پرش به محتوا

نیشابور: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگر‌چه'
جز (جایگزینی متن - 'خونریزی' به 'خون‌ریزی')
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگر‌چه')
خط ۲۸: خط ۲۸:
قدیمترین سندی که از نیشابور یاد می‌کند اوستا است که با واژه «رئونت» به معنی جلال و شکوه از آن نام می‌برد. احتمالا این واژه بعدها به کلمه ریوند تبدیل شده که اکنون نام دهستانی از توابع نیشابور است. <ref>فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، ش۲۱، ص۱۳۴.</ref> در برخی از متون دوره اسلامی نام دیگر نیشابور «ابرشهر» آمده است که مسلما این لفظ در دوره‌های قبل از اسلام به کار می‌رفته است. سکه‌های مکشوفه، این موضوع را مدلل می‌سازد. برای نمونه در سکه‌ای که تصویر قباد ساسانی را نشان می‌دهد کلمه ابرشهر دیده می‌شود. <ref>گزارش مطالعات نیمه تفصیلی خاکشناسی، دی ماه ۱۳۴۹، ص۳-۵، پارس کسولت، مهندسین مشاور.</ref>
قدیمترین سندی که از نیشابور یاد می‌کند اوستا است که با واژه «رئونت» به معنی جلال و شکوه از آن نام می‌برد. احتمالا این واژه بعدها به کلمه ریوند تبدیل شده که اکنون نام دهستانی از توابع نیشابور است. <ref>فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، ش۲۱، ص۱۳۴.</ref> در برخی از متون دوره اسلامی نام دیگر نیشابور «ابرشهر» آمده است که مسلما این لفظ در دوره‌های قبل از اسلام به کار می‌رفته است. سکه‌های مکشوفه، این موضوع را مدلل می‌سازد. برای نمونه در سکه‌ای که تصویر قباد ساسانی را نشان می‌دهد کلمه ابرشهر دیده می‌شود. <ref>گزارش مطالعات نیمه تفصیلی خاکشناسی، دی ماه ۱۳۴۹، ص۳-۵، پارس کسولت، مهندسین مشاور.</ref>


بحث درباره کلمه ابرشهر زیاد است از آن جمله برخی «ابرشهر» را از ریشه «اپرناک» گرفته‌اند که مربوط به قوم «پرنی» است که اسلاف پارتیان می‌باشند. <ref>جنیدی، فریدون، زندگی و مهاجرت نژاد آریا، تهران، ۱۳۵۸، ص۸۶.</ref><ref>جنیدی، فریدون، زندگی و مهاجرت نژاد آریا، تهران، ۱۳۵۸، ص۹۷.</ref> بعضی ابرشهر (با سکون ب) گویند که مراد شهری ابری یا شهری مرتفع که به ابرها نزدیک است. این هر دو قول بدون مبنا و اصولا مردود است اگر چه برای سند اول هنوز جای تامل باقی است اما اگر ابر را فارسی قدیم «بر» به معنی بلند جایگاه و رفیع و بزرگ بدانیم کلمه ابرشهر مقبولتر می‌نماید. <ref>مؤید ثابتی، علی، تاریخ نیشابور، تهران، ۱۳۵۵، ص۹.</ref>
بحث درباره کلمه ابرشهر زیاد است از آن جمله برخی «ابرشهر» را از ریشه «اپرناک» گرفته‌اند که مربوط به قوم «پرنی» است که اسلاف پارتیان می‌باشند. <ref>جنیدی، فریدون، زندگی و مهاجرت نژاد آریا، تهران، ۱۳۵۸، ص۸۶.</ref><ref>جنیدی، فریدون، زندگی و مهاجرت نژاد آریا، تهران، ۱۳۵۸، ص۹۷.</ref> بعضی ابرشهر (با سکون ب) گویند که مراد شهری ابری یا شهری مرتفع که به ابرها نزدیک است. این هر دو قول بدون مبنا و اصولا مردود است اگر‌چه برای سند اول هنوز جای تامل باقی است اما اگر ابر را فارسی قدیم «بر» به معنی بلند جایگاه و رفیع و بزرگ بدانیم کلمه ابرشهر مقبولتر می‌نماید. <ref>مؤید ثابتی، علی، تاریخ نیشابور، تهران، ۱۳۵۵، ص۹.</ref>


مسکوکاتی که از دوران باکتریان در [[افغانستان]] به جای مانده از پادشاهی به نام «نیکه فور» یاد می‌کند که دامنه فرمانروایی او تا نیشابور گسترش داشته و به روایتی این شهر را وی بنا نهاده است که بعدها به «نیسه فور» و «نیسافور» و نهایتا به «نیشابور» تبدیل شده است. «نیسافور» در گویش عرب به معنی شی ء سایه دار است و شاید در آن جا درخت‌هایی وجود داشته که سایه گستر تارک خستگان بوده است. <ref>مشکور، محمدجواد، پارتی‌ها یا پهلویان قدیم، تهران، ۱۳۵۰، ص۱۰۱.</ref>
مسکوکاتی که از دوران باکتریان در [[افغانستان]] به جای مانده از پادشاهی به نام «نیکه فور» یاد می‌کند که دامنه فرمانروایی او تا نیشابور گسترش داشته و به روایتی این شهر را وی بنا نهاده است که بعدها به «نیسه فور» و «نیسافور» و نهایتا به «نیشابور» تبدیل شده است. «نیسافور» در گویش عرب به معنی شی ء سایه دار است و شاید در آن جا درخت‌هایی وجود داشته که سایه گستر تارک خستگان بوده است. <ref>مشکور، محمدجواد، پارتی‌ها یا پهلویان قدیم، تهران، ۱۳۵۰، ص۱۰۱.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۰

ویرایش