۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اقلیتها' به 'اقلیتها') |
جز (جایگزینی متن - 'ارزشها' به 'ارزشها') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
ترویج و تبلیغ اسلام در بنگلادش را به چند دوره میتوان تقسیم کرد: دوران نخست یا دوران تبلیغ افکار اسلامی در بنگال (از سال 800 تا 1200) با ورود تجار ایرانی و عرب به منطقه آغاز شد. در این دوران، تلاش مسلمانان تازهوارد بیشتر معطوف به ارائه اسلام و معرفی احکام حیات بخش آن بود. رفت و آمدهای تجار عرب و ایرانی به تدریج سبب گردید که عده بسیاری از مردم منطقه با قوانین و احکام اسلامی آشنایی پیدا کنند و بدان دل بندند. تحصیلات مذهبی در این دوران برای عموم آزاد و رایگان بود. در این دوران، کسب علم و دانش یک ارزش اجتماعی و یک وظیفه مذهبی خوانده میشد و مسلمانانی که در تاسیس و احیای مدارس دینی کمک میکردند، از موقعیت خوبی در بین دیگران برخوردار میشدند. | ترویج و تبلیغ اسلام در بنگلادش را به چند دوره میتوان تقسیم کرد: دوران نخست یا دوران تبلیغ افکار اسلامی در بنگال (از سال 800 تا 1200) با ورود تجار ایرانی و عرب به منطقه آغاز شد. در این دوران، تلاش مسلمانان تازهوارد بیشتر معطوف به ارائه اسلام و معرفی احکام حیات بخش آن بود. رفت و آمدهای تجار عرب و ایرانی به تدریج سبب گردید که عده بسیاری از مردم منطقه با قوانین و احکام اسلامی آشنایی پیدا کنند و بدان دل بندند. تحصیلات مذهبی در این دوران برای عموم آزاد و رایگان بود. در این دوران، کسب علم و دانش یک ارزش اجتماعی و یک وظیفه مذهبی خوانده میشد و مسلمانانی که در تاسیس و احیای مدارس دینی کمک میکردند، از موقعیت خوبی در بین دیگران برخوردار میشدند. | ||
دوران دوم (1200- 1765) پس از فتح بنگال توسط اختیارالدین بختیار خیلجی شروع میشود و تا قبل از تسلط استعمارگران انگلیسی بر شبه قاره ادامه پیدا میکند. این دوره 568 ساله، دوره تاثیر فرهنگ عرب، ترک، افغان و ایرانی در بنگال است که مورخان اسلامی آن را دوره طلایی شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی در منطقه میدانند. | دوران دوم (1200- 1765) پس از فتح بنگال توسط اختیارالدین بختیار خیلجی شروع میشود و تا قبل از تسلط استعمارگران انگلیسی بر شبه قاره ادامه پیدا میکند. این دوره 568 ساله، دوره تاثیر فرهنگ عرب، ترک، افغان و ایرانی در بنگال است که مورخان اسلامی آن را دوره طلایی شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی در منطقه میدانند. | ||
دوره سوم (1765- 1947) در واقع پس از استیلای استعمارگران انگلیسی آغاز میشود و با سقوط امپراتوری انگلستان در شبه قاره خاتمه پیدا میکند. مدارس علمی در زمان تسلط استعمارگران انگلیسی، تبدیل به مراکز مبارزه با استعمار و پرورش مجاهدان گردید که جهت حفظ | دوره سوم (1765- 1947) در واقع پس از استیلای استعمارگران انگلیسی آغاز میشود و با سقوط امپراتوری انگلستان در شبه قاره خاتمه پیدا میکند. مدارس علمی در زمان تسلط استعمارگران انگلیسی، تبدیل به مراکز مبارزه با استعمار و پرورش مجاهدان گردید که جهت حفظ ارزشهای اسلامی، نتیجه همه سالهای ایمان و تقوای خودرا در راه مبارزه با استعمارگران به کار گرفتند. | ||
انگلیسیها که به خوبی از نفوذ مذهبی این مراکز در بین مردم و وجود آیات جهاد در قرآن مطلع بودند، به عنوان یک اقدام پیشگیرانه شروع به قطع منابع در آمد مدارس علمیه کردند و در نتیجه ضربه هولناکی بر سیستم تحصیل و اداره مدارس دینی وارد آوردند. ضربه انگلیس آن چنان کاری و وحشتناک بود که تنها بیست سال پس از تسلط آنان بر شبه قاره، آثاری از مدارس با شکوه اسلامی باقی نماند. استعمارگران به تدریج واحدهای درسی و موضوعات آن را به نحو زیرکانهای تغییر دادند، به طوری که پس از پایان دوران تحصیل هیچ خطری از ناحیه طلاب متوجه استعمارگران نباشد. | انگلیسیها که به خوبی از نفوذ مذهبی این مراکز در بین مردم و وجود آیات جهاد در قرآن مطلع بودند، به عنوان یک اقدام پیشگیرانه شروع به قطع منابع در آمد مدارس علمیه کردند و در نتیجه ضربه هولناکی بر سیستم تحصیل و اداره مدارس دینی وارد آوردند. ضربه انگلیس آن چنان کاری و وحشتناک بود که تنها بیست سال پس از تسلط آنان بر شبه قاره، آثاری از مدارس با شکوه اسلامی باقی نماند. استعمارگران به تدریج واحدهای درسی و موضوعات آن را به نحو زیرکانهای تغییر دادند، به طوری که پس از پایان دوران تحصیل هیچ خطری از ناحیه طلاب متوجه استعمارگران نباشد. | ||
در آغاز دهه1940 جنبشی مذهبی در بنگلادش به نام تبلیغ جماعت آغاز شد و به عنوان تجدید حیات اسلامی توسعه یافت که هدفش تقویت ایمان بین مسلمانان و برانگیختن آنها برای کسب دانش «نفس» و تسلیم در مقابل خداوند قادر مطلق بود. تسلیم شدن به خدا به عنوان راه تزکیه نفس، احترام به دیگران و کارهای تبلیغی سه بخش عمده این جنبش را تشکیل میدهند. تبلیغ جماعت دارای هیچ چارچوب سازماندهی شده نیست. اما جلسههایی در مسجد کاکرایل واقع در مرکز داکا برگزار میکند که تمامی قشرهای مردم و مقامات در آن حضور مییابند. این جلسهها هم اکنون نیز برگزار میشود. | در آغاز دهه1940 جنبشی مذهبی در بنگلادش به نام تبلیغ جماعت آغاز شد و به عنوان تجدید حیات اسلامی توسعه یافت که هدفش تقویت ایمان بین مسلمانان و برانگیختن آنها برای کسب دانش «نفس» و تسلیم در مقابل خداوند قادر مطلق بود. تسلیم شدن به خدا به عنوان راه تزکیه نفس، احترام به دیگران و کارهای تبلیغی سه بخش عمده این جنبش را تشکیل میدهند. تبلیغ جماعت دارای هیچ چارچوب سازماندهی شده نیست. اما جلسههایی در مسجد کاکرایل واقع در مرکز داکا برگزار میکند که تمامی قشرهای مردم و مقامات در آن حضور مییابند. این جلسهها هم اکنون نیز برگزار میشود. | ||
دوره چهارم که از سال 1947 شروع میشود تا استقلال بنگلادش ادامه پیدا میکند. همراه با استقلال پاکستان، دولت در آموزش و پرورش تغییراتی داد و تدریس دروس اسلامی شامل قرآن، فقه، زبان عربی و… تا کلاس هشتم اجباری اعلام شد. همچنین در خصوص تدریس در مدارس دینی و لزوم توجه به امور دینی این مدارس، از ناحیه دولت توصیههایی صورت گرفت. به رغم کم توجهی دولت مرکزی به اجرای این توصیهها، بخش شرقی پاکستان در به کارگیری و اجرای امور مذهبی و اسلامی پر تحرک تر و مؤثرتر حرکت نمود. افزایش قابل توجه مدارس دینی در این دوران نمایانگر این مسئله است. | دوره چهارم که از سال 1947 شروع میشود تا استقلال بنگلادش ادامه پیدا میکند. همراه با استقلال پاکستان، دولت در آموزش و پرورش تغییراتی داد و تدریس دروس اسلامی شامل قرآن، فقه، زبان عربی و… تا کلاس هشتم اجباری اعلام شد. همچنین در خصوص تدریس در مدارس دینی و لزوم توجه به امور دینی این مدارس، از ناحیه دولت توصیههایی صورت گرفت. به رغم کم توجهی دولت مرکزی به اجرای این توصیهها، بخش شرقی پاکستان در به کارگیری و اجرای امور مذهبی و اسلامی پر تحرک تر و مؤثرتر حرکت نمود. افزایش قابل توجه مدارس دینی در این دوران نمایانگر این مسئله است. | ||
دوره پنجم از دسامبر 1971 تاکنون ادامه دارد و مردم مسلمان بنگلادش، بار دیگر عزم راسخ خود را در حفظ | دوره پنجم از دسامبر 1971 تاکنون ادامه دارد و مردم مسلمان بنگلادش، بار دیگر عزم راسخ خود را در حفظ ارزشهای اسلامی و احیای مدارس دینی با افتتاح و تاسیس این گونه مدارس در فواصل کوتاه به نمایش گذاشتند و بار دیگر زنده بودن آیین حیات بخش اسلام را به اثبات رساندند. | ||
پس از استقلال در 1971 دولت عوامی لیگ تعهدات اساسی خود را بر پایه دنیا گرایی اعلام کرد و کلیه احزاب اسلامی را به خاطر همکاری با دولت پاکستان در زمان جنگ آزادیبخش تحریم کرد، اما نتوانست جلو حساسیت مذهبی مردم را بگیرد. دولت تشکیل کمیتههای سیرت را برای نظارت بر جشن عید میلاد بنی پیامبر در سراسر کشور آزاد اعلام نمود و مطالعه زبان عربی و دروس اسلامی را در مدارس حفظ کرد. برنامههای رادیو و تلویزیون مانند قبل با تلاوت آیاتی از قرآن آغاز میشود و برگزاری مراسم روز عید همچون زمان قبل است. | پس از استقلال در 1971 دولت عوامی لیگ تعهدات اساسی خود را بر پایه دنیا گرایی اعلام کرد و کلیه احزاب اسلامی را به خاطر همکاری با دولت پاکستان در زمان جنگ آزادیبخش تحریم کرد، اما نتوانست جلو حساسیت مذهبی مردم را بگیرد. دولت تشکیل کمیتههای سیرت را برای نظارت بر جشن عید میلاد بنی پیامبر در سراسر کشور آزاد اعلام نمود و مطالعه زبان عربی و دروس اسلامی را در مدارس حفظ کرد. برنامههای رادیو و تلویزیون مانند قبل با تلاوت آیاتی از قرآن آغاز میشود و برگزاری مراسم روز عید همچون زمان قبل است. | ||
در بنگلادش، به خصوص از اواسط دهه 1970، فعالیتهای اسلامی صعودی ناگهانی داشت، مؤسسات و سازمانهای اسلامی بیشتری پدید آمدند و سازمانهای قبلی تقویت شدند. در این حال احزاب سیاسی اسلامی بهتر سازماندهی شدند و دولت اقدامات مشخصی راتعهد کرد و بیانیههای سیاسی که توسط ماموران دولتی اعلام میشد، به این روند یاری میرساند. اما روند جاری اسلام در بنگلادش به علت احیای اسلام یا تجدید حیات بنیادگرایی اسلامی نیست، بلکه تا حدودی به نقشی که برخی از کشورهای مسلمان آسیای غربی (از جمله ایران) و شمال آفریقا در سراسر جهان از جمله بنگلادش ایفا میکنند و نیز تا حدودی به تحولات داخلی بنگلادش، مثل ماهیت محدود فعالیتهای سیاسی، همکاری عناصر پیشین مطرود جناح راست به عنوان پایگاه حمایت رژیمها و اقتصاد ضعیف، بستگی دارد. | در بنگلادش، به خصوص از اواسط دهه 1970، فعالیتهای اسلامی صعودی ناگهانی داشت، مؤسسات و سازمانهای اسلامی بیشتری پدید آمدند و سازمانهای قبلی تقویت شدند. در این حال احزاب سیاسی اسلامی بهتر سازماندهی شدند و دولت اقدامات مشخصی راتعهد کرد و بیانیههای سیاسی که توسط ماموران دولتی اعلام میشد، به این روند یاری میرساند. اما روند جاری اسلام در بنگلادش به علت احیای اسلام یا تجدید حیات بنیادگرایی اسلامی نیست، بلکه تا حدودی به نقشی که برخی از کشورهای مسلمان آسیای غربی (از جمله ایران) و شمال آفریقا در سراسر جهان از جمله بنگلادش ایفا میکنند و نیز تا حدودی به تحولات داخلی بنگلادش، مثل ماهیت محدود فعالیتهای سیاسی، همکاری عناصر پیشین مطرود جناح راست به عنوان پایگاه حمایت رژیمها و اقتصاد ضعیف، بستگی دارد. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
علی (ع) زندگی آرام و ساکتی را در سراسر دوران حکومت خلفا سپری کرد. ایشان ایده ابوسفیان را که پیشنهاد اقدام نظامی علیه ابوبکر را میداد، قبول نکرد. هر چند حضرت امیر(ع) همیشه برای خواستهای برحقش پافشاری میکرد، هرگز دست به اقدام نظامی نزد. کوشش برخی از نویسنده گان سنی مذهب این است که اثبات کنند حضرت علی(ع) به طور جدی و فعالانه با خلفا همکاری میکرد. اما مدارک آنها این نظریه را تایید نمیکند، بلکه از آن مدارک چنین به نظر میرسد که حضرت علی(ع) هیچ تردیدی برای جنگ بابی عدالتی از خود نشان نداد. ابوبکر و عمر به خاطر منافع سیاسی خود، مشاورتها و قضاوتهای حضرت علی(ع) را محترم میشمردند، اما عثمان آن را نیز نادیده گرفت. | علی (ع) زندگی آرام و ساکتی را در سراسر دوران حکومت خلفا سپری کرد. ایشان ایده ابوسفیان را که پیشنهاد اقدام نظامی علیه ابوبکر را میداد، قبول نکرد. هر چند حضرت امیر(ع) همیشه برای خواستهای برحقش پافشاری میکرد، هرگز دست به اقدام نظامی نزد. کوشش برخی از نویسنده گان سنی مذهب این است که اثبات کنند حضرت علی(ع) به طور جدی و فعالانه با خلفا همکاری میکرد. اما مدارک آنها این نظریه را تایید نمیکند، بلکه از آن مدارک چنین به نظر میرسد که حضرت علی(ع) هیچ تردیدی برای جنگ بابی عدالتی از خود نشان نداد. ابوبکر و عمر به خاطر منافع سیاسی خود، مشاورتها و قضاوتهای حضرت علی(ع) را محترم میشمردند، اما عثمان آن را نیز نادیده گرفت. | ||
به گفته علمای واقع بین اهل سنت، عایشه، همسر پیامبر (ص)، و نیز بعضی از اصحاب پیامبر(ص) همچون طلحه و زبیر، به حضرت علی (ع) مهلت ندادند تا برنامههای اصلاحی خود را انجام دهد و به بهانه تاخیر در اقدام علیه قاتلین عثمان، با حضرت علی (ع) جنگیدند. پس از شکست آنها معاویه فرزند ابی سفیان، با تمام قدرت علیه حضرت علی (ع) لشکر کشید. در جنگهایی که در مخالفت با حضرت علی (ع) صورت گرفت، گروه بسیاری از اصحاب رسول خدا و مسلمانان راستین به قتل رسیدند. هر چند دشمنان علی (ع) به او فرصت کافی ندادند، آن حضرت در مدت کوتاه حکومتش در اداره و حفظ مساوات و عدالت قصور نورزید. هیچ حکومت منصفی در جهان نمیتواند اقدامات و تدابیر حضرت علی (ع) را نادیده بگیرد. | به گفته علمای واقع بین اهل سنت، عایشه، همسر پیامبر (ص)، و نیز بعضی از اصحاب پیامبر(ص) همچون طلحه و زبیر، به حضرت علی (ع) مهلت ندادند تا برنامههای اصلاحی خود را انجام دهد و به بهانه تاخیر در اقدام علیه قاتلین عثمان، با حضرت علی (ع) جنگیدند. پس از شکست آنها معاویه فرزند ابی سفیان، با تمام قدرت علیه حضرت علی (ع) لشکر کشید. در جنگهایی که در مخالفت با حضرت علی (ع) صورت گرفت، گروه بسیاری از اصحاب رسول خدا و مسلمانان راستین به قتل رسیدند. هر چند دشمنان علی (ع) به او فرصت کافی ندادند، آن حضرت در مدت کوتاه حکومتش در اداره و حفظ مساوات و عدالت قصور نورزید. هیچ حکومت منصفی در جهان نمیتواند اقدامات و تدابیر حضرت علی (ع) را نادیده بگیرد. | ||
امام حسن (ع) پس از شهادت حضرت علی (ع)، با معاویه پیمان صلح امضا کرد تا بار دیگر آرامش را به میان مسلمین باز گرداند، اما معاویه تمام شرایط صلح را زیر پا گذاشت و پس از به شهادت رساندن امام حسن (ع)، یزید را جانشین خود معرفی کرد. امام حسین (ع) از پذیرفتن این اقدام معاویه امتناع کرد. معاویه در قبال امام حسن (ع)، مواضع تهدیدآمیزی گرفت، اما هیچ اقدام خشونت آمیزی را به این منظور اتخاذ نکرد. بر خلاف معاویه، یزید پس از به قدرت رسیدن، عرصه را بر امام حسین (ع) و یارانش تنگ کرد. امام حسین (ع) با 72 نفر از یارانش که طفل شیر خواری هم در میان آنها بود، در زمین کربلا به شهادت رسیدند و اعضای خانواده امام بی رحمانه مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. به هر حال، فداکاری امام حسین (ع) و یارانش در راه اسلام و عزم آنان در مبارزه با پلیدی، اسلام را تثبیت کرد و روح تازهای به | امام حسن (ع) پس از شهادت حضرت علی (ع)، با معاویه پیمان صلح امضا کرد تا بار دیگر آرامش را به میان مسلمین باز گرداند، اما معاویه تمام شرایط صلح را زیر پا گذاشت و پس از به شهادت رساندن امام حسن (ع)، یزید را جانشین خود معرفی کرد. امام حسین (ع) از پذیرفتن این اقدام معاویه امتناع کرد. معاویه در قبال امام حسن (ع)، مواضع تهدیدآمیزی گرفت، اما هیچ اقدام خشونت آمیزی را به این منظور اتخاذ نکرد. بر خلاف معاویه، یزید پس از به قدرت رسیدن، عرصه را بر امام حسین (ع) و یارانش تنگ کرد. امام حسین (ع) با 72 نفر از یارانش که طفل شیر خواری هم در میان آنها بود، در زمین کربلا به شهادت رسیدند و اعضای خانواده امام بی رحمانه مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. به هر حال، فداکاری امام حسین (ع) و یارانش در راه اسلام و عزم آنان در مبارزه با پلیدی، اسلام را تثبیت کرد و روح تازهای به ارزشهای معنوی اسلام بخشید؛ شیعه و سنی از سران بنی امیه بیزاری جستند و موضعی آرام و بی اعتنا اتخاذ کردند، اما بنی امیه هر دو گروه را به صورت وحشتناکی مورد شکنجه و آزار قرار دادند؛ پس از آن نیز ظالمان همواره معصومان (ع) را به شیوههای گوناگون به شهادت میرساندند. | ||
رهبران معنوی اهل سنت که به صوفیه معروفاند، برای حفظ جان خود دچار مشکلاتی بودند. در سال 75 قمری، رهبر صوفیه حسن بصری مجبور شد پنهان شود و تا مرگ حجاج حاکم اموی در سال 714م (مطابق 95 قمری) محل اختفای او معلوم نشد. ائمه (ع) و صوفیان بر جسته، کسی را تشویق به شورش علیه حکومت نکردند. صوفیها بعضی از تعلیمات معنوی ائمه (ع) را در طریقه خودشان وارد کردند. به عقیده شیعه، فقط ائمه (ع) حجت واقعی خدا هستند، اما صوفیه، «حجت» را به اولیای زنده و همچنین اولیای خیالی تعمیم دادند. | رهبران معنوی اهل سنت که به صوفیه معروفاند، برای حفظ جان خود دچار مشکلاتی بودند. در سال 75 قمری، رهبر صوفیه حسن بصری مجبور شد پنهان شود و تا مرگ حجاج حاکم اموی در سال 714م (مطابق 95 قمری) محل اختفای او معلوم نشد. ائمه (ع) و صوفیان بر جسته، کسی را تشویق به شورش علیه حکومت نکردند. صوفیها بعضی از تعلیمات معنوی ائمه (ع) را در طریقه خودشان وارد کردند. به عقیده شیعه، فقط ائمه (ع) حجت واقعی خدا هستند، اما صوفیه، «حجت» را به اولیای زنده و همچنین اولیای خیالی تعمیم دادند. | ||
هجویری میگوید: | هجویری میگوید: |