پرش به محتوا

اندیشه اصلاحی اعتدالی در مصر و ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگر‌چه'
جز (جایگزینی متن - ' ملی گرا' به ' ملی‌گرا')
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگر‌چه')
خط ۲۳: خط ۲۳:
سخن [[رشید رضا|رشید رضا]] درباره آزادی و استبداد در مجله المنار این رویکرد واقع بینانه را به وضوح نشان می‌دهد:
سخن [[رشید رضا|رشید رضا]] درباره آزادی و استبداد در مجله المنار این رویکرد واقع بینانه را به وضوح نشان می‌دهد:


«اسلام به هنگام ظهور، شرق همانند غرب در اسارت بندهای تقلید و استبداد بود. اسلام شرق را از اسارت استبداد آزاد کرد، اما پس از گذشت کمتر از نیم قرن استبداد بازگشت تا تقلید را تقویت و استقلال فکری را تضعیف کند و آزادیخواهان را منزوی سازد. اروپا نیز بیش از جوامع شرقی از استبداد رنج می‌برد... اما اروپا در راه استقلال فکر، جهادی تحسین‌برانگیز آغاز کرد تا بر دشمنانش یعنی رجال کلیسا و پادشاهان مستبد پیروز شد...این روند ادامه یافت تا اروپا به انگیزه استعمار شرق یا ترویج دین و یا منافع مادی به سرزمین‌های شرقی روی آورد و با مردم آن درآمیخت...و شرق از غرب شیوه بحث و استدلال و استنباط و استنتاج را آموخت و نسیم استقلال و حریت فکر و اندیشه را احساس کرد و این بهره‌ای مهم بود که از اروپاییان بردیم و باید قدردان آنان باشیم و به خاطر این آگاهی ایشان را ستایش کنیم. هیچ مسلمانی با استناد به مخالفت قرآن با تقلید و تشویق مسلمانان به استقلال فکر و پیروی از برهان نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند. اگر چه هدایت قرآن به نفی تقلید و دعوت به برهان و دلیل، یک حقیقت است و عالمان منصف اروپا نیز بدان معترفند، اما شرق و به ویژه [[مسلمانان]] تا این عصر بدان توجهی نداشتند. دلیل ما بر این سخن آنست که رجال دین ما هنوز غالبا اسیر تقلید و دشمن استقلال فکری هستند. بنابر‌این باید با خود منصف بوده و شکرگزار کسانی باشیم که ما را متوجه مصالح خویش کردند.»<ref>رشید رضا، مجله المنار، ج۱۰،جزء۳: ۱۹۷- ۱۹۹</ref>
«اسلام به هنگام ظهور، شرق همانند غرب در اسارت بندهای تقلید و استبداد بود. اسلام شرق را از اسارت استبداد آزاد کرد، اما پس از گذشت کمتر از نیم قرن استبداد بازگشت تا تقلید را تقویت و استقلال فکری را تضعیف کند و آزادیخواهان را منزوی سازد. اروپا نیز بیش از جوامع شرقی از استبداد رنج می‌برد... اما اروپا در راه استقلال فکر، جهادی تحسین‌برانگیز آغاز کرد تا بر دشمنانش یعنی رجال کلیسا و پادشاهان مستبد پیروز شد...این روند ادامه یافت تا اروپا به انگیزه استعمار شرق یا ترویج دین و یا منافع مادی به سرزمین‌های شرقی روی آورد و با مردم آن درآمیخت...و شرق از غرب شیوه بحث و استدلال و استنباط و استنتاج را آموخت و نسیم استقلال و حریت فکر و اندیشه را احساس کرد و این بهره‌ای مهم بود که از اروپاییان بردیم و باید قدردان آنان باشیم و به خاطر این آگاهی ایشان را ستایش کنیم. هیچ مسلمانی با استناد به مخالفت قرآن با تقلید و تشویق مسلمانان به استقلال فکر و پیروی از برهان نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند. اگر‌چه هدایت قرآن به نفی تقلید و دعوت به برهان و دلیل، یک حقیقت است و عالمان منصف اروپا نیز بدان معترفند، اما شرق و به ویژه [[مسلمانان]] تا این عصر بدان توجهی نداشتند. دلیل ما بر این سخن آنست که رجال دین ما هنوز غالبا اسیر تقلید و دشمن استقلال فکری هستند. بنابر‌این باید با خود منصف بوده و شکرگزار کسانی باشیم که ما را متوجه مصالح خویش کردند.»<ref>رشید رضا، مجله المنار، ج۱۰،جزء۳: ۱۹۷- ۱۹۹</ref>


=اندیشه اصلاحی اعتدالی در ایران=
=اندیشه اصلاحی اعتدالی در ایران=
خط ۸۸: خط ۸۸:


== دوران بازسازی جریان روشنفکری دینی ==
== دوران بازسازی جریان روشنفکری دینی ==
در عین حال با توجه به زمینه دینی جامعه، تحولات اجتماعی پیش‌گفته، به نوبه خود به شکل‌گیری و گسترش جریان روشنفکری دینی به عنوان ادامه جریان احیا مدد می‌رساند و حضور روحانیون و طلاب جوان در نظام آموزشی جدید برای کسب علم به این فرآیند کمک می‌کرد. از این رو جریان اسلامی در بخش‌های اصلاح‌گرا و سنتی خود اگر چه به دلایلی که برشمردیم در اوایل این دوره حضور قابل ملاحظه‌ای در عرصه سیاسی - اجتماعی نداشت، اما با شتاب چشمگیری دوران هویت‌یابی و بازسازی خود را سپری می‌کرد. تاسیس انجمن‌ها و کانون‌های نشراندیشه دینی، حلقات تفسیر و جلسات سخنرانی و انتشار کتب و نشریات مذهبی متنوع بیانگر این شتاب و دغدغه عقب‌ماندگی از تحولات زمانه است. تبلیغ اسلام، مبارزه با خرافه و عادات غلط به نام دین، مبارزه با بهائیت، دفاع از کیان دین در برابر انتقاداتی که عمدتا از سوی روشنفکران سکولار از جمله کسروی متوجه آموزه‌های دینی بود، ایجاد حساسیت درجامعه نسبت به مسایل جهان اسلام از جمله فلسطین و کشمیر... از جمله اهداف و حوزه‌های فعالیت این مجموعه به شمار می‌آمد.
در عین حال با توجه به زمینه دینی جامعه، تحولات اجتماعی پیش‌گفته، به نوبه خود به شکل‌گیری و گسترش جریان روشنفکری دینی به عنوان ادامه جریان احیا مدد می‌رساند و حضور روحانیون و طلاب جوان در نظام آموزشی جدید برای کسب علم به این فرآیند کمک می‌کرد. از این رو جریان اسلامی در بخش‌های اصلاح‌گرا و سنتی خود اگر‌چه به دلایلی که برشمردیم در اوایل این دوره حضور قابل ملاحظه‌ای در عرصه سیاسی - اجتماعی نداشت، اما با شتاب چشمگیری دوران هویت‌یابی و بازسازی خود را سپری می‌کرد. تاسیس انجمن‌ها و کانون‌های نشراندیشه دینی، حلقات تفسیر و جلسات سخنرانی و انتشار کتب و نشریات مذهبی متنوع بیانگر این شتاب و دغدغه عقب‌ماندگی از تحولات زمانه است. تبلیغ اسلام، مبارزه با خرافه و عادات غلط به نام دین، مبارزه با بهائیت، دفاع از کیان دین در برابر انتقاداتی که عمدتا از سوی روشنفکران سکولار از جمله کسروی متوجه آموزه‌های دینی بود، ایجاد حساسیت درجامعه نسبت به مسایل جهان اسلام از جمله فلسطین و کشمیر... از جمله اهداف و حوزه‌های فعالیت این مجموعه به شمار می‌آمد.


== هسته‌های اولیه روشنفکری دینی ==
== هسته‌های اولیه روشنفکری دینی ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش