پرش به محتوا

عبادت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'روح الله' به 'روح‌الله'
جز (جایگزینی متن - 'طاغوت ها' به 'طاغوت‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'روح الله' به 'روح‌الله')
خط ۲۸: خط ۲۸:


=معادل فارسی عبادت=
=معادل فارسی عبادت=
معادل فارسى لفظ عبادت را برخى «[[بندگی]]» و «[[پرستش]]» دانسته‌اند.<ref>منتهى الارب، ج ۲، ص ۷۸۸.</ref> البته فرهنگ معین عبادت را به صورت مصدر متعدى معنا کرده است، یعنى پرستش کردن، بندگى کردن. <ref>منتخب اللغات، واژه عبادت، فرهنگ معین، ج۲، ص ۲۲۷۲.</ref> همان طور که توضیح داده شد، واژه عبادت، بر نوعى «تقدیس» دلالت دارد، در حالى که واژه «بندگى» (بدون قید) فاقد این ویژگى است، از این رو در مورد بندگى انسان‌ها نسبت به یکدیگر نیز فراوان استعمال مى‌شود، که مرادف «بردگى» و «غلامى» است لفظ «بندگى» در واقع بیشتر، معادل واژه «عبودیت» است، نه «عبادت». البته اگر از واژه «بندگى»، بندگى خاص، یعنى «بندگى خداوند» اراده شود، دلالت بر تقدیس مى‌کند، لکن چنین معنایى از لفظ «بندگى» (بدون قید) فهمیده نمى‌شود. اما کلمه «پرستش»، به مفهوم عبادت نزدیک‌تر است، زیرا مشتمل بر ویژگى «تقدیس» نیز هست. حداقل بخشى از عبادت (همان طور که امام [[روح الله موسوی خمینی|خمینى]] در تهذیب الاصول فرموده است معادل پرستیدن (مصدر متعدى) است.
معادل فارسى لفظ عبادت را برخى «[[بندگی]]» و «[[پرستش]]» دانسته‌اند.<ref>منتهى الارب، ج ۲، ص ۷۸۸.</ref> البته فرهنگ معین عبادت را به صورت مصدر متعدى معنا کرده است، یعنى پرستش کردن، بندگى کردن. <ref>منتخب اللغات، واژه عبادت، فرهنگ معین، ج۲، ص ۲۲۷۲.</ref> همان طور که توضیح داده شد، واژه عبادت، بر نوعى «تقدیس» دلالت دارد، در حالى که واژه «بندگى» (بدون قید) فاقد این ویژگى است، از این رو در مورد بندگى انسان‌ها نسبت به یکدیگر نیز فراوان استعمال مى‌شود، که مرادف «بردگى» و «غلامى» است لفظ «بندگى» در واقع بیشتر، معادل واژه «عبودیت» است، نه «عبادت». البته اگر از واژه «بندگى»، بندگى خاص، یعنى «بندگى خداوند» اراده شود، دلالت بر تقدیس مى‌کند، لکن چنین معنایى از لفظ «بندگى» (بدون قید) فهمیده نمى‌شود. اما کلمه «پرستش»، به مفهوم عبادت نزدیک‌تر است، زیرا مشتمل بر ویژگى «تقدیس» نیز هست. حداقل بخشى از عبادت (همان طور که امام [[روح‌الله موسوی خمینی|خمینى]] در تهذیب الاصول فرموده است معادل پرستیدن (مصدر متعدى) است.
واژه «عبودیت» نیز (همانند عبادت) در اصل، به نظر بسیارى از واژه‌شناسان، به مفهوم «خضوع» است.<ref>زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۳۳۰-۳۳۱. </ref><ref>الصحاح، ج ۲، ص ۵۰۲.</ref> و در استعمال متداول آن، معانى متعددى چون خضوع <ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۳۱۹. </ref> (که همان معناى اصلى است)، اطاعت، <ref>اقرب الموارد ج۲، ص ۳۷۳.</ref> پرستش گفته شده است. <ref>تهذیب الاصول، ج۱، ص ۱۱۱.</ref> برخى نیز «عبودیت» را مرادف با «عبادت» دانسته ‌اند.<ref>المنجد، واژه «عبد».</ref><ref>زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۳۳۰. </ref> همان طور که هر «اطاعتى» نیز عبودیت نیست (هر چند عبودیت بدون اطاعت معنا ندارد). نظر دیگر، که عبودیت را مرادف عبادت دانسته است، نیز با کاربردهاى این واژه سازگار نیست. زیرا لفظ «عبادت»، در استعمال شایع آن، نوعا درباره خدا به کار مى‌رود، البته واژه عبادت و مشتقات آن در مورد غیر خدا هم استعمال شده است، لکن یا حقیقت ثانوى است یا مجاز. <ref>لسان العرب، ج ۳، ص ۲۷۱.</ref> درحالى که لفظ «عبودیت» در مورد انسان نیز فراوان استعمال مى‌شود. در برخى دعاها آمده است «... اى کسى که یوسف را بعد از عبودیت (بردگى) پیامبر قرار دادى».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۸۷، ص۱۹۸. </ref>
واژه «عبودیت» نیز (همانند عبادت) در اصل، به نظر بسیارى از واژه‌شناسان، به مفهوم «خضوع» است.<ref>زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۳۳۰-۳۳۱. </ref><ref>الصحاح، ج ۲، ص ۵۰۲.</ref> و در استعمال متداول آن، معانى متعددى چون خضوع <ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۳۱۹. </ref> (که همان معناى اصلى است)، اطاعت، <ref>اقرب الموارد ج۲، ص ۳۷۳.</ref> پرستش گفته شده است. <ref>تهذیب الاصول، ج۱، ص ۱۱۱.</ref> برخى نیز «عبودیت» را مرادف با «عبادت» دانسته ‌اند.<ref>المنجد، واژه «عبد».</ref><ref>زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۳۳۰. </ref> همان طور که هر «اطاعتى» نیز عبودیت نیست (هر چند عبودیت بدون اطاعت معنا ندارد). نظر دیگر، که عبودیت را مرادف عبادت دانسته است، نیز با کاربردهاى این واژه سازگار نیست. زیرا لفظ «عبادت»، در استعمال شایع آن، نوعا درباره خدا به کار مى‌رود، البته واژه عبادت و مشتقات آن در مورد غیر خدا هم استعمال شده است، لکن یا حقیقت ثانوى است یا مجاز. <ref>لسان العرب، ج ۳، ص ۲۷۱.</ref> درحالى که لفظ «عبودیت» در مورد انسان نیز فراوان استعمال مى‌شود. در برخى دعاها آمده است «... اى کسى که یوسف را بعد از عبودیت (بردگى) پیامبر قرار دادى».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۸۷، ص۱۹۸. </ref>
همچنین در مورد «زید» که در خدمت پیامبر بود و پدر و مادر وى او را از پیامبر خواستند، اما زید خدمت‌گزارى نزد آن حضرت را بر رفتن به نزد پدر و مادر ترجیح داد، به او گفتند: «اتختار العبودیة»، یعنى: آیا عبودیت را بر آزادى ترجیح مى‌دهى .... <ref>المصنف، ج ۶، ص ۴۶۱.</ref>
همچنین در مورد «زید» که در خدمت پیامبر بود و پدر و مادر وى او را از پیامبر خواستند، اما زید خدمت‌گزارى نزد آن حضرت را بر رفتن به نزد پدر و مادر ترجیح داد، به او گفتند: «اتختار العبودیة»، یعنى: آیا عبودیت را بر آزادى ترجیح مى‌دهى .... <ref>المصنف، ج ۶، ص ۴۶۱.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش