۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روح الله' به 'روحالله') |
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام' به 'حجتالاسلام') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
عضویت در شورای انقلاب، سرپرستی وزارت کشور، عضویت در شورای مرکزی جامعه روحانیت، عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، عضویت در مجلس خبرگان، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، ریاست قوه مقننه، عضویت در شورای عالی دفاع و مسئولیت و عضویت در چندین نهاد تصمیم ساز و تصمیم گیر نظام، مخصوصاً بعد از شهادت تدریجی برخی از همسنگران مبارزه، آیتالله هاشمی رفسنجانی را کانون مراجعات کرده و شگفتا که این مسئولیتهای متعدد با اعتماد روز افزون امام راحل همراه بود که اوج آن در در تعابیر پیامی می بینیم که پس از ترور نافرجام آن مرد بزرگ بر قلم آورده بودند: | عضویت در شورای انقلاب، سرپرستی وزارت کشور، عضویت در شورای مرکزی جامعه روحانیت، عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، عضویت در مجلس خبرگان، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، ریاست قوه مقننه، عضویت در شورای عالی دفاع و مسئولیت و عضویت در چندین نهاد تصمیم ساز و تصمیم گیر نظام، مخصوصاً بعد از شهادت تدریجی برخی از همسنگران مبارزه، آیتالله هاشمی رفسنجانی را کانون مراجعات کرده و شگفتا که این مسئولیتهای متعدد با اعتماد روز افزون امام راحل همراه بود که اوج آن در در تعابیر پیامی می بینیم که پس از ترور نافرجام آن مرد بزرگ بر قلم آورده بودند: | ||
جناب | جناب حجتالاسلام مجاهد متعهد، آقای هاشمی عزیز | ||
مرحوم مدرس که به امر رضا خان ترور شد، از بیمارستان پیام داد: «به رضا خان بگویید من زنده هستم». مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است. . . من به آقای هاشمی- فرزند برومند اسلام تبریک میگویم که در راه هدف تا نزدیک شهادت به پیش رفت و سلامت و ادامه خدمت ایشان را از خدای تعالی خواستارم. <ref>صحیفه امام، ج۷، ص: ۴۹۵ و ۴۹۶</ref> | مرحوم مدرس که به امر رضا خان ترور شد، از بیمارستان پیام داد: «به رضا خان بگویید من زنده هستم». مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است. . . من به آقای هاشمی- فرزند برومند اسلام تبریک میگویم که در راه هدف تا نزدیک شهادت به پیش رفت و سلامت و ادامه خدمت ایشان را از خدای تعالی خواستارم. <ref>صحیفه امام، ج۷، ص: ۴۹۵ و ۴۹۶</ref> |