۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خونریزی' به 'خونریزی') |
جز (جایگزینی متن - 'میکرد' به 'میکرد') |
||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
پس از این که خوب خسته شد، مقداری سیب گندیده و متعفن در آنجا بود، مرد حکیم او را مجبور کرد آن سیبهای گندیده را تماماً بخورد. بعد آنقدر او را زد که حالت تهوع پیدا کرد و همه آنچه خورده بود همراه با آن کرم زهرآلود استفراغ نمود. | پس از این که خوب خسته شد، مقداری سیب گندیده و متعفن در آنجا بود، مرد حکیم او را مجبور کرد آن سیبهای گندیده را تماماً بخورد. بعد آنقدر او را زد که حالت تهوع پیدا کرد و همه آنچه خورده بود همراه با آن کرم زهرآلود استفراغ نمود. | ||
وقتی نگاه آن مرد به آن کرم افتاد که چه حیوان وحشتناکی است به مرد حکیم گفت: تو چه فرشتهای هستی! و مرتب از او تعریف و تمجید | وقتی نگاه آن مرد به آن کرم افتاد که چه حیوان وحشتناکی است به مرد حکیم گفت: تو چه فرشتهای هستی! و مرتب از او تعریف و تمجید میکرد. در آنجا مسئله سلامت مطرح بود. در اینجا مسئله خیر و مصلحت برای فرد و جامعه مطرح است. | ||
=== مسئولیت و اعمال زور === | === مسئولیت و اعمال زور === |