confirmed، مدیران
۳۷٬۰۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== نام حضرت ابراهیم == | == نام حضرت ابراهیم == | ||
شکلهای گوناگون نام ابراهیم در منابع دینی و غیر دینی با افزایش، ادغام، یا جابجایی حروف و هجاها میتواند حاکی از شهرت و رواج آن در منطقه هلال خصیب باشد. شکل ابرام در نخستین موضعی که عهد عتیق به آن اشاره کرده<ref>پید، ۱۱: ۲۶</ref>، | شکلهای گوناگون نام ابراهیم در منابع دینی و غیر دینی با افزایش، ادغام، یا جابجایی حروف و هجاها میتواند حاکی از شهرت و رواج آن در منطقه هلال خصیب باشد. شکل ابرام در نخستین موضعی که عهد عتیق به آن اشاره کرده<ref>پید، ۱۱: ۲۶</ref>، همچون نامهای یعقوب و یوسف در سدههای ۲۰ و ۱۹قم، در میان آموریها و سایر اقوام منطقه دیده شده است<ref>البرایت، ۳؛ سوسه، ۲۳۳</ref>. | ||
جوالیقی نیز شکلهای <big>اِبراهام</big>، <big>اِبراهْم</big>، <big>اِبراهِم</big> را ذکر کرده و آنرا نامی کهن و غیر عربی دانسته است<ref>المعرب، ۱۳</ref>. ظاهراً کهنترین منبعی که این نام را به شکل ابراهیم ضبط کرده [[قرآن|قرآن]] است. | جوالیقی نیز شکلهای <big>اِبراهام</big>، <big>اِبراهْم</big>، <big>اِبراهِم</big> را ذکر کرده و آنرا نامی کهن و غیر عربی دانسته است<ref>المعرب، ۱۳</ref>. ظاهراً کهنترین منبعی که این نام را به شکل ابراهیم ضبط کرده [[قرآن|قرآن]] است. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
مفسران و لغتشناسان واژه آزر را واژهای بیگانه و معرّب دانستهاند<ref>جوالیقی، موهوب، المعرب، ج۱، ص۱۵، به کوشش احمد محمد شاکر، تهران، ۱۹۶۶م</ref> و امروزه این نظر در میان شرق شناسان رواج یافته که محتملاً این کلمه صوت تحریف شده اِلِعاذار (العاذر، الیعزر) عبری است که بنابر عهد عتیق، نام خادم ابراهیم بوده است اما اختلاف موارد در تفاسیر نیز چنان است که برخی از آنها دلالت بر این دارد که آزر نام پدر است و برخی دیگر این احتمال را نفی میکنند. بسیاری از مفسران و مورخان، نام پدر ابراهیم را تارح ذکر کرده<ref> ابن هشام، عبدالملک، السیرةالنبویة، ج۱، ص۳، به کوشش مصطفی السقاء و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربی</ref> و نام آزر در قرآن را که به روایتی خود پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله آنرا تأیید کرده است<ref> بخاری، ابوعبدالله، صحیح، ج۴، ص۱۳۹، قاهره، ۱۳۱۴ق</ref>، به وجوهی توجیه کردهاند. | مفسران و لغتشناسان واژه آزر را واژهای بیگانه و معرّب دانستهاند<ref>جوالیقی، موهوب، المعرب، ج۱، ص۱۵، به کوشش احمد محمد شاکر، تهران، ۱۹۶۶م</ref> و امروزه این نظر در میان شرق شناسان رواج یافته که محتملاً این کلمه صوت تحریف شده اِلِعاذار (العاذر، الیعزر) عبری است که بنابر عهد عتیق، نام خادم ابراهیم بوده است اما اختلاف موارد در تفاسیر نیز چنان است که برخی از آنها دلالت بر این دارد که آزر نام پدر است و برخی دیگر این احتمال را نفی میکنند. بسیاری از مفسران و مورخان، نام پدر ابراهیم را تارح ذکر کرده<ref> ابن هشام، عبدالملک، السیرةالنبویة، ج۱، ص۳، به کوشش مصطفی السقاء و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربی</ref> و نام آزر در قرآن را که به روایتی خود پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله آنرا تأیید کرده است<ref> بخاری، ابوعبدالله، صحیح، ج۴، ص۱۳۹، قاهره، ۱۳۱۴ق</ref>، به وجوهی توجیه کردهاند. | ||
برخی آزر را به معنای یار و انباز دانستهاند، و درین صورت آیه «واِذْقالَ اِبراهیمٌ لِاَبیهِ آزَرَ اَتَتَّخِذُ اَسْناماً...<ref> انعام/سوره۶، آیه۷۴</ref>» | برخی آزر را به معنای یار و انباز دانستهاند، و درین صورت آیه {{متن قرآن |«واِذْقالَ اِبراهیمٌ لِاَبیهِ آزَرَ اَتَتَّخِذُ اَسْناماً...<ref> انعام/سوره۶، آیه۷۴</ref>»}} | ||
اشاره به آنست که پدر ابراهیم در پرستش بتها یار و انباز قوم بود. برخی دیگر آزر را نام بتی دانستهاند که پدر ابراهیم آن را میپرستیده است، و در آیه مذکور <big>اصناماً</big> را بدل از آن گرفتهاند<ref>میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۳، ص۴۰۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش</ref>. | اشاره به آنست که پدر ابراهیم در پرستش بتها یار و انباز قوم بود. برخی دیگر آزر را نام بتی دانستهاند که پدر ابراهیم آن را میپرستیده است، و در آیه مذکور <big>اصناماً</big> را بدل از آن گرفتهاند<ref>میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۳، ص۴۰۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش</ref>. | ||
بعضی نیز تارح را نام پدر و آزر را نام عموی ابراهیم دانستهاند و متذکر شدهاند که عرب، عنوان اب را بر عمو نیز اطلاق میکرده است، چنانکه در قرآن اسماعیل پدر یعقوب نامیده شده است. ظاهراً این سخن اخیر بیشتر بدان جهت ابراز شده است که براساس حدیثی از پیامبر، همه نیاکان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله موحد بودهاند '''نَقَلَنی اللّهُ مِن اَصلابِ الطّاهرینِ الی اَرحامِ الطّاهراتِ'''. هم از اینروست که طوسی پس از ذکر این معنی که نسب شناسان نام پدر ابراهیم را تارح گفتهاند، افزوده است که آزر جد مادری ابراهیم بوده است. | بعضی نیز تارح را نام پدر و آزر را نام عموی ابراهیم دانستهاند و متذکر شدهاند که عرب، عنوان اب را بر عمو نیز اطلاق میکرده است، چنانکه در قرآن اسماعیل پدر یعقوب نامیده شده است. ظاهراً این سخن اخیر بیشتر بدان جهت ابراز شده است که براساس حدیثی از پیامبر، همه نیاکان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله موحد بودهاند '''نَقَلَنی اللّهُ مِن اَصلابِ الطّاهرینِ الی اَرحامِ الطّاهراتِ'''. هم از اینروست که طوسی پس از ذکر این معنی که نسب شناسان نام پدر ابراهیم را تارح گفتهاند، افزوده است که آزر جد مادری ابراهیم بوده است. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
این روایت قرآنی بیآنکه در عهد عتیق از آن نشانی باشد، در میان [[یهود]] معروف بوده و یوسفوس بدان اشاره کرده، و در کتب یهودی دورههای بعد نیز دیده میشود. بعضی از روایتها حاکی از آن است که این واقعه به هنگام مناقشه ابراهیم با قوم خود روی داد و در واقع اظهار اعتقاد ابراهیم به اجرام آسمانی و سپس رویگردانی وی از آنها برای متوجه ساختن قوم به بیاعتبار بودن این آیین و متوجه ساختن آنها به وحدانیت خداوند بوده است<ref>طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۸۶، بیروت، داراحیاء التراث العربی</ref>. | این روایت قرآنی بیآنکه در عهد عتیق از آن نشانی باشد، در میان [[یهود]] معروف بوده و یوسفوس بدان اشاره کرده، و در کتب یهودی دورههای بعد نیز دیده میشود. بعضی از روایتها حاکی از آن است که این واقعه به هنگام مناقشه ابراهیم با قوم خود روی داد و در واقع اظهار اعتقاد ابراهیم به اجرام آسمانی و سپس رویگردانی وی از آنها برای متوجه ساختن قوم به بیاعتبار بودن این آیین و متوجه ساختن آنها به وحدانیت خداوند بوده است<ref>طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۸۶، بیروت، داراحیاء التراث العربی</ref>. | ||
چنانکه به گفته | چنانکه به گفته [[مسعودی|مسعودی]]، [[ساره]] همسر ابراهیم و لوط برادرزادهاش پسر هاران، نخستین کسانی بودند که به وی گرویدند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۱، ص۵۷، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق</ref>، و به گقته فان سترس ابراهیم خود گویا نخستین کسی بود که از این طریق به یکتاپرستی گرایش یافت. | ||
== نبوت، امامت حضرت ابراهیم == | == نبوت، امامت حضرت ابراهیم == | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
ابراهیم (علیه السلام) به بیان صریحترین که راه مغالطه را بر او مسدود کند، احتجاج نمود و گفت: خدای متعالی آن کسی است که آفتاب را از مشرق بیرون میآورد، تو اگر راست می گویی از این پس کاری کن که آفتاب از مغرب طلوع کند، در اینجا نمرود کافر مبهوت و سرگشته ماند<ref>سوره بقره، آیه 258</ref>. | ابراهیم (علیه السلام) به بیان صریحترین که راه مغالطه را بر او مسدود کند، احتجاج نمود و گفت: خدای متعالی آن کسی است که آفتاب را از مشرق بیرون میآورد، تو اگر راست می گویی از این پس کاری کن که آفتاب از مغرب طلوع کند، در اینجا نمرود کافر مبهوت و سرگشته ماند<ref>سوره بقره، آیه 258</ref>. | ||
پس از آن که ابراهیم (علیه السلام) از آتش نجات یافت باز هدف خود را تعقیب نموده و شروع به دعوت به دین توحید نمود و عده کمی به وی ایمان آوردند<ref>دلیل بر ایمان گروهی از قوم ابراهیم (علیه السلام) این آیه شریفه است: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ»؛ به تحقیق ابراهیم و کسانی که با وی همراه بودند برای شما مقتدایی نیکو بودند که به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما بیزاریم. (سوره ممتحنه، آیه 4)</ref>. قرآن کریم از آن جمله لوط و همسر ابراهیم (علیه السلام) را اسم میبرد. | پس از آن که ابراهیم (علیه السلام) از آتش نجات یافت باز هدف خود را تعقیب نموده و شروع به دعوت به دین توحید نمود و عده کمی به وی ایمان آوردند<ref>دلیل بر ایمان گروهی از قوم ابراهیم (علیه السلام) این آیه شریفه است: {{متن قرآن |«قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ»؛ }} به تحقیق ابراهیم و کسانی که با وی همراه بودند برای شما مقتدایی نیکو بودند که به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما بیزاریم. (سوره ممتحنه، آیه 4)</ref>. قرآن کریم از آن جمله لوط و همسر ابراهیم (علیه السلام) را اسم میبرد. | ||
ابراهیم (علیه السلام) به دستور خداوند متعال به اتفاق همسرش و لوط و همراهان دیگر از پیروانش به سوی ارض مقدس هجرت کردند، باشد که در آنجا بدون مزاحمت کسی و دور از اذیت و جفای قومش به عبادت خداوند مشغول باشند<ref> سوره ممتحنه، آیه 4 و سوره انبیاء، آیه 71</ref>. | ابراهیم (علیه السلام) به دستور خداوند متعال به اتفاق همسرش و لوط و همراهان دیگر از پیروانش به سوی ارض مقدس هجرت کردند، باشد که در آنجا بدون مزاحمت کسی و دور از اذیت و جفای قومش به عبادت خداوند مشغول باشند<ref> سوره ممتحنه، آیه 4 و سوره انبیاء، آیه 71</ref>. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
# خدای تعالی رشد و هدایت او را قبلاً ارزانیش داشته بود<ref>سوره انبیاء، آیه 51</ref>. | # خدای تعالی رشد و هدایت او را قبلاً ارزانیش داشته بود<ref>سوره انبیاء، آیه 51</ref>. | ||
# او را در دنیا برگزید و او در آخرت نیز در زمره صالحین خواهد بود زیرا او در دنیا وقتی خدایش فرمود: تسلیم شو، گفت: تسلیم امر پروردگار عالمیانم<ref> سوره بقره، آیه 130-131</ref>. | # او را در دنیا برگزید و او در آخرت نیز در زمره صالحین خواهد بود زیرا او در دنیا وقتی خدایش فرمود: تسلیم شو، گفت: تسلیم امر پروردگار عالمیانم<ref> سوره بقره، آیه 130-131</ref>. | ||
# او کسی است که روی دل را به پاکی و خلوص متوجه خدا کرده بود و هرگز شرک نورزید<ref> سوره انعام، آیه 79</ref>. | # او کسی است که روی دل را به پاکی و خلوص متوجه خدا کرده بود و هرگز [[شرک]] نورزید<ref> سوره انعام، آیه 79</ref>. | ||
# او کسی است که دلش به یاد خدا قوی و مطمئن شده و به همین جهت به ملکوتی که خدا از آسمانها و زمین نشانش داد ایمان آورد و یقین کرد<ref> سوره بقره، آیه 260 و سوره انعام، آیه 75</ref>. | # او کسی است که دلش به یاد خدا قوی و مطمئن شده و به همین جهت به ملکوتی که خدا از آسمانها و زمین نشانش داد ایمان آورد و یقین کرد<ref> سوره بقره، آیه 260 و سوره انعام، آیه 75</ref>. | ||
# خداوند او را خلیل خود خواند<ref>سوره نساء، آیه 125</ref>. | # خداوند او را خلیل خود خواند<ref>سوره نساء، آیه 125</ref>. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
# خداوند او را علم، حکمت، کتاب، ملک و هدایت ارزانی داشته و هدایت او را در نسل و اعقاب او کلمه باقیه قرار داده<ref> سوره نساء، آیه 41 و سوره انعام، آیه 74-90 و سوره زخرف، آیه 28</ref> و نیز خداوند نبوت و کتاب را در ذریه او گذاشت<ref>سوره حدید، آیه 26</ref> و برای او در میان آیندگان لسان صدق (نام نیک) قرار داد<ref>سوره شعراء، آیه 84 و سوره مریم، آیه 50.</ref>. | # خداوند او را علم، حکمت، کتاب، ملک و هدایت ارزانی داشته و هدایت او را در نسل و اعقاب او کلمه باقیه قرار داده<ref> سوره نساء، آیه 41 و سوره انعام، آیه 74-90 و سوره زخرف، آیه 28</ref> و نیز خداوند نبوت و کتاب را در ذریه او گذاشت<ref>سوره حدید، آیه 26</ref> و برای او در میان آیندگان لسان صدق (نام نیک) قرار داد<ref>سوره شعراء، آیه 84 و سوره مریم، آیه 50.</ref>. | ||
آری، قرآن کریم به منظور حفظ شخصیت و حیات ابراهیم (علیه السلام)، دین استوار ما را هم "اسلام" نامیده و آن را به ابراهیم (علیه السلام) نسبت داده و فرموده: «مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ<ref>این دین، دین پدر شما ابراهیم است و او قبل از این شما را مسلمان نامیده. (سوره حج، آیه 78)</ref>» و نیز فرموده: «قُلْ إِنَّنِی هَدانِی رَبِّی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ دِیناً قِیَماً مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ<ref>بگو پروردگار من مرا به راه راست هدایت نمود، دینی است استوار و ملت و کیش معتدل و ابراهیم از مشرکین نبود. (سوره انعام، آیه 161)</ref>». | آری، قرآن کریم به منظور حفظ شخصیت و حیات ابراهیم (علیه السلام)، دین استوار ما را هم "اسلام" نامیده و آن را به ابراهیم (علیه السلام) نسبت داده و فرموده: {{متن قرآن |«مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ<ref>این دین، دین پدر شما ابراهیم است و او قبل از این شما را مسلمان نامیده. (سوره حج، آیه 78)</ref>» }} و نیز فرموده: {{متن قرآن |«قُلْ إِنَّنِی هَدانِی رَبِّی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ دِیناً قِیَماً مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ<ref>بگو پروردگار من مرا به راه راست هدایت نمود، دینی است استوار و ملت و کیش معتدل و ابراهیم از مشرکین نبود. (سوره انعام، آیه 161)</ref>»}}. | ||
خداوند کعبه ای را که آن جناب ساخت، بیتالحرام و قبله عالمیان قرار داد و برای زیارت آن مناسک حج را تشریع نمود تا بدین وسیله یاد مهاجرتش را به آن دیار و اسکان همسر و فرزندش را در آنجا و خاطره ذبح فرزند و توجهاتش به خدا و آزار و محنت هایی را که در راه خدا دیده، زنده نگاه بدارد. | خداوند کعبه ای را که آن جناب ساخت، [[کعبه|بیتالحرام]] و قبله عالمیان قرار داد و برای زیارت آن مناسک حج را تشریع نمود تا بدین وسیله یاد مهاجرتش را به آن دیار و اسکان همسر و فرزندش را در آنجا و خاطره ذبح فرزند و توجهاتش به خدا و آزار و محنت هایی را که در راه خدا دیده، زنده نگاه بدارد. | ||
== پانویس == | == پانویس == |