confirmed، مدیران
۳۷٬۴۰۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنی هاشم' به 'بنیهاشم') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| تصویر = ابوسفیان.jpg | | تصویر = ابوسفیان.jpg | ||
| نام = صَخر بن حَرب بن اُمَیـَّة بن عبدشمس بن عبدمَناف | | نام = صَخر بن حَرب بن اُمَیـَّة بن عبدشمس بن عبدمَناف | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = اَبوسُفیان، ابوحنظله | ||
| سال تولد = | | سال تولد = سال پیش از عام الفیل (۵۶۰ م) | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
| محل تولد = مکه | | محل تولد = مکه | ||
| سال درگذشت = | | سال درگذشت = ۳۱ هجری | ||
| تاریخ درگذشت = | | تاریخ درگذشت = | ||
| محل درگذشت = | | محل درگذشت = | ||
| استادان = | | استادان = | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| دین = | | دین = اسلام | ||
| مذهب = | | مذهب = | ||
| آثار = | | آثار = | ||
| فعالیتها = | | فعالیتها = جزء دشمنان پیامبر(ص)؛ حامی خلافت عثمان | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== زندگینامه ابوسفیان == | == زندگینامه ابوسفیان == | ||
کنیه و نام و نسب او ابوسفیان / ابوحنظله صخر بن حرب بن امیة بن عبدشمس اموی است. <ref>المقتنی، ج۱، ص۲۷۷</ref> مادرش صَفیه دختر حَزَن هلالیه عمه میمونه همسر پیامبر(ص) بوده است. <ref>الاصابه، ج۳، ص۳۳۳</ref> بنا بر سخن مشهور ۱۰ سال پیش از [[عام الفیل]] در [[مکه]] زاده شد. <ref>الاصابه، ج۳، ص۳۳۳</ref> بر این اساس تولد او را باید در حدود سال ۵۶۰م. دانست. | کنیه و نام و نسب او ابوسفیان / ابوحنظله صخر بن حرب بن امیة بن عبدشمس اموی است. <ref>المقتنی، ج۱، ص۲۷۷</ref> مادرش صَفیه دختر حَزَن هلالیه عمه میمونه همسر پیامبر(ص) بوده است. <ref>الاصابه، ج۳، ص۳۳۳</ref> بنا بر سخن مشهور ۱۰ سال پیش از [[عام الفیل]] در [[مکه]] زاده شد. <ref>الاصابه، ج۳، ص۳۳۳</ref> بر این اساس تولد او را باید در حدود سال ۵۶۰م. دانست. | ||
== شخصیت سیاسی و اجتماعی ابوسفیان == | == شخصیت سیاسی و اجتماعی ابوسفیان == | ||
بهرغم شهرت ابوسفیان در تاریخ صدر اسلام از زندگی او خاصه پیش از اسلام آگاهی دقیق و کاملی در دست نیست. از برخی اشارات مورخان چنین بر میآید که وی پیش از [[اسلام]] از بزرگان [[قریش]] بوده و پیشه بازرگانی داشته است. <ref>فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی. ، ص۱۲۹</ref> ابنحبیب او را از حکام قریش خوانده است. <ref>المنمق فی اخبار القریش، بغدادی، محمد بن حبیب، تحقیق خورشید احمد فاروق، بیروت: عالم الکتب، ۱۹۸۵ میلادی. ، ص۳۶۸</ref> | بهرغم شهرت ابوسفیان در تاریخ صدر اسلام از زندگی او خاصه پیش از اسلام آگاهی دقیق و کاملی در دست نیست. از برخی اشارات مورخان چنین بر میآید که وی پیش از [[اسلام]] از بزرگان [[قریش]] بوده و پیشه بازرگانی داشته است. <ref>فتوح البلدان، بلاذری، احمد بن یحیی، به کوشش دخویه، لیدن: ۱۸۶۶ میلادی. ، ص۱۲۹</ref> ابنحبیب او را از حکام قریش خوانده است. <ref>المنمق فی اخبار القریش، بغدادی، محمد بن حبیب، تحقیق خورشید احمد فاروق، بیروت: عالم الکتب، ۱۹۸۵ میلادی. ، ص۳۶۸</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۵: | ||
=== آتش زدن نخلهای مدینه === | === آتش زدن نخلهای مدینه === | ||
بعد از شکست بدر ابوسفیان خود در راس [[مشرکان]] قرار گرفت. او با ۲۰۰ سوار از قریش آهنگ مدینه کرد و پس از مذاکره با سلّام بن مِشکَم رئیس بنینضیر، کسانی را به مدینه فرستاد و آنان در جایی به نام ”عُرَیض“ نخلستانهایی را به آتش کشیدند و گریختند. پیامبر (ص) به تعقیب ابوسفیان پرداخت اما به او دست نیافت و بازگشت. <ref>السیر و المغازی، ص۳۱۰-۳۱۲؛ المغاری، واقدی، محمد بن عمر، تحقیق مارسدن جونس، قم: نشر دانش اسلامی، ۱۴۰۵ قمری. ، ج۱، ص۱۸۱؛انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۱، ص۳۱۰</ref> | بعد از شکست بدر ابوسفیان خود در راس [[مشرکان]] قرار گرفت. او با ۲۰۰ سوار از قریش آهنگ مدینه کرد و پس از مذاکره با سلّام بن مِشکَم رئیس بنینضیر، کسانی را به مدینه فرستاد و آنان در جایی به نام ”عُرَیض“ نخلستانهایی را به آتش کشیدند و گریختند. پیامبر (ص) به تعقیب ابوسفیان پرداخت اما به او دست نیافت و بازگشت. <ref>السیر و المغازی، ص۳۱۰-۳۱۲؛ المغاری، واقدی، محمد بن عمر، تحقیق مارسدن جونس، قم: نشر دانش اسلامی، ۱۴۰۵ قمری. ، ج۱، ص۱۸۱؛انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۱، ص۳۱۰</ref> | ||
=== جنگ احد === | === جنگ احد === | ||
در سال سوم هجری ابوسفیان در راس سپاهی بزرگ به قصد انتقام از مسلمانان به سوی مدینه حرکت کرد. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۱، ص۳۱۲</ref> او در [[بسیج]] مکّیان برای نبرد احد نقش اصلی را ایفا کرد. در [[اُحد]] نزدیکی مدینه جنگ سختی روی داد و مسلمانان شکست خوردند و نخبگانی از آنان چون [[حمزه سیدالشهدا]] عموی پیامبر (ص) به شهادت رسیدند. | در سال سوم هجری ابوسفیان در راس سپاهی بزرگ به قصد انتقام از مسلمانان به سوی مدینه حرکت کرد. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۱، ص۳۱۲</ref> او در [[بسیج]] مکّیان برای نبرد احد نقش اصلی را ایفا کرد. در [[اُحد]] نزدیکی مدینه جنگ سختی روی داد و مسلمانان شکست خوردند و نخبگانی از آنان چون [[حمزه سیدالشهدا]] عموی پیامبر (ص) به شهادت رسیدند. | ||
=== جنگ بدر و خندق === | === جنگ بدر و خندق === | ||
پس از شکست مسلمانان در اُحد ابوسفیان بر فراز کوه بر آمد و ضمن ستایش بتان، پیامبر (ص) را به نبردی دوباره در [[بدر]] وعده داد. <ref> السیر و المغازی، ص۳۳۳-۳۳۴؛ السیرةالنبویه، ابنهشام، محمدبن عبدالملک، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، قم: انتشارات ایران، ۱۳۶۳ شمسی. النبویه ابن هشام، ج۲، ص۳۰۵-۳۰۶؛انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۱، ص۳۲۷</ref> سال بعد پیامبر به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعدهگاه قریشیان را متقاعد کرد که به مکه باز گردند. <ref>السیرةالنبویه، ابنهشام، محمدبن عبدالملک، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، قم: انتشارات ایران، ۱۳۶۳ شمسی. النبویه ابن هشام، ج۳، ص۲۲۰-۲۲۱</ref> سال دیگر ابوسفیان با یاری [[یهودیان]] مدینه پیکار خندق را بر ضد مسلمانان ترتیب داد <ref>السیرةالنبویه، ابنهشام، محمدبن عبدالملک، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، قم: انتشارات ایران، ۱۳۶۳ شمسی. النبویه ابن هشام، ج۲، ص۲۲۵-۲۲۶</ref> اما با تدبیر و هوشمندی پیامبر (ص) سپاه ابوسفیان و متحدانش ناکام برگشتند و مدینه رهایی یافت. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۵</ref> | پس از شکست مسلمانان در اُحد ابوسفیان بر فراز کوه بر آمد و ضمن ستایش بتان، پیامبر (ص) را به نبردی دوباره در [[بدر]] وعده داد. <ref> السیر و المغازی، ص۳۳۳-۳۳۴؛ السیرةالنبویه، ابنهشام، محمدبن عبدالملک، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، قم: انتشارات ایران، ۱۳۶۳ شمسی. النبویه ابن هشام، ج۲، ص۳۰۵-۳۰۶؛انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۱، ص۳۲۷</ref> سال بعد پیامبر به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعدهگاه قریشیان را متقاعد کرد که به مکه باز گردند. <ref>السیرةالنبویه، ابنهشام، محمدبن عبدالملک، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، قم: انتشارات ایران، ۱۳۶۳ شمسی. النبویه ابن هشام، ج۳، ص۲۲۰-۲۲۱</ref> سال دیگر ابوسفیان با یاری [[یهودیان]] مدینه پیکار خندق را بر ضد مسلمانان ترتیب داد <ref>السیرةالنبویه، ابنهشام، محمدبن عبدالملک، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، قم: انتشارات ایران، ۱۳۶۳ شمسی. النبویه ابن هشام، ج۲، ص۲۲۵-۲۲۶</ref> اما با تدبیر و هوشمندی پیامبر (ص) سپاه ابوسفیان و متحدانش ناکام برگشتند و مدینه رهایی یافت. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۵</ref> | ||
== ابوسفیان قبل از فتح مکه == | == ابوسفیان قبل از فتح مکه == | ||
ابوسفیان از بزرگان قریش در [[دوران جاهلیت]] بود که به مانند بسیاری از ساکنان مکه به تجارت میپرداخت و کاروانهایی را به نقاط مختلف تجاری آن زمان به خصوص شام میبرد. <ref>الاستیعاب، ج 4، ص 1677</ref> | ابوسفیان از بزرگان قریش در [[دوران جاهلیت]] بود که به مانند بسیاری از ساکنان مکه به تجارت میپرداخت و کاروانهایی را به نقاط مختلف تجاری آن زمان به خصوص شام میبرد. <ref>الاستیعاب، ج 4، ص 1677</ref> | ||
بزرگ قریش در زمان جاهلیت سه نفر بودهاند؛ عتبه، ابوجهل و ابوسفیان. | بزرگ قریش در زمان جاهلیت سه نفر بودهاند؛ عتبه، ابوجهل و ابوسفیان. | ||
دو نفر اول در جنگ بدر کشته شدند و پس از این جنگ، ابوسفیان به تنهایی رهبری قریش را برعهده گرفت <ref>مقریزی، تقی الدین، إمتاع الأسماع، تحقیق، نمیسی، محمد عبدالحمید، ج 1، ص 137، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق</ref> و عموم دشمنیهایی که پس از بدر علیه مسلمانان شکل گرفت زیر نظر او بود. | دو نفر اول در جنگ بدر کشته شدند و پس از این جنگ، ابوسفیان به تنهایی رهبری قریش را برعهده گرفت <ref>مقریزی، تقی الدین، إمتاع الأسماع، تحقیق، نمیسی، محمد عبدالحمید، ج 1، ص 137، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق</ref> و عموم دشمنیهایی که پس از بدر علیه مسلمانان شکل گرفت زیر نظر او بود. | ||
اما این بزرگ قریش، به جایی رسید که روزی [[ابوبکر]] | اما این بزرگ قریش، به جایی رسید که روزی [[ابوبکر]] به دلیل چیزی که درباره او شنیده بود، احضارش کرد و بر سرش فریاد میزد و ابوسفیان به نرمی برخورد میکرد! در همین کشاکش، ابوقحافه آمد و گفت پسرم بر سر چه کسی فریاد میزند؟ | ||
گفتند: بر سر ابوسفیان! | گفتند: بر سر ابوسفیان! | ||
ابوقحافه به ابوبکر نزدیک شد و گفت: صدایت را بر ابوسفیانی بلند میکنی که تا دیروز در دوران جاهلیت پیشوای قریش بوده است؟! | ابوقحافه به ابوبکر نزدیک شد و گفت: صدایت را بر ابوسفیانی بلند میکنی که تا دیروز در دوران جاهلیت پیشوای قریش بوده است؟! | ||
خط ۶۷: | خط ۶۱: | ||
== ابوسفیان پس از فتح مکه == | == ابوسفیان پس از فتح مکه == | ||
ابوسفیان پس از فتح مکه، مسلمان شد و پیامبر برای اینکه قلب او را بیشتر به سمت اسلام متمایل کند - در قالب «الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم» <ref>سوره توبه، 60: «... و کسانی که دلشان به دست آورده میشود...».</ref> به او و هر یک از دو فرزندش، صد شتر و مقداری نقره داد <ref>صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 5، ص 398، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق</ref> و به همین دلیل مورد اعتراض برخی [[صحابه]] قرار گرفت. <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 411، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق</ref> | ابوسفیان پس از فتح مکه، مسلمان شد و پیامبر برای اینکه قلب او را بیشتر به سمت اسلام متمایل کند - در قالب «الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم» <ref>سوره توبه، 60: «... و کسانی که دلشان به دست آورده میشود...».</ref> به او و هر یک از دو فرزندش، صد شتر و مقداری نقره داد <ref>صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 5، ص 398، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق</ref> و به همین دلیل مورد اعتراض برخی [[صحابه]] قرار گرفت. <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 411، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۶۷: | ||
== ایمان ابوسفیان == | == ایمان ابوسفیان == | ||
ابوسفیان پس از اسلام، مانند گذشته دیگر چهره برجستهای نبود؛ زیرا او که علناً تمام تلاشهایش را برای نابودی اسلام کرده بود، نمیتوانست بزرگ [[مسلمانان]] گردد و تنها رحمانیت اسلام بود که به او و امثال او اجازه حیات داده و حتی امکانات نسبتاً خوبی در اختیارشان قرار گرفت. | ابوسفیان پس از اسلام، مانند گذشته دیگر چهره برجستهای نبود؛ زیرا او که علناً تمام تلاشهایش را برای نابودی اسلام کرده بود، نمیتوانست بزرگ [[مسلمانان]] گردد و تنها رحمانیت اسلام بود که به او و امثال او اجازه حیات داده و حتی امکانات نسبتاً خوبی در اختیارشان قرار گرفت. | ||
خط ۹۵: | خط ۸۷: | ||
== مرگ ابوسفیان == | == مرگ ابوسفیان == | ||
در نهایت، ابوسفیان در اواخر حکومت عثمان درگذشت. <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 108، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا</ref> | در نهایت، ابوسفیان در اواخر حکومت عثمان درگذشت. <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 108، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا</ref> | ||
البته در سال فوت او اختلافاتی وجود دارد و برخی از محققان سال ۳۱ هجری را ذکر کردهاند. <ref>أسد الغابة، ج 2، ص 392</ref> | البته در سال فوت او اختلافاتی وجود دارد و برخی از محققان سال ۳۱ هجری را ذکر کردهاند. <ref>أسد الغابة، ج 2، ص 392</ref> |