۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دستها' به 'دستها') |
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشها' به 'پژوهشها') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
== آثار:== | == آثار:== | ||
ابن عربی را، بیشک، میتوان پرکارترین عارف و صوفی مسلمان و نیز یکی از پرکارترین مؤلفان سراسر تاریخ جهان اسلام به شمار آورد. درباره شمار نوشتههای او هنوز هم، پس از | ابن عربی را، بیشک، میتوان پرکارترین عارف و صوفی مسلمان و نیز یکی از پرکارترین مؤلفان سراسر تاریخ جهان اسلام به شمار آورد. درباره شمار نوشتههای او هنوز هم، پس از پژوهشهایی که انجام گرفته است، جای سخن هست. چنانکه اشاره شد، خود ابن عربی در اجازهای که در 632ق/1234م به الملکالمظفر ایوبی داده بود، از 290 نوشته خود نام برده است <ref>«صورة اجازة»، 221 - 128</ref>. در فهرست دیگری که ابن عربی بنا بر درخواست یکی از یارانش تهیه کرده است، از 251 اثر خود نام میبرد و در آغاز آن میگوید که شمار اندکی از آنها را نزد شخصی سپرده است که دیگر به وی باز نگردانده است و نیز اکثر آن نوشتهها کامل و اندکی هم ناقص است <ref>«فهرست مؤلفات»، 193-207</ref>. اما کاملترین فهرستی را که تاکنون، به شیوهای پژوهشگرانه و انتقادی، از نوشتههای ابن عربی در دست است، در کتاب عثمان یحیی «تاریخ و طبقهبندی آثار ابن عربی1» در دو جلد مییابیم. در آنجا عنوان بیش از 800 نوشته ابن عربی آمده است. در این میان برخی از آنها منسوب به وی و برخی دیگر یک نوشته است که زیر دو سه عنوان یا بیشتر تکرار شده است. اکثر این نوشتهها در کتابخانههای ترکیه و به ویژه در کتابخانه شخصی صدرالدین قونوی یافت میشود که در واقع پس از مرگ ابن عربی، نوشتههای خود وی و کتابهای دیگر را در بر داشته و به صدرالدین رسیده بوده و اکنون در قونیه نگهداری میشود. | ||
ما خواننده را به کتاب عثمان یحیی ارجاع میدهیم و تنها عناوین نوشتههایی از ابن عربی را که تاکنون چاپ و منتشر شده است، در اینجا میآوریم: | ما خواننده را به کتاب عثمان یحیی ارجاع میدهیم و تنها عناوین نوشتههایی از ابن عربی را که تاکنون چاپ و منتشر شده است، در اینجا میآوریم: | ||
خط ۲۵۳: | خط ۲۵۳: | ||
==== هستی شناسی و خداشناسی عرفانی:==== | ==== هستی شناسی و خداشناسی عرفانی:==== | ||
مبحث هستیشناسی و خداشناسی عرفانی ابن عربی را میتوان یکی از مهمترین دست آوردهای | مبحث هستیشناسی و خداشناسی عرفانی ابن عربی را میتوان یکی از مهمترین دست آوردهای پژوهشهای نظری - عقلی و کشفی - شهودی وی به شمار آورد که دامنه تأثیر آن در دورانهای پس از وی بسیار گسترده شده است، بدان سان که همه اندیشمندان فلسفی - عرفانی دورانهای بعدی کم و بیش و به گونهای از سرچشمه اندیشههای وی در این زمینه نوشیدهاند. ابن عربی مبحث هستیشناسی خود را از این موضوع آغاز میکند که هستی و نیستی (وجود و عدم) دو امر زائد بر «موجود و معدوم» نیستند، بلکه خودِ «موجود و معدوم»اند، اما و هم چنین میپندارد که «هستی و نیستی» دو صفت راجع به «موجود و معدوم»اند و آن دو را مانند خانهای میپندارد که موجود و معدوم داخل آن میشوند. از اینجاست که گفته میشود: این چیز، پس از آنکه نبوده است، داخل در هستی شده است، در حالی که مراد از این گفته نزد محققان، این است که این چیز در عین خود، یعنی در پدیداری عینی مشخص خود، هست شده است. بنابراین وجود و عدم عبارتند از «اثبات عین چیز یا نفی آن». آنگاه چون عین چیز ثابت یا منتفی شود، اتصاف به وجود و عدم هر دو با هم بر آن رواست، آن هم به نسبت و اضافه، چنانکه مثلاً زید موجود در عین خود، در بازار موجود است و در خانه معدوم. پس اگر وجود و عدم از اوصافی میبودند که به موجود باز میگشتند، مانند سیاهی و سپیدی، وصف شیء به هر دو آنها با هم، ناممکن میبود، بلکه اگر معدوم میبود، موجود نمیبود، چنانکه اگر سیاه میبود، سپید نمیبود و حال آنکه وصف آن به وجود و عدم با هم در یک زمان درست آمده است. این همان وجود و عدم اضافی است، با ثبوت عین. پس اگر درست است که وجود به تنهایی و بدون اضافه، صفتی قائم به موصوفی محسوس یا قائم به موصوفی معقول نیست، ثابت میشود که مطلقاً از گونه اضافات و نسبتهاست، مانند خاور و باختر، راست و چپ، پیش و پس. | ||
از سوی دیگر، اگر گفته شود که چگونه درست میآید که چیزی در عینِ خود معدوم، در جهانی یا به نسبتی، به وجود متصف شود و همان چیز در عینِ خود موجود و به نسبتی معدوم؟ میگوییم: آری هر چیزی در وجود دارای 4 مرتبه است (جز خداوند که در وجودِ مضاف 3 مرتبه دارد): مرتبه نخست، هستیِ چیز در عینِ آن است که با توجه به علم خدا بر هر چیزِ محدث مرتبه دوم است؛ مرتبه دوم، وجود آن چیز در آگاهی (علم) است که با توجه به علم خدا به ما، مرتبه نخستین است؛ مرتبه سوم، هستی آن چیز در الفاظ و واژههاست؛ مرتبه چهارم، وجود آن چیز در نوشته است <ref> انشاءالدوائر، 6 - 8</ref>. | از سوی دیگر، اگر گفته شود که چگونه درست میآید که چیزی در عینِ خود معدوم، در جهانی یا به نسبتی، به وجود متصف شود و همان چیز در عینِ خود موجود و به نسبتی معدوم؟ میگوییم: آری هر چیزی در وجود دارای 4 مرتبه است (جز خداوند که در وجودِ مضاف 3 مرتبه دارد): مرتبه نخست، هستیِ چیز در عینِ آن است که با توجه به علم خدا بر هر چیزِ محدث مرتبه دوم است؛ مرتبه دوم، وجود آن چیز در آگاهی (علم) است که با توجه به علم خدا به ما، مرتبه نخستین است؛ مرتبه سوم، هستی آن چیز در الفاظ و واژههاست؛ مرتبه چهارم، وجود آن چیز در نوشته است <ref> انشاءالدوائر، 6 - 8</ref>. |