى و پیامدها (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سرمایه دار' به 'سرمایه‌دار'
جز (جایگزینی متن - 'همه جانبه' به 'همه‌جانبه')
جز (جایگزینی متن - 'سرمایه دار' به 'سرمایه‌دار')
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
1 ـ بر سرکار آمدن رژیم‌های دوست: پس از واقعه 11 سپتامبر، تعریف آمریکا از رژیم‌های دوست، تغییر کرده است. رژیم‌های دوست جدید، باید از سطح گسترده و مکفی مشارکت سیاسی مردم جهت برقراری ثبات دراز مدت برخوردار شوند. آمریکا در جهت تحقق بخشی به هدف فوق، باید از طریق رسانه‌های آزاد و شکل‌گیری نوعی جامعه مدنی، در ارتباط و تعامل فکری مستقیم با ملت‌های منطقه قرار گیرد. در این راستا، تحول ساختاری، تغییر نخبگان، تغییر فرهنگ سیاسی و الگوهای رفتاری در خاورمیانه، باید در دستور کار قرار گیرد. آمریکایی‌ها، هسته مرکزی تحول در ذهنیت جمعی مسلمانان منطقه را ارائه و تثبیت قرائت جدیدی از دین اسلام می‌دانند و از آن به عنوان دین سازی و یا مدرنیزه کردن اسلام نام می‌برند که از کانال جنگ با تروریسم محقق می‌شود. دانیل پایپس از چهره‌های معروف محافظه کاران می‌گوید:تغییر و تحول منطقه‌ای از طریق سیاست، تغییر رژیم‌های در جهت آینده‌سازی و امنیت‌سازی مطلق و به نفع غرب، محور این حرکت است. <ref>طرح خاورمیانه بزرگ‌تر، 1383: 5</ref> <br>
1 ـ بر سرکار آمدن رژیم‌های دوست: پس از واقعه 11 سپتامبر، تعریف آمریکا از رژیم‌های دوست، تغییر کرده است. رژیم‌های دوست جدید، باید از سطح گسترده و مکفی مشارکت سیاسی مردم جهت برقراری ثبات دراز مدت برخوردار شوند. آمریکا در جهت تحقق بخشی به هدف فوق، باید از طریق رسانه‌های آزاد و شکل‌گیری نوعی جامعه مدنی، در ارتباط و تعامل فکری مستقیم با ملت‌های منطقه قرار گیرد. در این راستا، تحول ساختاری، تغییر نخبگان، تغییر فرهنگ سیاسی و الگوهای رفتاری در خاورمیانه، باید در دستور کار قرار گیرد. آمریکایی‌ها، هسته مرکزی تحول در ذهنیت جمعی مسلمانان منطقه را ارائه و تثبیت قرائت جدیدی از دین اسلام می‌دانند و از آن به عنوان دین سازی و یا مدرنیزه کردن اسلام نام می‌برند که از کانال جنگ با تروریسم محقق می‌شود. دانیل پایپس از چهره‌های معروف محافظه کاران می‌گوید:تغییر و تحول منطقه‌ای از طریق سیاست، تغییر رژیم‌های در جهت آینده‌سازی و امنیت‌سازی مطلق و به نفع غرب، محور این حرکت است. <ref>طرح خاورمیانه بزرگ‌تر، 1383: 5</ref> <br>
2 ـ دسترسی آسان به منابع سرشار و بازار منطقه: دسترسی ارزان و آزادانه به منابع، عمدتاً انرژی و بازار پرجمعیت خاورمیانه بزرگ، از اهداف عمده آمریکاست. در این راستا، حذف یا دگرگونی اوپک و... گام بزرگ به سوی رهبری جهانی است. به علاوه، اسرائیل به عنوان منشأ بحران‌ها و جنگ‌های نیم قرن اخیر منطقه، عامل اصلی جلوگیری و ممانعت از توسعه پایدار کشورهای مسلمان خاورمیانه بوده است. از دید واشنگتن و تل آویو، به‌هم‌ریزی صحنه فعلی منطقه(تغییر هژمونیک وضع موجود)، مسئله جدیدی را در برابر همه خاورمیانه‌ای‌ها قرار می‌دهد و هر کس سرنوشت و آینده خود را در رابطه با اسرائیل و چگونگی مناسبات با این رژیم تعریف نموده و رقم می‌زند، پس، خلع سلاح کشورهای اسلامی‌، بخشی از رویکرد هژمونیک آمریکا در خاورمیانه بزرگ است. <br>
2 ـ دسترسی آسان به منابع سرشار و بازار منطقه: دسترسی ارزان و آزادانه به منابع، عمدتاً انرژی و بازار پرجمعیت خاورمیانه بزرگ، از اهداف عمده آمریکاست. در این راستا، حذف یا دگرگونی اوپک و... گام بزرگ به سوی رهبری جهانی است. به علاوه، اسرائیل به عنوان منشأ بحران‌ها و جنگ‌های نیم قرن اخیر منطقه، عامل اصلی جلوگیری و ممانعت از توسعه پایدار کشورهای مسلمان خاورمیانه بوده است. از دید واشنگتن و تل آویو، به‌هم‌ریزی صحنه فعلی منطقه(تغییر هژمونیک وضع موجود)، مسئله جدیدی را در برابر همه خاورمیانه‌ای‌ها قرار می‌دهد و هر کس سرنوشت و آینده خود را در رابطه با اسرائیل و چگونگی مناسبات با این رژیم تعریف نموده و رقم می‌زند، پس، خلع سلاح کشورهای اسلامی‌، بخشی از رویکرد هژمونیک آمریکا در خاورمیانه بزرگ است. <br>
3 ـ تحول اقتصادی ـ اجتماعی و ادغام در اقتصاد جهانی: از دید آمریکایی‌ها این تحولات مهم‌ترین بخش از تغییرات ساختاری در خاورمیانه بزرگ، جهت امنیت سازی از درون و به موازات آن، تغییرات امنیتی و سیاسی، خواهد بود، و از طریق آن، مردم منطقه، به ویژه جوانان و زنان، طی فرآیند برخورداری نسبی از مواهب تحول اقتصادی ـ اجتماعی نسبت به اهداف آمریکا، متقاعد خواهند شد.<ref>همشهری دیپلماتیک، 1383: 9</ref> آنچه در طرح خاورمیانه بزرگ، نزد افکار عمومی‌بزرگ نمایی شد، اغلب با محوریت تحولات اقتصادی اجتماعی بوده است، در حالی که هدف اصلی آمریکایی‌ها، وابسته و مرتبط کردن ارگانیک اقتصاد خاورمیانه بزرگ در کلیه حوزه‌ها به اقتصاد آمریکا و حفظ موجودیت اسرائیل به عنوان سر پل منطقه‌ای سرمایه داری بزرگ آمریکاست تا تضمینی درازمدت جهت ترتیبات اولویت دار امنیتی و سیاسی به وجود آورد و بازگشت ناپذیری طرح‌های هژمونیک خود را مسجل نماید. بنابراین، مهم‌ترین هدف خاورمیانه‌ای آمریکا، شامل حفظ امنیت و بقای اسرائیل، انتقال آزادانه انرژی از خاورمیانه به غرب و کنترل منابع انرژی، جلوگیری ازظهور هژمونی منطقه‌ای چالش گر با آمریکا، مهار جمهوری اسلامی‌ و تثبیت و تحکیم هژمونی آمریکا در نظام بین‌المللی می‌باشد. <br>
3 ـ تحول اقتصادی ـ اجتماعی و ادغام در اقتصاد جهانی: از دید آمریکایی‌ها این تحولات مهم‌ترین بخش از تغییرات ساختاری در خاورمیانه بزرگ، جهت امنیت سازی از درون و به موازات آن، تغییرات امنیتی و سیاسی، خواهد بود، و از طریق آن، مردم منطقه، به ویژه جوانان و زنان، طی فرآیند برخورداری نسبی از مواهب تحول اقتصادی ـ اجتماعی نسبت به اهداف آمریکا، متقاعد خواهند شد.<ref>همشهری دیپلماتیک، 1383: 9</ref> آنچه در طرح خاورمیانه بزرگ، نزد افکار عمومی‌بزرگ نمایی شد، اغلب با محوریت تحولات اقتصادی اجتماعی بوده است، در حالی که هدف اصلی آمریکایی‌ها، وابسته و مرتبط کردن ارگانیک اقتصاد خاورمیانه بزرگ در کلیه حوزه‌ها به اقتصاد آمریکا و حفظ موجودیت اسرائیل به عنوان سر پل منطقه‌ای سرمایه‌داری بزرگ آمریکاست تا تضمینی درازمدت جهت ترتیبات اولویت دار امنیتی و سیاسی به وجود آورد و بازگشت ناپذیری طرح‌های هژمونیک خود را مسجل نماید. بنابراین، مهم‌ترین هدف خاورمیانه‌ای آمریکا، شامل حفظ امنیت و بقای اسرائیل، انتقال آزادانه انرژی از خاورمیانه به غرب و کنترل منابع انرژی، جلوگیری ازظهور هژمونی منطقه‌ای چالش گر با آمریکا، مهار جمهوری اسلامی‌ و تثبیت و تحکیم هژمونی آمریکا در نظام بین‌المللی می‌باشد. <br>
البته اگر بخواهیم از هدف‌های آمریکا از مطرح کردن خاورمیانه بزرگ به صورت عمیق تری سخن بگوییم می‌توانیم از مواردی چون تلاش برای حاکمیت بر ارو ـ آسیا، کنترل اتحادیه اروپا و اقتصاد روسیه با منزوی کردن این کشور به داخل مرزهایش، و تعویق درگیری اقتصادی و سیاسی با چین نام برد. در ابتدای این اهداف، حاکمیت بر ارو ـ آسیا مطرح است. ارو ـ آسیا در مفهوم اتحاد دو قاره آسیا و اروپا، قدرت‌هایی چون اتحادیه اروپا، چین، [[روسیه]] و [[هندوستان]] را شامل می‌شود و با پتانسیل خود قادر است در مقابل حاکمیت جهانی آمریکا بایستد. آمریکا با حمله به افغانستان به مرکز ارو ـ آسیا قدم گذاشته و به توانمندی جدی در تأمین استراتژی خود دست یافته است. سربازان آمریکایی در منطقه‌ای حضور دارند که امروز 3 درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد.<ref>در حال حاضر، آمریکا ده درصد و اروپا سی درصد از نفت خود را از خاورمیانه تأمین می کنند.</ref> علاوه بر این، در قرن بیست و یکم، نفت و پس از آن گاز طبیعی، منبع اصلی انرژی جوامع صنعتی و جوامع فراصنعتی را تشکیل می‌دهد. بدین سبب است که میان حاکمیت بر این منابع و حاکمیت جهانی آمریکا، رابطه مستقیمی‌وجود دارد. کنترل انرژی یکی از مستندات اصلی آمریکا در تداوم سیاست تک قطبی خود در قرن بیست و یکم است. بدین جهت، ایجاد حاکمیت بر خاورمیانه که 65 درصد منابع نفتی جهان را در اختیار دارد، ضرورت حیاتی برای واشنگتن به حساب می‌آید. پروژه خاورمیانه بزرگ آماده شد تا خاورمیانه که تعریف جدیدی از مرزهایش به عمل آمده، به سیاست‌های ضدآمریکایی دست نزدند و 11 سپتامبر زمینه جدیدی به وجود آورد تا خاورمیانه از حالت منطقه‌ای که استقرار جهانی و حاکمیت آمریکا را تهدید می‌کند، خارج شود و در چارچوب دموکراسی غربی و اقتصاد بازار آزاد، وارد بازار جهانی گردد. <br>
البته اگر بخواهیم از هدف‌های آمریکا از مطرح کردن خاورمیانه بزرگ به صورت عمیق تری سخن بگوییم می‌توانیم از مواردی چون تلاش برای حاکمیت بر ارو ـ آسیا، کنترل اتحادیه اروپا و اقتصاد روسیه با منزوی کردن این کشور به داخل مرزهایش، و تعویق درگیری اقتصادی و سیاسی با چین نام برد. در ابتدای این اهداف، حاکمیت بر ارو ـ آسیا مطرح است. ارو ـ آسیا در مفهوم اتحاد دو قاره آسیا و اروپا، قدرت‌هایی چون اتحادیه اروپا، چین، [[روسیه]] و [[هندوستان]] را شامل می‌شود و با پتانسیل خود قادر است در مقابل حاکمیت جهانی آمریکا بایستد. آمریکا با حمله به افغانستان به مرکز ارو ـ آسیا قدم گذاشته و به توانمندی جدی در تأمین استراتژی خود دست یافته است. سربازان آمریکایی در منطقه‌ای حضور دارند که امروز 3 درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد.<ref>در حال حاضر، آمریکا ده درصد و اروپا سی درصد از نفت خود را از خاورمیانه تأمین می کنند.</ref> علاوه بر این، در قرن بیست و یکم، نفت و پس از آن گاز طبیعی، منبع اصلی انرژی جوامع صنعتی و جوامع فراصنعتی را تشکیل می‌دهد. بدین سبب است که میان حاکمیت بر این منابع و حاکمیت جهانی آمریکا، رابطه مستقیمی‌وجود دارد. کنترل انرژی یکی از مستندات اصلی آمریکا در تداوم سیاست تک قطبی خود در قرن بیست و یکم است. بدین جهت، ایجاد حاکمیت بر خاورمیانه که 65 درصد منابع نفتی جهان را در اختیار دارد، ضرورت حیاتی برای واشنگتن به حساب می‌آید. پروژه خاورمیانه بزرگ آماده شد تا خاورمیانه که تعریف جدیدی از مرزهایش به عمل آمده، به سیاست‌های ضدآمریکایی دست نزدند و 11 سپتامبر زمینه جدیدی به وجود آورد تا خاورمیانه از حالت منطقه‌ای که استقرار جهانی و حاکمیت آمریکا را تهدید می‌کند، خارج شود و در چارچوب دموکراسی غربی و اقتصاد بازار آزاد، وارد بازار جهانی گردد. <br>
به نکات فوق، می‌توان کنترل اتحادیه اروپا را نیز افزود. اتحادیه اروپا یکی از موانع احتمالی در برابر تحقق آرزوی آمریکا برای دست‌یابی به تک‌قطبی‌گرایی در قرن بیست و یکم است. سیاست‌هایی که بوش تعقیب می‌کند، همکاری آمریکا ـ اتحادیه اروپایی را حتی برای آن عده از سیاست‌مداران اروپایی که به دیده مثبت به ناتو می‌نگرند، مشکل می‌سازد.<ref>خاورمیانه بزرگ: زمینه‌ها و هدف‌ها، 1383: 42.</ref> <br>
به نکات فوق، می‌توان کنترل اتحادیه اروپا را نیز افزود. اتحادیه اروپا یکی از موانع احتمالی در برابر تحقق آرزوی آمریکا برای دست‌یابی به تک‌قطبی‌گرایی در قرن بیست و یکم است. سیاست‌هایی که بوش تعقیب می‌کند، همکاری آمریکا ـ اتحادیه اروپایی را حتی برای آن عده از سیاست‌مداران اروپایی که به دیده مثبت به ناتو می‌نگرند، مشکل می‌سازد.<ref>خاورمیانه بزرگ: زمینه‌ها و هدف‌ها، 1383: 42.</ref> <br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش