۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میشد' به 'میشد') |
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشها' به 'پژوهشها') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
احتمالاً برخی از مفسرین دوره دوم اسلامی که با نام ارس آشنا شدهاند رس را با آن منطبق کردهاند و گفتهاند اصحاب الرس در آذربایجان بودهاند که سی پیغمبر خود را کشتند و چون رود ارس در یونانی ارکسوس نامیده میشود و با نامهای یونانی جیحون و سیحون قرابتی دارد قلمرو اصحاب الرس را تا ساحل جیحون و سیحون بردهاند (خزائلی، ۱۴۹). مدائن الرس در نهجالبلاغه عبارت از همان تمدن و شهرهاست. محمد عبده در شرح جمله فوق از نهجالبلاغه تصریح کرده که از مراد از رس، رود ارس فعلی در آذربایجان است. در تفسیر صافی از قمی نقل کرده رس نهری است در ناحیه آذربایجان همچینن گفته شده شاید مراد از مجوس که در آیه ۱۷ سوره حج آمده، اصحاب الرس باشد و یا مجوس از اخلاف آنها باشد. | احتمالاً برخی از مفسرین دوره دوم اسلامی که با نام ارس آشنا شدهاند رس را با آن منطبق کردهاند و گفتهاند اصحاب الرس در آذربایجان بودهاند که سی پیغمبر خود را کشتند و چون رود ارس در یونانی ارکسوس نامیده میشود و با نامهای یونانی جیحون و سیحون قرابتی دارد قلمرو اصحاب الرس را تا ساحل جیحون و سیحون بردهاند (خزائلی، ۱۴۹). مدائن الرس در نهجالبلاغه عبارت از همان تمدن و شهرهاست. محمد عبده در شرح جمله فوق از نهجالبلاغه تصریح کرده که از مراد از رس، رود ارس فعلی در آذربایجان است. در تفسیر صافی از قمی نقل کرده رس نهری است در ناحیه آذربایجان همچینن گفته شده شاید مراد از مجوس که در آیه ۱۷ سوره حج آمده، اصحاب الرس باشد و یا مجوس از اخلاف آنها باشد. | ||
ابوالفتوح رازی هم ضمن بیانهای مختلفی که در مورد اصحاب الرس کرده به این موضوع اشاره میکند که «ایشان را جویی بود که آن را رس خواندند و این جوی از میان آذربایجان و ارمینه بود از آن جانب که آذربایجان بود آتش پرست بودند و از آن جانب که با ارمینه بود بتپرست بودند» [۴۶]. باید توجه داشت که | ابوالفتوح رازی هم ضمن بیانهای مختلفی که در مورد اصحاب الرس کرده به این موضوع اشاره میکند که «ایشان را جویی بود که آن را رس خواندند و این جوی از میان آذربایجان و ارمینه بود از آن جانب که آذربایجان بود آتش پرست بودند و از آن جانب که با ارمینه بود بتپرست بودند» [۴۶]. باید توجه داشت که پژوهشهای جدید نشان داده که محل تولد زرتشت در شرق بودهاست. کسانی هم که محل تولد زرتشت را غرب ایران دانستهاند این موضوع را قبول دارند که محل شکوفایی و اظهار دین او قلمرو گشتاسب یعنی شرق ایران بودهاست اگر رود ارس را تا سواحل جیحون و سیحون بدانیم میتوان زرتشت را پیامبر این نواحی دانست و گرنه معرفی او به عنوان پیامبری در سواحل ارس نادرست میباشد. فخر رازی هشت معنی برای اصحاب الرس آوردهاست، در این معانی به مجوس اشاره ندارد فقط در یکی از معانی آورده اصحاب الرس قومی بودند که در کنار رود ارس در شرق زندگی میکردند. | ||
در تفسیر المیزان در ذیل تفسیر چند آیه اشاره به مجوسیان شدهاست از جمله در تفسیر آیات: و المنخنقه و الموقوذه و المتردیه و النطیحه (مائده آیه ۳). روایتی از امام جعفر صادق (ع) نقل کرده که مجوس را رسم چنین بود که حیوان سر بریده را نمیخوردند و به جای آن مردار میخوردند و برای مردار کردن حیوانات از قبیل گاو و گوسفند آنها را خفه میکردند. همچنین موقوذه را که یکی دیگر از مصادیق میتهاست از این جهت نام برده که مجوس دست و پای حیوان را میبستند و آنقدر میزدند تا بمیرد وقتی به کلی بیجان میشد آن را میخوردند و متردیه که آن نیز رسم مجوس بود به این صورت که چشم حیوان را میبستند و از بام پرت میکردند تا بمیرد وقتی میمرد گوشتش را میخوردند و نطیحه که آن نیز حیوانی بود به رسم مجوس به وسیله شاخ حیوان دیگر میمرد و نیز ما اکل السبع الا ما ذکیتم که مجوس نیم خورده درندگانی چون گرگ و شیر و خرس را میخوردند و خدای عزوجل همه اینها را حرام کرد. در تفسیر آیه «و الذین اتیناهم الکتاب یفرحون بما انزل الیک ومن الاحزاب مَن یُنکِرُ و بَعضَهُ قل انما اُمِرت اَن اعبدالله و لا اشکر به…» (رعد، آیه ۳۶) آمده ظاهراً منظور از الذین اوتوا الکتاب یهود و نصارا یا این دو طایفه با مجوس است. علامه طباطبایی نوشتهاست زمان پیامبر مجوس در انتظار بعثت وفرج خاتم الانبیا(ص) و ظهور دینی که حق و عدالت را گسترش دهد به سر میبردند و مانند مشرکین با حق دشمنی و عناد نمیورزیدند(به موضوع اعتقاد به ظهور منجی در آیین مهر مراجعه شود) در ادامه از بعضی مفسرین نقل کرده که گفتهاند منظور از موصول الذین عموم مسلمین و منظور از احزاب یهود و نصارا و مجوس است طبرسی در مجمع البیان نوشته الذین اتیناهم الکتاب، اصحاب پیامبر و من الاحزاب، یهود و نصارا و مجوس هستند. | در تفسیر المیزان در ذیل تفسیر چند آیه اشاره به مجوسیان شدهاست از جمله در تفسیر آیات: و المنخنقه و الموقوذه و المتردیه و النطیحه (مائده آیه ۳). روایتی از امام جعفر صادق (ع) نقل کرده که مجوس را رسم چنین بود که حیوان سر بریده را نمیخوردند و به جای آن مردار میخوردند و برای مردار کردن حیوانات از قبیل گاو و گوسفند آنها را خفه میکردند. همچنین موقوذه را که یکی دیگر از مصادیق میتهاست از این جهت نام برده که مجوس دست و پای حیوان را میبستند و آنقدر میزدند تا بمیرد وقتی به کلی بیجان میشد آن را میخوردند و متردیه که آن نیز رسم مجوس بود به این صورت که چشم حیوان را میبستند و از بام پرت میکردند تا بمیرد وقتی میمرد گوشتش را میخوردند و نطیحه که آن نیز حیوانی بود به رسم مجوس به وسیله شاخ حیوان دیگر میمرد و نیز ما اکل السبع الا ما ذکیتم که مجوس نیم خورده درندگانی چون گرگ و شیر و خرس را میخوردند و خدای عزوجل همه اینها را حرام کرد. در تفسیر آیه «و الذین اتیناهم الکتاب یفرحون بما انزل الیک ومن الاحزاب مَن یُنکِرُ و بَعضَهُ قل انما اُمِرت اَن اعبدالله و لا اشکر به…» (رعد، آیه ۳۶) آمده ظاهراً منظور از الذین اوتوا الکتاب یهود و نصارا یا این دو طایفه با مجوس است. علامه طباطبایی نوشتهاست زمان پیامبر مجوس در انتظار بعثت وفرج خاتم الانبیا(ص) و ظهور دینی که حق و عدالت را گسترش دهد به سر میبردند و مانند مشرکین با حق دشمنی و عناد نمیورزیدند(به موضوع اعتقاد به ظهور منجی در آیین مهر مراجعه شود) در ادامه از بعضی مفسرین نقل کرده که گفتهاند منظور از موصول الذین عموم مسلمین و منظور از احزاب یهود و نصارا و مجوس است طبرسی در مجمع البیان نوشته الذین اتیناهم الکتاب، اصحاب پیامبر و من الاحزاب، یهود و نصارا و مجوس هستند. |