پرش به محتوا

محمد بن علی (باقر العلوم): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
'''محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب مشهور به امام باقر (علیه السلام)''' (۵۷-۱۱۴ق) امام پنجم [[شیعیان]] است که حدود ۱۹ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت.
'''محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب مشهور به امام باقر (علیه السلام)''' (۵۷-۱۱۴ق) امام پنجم [[شیعیان]] است که حدود ۱۹ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت.


دوره امامت امام باقر(علیه السلام) مصادف با ضعف دولت [[بنی‌امیه]] و درگیری امویان بر سر قدرت بود. امام باقر (علیه السلام) در این دوره جنبش علمی وسیعی را پدید آورد که در دوره امامت فرزندش [[امام صادق(علیه السلام)]] به اوج خود رسید. گفته‌اند که وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت، سرآمد بود. از آن حضرت روایات بسیاری در علوم [[فقه]]، [[توحید]]، آثار و [[سنت نبوی]]، [[قرآن]]، اخلاق و آداب نقل کرده‌اند. در دوره امامت او گام‎های بزرگی در تدوین دیدگاه‎های شیعه در رشته‌های گوناگون اعم از اخلاق، فقه، کلام، تفسیر و... برداشته شد.
دوره امامت امام باقر(علیه السلام) مصادف با ضعف دولت [[بنی‌امیه]] و درگیری امویان بر سر قدرت بود. امام باقر (علیه السلام) در این دوره جنبش علمی وسیعی را پدید آورد که در دوره امامت فرزندش [[امام صادق (علیه السلام)]] به اوج خود رسید. گفته‌اند که وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت، سرآمد بود. از آن حضرت روایات بسیاری در علوم [[فقه]]، [[توحید]]، آثار و [[سنت نبوی]]، [[قرآن]]، اخلاق و آداب نقل کرده‌اند. در دوره امامت او گام‎های بزرگی در تدوین دیدگاه‎های شیعه در رشته‌های گوناگون اعم از اخلاق، فقه، کلام، تفسیر و... برداشته شد.


بزرگان [[اهل سنت]] نیز به شهرت علمی و دینی وی گواهی داده‌اند. [[ابن حجر هیتمی]] می‌گوید:
بزرگان [[اهل‌سنت]] نیز به شهرت علمی و دینی وی گواهی داده‌اند. [[ابن حجر هیتمی]] می‌گوید:


ابوجعفر محمد باقر، گنج‌های پنهان علوم، حقایق احکام و حکمت‌ها و لطایف را آشکار نمود. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین به جایی رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.
ابوجعفر محمد باقر، گنج‌های پنهان علوم، حقایق احکام و حکمت‌ها و لطایف را آشکار نمود. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین به جایی رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.


== نسب و کنیه امام باقر ==
== نسب و کنیه امام باقر ==
«محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب» مشهور به امام باقر(علیه السلام) پنجمین امام شیعیان، فرزند امام سجاد امام چهارم شیعیان است و مادر وی ام عبدالله دختر امام حسن مجتبی(علیه السلام) است.<ref>المفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۵</ref> از این رو به امام باقر(علیه السلام) لقب هاشمی بین هاشمیین، علوی بین علویین یا فاطمی بین فاطمیین دادند. <ref>المفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۸؛ عیان الشیعه، ج۸، ص ۳۹۰</ref>
«محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب» مشهور به امام باقر (علیه السلام) پنجمین امام شیعیان، فرزند امام سجاد امام چهارم شیعیان است و مادر وی ام عبدالله دختر امام حسن مجتبی (علیه السلام) است<ref>المفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۵</ref>. از این رو به امام باقر (علیه السلام) لقب هاشمی بین هاشمیین، علوی بین علویین یا فاطمی بین فاطمیین دادند<ref>المفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۸؛ عیان الشیعه، ج۸، ص ۳۹۰</ref>.


امام باقر(علیه السلام) فرزند امام سجاد(علیه السلام) و فاطمه دختر امام حسن(علیه السلام) است. چون نسب او هم به امام حسن(علیه السلام) و هم به امام حسین(علیه السلام) می‌رسد، به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین داده‌اند.
امام باقر (علیه السلام) فرزند امام سجاد (علیه السلام) و فاطمه دختر امام حسن (علیه السلام) است. چون نسب او هم به امام حسن (علیه السلام) و هم به امام حسین (علیه السلام) می‌رسد، به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین داده‌اند.


== زندگی‌نامه امام باقر ==
== زندگی‌نامه امام باقر ==
امام باقر(علیه السلام) فرزند امام سجاد(علیه السلام) و فاطمه دختر [[امام حسن(علیه السلام)]] است.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۵</ref> چون نسب او هم به امام حسن(علیه السلام) و هم به [[امام حسین(علیه السلام)]] می‌رسد، به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین داده‌اند.<ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۸</ref>
امام باقر (علیه السلام) فرزند امام سجاد (علیه السلام) و فاطمه دختر [[امام حسن (علیه السلام)]] است.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۵</ref> چون نسب او هم به امام حسن (علیه السلام) و هم به [[امام حسین (علیه السلام)]] می‌رسد، به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین داده‌اند.<ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۸</ref>
بر پایه [[حدیث لوح]] که جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده، پیامبر اسلام پیش از به دنیا آمدن امام باقر(علیه السلام) نام او را محمد و لقبش را باقر(شکافنده) قرار داده بود. <ref>قمی رازی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۴۴-۱۴۵</ref> او ملقب به <big>باقرالعلم</big>، <big>شاکر</big>، <big>هادی</big> و <big>امین</big> بود.<ref> ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب(علیه السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۱۰</ref>
بر پایه [[حدیث لوح]] که جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده، پیامبر اسلام پیش از به دنیا آمدن امام باقر (علیه السلام) نام او را محمد و لقبش را باقر (شکافنده) قرار داده بود<ref>قمی رازی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۴۴-۱۴۵</ref>. او ملقب به<big>باقرالعلم</big>، <big>شاکر</big>، <big>هادی</big> و<big>امین</big> بود.<ref> ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب (علیه السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۱۰</ref>اما مشهورترین لقبش <big>باقر</big> (شکافنده) است<ref>مجلسی، جلاء العیون، ۱۳۸۲ش، ص۸۴۹</ref>.
اما مشهورترین لقبش <big>باقر</big> (شکافنده) است. <ref>مجلسی، جلاء العیون، ۱۳۸۲ش، ص۸۴۹</ref>


یعقوبی می‌نویسد: «بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۸۹</ref> به گفته [[شیخ مفید]] امام باقر(علیه السلام) در علم، زهد و بزرگواری از همه برادرانش برتر، و قدر و منزلتش بیشتر بود و همه او را به عظمت می‌ستودند.<ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۷</ref>
یعقوبی می‌نویسد: «بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۸۹</ref>به گفته [[شیخ مفید]] امام باقر (علیه السلام) در علم، زهد و بزرگواری از همه برادرانش برتر، و قدر و منزلتش بیشتر بود و همه او را به عظمت می‌ستودند<ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۷</ref>.


کنیه معروفش <big>ابوجعفر</big> است.<ref>طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۶</ref> در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد می‌شود<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۹۷</ref> تا با ابوجعفر ثانی ([[امام جواد(علیه السلام)|امام جواد(ع]])) اشتباه نشود.<ref> اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۸۵۷</ref>  
کنیه معروفش<big>ابوجعفر</big> است<ref>طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۶</ref>. در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد می‌شود<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۹۷</ref> تا با ابوجعفر ثانی ([[امام جواد (علیه السلام)]])) اشتباه نشود<ref> اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۸۵۷</ref>.


امام باقر(علیه السلام) در ۱ رجب سال ۵۷ قمری در [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۵؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج‏۱، ص۴۹۸</ref> برخی ولادتش را ۳ صفر همان سال نقل کرده‌اند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۶، ص۲۱۲</ref> او در واقعه [[کربلا]] در حالی که خردسال بود، حضور داشت.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۸۹</ref>
امام باقر (علیه السلام) در ۱ رجب سال ۵۷ قمری در [[مدینه]] به دنیا آمد<ref>طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۵؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج‏۱، ص۴۹۸</ref>. برخی ولادتش را ۳ صفر همان سال نقل کرده‌اند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۶، ص۲۱۲</ref>. او در واقعه [[کربلا]] در حالی که خردسال بود، حضور داشت<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۸۹</ref>.


بر اساس منابع تاریخی امام باقر سه همسر و هفت فرزند داشت.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب(علیه السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۱۰</ref>
بر اساس منابع تاریخی امام باقر سه همسر و هفت فرزند داشت<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب(علیه السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۱۰</ref>.


== القاب‌ امام باقر ==
== القاب‌ امام باقر ==
لقب‌هایش عبارت‌اند از: شاکر، هادی و باقر. باقر لقب مشهور او و به معنای <big>شکافنده</big> است.  
لقب‌هایش عبارت‌اند از: شاکر، هادی و باقر. باقر لقب مشهور او و به معنای <big>شکافنده</big> است.  
یعقوبی می‌نویسد: بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت.<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۸۹</ref> کنیه معروفش، ابوجعفر است.<ref>طبری، دلائل الامامة، ص۲۱۶</ref> در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد می‌شود.
یعقوبی می‌نویسد: بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۸۹</ref> کنیه معروفش، ابوجعفر است.<ref>طبری، دلائل الامامة، ص۲۱۶</ref>. در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد می‌شود.


# الامین <ref>دلائل الامامة، ص 94؛ المناقب، ج 4، ص 211؛ الهدایةالکبری، ص 237؛تاریخ اهل البیت(علیه السلام)، ص 131</ref>؛ امانت‌دارِ اسرارِ الهی.
# الامین <ref>دلائل الامامة، ص 94؛ المناقب، ج 4، ص 211؛ الهدایةالکبری، ص 237؛تاریخ اهل البیت (علیه السلام)، ص 131</ref>؛ امانت‌دارِ اسرارِ الهی.
# الباقر <ref>دلائل الامامة، ص 94؛ کشف الغمّه، ج 2، ص 318؛ جامع المقال، ص 185؛ مجمع الرجال، ج 7، ص 194؛ اعیان الشیعه، ج 1، ص 650</ref> به معنی شکافنده.
# الباقر <ref>دلائل الامامة، ص 94؛ کشف الغمّه، ج 2، ص 318؛ جامع المقال، ص 185؛ مجمع الرجال، ج 7، ص 194؛ اعیان الشیعه، ج 1، ص 650</ref> به معنی شکافنده.
# باقرالعلم <ref> کشف الغمّه، ج 2، ص 318؛ المناقب، ج 4، ص 211، مدینةالمعاجز، ج 5، ص 5</ref>(العلوم) به معنی شکافنده دانش (دانش‌ها).
# باقرالعلم <ref> کشف الغمّه، ج 2، ص 318؛ المناقب، ج 4، ص 211، مدینةالمعاجز، ج 5، ص 5</ref>(العلوم) به معنی شکافنده دانش (دانش‌ها).
خط ۵۸: خط ۵۷:
برخی از روایات منتسب به این دو امام بوده است؛ لذا از این واژه‌ها بهره می‌برده‌اند.
برخی از روایات منتسب به این دو امام بوده است؛ لذا از این واژه‌ها بهره می‌برده‌اند.


# السیّدان <ref> التهذیب، ج 3، ص 155</ref>؛ لقب امام پنجم و ششم.
# السیّدان<ref> التهذیب، ج 3، ص 155</ref>؛ لقب امام پنجم و ششم.
# احدهما <ref> جامع المقال، ص 185</ref>؛ لقب امام پنجم و ششم.
# احدهما<ref> جامع المقال، ص 185</ref>؛ لقب امام پنجم و ششم.


در برخی روایات که مشخص نبوده است روایت از امام پنجم و یا ششم است، از لقب احدهما استفاده می‌کرده‌اند.
در برخی روایات که مشخص نبوده است روایت از امام پنجم و یا ششم است، از لقب احدهما استفاده می‌کرده‌اند.


== فضائل و مناقب امام باقر ==
== فضائل و مناقب امام باقر ==
امام باقر(علیه السلام) را آیینه تمام نمای [[پیامبر(ص)]] و امامان پیشین دانسته‌اند. در روایتی که پیامبر برای [[جابر بن عبدالله انصاری]] نام یکایک امامان معصوم(علیه السلام) را باز می‌گوید، آمده است که چون پیامبر به امام باقر(علیه السلام) می‌رسد، به جابر فرمان می‌دهد که سلام مرا بدو برسان. <ref>حلیة الابرار، ۳/ ۳۶۱</ref>
امام باقر (علیه السلام) را آیینه تمام نمای [[پیامبر (ص)]] و امامان پیشین دانسته‌اند. در روایتی که پیامبر برای [[جابر بن عبدالله انصاری]] نام یکایک امامان معصوم (علیه السلام) را باز می‌گوید، آمده است که چون پیامبر به امام باقر (علیه السلام) می‌رسد، به جابر فرمان می‌دهد که سلام مرا بدو برسان<ref>حلیة الابرار، ۳/ ۳۶۱</ref>.


=== دائم الذکر بودن ===
=== دائم الذکر بودن ===
امام باقر (علیه السلام) همپای همه‌‌ی ارزش‌های علمی خویش، انسانی دائم الذکر بود. امام صادق (علیه السلام) درباره‌‌ی پدر بزرگوار خویش می‌فرماید:
امام باقر (علیه السلام) همپای همه‌‌ی ارزش‌های علمی خویش، انسانی دائم الذکر بود. امام صادق (علیه السلام) درباره‌‌ی پدر بزرگوار خویش می‌فرماید:


پدرم کثیر الذکر بود (هماره یاد خدا را بر قلب و زبان جاری داشت) به گونه‌ای که وقتی همراه او راه می‌رفتم او مشغول یاد خدا بود و چون بر سفره غذا مشغول خوردن غذا بودیم باز هم از یاد خدا غافل نبود. با مردم سخن می‌گفت، ولی این روابط اجتماعی نیز او را از یاد الهی دور نمی‌داشت، زبانش هماره به گفتن <big>لا اله الا الله</big> مترنم بود. آن حضرت همیشه ما را فراخوانده و از ما می‌خواست تا طلوع خورشید مشغول یاد و ذکر خدا باشیم و به آن گروه از اعضای خانواده که قادر به قرائت قرآن بودند، خواندن قرآن را توصیه می‌کرد و آن گروه که قادر به تلاوت قرآن نبودند، دستور می‌داد که ذکر خدا را بر لب جاری کنند. <ref> جمعی از نویسندگان، ج1، ص30</ref>  
پدرم کثیر الذکر بود (هماره یاد خدا را بر قلب و زبان جاری داشت) به گونه‌ای که وقتی همراه او راه می‌رفتم او مشغول یاد خدا بود و چون بر سفره غذا مشغول خوردن غذا بودیم باز هم از یاد خدا غافل نبود. با مردم سخن می‌گفت، ولی این روابط اجتماعی نیز او را از یاد الهی دور نمی‌داشت، زبانش هماره به گفتن <big>لا اله الا الله</big> مترنم بود. آن حضرت همیشه ما را فراخوانده و از ما می‌خواست تا طلوع خورشید مشغول یاد و ذکر خدا باشیم و به آن گروه از اعضای خانواده که قادر به قرائت قرآن بودند، خواندن قرآن را توصیه می‌کرد و آن گروه که قادر به تلاوت قرآن نبودند، دستور می‌داد که ذکر خدا را بر لب جاری کنند<ref> جمعی از نویسندگان، ج1، ص30</ref>.


=== علم ===
=== علم ===
امام باقر(علیه السلام) سرآمد عالمان روزگار خویش بود. برخی دانشمندان بزرگ [[مسلمان]] گفته‌اند که او چنان به رموز و اسرار علوم آگاه بود و احکام و حکمت‌ها و لطایف علمی را به طالبان عطا می‌فرمود که کسی جز کوردلان یا گمراهان منکر آن نتواند بود.<ref>الصواعق المحرقة، ۲۰۱</ref>
امام باقر (علیه السلام) سرآمد عالمان روزگار خویش بود. برخی دانشمندان بزرگ [[مسلمان]] گفته‌اند که او چنان به رموز و اسرار علوم آگاه بود و احکام و حکمت‌ها و لطایف علمی را به طالبان عطا می‌فرمود که کسی جز کوردلان یا گمراهان منکر آن نتواند بود<ref>الصواعق المحرقة، ۲۰۱</ref>.


=== حلم ===
=== حلم ===
فرو خوردن خشم و خویشتنداری هنگام غضب، از صفات آشکار امام باقر(علیه السلام) است.<ref>فرهنگ شیعه، ص۱۰۷</ref>
فرو خوردن خشم و خویشتنداری هنگام غضب، از صفات آشکار امام باقر (علیه السلام) است<ref>فرهنگ شیعه، ص۱۰۷</ref>.


مردی از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانه امام بسیار می‌آمد و به آن گرامی می‌گفت:...در روی زمین بغض و کینه ی کسی را بیش از تو در دل ندارم و با هیچکس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم! و عقیده ام آنست که اطاعت خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنی با توست، اگر می بینی به خانه ی تو رفت و آمد دارم بدان جهت است که تو مردی سخنور و ادیب و خوش بیان هستی! در عین حال امام (علیه السلام) با او مدارا می‌فرمود و به نرمی سخن می گفت. چندی بر نیامد که شامی بیمار شد و مرگ را رویاروی خویش دید و از زندگی ناامید شد، پس وصیت کرد که چون در گذرد امام باقر(علیه السلام) بر او نماز گذارد.
مردی از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانه امام بسیار می‌آمد و به آن گرامی می‌گفت:...در روی زمین بغض و کینه ی کسی را بیش از تو در دل ندارم و با هیچکس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم! و عقیده ام آنست که اطاعت خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنی با توست، اگر می بینی به خانه ی تو رفت و آمد دارم بدان جهت است که تو مردی سخنور و ادیب و خوش بیان هستی! در عین حال امام (علیه السلام) با او مدارا می‌فرمود و به نرمی سخن می گفت. چندی بر نیامد که شامی بیمار شد و مرگ را رویاروی خویش دید و از زندگی ناامید شد، پس وصیت کرد که چون در گذرد امام باقر (علیه السلام) بر او نماز گذارد.


شب به نیمه رسید و بستگانش دریافتند که او مرده است، بامداد وصی او به [[مسجد]] آمد و امام باقر (علیه السلام) را دید که [[نماز صبح]] به پایان برده و به تعقیبات مشغول است.
شب به نیمه رسید و بستگانش دریافتند که او مرده است، بامداد وصی او به [[مسجد]] آمد و امام باقر (علیه السلام) را دید که [[نماز صبح]] به پایان برده و به تعقیبات مشغول است.
خط ۸۷: خط ۸۶:
آنگاه به خانه ی شامی آمد و بر بالین او نشست و او را صدا زد و او پاسخ داد، امام او را نشانید و پشتش را به دیوار تکیه داد و شربتی طلبید و به او داد و به بستگانش فرمود غذاهای سرد به او بدهند و خود بازگشت.
آنگاه به خانه ی شامی آمد و بر بالین او نشست و او را صدا زد و او پاسخ داد، امام او را نشانید و پشتش را به دیوار تکیه داد و شربتی طلبید و به او داد و به بستگانش فرمود غذاهای سرد به او بدهند و خود بازگشت.


مدتی نگذشت که شامی شفا یافت و به نزد امام آمد و عرض کرد: «گواهی می‌دهم که تو حجت خدا بر مردمانی» <ref>امالی، شیخ طوسی، ص 261</ref>
مدتی نگذشت که شامی شفا یافت و به نزد امام آمد و عرض کرد: «گواهی می‌دهم که تو حجت خدا بر مردمانی<ref>امالی، شیخ طوسی، ص 261</ref>».


عده ای به محضر امام باقر (علیه السلام) رسیدند و دیدند که یکی از فرزندان او بیمار شده است و امام (علیه السلام) ناراحت و اندوهگین است.
عده ای به محضر امام باقر (علیه السلام) رسیدند و دیدند که یکی از فرزندان او بیمار شده است و امام (علیه السلام) ناراحت و اندوهگین است.
خط ۹۷: خط ۹۶:
آنها به امام (علیه السلام) عرض کردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم که با مرگ فرزند حالتی پیدا کنید که ما هم بخاطر اندوه شما غمگین شویم.
آنها به امام (علیه السلام) عرض کردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم که با مرگ فرزند حالتی پیدا کنید که ما هم بخاطر اندوه شما غمگین شویم.


حضرت به آنها فرمود: ما می‌خواهیم کسی را که دوست داریم بسلامت باشد و ما راحت باشیم اما وقتی امر الهی فرا رسد تسلیم اراده خداوند هستیم.<ref> وسائل الشیعه، ج 12، ص 135</ref>
حضرت به آنها فرمود: ما می‌خواهیم کسی را که دوست داریم بسلامت باشد و ما راحت باشیم اما وقتی امر الهی فرا رسد تسلیم اراده خداوند هستیم<ref> وسائل الشیعه، ج 12، ص 135</ref>.


=== تسلیم ===
=== تسلیم ===
رضا و تسلیم در برابر خواست و اراده الهی، از دیگر ویژگی‌ها و فضیلت‌های امام باقر(علیه السلام) است. در روایتی همان امام همام(علیه السلام) می‌فرماید: "ما [اهل بیت‌] دست به دعا برمی‌داریم و حاجت خویش را از خدا می‌خواهیم؛ اما چون قضای الهی به گونه‌ای دیگر رقم خورد، همان را می‌پسندیم". <ref>سنن النبی‌، ۳۷۲</ref>
رضا و تسلیم در برابر خواست و اراده الهی، از دیگر ویژگی‌ها و فضیلت‌های امام باقر(علیه السلام) است. در روایتی همان امام همام(علیه السلام) می‌فرماید: "ما [اهل بیت‌] دست به دعا برمی‌داریم و حاجت خویش را از خدا می‌خواهیم؛ اما چون قضای الهی به گونه‌ای دیگر رقم خورد، همان را می‌پسندیم<ref>سنن النبی‌، ۳۷۲</ref>".
    
    
== انفاق ==
== انفاق ==


دستگیری از فقیران و تهیدستان، یکی دیگر از فضیلت‌های اخلاقی امام باقر(علیه السلام) است. امام(علیه السلام) از این نظر میان مردم شهرتی چشمگیر داشت و همه او را به احسان و کرم می‌شناختند هر چند دارایی فراوانی نداشت. امام صادق(علیه السلام) در‌این‌باره می‌فرماید: "دارایی پدرم در میان خاندانش، کم‌تر بود؛ ولی خرجش بیش‌تر. با این حال، او هر جمعه یک دینار [[صدقه]] می‌داد".<ref>وسائل الشیعة، ۷۱/ ۴۱۳</ref>
دستگیری از فقیران و تهیدستان، یکی دیگر از فضیلت‌های اخلاقی امام باقر (علیه السلام) است. امام (علیه السلام) از این نظر میان مردم شهرتی چشم‌گیر داشت و همه او را به احسان و کرم می‌شناختند هر چند دارایی فراوانی نداشت. امام صادق (علیه السلام) در‌این‌باره می‌فرماید: "دارایی پدرم در میان خاندانش، کم‌تر بود؛ ولی خرجش بیش‌تر. با این حال، او هر جمعه یک دینار [[صدقه]] می‌داد<ref>وسائل الشیعة، ۷۱/ ۴۱۳</ref>".
    
    
=== هیبت ===
=== هیبت ===
شخصیت امام باقر(علیه السلام) را جلوه‌ای ویژه‌ در دیده دیگران بود و هر کسی را در تأثیر خویش می‌گرفت.
شخصیت امام باقر (علیه السلام) را جلوه‌ای ویژه‌ در دیده دیگران بود و هر کسی را در تأثیر خویش می‌گرفت.


ابوبصیر گوید: خدمت امام باقر(علیه السلام) رسیدم و عرض کردم: "شما وارث [[رسول خدا(ص)]] هستید؟ فرمود: آری! گفتم: رسول خدا وارث پیامبران بود و هر چه را که آنها می‌دانستند می‌دانست؟ فرمود: آری! گفتم: شما می‌توانید مرده را زنده کنید و کور مادر زاد و مبتلا به پیسی را بهبود بخشید؟ فرمود: آری به اذن خدا! آن‌گاه به من فرمود: ای ابا محمد! نزدیک من بیا، پس نزدیکش رفتم، حضرت به چهره‌ام و چشمم دست کشید که فوراً بینا شدم و خورشید و آسمان و زمین و خانه‌ها و هر چه را که در شهر بود دیدم". <ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۷۴</ref>
ابوبصیر گوید: خدمت امام باقر (علیه السلام) رسیدم و عرض کردم: "شما وارث [[رسول خدا (ص)]] هستید؟ فرمود: آری! گفتم: رسول خدا وارث پیامبران بود و هر چه را که آنها می‌دانستند می‌دانست؟ فرمود: آری! گفتم: شما می‌توانید مرده را زنده کنید و کور مادر زاد و مبتلا به پیسی را بهبود بخشید؟ فرمود: آری به اذن خدا! آن‌گاه به من فرمود: ای ابا محمد! نزدیک من بیا، پس نزدیکش رفتم، حضرت به چهره‌ام و چشمم دست کشید که فوراً بینا شدم و خورشید و آسمان و زمین و خانه‌ها و هر چه را که در شهر بود دیدم<ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۷۴</ref>".


از دیگر فضائل امام باقر(علیه السلام) است: عبادت و راز و نیاز، فروتنی، مهم شمردن امر آخرت، سخاوت و کار و کوشش. <ref>اعیان الشیعه، ۱/ ۶۵۳- ۶۵۱</ref>
از دیگر فضائل امام باقر (علیه السلام) است: عبادت و راز و نیاز، فروتنی، مهم شمردن امر آخرت، سخاوت و کار و کوشش<ref>اعیان الشیعه، ۱/ ۶۵۳- ۶۵۱</ref>.


== اصحاب و شاگردان امام باقر ==
== اصحاب و شاگردان امام باقر ==
خط ۱۱۷: خط ۱۱۶:


=== ابان بن تغلب ===
=== ابان بن تغلب ===
ابان از شخصیت‌های علمی عصر خود بود و در [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، قرائت و لغت تسلط بسیاری داشت. والایی دانش ابان چنان بود که امام باقر (علیه السلام) به او فرمود در مسجد مدینه بنشین و برای مردم [[فتوی]] بده زیرا دوست دارم مردم چون تویی را در میان شیعیان ما ببینند.<ref> جامع الروات، محمد بن علی اردبیلی، ج1، ص9</ref>
ابان از شخصیت‌های علمی عصر خود بود و در [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، قرائت و لغت تسلط بسیاری داشت. والایی دانش ابان چنان بود که امام باقر (علیه السلام) به او فرمود در مسجد مدینه بنشین و برای مردم [[فتوی]] بده زیرا دوست دارم مردم چون تویی را در میان شیعیان ما ببینند<ref> جامع الروات، محمد بن علی اردبیلی، ج1، ص9</ref>.


=== زراره ===
=== زراره ===
زراره از قرائت و فقه و [[کلام|کلام]] و شعر و ادب عرب بهره ای گسترده داشت و نشانه‌های فضیلت و دینداری در او آشکار بود. <ref> جامع الروات، محمد بن علی اردبیلی، ج1، ص 117</ref>
زراره از قرائت و فقه و [[کلام|کلام]] و شعر و ادب عرب بهره ای گسترده داشت و نشانه‌های فضیلت و دینداری در او آشکار بود<ref> جامع الروات، محمد بن علی اردبیلی، ج1، ص 117</ref>.


=== محمد بن مسلم ===
=== محمد بن مسلم ===
فقیه [[اهل بیت(علیه السلام)]] و از یاران راستین امام باقر و امام صادق (علیه السلام) بود، او اهل [[کوفه]] بود و برای بهره گرفتن از دانش بیکران امام باقر (علیه السلام) به مدینه آمد و چهار سال در مدینه ماند.  
فقیه [[اهل بیت (علیه السلام)]] و از یاران راستین امام باقر و امام صادق (علیه السلام) بود، او اهل [[کوفه]] بود و برای بهره گرفتن از دانش بیکران امام باقر (علیه السلام) به مدینه آمد و چهار سال در مدینه ماند.  


== عصر امام باقر ==
== عصر امام باقر ==
امام باقر (علیه السلام) در زمان [[واقعه عاشورا]] چهار سال داشتند چنانچه خود در جایی فرموده‌اند: من چهار ساله بودم که جدم حسین بن علی کشته شد و شهادت وی و آنچه را در آن وقت بما رسید بیاد دارم.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۲۰</ref>
امام باقر (علیه السلام) در زمان [[واقعه عاشورا]] چهار سال داشتند چنانچه خود در جایی فرموده‌اند: من چهار ساله بودم که جدم حسین بن علی کشته شد و شهادت وی و آنچه را در آن وقت بما رسید بیاد دارم<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۲۰</ref>.


پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) آن حضرت 37 سال امامت پدر خود علی بن حسین (علیه السلام) را درک کرد. و پس از شهادت آن حضرت عهده دار مقام امامت شد.
پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) آن حضرت 37 سال امامت پدر خود علی بن حسین (علیه السلام) را درک کرد. و پس از شهادت آن حضرت عهده دار مقام امامت شد.
خط ۱۳۷: خط ۱۳۶:


== مقابله امام باقر با فرقه‌های انحرافی ==
== مقابله امام باقر با فرقه‌های انحرافی ==
در زمان امام باقر (علیه السلام) فرقه‌های انحرافی بسیاری پدیدار شده بود که امام در‌ مقام پاسداری از اسلام در قالب مناظره با سران فرقه‌ها یا در بین اصحاب خود، پوچی عقاید منحرفان را آشکار می‌کرد و به این وسیله از پایگاه‌های فکری و عقیدتی شیعه دفاع می‌کرد. <ref>هادی منش، ابوالفضل، مبارزات فرهنگی امام باقر (علیه السلام)، مجله مبلغان، اسفند 1383 و فروردین 1384 - شماره 64 (از صفحه 11 تا 24)</ref>  
در زمان امام باقر (علیه السلام) فرقه‌های انحرافی بسیاری پدیدار شده بود که امام در‌ مقام پاسداری از اسلام در قالب مناظره با سران فرقه‌ها یا در بین اصحاب خود، پوچی عقاید منحرفان را آشکار می‌کرد و به این وسیله از پایگاه‌های فکری و عقیدتی شیعه دفاع می‌کرد<ref>هادی منش، ابوالفضل، مبارزات فرهنگی امام باقر (علیه السلام)، مجله مبلغان، اسفند 1383 و فروردین 1384 - شماره 64 (از صفحه 11 تا 24)</ref>.


== مقام علمی و سیاسی امام باقر در نزد علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت ==
== مقام علمی و سیاسی امام باقر در نزد علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت ==
خط ۱۴۴: خط ۱۴۳:
'''شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان الذهبی'''
'''شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان الذهبی'''


«ابوجعفر الباقر سیّد امام فقیه، یصلح للخلافة <ref>سیر اعلام النبلاء، الذهبی، ج13،ص120</ref>؛ ابوجعفر باقر، سیّد، امام، فقیه و کسی است که برای خلافت صلاحیت دارد».
«ابوجعفر الباقر سیّد امام فقیه، یصلح للخلافة<ref>سیر اعلام النبلاء، الذهبی، ج13،ص120</ref>؛ ابوجعفر باقر، سیّد، امام، فقیه و کسی است که برای خلافت صلاحیت دارد».


در جایی دیگر می‌گوید:«و کان احد من جمع بین العلم و العمل و السؤدد و الشرف و الثقة و الرزانة و کان اهلا للخلافة» <ref>سیر اعلام النبلاء، الذهبی، ج4ص402و403</ref> ؛«او یکی از کسانی بود که بین علم وعمل و بزرگواری و شرف و وثاقت، جمع نموده بود. او اهلیت بر خلافت را داشت...».
در جایی دیگر می‌گوید:«و کان احد من جمع بین العلم و العمل و السؤدد و الشرف و الثقة و الرزانة و کان اهلا للخلافة<ref>سیر اعلام النبلاء، الذهبی، ج4ص402و403</ref>»؛ «او یکی از کسانی بود که بین علم وعمل و بزرگواری و شرف و وثاقت، جمع نموده بود. او اهلیت بر خلافت را داشت...».


'''صلاح الدین خلیل بن ابیک صفدی'''
'''صلاح الدین خلیل بن ابیک صفدی'''


«...و کان احد من جمع العلم و الفقه و الدیانة و الثقة و السؤدد و کان یصلح للخلافة و هو أحد الأئمة الاثنی عشر الذین یعتقد الرافضة عصمتهم...» <ref>الوافی بالوفیات، ج2ص102</ref> ؛«... او یکی از کسانی بود که علم و فقه و دیانت و وثاقت و بزرگواری را جمع نموده و برای خلافت صالح بود و او یکی از ائمه دوازده گانه است که شیعه قائل به عصمت آنها است».
«...و کان احد من جمع العلم و الفقه و الدیانة و الثقة و السؤدد و کان یصلح للخلافة و هو أحد الأئمة الاثنی عشر الذین یعتقد الرافضة عصمتهم...» <ref>الوافی بالوفیات، ج2ص102</ref>؛ «... او یکی از کسانی بود که علم و فقه و دیانت و وثاقت و بزرگواری را جمع نموده و برای خلافت صالح بود و او یکی از ائمه دوازده گانه است که شیعه قائل به عصمت آنها است».


'''ابن صبّاغ مالکی'''
'''ابن صبّاغ مالکی'''


«وکان محمّد بن علیّ بن الحسین(علیه السلام) مع ما هو علیه من العلم و الفضل و السؤدد و الرئاسة و الامامة، ظاهر الجود فی الخاصة و العامة، مشهورالکرم فی الکافة، معروفا بالفضل و الاحسان مع کثرة عیاله و توسط حاله» <ref>الفصول المهمة، ص</ref> ؛«محمد بن علی بن الحسین ‌علیه‌السلام، با وجود علم و فضل و بزرگواری و ریاست و امامت، اهل جود به خاص و عام بود. او مشهور به کرم بر همه بود و با کثرت عیال و متوسط الحال بودن در مال، معروف به فضل و احسان بود».
«وکان محمّد بن علیّ بن الحسین (علیه السلام) مع ما هو علیه من العلم و الفضل و السؤدد و الرئاسة و الامامة، ظاهر الجود فی الخاصة و العامة، مشهورالکرم فی الکافة، معروفا بالفضل و الاحسان مع کثرة عیاله و توسط حاله<ref>الفصول المهمة، ص</ref>»؛ «محمد بن علی بن الحسین ‌علیه‌السلام، با وجود علم و فضل و بزرگواری و ریاست و امامت، اهل جود به خاص و عام بود. او مشهور به کرم بر همه بود و با کثرت عیال و متوسط الحال بودن در مال، معروف به فضل و احسان بود».


'''احمد بن یوسف قرمانی'''
'''احمد بن یوسف قرمانی'''


«وکان خلیفة ابیه من بین اخوته و وصیّه و القائم بالامامة من بعده، و لم یظهر عن احد من اولاد الحسن و الحسین من علم الدین و السنن و علم القرآن و السیر و فنون الآداب ما ظهر عن ابی جعفر» <ref>اخبار الدول، ص111</ref> ؛«... او از بین برادرانش جانشین پدرش و قائم مقام امامت بعد از او بود. و از هیچ یک از اولاد حسن و حسین در علم دین و سنن و علم قرآن و تاریخ و فنون و آداب، به مقدار آنچه از ابی جعفر رسیده، ظاهر نشده است».
«وکان خلیفة ابیه من بین اخوته و وصیّه و القائم بالامامة من بعده، و لم یظهر عن احد من اولاد الحسن و الحسین من علم الدین و السنن و علم القرآن و السیر و فنون الآداب ما ظهر عن ابی جعفر<ref>اخبار الدول، ص111</ref>»؛ «... او از بین برادرانش جانشین پدرش و قائم مقام امامت بعد از او بود. و از هیچ یک از اولاد حسن و حسین در علم دین و سنن و علم قرآن و تاریخ و فنون و آداب، به مقدار آنچه از ابی جعفر رسیده، ظاهر نشده است».


'''محمد ابوزهره از بزرگان علمای مصر'''
'''محمد ابوزهره از بزرگان علمای مصر'''


«وکان محمّد ابنه وریثه فی الامامة العلم و نیل الهدایة، و لذا کان مقصد العلماء من کل البلاد الاسلامیة، و ما زار احد المدینة الّاعرج علی بیت محمّد الباقر یاخذ عنه» <ref>الامام الصادق، ص22</ref> ؛«محمد فرزند زین‌العابدین وارث او در امامت علم و نیل به هدایت بود. و لذا مقصد علمای همه سرزمین‌های اسلامی بود. هیچ کس به زیارت مدینه نمی‌آمد جز آنکه وارد خانه او شده و از آن حضرت اخذ علم می‌نمود».
«وکان محمّد ابنه وریثه فی الامامة العلم و نیل الهدایة، و لذا کان مقصد العلماء من کل البلاد الاسلامیة، و ما زار احد المدینة الّاعرج علی بیت محمّد الباقر یاخذ عنه<ref>الامام الصادق، ص22</ref>»؛ «محمد فرزند زین‌العابدین وارث او در امامت علم و نیل به هدایت بود. و لذا مقصد علمای همه سرزمین‌های اسلامی بود. هیچ کس به زیارت مدینه نمی‌آمد جز آنکه وارد خانه او شده و از آن حضرت اخذ علم می‌نمود».


بعد از نقل سخنان بزرگان اهل سنت در مورد امام باقر (علیه السلام) توجه شما را به روایتی جلب می‌کنم که مورد اتفاق فریقین است و آن حدیث دوازده خلیفه است که در تمام مصادر مذاهب اربعه آمده است و ما به یک مورد کفایت می‌کنیم:
بعد از نقل سخنان بزرگان اهل سنت در مورد امام باقر (علیه السلام) توجه شما را به روایتی جلب می‌کنم که مورد اتفاق فریقین است و آن حدیث دوازده خلیفه است که در تمام مصادر مذاهب اربعه آمده است و ما به یک مورد کفایت می‌کنیم:


ابن کثیر در تفسیر آیه مبارکه«وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبا» ؛«خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت، و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم». <ref>مائده/12</ref>
ابن کثیر در تفسیر آیه مبارکه«وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبا» ؛«خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت، و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم<ref>مائده/12</ref>».


پس از توجه دادن به حدیثی که در [[صحیح بخاری]] و مسلم آمده است که پیامبراکرم (ص)فرمودند:«لایزال أمر الناس ماضیا ما ولیهم إثنا عشر رجلا...کلّهم من قریش»پیوسته امور مردم می‌گذرد(در روایات دیگر پیوسته اسلام عزیز است) مادامی که دوازده نفر بر آنها خلافت می‌کنند که همگی آنها از قریش اند. وی در توضیح این روایت می‌نویسد: و معنای این حدیث بشارت به وجود دوازده خلیفه صالح است که حق را اقامه می‌کنند و در میان مردم به عدل رفتار می‌کنند...و ظاهر امر این است که مهدی که بشارت آمدن او در روایات به دست ما رسیده که زمین را پر از عدل و داد می‌کند از جمله آنان است...<ref>تفسیر ابن کثیر، ذیل آیه شریفه مائده/12</ref>
پس از توجه دادن به حدیثی که در [[صحیح بخاری]] و مسلم آمده است که پیامبراکرم (ص)فرمودند:«لایزال أمر الناس ماضیا ما ولیهم إثنا عشر رجلا...کلّهم من قریش»پیوسته امور مردم می‌گذرد(در روایات دیگر پیوسته اسلام عزیز است) مادامی که دوازده نفر بر آنها خلافت می‌کنند که همگی آنها از قریش اند. وی در توضیح این روایت می‌نویسد: و معنای این حدیث بشارت به وجود دوازده خلیفه صالح است که حق را اقامه می‌کنند و در میان مردم به عدل رفتار می‌کنند...و ظاهر امر این است که مهدی که بشارت آمدن او در روایات به دست ما رسیده که زمین را پر از عدل و داد می‌کند از جمله آنان است...<ref>تفسیر ابن کثیر، ذیل آیه شریفه مائده/12</ref>
خط ۱۷۷: خط ۱۷۶:


وی سپس به شخصیت امام(علیه السلام) در بعد [[عرفان]] اشاره می‌کند و می‌گوید: «و له من الرسوخ فی مقامات العارفین ما یکل عنه السنه الواصفین و له کلمات کثیره فی السلوک و المعارف لا تحتملها هذه العجاله»
وی سپس به شخصیت امام(علیه السلام) در بعد [[عرفان]] اشاره می‌کند و می‌گوید: «و له من الرسوخ فی مقامات العارفین ما یکل عنه السنه الواصفین و له کلمات کثیره فی السلوک و المعارف لا تحتملها هذه العجاله»
و برای او از استواری و ثبات در مراحل سلوک عرفانی منزلتی است که وصف‌کنندگان از بیان آن عاجزند و در زمینه این سلوک و معارف دارای کلمات فراوانی است که فرصت، مجال طرح آن را نمی‌دهد. <ref>صواعق المحرقه، ص 201</ref>
و برای او از استواری و ثبات در مراحل سلوک عرفانی منزلتی است که وصف‌کنندگان از بیان آن عاجزند و در زمینه این سلوک و معارف دارای کلمات فراوانی است که فرصت، مجال طرح آن را نمی‌دهد<ref>صواعق المحرقه، ص 201</ref>.


«عبدالله عطاء» مکی از دانشمندان عصر امام(علیه السلام) می‌گوید: «هیچ‌گاه دانشمندان را از نظر علمی بدان سان که نزد امام محمدباقر(علیه السلام) بودند کوچک و حقیر نیافتم. دیدم «حکم ابن عتیبه» را با همه زیادی علم و منزلتی که در نزد مردم داشت، در مقابل آن حضرت همانند کودکی بود که در مقابل معلم خویش نشسته باشد<ref>حلیه الاولیاء، ج 3، ص 186؛ ارشاد مفید، ص 280، به نقل از بحارالانوار، ج 46، ص 286 و تذکره الخواص، ص 337 و البدایه و النهایه «ابن کثیر»، ج 9، ص 311، به نقل از سره پیشوایان، ص 308</ref>
«عبدالله عطاء» مکی از دانشمندان عصر امام (علیه السلام) می‌گوید: «هیچ‌گاه دانشمندان را از نظر علمی بدان سان که نزد امام محمدباقر (علیه السلام) بودند کوچک و حقیر نیافتم. دیدم «حکم ابن عتیبه» را با همه زیادی علم و منزلتی که در نزد مردم داشت، در مقابل آن حضرت همانند کودکی بود که در مقابل معلم خویش نشسته باشد<ref>حلیه الاولیاء، ج 3، ص 186؛ ارشاد مفید، ص 280، به نقل از بحارالانوار، ج 46، ص 286 و تذکره الخواص، ص 337 و البدایه و النهایه «ابن کثیر»، ج 9، ص 311، به نقل از سره پیشوایان، ص 308</ref>


'''جاحظ دانشمند برجسته اهل سنت'''
'''جاحظ دانشمند برجسته اهل سنت'''


آفاق زیبا و بلندای کلام حکیمانه امام باقر(علیه السلام) را این‌گونه ترسیم می‌کند: «قد جمع محمد ابن علی ابن الحسین(علیه السلام) صلاح حال الدنیا بحذافیرها فی کلمتین فقال: «صلاح جمیع المعایش و التعاضر ملا مکیال: ثلثان فطنه و ثلثه تغافل»
آفاق زیبا و بلندای کلام حکیمانه امام باقر (علیه السلام) را این‌گونه ترسیم می‌کند: «قد جمع محمد ابن علی ابن الحسین (علیه السلام) صلاح حال الدنیا بحذافیرها فی کلمتین فقال: «صلاح جمیع المعایش و التعاضر ملا مکیال: ثلثان فطنه و ثلثه تغافل»


محمد ابن علی ابن الحسین مصلحت تمامی زندگی دنیا را در دو کلمه جمع کرده و فرموده است: صلاح همه زندگی‌ها و روابط و معاشرت «با دیگران» در پر کردن پیمانه‌ای است که دو سوم آن هوش و فراست و زیرکی و یک سوم آن تغافل (و خود را به غفلت زدن در بعضی از امور) است. <ref>البیان و التبیین، ج 1، ص 84، نقل از بحارالانوار، ج 46، ص 289</ref>
محمد ابن علی ابن الحسین مصلحت تمامی زندگی دنیا را در دو کلمه جمع کرده و فرموده است: صلاح همه زندگی‌ها و روابط و معاشرت «با دیگران» در پر کردن پیمانه‌ای است که دو سوم آن هوش و فراست و زیرکی و یک سوم آن تغافل (و خود را به غفلت زدن در بعضی از امور) است<ref>البیان و التبیین، ج 1، ص 84، نقل از بحارالانوار، ج 46، ص 289</ref>.
«قتاده» فقیه بصره به امام باقر(علیه السلام) گفت: «به خدا سوگند من در نزد فقیهان و ابن عباس نشسته‌ام اما اضطرابی که در نزد شما دارم، در نزد هیچ یک از آنان نداشته‌ام.
«قتاده» فقیه بصره به امام باقر (علیه السلام) گفت: «به خدا سوگند من در نزد فقیهان و ابن عباس نشسته‌ام اما اضطرابی که در نزد شما دارم، در نزد هیچ یک از آنان نداشته‌ام.


فقال له ابوجعفر(علیه السلام) اتدری این انت، انت بین یدی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه... ؛
فقال له ابوجعفر (علیه السلام) اتدری این انت، انت بین یدی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه... ؛
فرمود: آیا می‌دانی که در کدامین مکان قرار گرفته‌ای؟ تو اکنون در مقابل خانه‌هایی هستی که خداوند به رفعت و بلند مرتبه‌ای آن رخصت داده است و نام خدا در آن برده می‌شود و صبح و شام خدای را در آن خانه‌ها تسبیح می‌کنند و آنان مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش آنان را از یاد خدا و اقامه نماز و پرداخت زکات باز نمی‌دارد. تو در این گونه مکانی و ما دارای این خانه‌ها<ref>بحارالانوار، ج 46، ص 357</ref>
فرمود: آیا می‌دانی که در کدامین مکان قرار گرفته‌ای؟ تو اکنون در مقابل خانه‌هایی هستی که خداوند به رفعت و بلند مرتبه‌ای آن رخصت داده است و نام خدا در آن برده می‌شود و صبح و شام خدای را در آن خانه‌ها تسبیح می‌کنند و آنان مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش آنان را از یاد خدا و اقامه نماز و پرداخت زکات باز نمی‌دارد. تو در این گونه مکانی و ما دارای این خانه‌ها<ref>بحارالانوار، ج 46، ص 357</ref>
نظیر همین سؤال را «عکرمه» دیگر دانشمند اهل سنت از امام(علیه السلام) نمود و پاسخی نظیر پاسخ قتاده دریافت داشت. <ref>بحارالانوار، ج 46،ص 258</ref>
نظیر همین سؤال را «عکرمه» دیگر دانشمند اهل سنت از امام (علیه السلام) نمود و پاسخی نظیر پاسخ قتاده دریافت داشت<ref>بحارالانوار، ج 46،ص 258</ref>.


'''فخر رازی از علمای اهل سنت'''
'''فخر رازی از علمای اهل سنت'''


در تفسیر خود در بیان نظرهای مختلف راجع به معنای کوثر می‌نویسد: «سومین نظر در معنای کوثر این است که منظور از آن، فرزندان پیامبر اسلام(ص) است و این به آن جهت است که این سوره در رد کسانی نازل شده است که از آن حضرت به خاطر نداشتن فرزند عیب‌ جویی می‌کردند که در این صورت معنای آن این است که خداوند تو را فرزندان و نسلی عطا می‌کند که در طول تاریخ برقرار خواهند ماند. سپس می‌گوید: «ببین که چقدر انسان‌ها از [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل بیت پیامبر(ص)]] به شهادت رسیده‌اند اما جهان همچنان شاهد رونق فزاینده آنان است. آن‌گاه بنگر که چه تعداد از بزرگان اندیشمند مانند امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا علیهم‌السلام و محمد نفس زکیه در میان آنها جلوه‌گر شده است<ref>تفسیر فخر رازی، ج 32، ص 124</ref>
در تفسیر خود در بیان نظرهای مختلف راجع به معنای کوثر می‌نویسد: «سومین نظر در معنای کوثر این است که منظور از آن، فرزندان پیامبر اسلام(ص) است و این به آن جهت است که این سوره در رد کسانی نازل شده است که از آن حضرت به خاطر نداشتن فرزند عیب‌ جویی می‌کردند که در این صورت معنای آن این است که خداوند تو را فرزندان و نسلی عطا می‌کند که در طول تاریخ برقرار خواهند ماند. سپس می‌گوید: «ببین که چقدر انسان‌ها از [[اهل‌بیت (علیهم‌السلام)|اهل بیت پیامبر (ص)]] به شهادت رسیده‌اند اما جهان همچنان شاهد رونق فزاینده آنان است. آن‌گاه بنگر که چه تعداد از بزرگان اندیشمند مانند امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا علیهم‌السلام و محمد نفس زکیه در میان آنها جلوه‌گر شده است<ref>تفسیر فخر رازی، ج 32، ص 124</ref>


'''محمدبن سعد زهری'''
'''محمدبن سعد زهری'''


وی درباره حضرت می‌گوید:«محمد من الطبقة الثالثة من التابعین من المدینة، کان عابدا عالما ثقة، محمد از طبقه سوم از تابعین مدینه است، او مردی عابد، عالم و ثقه بود». <ref>تذکرة الخواص، سبط بن جوزی ص302</ref> وی در جای دیگر می‌گوید:«کان ثقة کثیر الحدیث، او ثقه و کثیر الحدیث بود».<ref>البدایةوالنهایة، ابن کثیر، ج9،ص338</ref>
وی درباره حضرت می‌گوید:«محمد من الطبقة الثالثة من التابعین من المدینة، کان عابدا عالما ثقة، محمد از طبقه سوم از تابعین مدینه است، او مردی عابد، عالم و ثقه بود<ref>تذکرة الخواص، سبط بن جوزی ص302</ref> وی در جای دیگر می‌گوید:«کان ثقة کثیر الحدیث، او ثقه و کثیر الحدیث بود».<ref>البدایةوالنهایة، ابن کثیر، ج9،ص338</ref>


'''احمد بن حنبل'''
'''احمد بن حنبل'''


او بر سندی که از ا[[امام علی بن موسی الرضا|امام رضا(علیه السلام)]] تا امام باقر (علیه السلام) و از آن حضرت تا رسول خدا (ص) از ذریه حضرت در آن قرار داشتند گفت:«لو قرات هذا الاسناد علی المجنون لبریء من جنته، اگر این سند بر دیوانه ای قرائت شود از جنونش بهبودی می‌یابد». <ref>الصواعق المحرقة، ابن حجر هیتمی، ص595،مؤسسةالرسالة</ref>
او بر سندی که از ا[[امام علی بن موسی الرضا|امام رضا (علیه السلام)]] تا امام باقر (علیه السلام) و از آن حضرت تا رسول خدا (ص) از ذریه حضرت در آن قرار داشتند گفت:«لو قرات هذا الاسناد علی المجنون لبریء من جنته، اگر این سند بر دیوانه ای قرائت شود از جنونش بهبودی می‌یابد<ref>الصواعق المحرقة، ابن حجر هیتمی، ص595،مؤسسةالرسالة</ref>


'''ابوعثمان عمربن بحر جاحظ'''
'''ابوعثمان عمربن بحر جاحظ'''


«...و هو سید فقهاء الحجاز و منه ابنه جعفر تعلّم الناس الفقه، و هو الملقّب بالباقر، باقرالعلوم، لقّبه به رسول الله (ص)... او سید فقهای اهل ح[[جاز]]است، که مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فراگرفتند. او ملقّب به باقر است، کسی که علم را می شکافد، و این لقبی است که رسول خدا(ص) براو گذارده است». <ref>رسائل جاحظ، ص108</ref>
«...و هو سید فقهاء الحجاز و منه ابنه جعفر تعلّم الناس الفقه، و هو الملقّب بالباقر، باقرالعلوم، لقّبه به رسول الله (ص)... او سید فقهای اهل ح[[جاز]]است، که مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فراگرفتند. او ملقّب به باقر است، کسی که علم را می شکافد، و این لقبی است که رسول خدا(ص) براو گذارده است<ref>رسائل جاحظ، ص108</ref>


'''محمدبن طلحه شافعی'''
'''محمدبن طلحه شافعی'''


«هو باقرالعلم و جامعه و شاهر علمه و شاهرعلمه و رافعه...صفاقلبه و زکا علمه و طهرت نفسه و شرفت اخلاقه و عمرت بطاعة الله اوقاته ورسخت فی مقام التقوی قدمه...» <ref>مطالب السؤول، ج2،ص100</ref>؛«او ابوجعفر محمّدبن علی بن ابی‌طالب است... او را به جهت کثرت سجودش باقر نامیدند؛ زیرا سجده پیشانی اش را شکافته و باز کرده بود. و برخی او را به جهت فراوانی علمش باقر نامیده‌اند..».
«هو باقرالعلم و جامعه و شاهر علمه و شاهرعلمه و رافعه...صفاقلبه و زکا علمه و طهرت نفسه و شرفت اخلاقه و عمرت بطاعة الله اوقاته ورسخت فی مقام التقوی قدمه...<ref>مطالب السؤول، ج2،ص100</ref>؛ «او ابوجعفر محمّدبن علی بن ابی‌طالب است... او را به جهت کثرت سجودش باقر نامیدند؛ زیرا سجده پیشانی اش را شکافته و باز کرده بود. و برخی او را به جهت فراوانی علمش باقر نامیده‌اند..».


'''ابوزکریّا محیی الدین بن شرف نووی'''
'''ابوزکریّا محیی الدین بن شرف نووی'''


او درباره حضرت باقر(‌علیه‌السلام) می‌گوید:«هوتابعی جلیل، امام بارع، مجمع علی جلالته، معدود فی فقهاءالمدینة و أئمتهم»؛ «اوتابعی جلیل، امامی نمونه است. کسی که بر جلالتش اجماع بوده و درجمل فقهای مدینه و امامان فقها به حساب می‌آید». <ref>تهذیب الاسماءواللغات، نووی، ج1ص103</ref>
او درباره حضرت باقر(‌علیه‌السلام) می‌گوید:«هوتابعی جلیل، امام بارع، مجمع علی جلالته، معدود فی فقهاءالمدینة و أئمتهم»؛ «اوتابعی جلیل، امامی نمونه است. کسی که بر جلالتش اجماع بوده و درجمل فقهای مدینه و امامان فقها به حساب می‌آید<ref>تهذیب الاسماءواللغات، نووی، ج1ص103</ref>


'''ابوالعباس ابن خلکان'''
'''ابوالعباس ابن خلکان'''


«...کان الباقر عالما سیّدا کبیرا. وانّما قیل له الباقر، لانّه تَبقّّر فی العلم»؛ <ref>وفیات الاعیان، ج4،ص30</ref> «باقر، مردی عالم، سیّد و کبیر بود. او را باقر نامیده‌اند؛ زیرا در علم وسعت داد».
«...کان الباقر عالما سیّدا کبیرا. وانّما قیل له الباقر، لانّه تَبقّّر فی العلم<ref>وفیات الاعیان، ج4،ص30</ref>»؛ «باقر، مردی عالم، سیّد و کبیر بود. او را باقر نامیده‌اند؛ زیرا در علم وسعت داد».


'''شمس الدین ذهبی'''
'''شمس الدین ذهبی'''


«وکان من فقهاء المدینة، وقیل له الباقر؛ لانّه بقر العلم ای شقّه و عرف اصله و خفیّه» <ref>العبر فی خبر من غبر، الذهبی، ج1ص109.دار الکتب العلمیة</ref> ؛«او از فقهای مدینه به حساب می‌آمد، به او باقر گفته‏‌اند؛ زیرا علم را شکافته و اصل و ریشه آن را شناخته است».
«وکان من فقهاء المدینة، وقیل له الباقر؛ لانّه بقر العلم ای شقّه و عرف اصله و خفیّه<ref>العبر فی خبر من غبر، الذهبی، ج1ص109.دار الکتب العلمیة</ref>»؛ ؛«او از فقهای مدینه به حساب می‌آمد، به او باقر گفته‏‌اند؛ زیرا علم را شکافته و اصل و ریشه آن را شناخته است».


'''ابن کثیر دمشقی'''
'''ابن کثیر دمشقی'''


«و هو محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب القرشی الهاشمی ابوجعفر الباقر...و هو تابعی جلیل، کبیر القدر کثیرا، اَحد اعلام هذه الامة علما و عملا و سیادة و شرفا.. حدّث عنه جماعة من کبار التابعین و غیرهم...» <ref>البدایة والنهایة، ج2،ص338</ref>؛ «او محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب، قرشی، هاشمی، ابوجعفر باقر است... او تابعی جلیل، بسیار بزرگ مقدار، یکی از بزرگان این امت از حیث علم و عمل و بزرگی و شرف است...از او جماعتی از بزرگان تابعین و دیگران روایت نموده‌اند».
«و هو محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب القرشی الهاشمی ابوجعفر الباقر...و هو تابعی جلیل، کبیر القدر کثیرا، اَحد اعلام هذه الامة علما و عملا و سیادة و شرفا.. حدّث عنه جماعة من کبار التابعین و غیرهم...<ref>البدایة والنهایة، ج2،ص338</ref>»؛ «او محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب، قرشی، هاشمی، ابوجعفر باقر است... او تابعی جلیل، بسیار بزرگ مقدار، یکی از بزرگان این امت از حیث علم و عمل و بزرگی و شرف است...از او جماعتی از بزرگان تابعین و دیگران روایت نموده‌اند».


'''حافظ احمد بن علی بن حجر عسقلانی'''
'''حافظ احمد بن علی بن حجر عسقلانی'''


«محمد بن علی بن الحسین بن ابی‌طالب، ابوجعفرالباقر، ثقة، فاضل من الرابعة» <ref>تقریب التهذیب، ج2ص541</ref>؛ «محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب، ابوجعفر باقر، ثقة، فاضل و از طبقه چهارم است».
«محمد بن علی بن الحسین بن ابی‌طالب، ابوجعفرالباقر، ثقة، فاضل من الرابعة<ref>تقریب التهذیب، ج2ص541</ref>»؛ «محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب، ابوجعفر باقر، ثقة، فاضل و از طبقه چهارم است».


'''احمد بن حجر هیتمی مکّی'''
'''احمد بن حجر هیتمی مکّی'''


«وارثه منهم عبادة وعلما و زهادة ابوجعفر محمّد الباقر... فلذ لک هو اظهر من مخبّات کنوز المعارف و حقائق الاحکام و الحکم و اللطائف» <ref>الصواعق المحرقة، ج2ص585</ref> «...وارث علی بن الحسین در عبادت و علم و زهد، ابوجعفر محمّد باقر بود. اورا به جهت شکافتن علم باقر نامیدند...به همین جهت است که او گنج های معارف و حقائق احکام و حِکم و لطائف را آشکار ساخت...».
«وارثه منهم عبادة وعلما و زهادة ابوجعفر محمّد الباقر... فلذ لک هو اظهر من مخبّات کنوز المعارف و حقائق الاحکام و الحکم و اللطائف<ref>الصواعق المحرقة، ج2ص585</ref>»؛ «...وارث علی بن الحسین در عبادت و علم و زهد، ابوجعفر محمّد باقر بود. اورا به جهت شکافتن علم باقر نامیدند...به همین جهت است که او گنج های معارف و حقائق احکام و حِکم و لطائف را آشکار ساخت...».


'''ابن عماد حنبلی'''
'''ابن عماد حنبلی'''


«و کان من فقهاء المدینة، وقیل له الباقر لانّه بقر العلم ای شقه و عرف اصله و خفیّه و توسع فیه» <ref>شذرات الذهب، ج1،ص149.داربن کثیر</ref> «او از فقهای مدینه بود، و به جهت شکافتن علم و شناختن اصل و مخفی آن و توسعه در آن، باقر نامیده می‌شد».
«و کان من فقهاء المدینة، وقیل له الباقر لانّه بقر العلم ای شقه و عرف اصله و خفیّه و توسع فیه<ref>شذرات الذهب، ج1،ص149.داربن کثیر</ref>»؛ «او از فقهای مدینه بود، و به جهت شکافتن علم و شناختن اصل و مخفی آن و توسعه در آن، باقر نامیده می‌شد».


'''احمد بن تیمیه حرّانی'''
'''احمد بن تیمیه حرّانی'''


«ابوجعفر محمّد بن علی من خیار اهل العلم و الدین و قیل:انّما سمّی الباقر لانّه بقر العلم» «ابوجعفر محمّد بن علی از بهترین‌های اهل علم ودین بود، گفته شده: اورا باقر نامیدند؛ زیرا علم را می شکافت».  
«ابوجعفر محمّد بن علی من خیار اهل العلم و الدین و قیل:انّما سمّی الباقر لانّه بقر العلم» «ابوجعفر محمّد بن علی از بهترین‌های اهل علم ودین بود، گفته شده: اورا باقر نامیدند؛ زیرا علم را می شکافت».  
وی همچنین در جای دیگر می‌گوید:«محمّد الباقر أعظم الناس زهدا و عبادة بقر السجود جبهته و کان أعلم أهل وقته، سماه رسول الله (ص)الباقر...» <ref>منهاج السنة النبویة، فصل4 ص11ص50،مؤسسةقرطبة</ref>؛ «محمد باقر بزرگ‌ترین مردم از جهت زهد و عبادت بود به گونه‌ای که سجده پیشانی اش را شکافته بود. اعلم زمان خویش بود، و پیامبر(ص)او را باقر نام نهاده بود».
وی همچنین در جای دیگر می‌گوید:«محمّد الباقر أعظم الناس زهدا و عبادة بقر السجود جبهته و کان أعلم أهل وقته، سماه رسول الله (ص)الباقر...<ref>منهاج السنة النبویة، فصل4 ص11ص50،مؤسسةقرطبة</ref>»؛ «محمد باقر بزرگ‌ترین مردم از جهت زهد و عبادت بود به گونه‌ای که سجده پیشانی اش را شکافته بود. اعلم زمان خویش بود، و پیامبر (ص) او را باقر نام نهاده بود».


== شهادت امام باقر ==
== شهادت امام باقر ==
تاریخ رحلت امام باقر (علیه السلام) را با اختلاف پنج سال، از ۱۱۳ تا ۱۱۸، ذکر کرده‌اند.
تاریخ رحلت امام باقر (علیه السلام) را با اختلاف پنج سال، از ۱۱۳ تا ۱۱۸، ذکر کرده‌اند.
ابن سعد <ref> ابن سعد، محمد، الطبقات الکبیر، ج۵، ص۳۲۴</ref> نخست با نقل خبری از استاد خود واقِدی تاریخ رحلت آن حضرت را سال ۱۱۷ و مدت عمرشان را ۷۳ سال ذکر می‌کند، سپس می‌گوید که رحلت ایشان را در ۱۱۸ و ۱۱۴ هم دانسته‌اند.
ابن سعد<ref> ابن سعد، محمد، الطبقات الکبیر، ج۵، ص۳۲۴</ref> نخست با نقل خبری از استاد خود واقِدی تاریخ رحلت آن حضرت را سال ۱۱۷ و مدت عمرشان را ۷۳ سال ذکر می‌کند، سپس می‌گوید که رحلت ایشان را در ۱۱۸ و ۱۱۴ هم دانسته‌اند.


[[ابن اثیر]] <ref> ابن اثیر، ابوالحسن، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۱۸۰</ref> نیز عمر حضرت باقر (علیه السلام) را ۷۳ سال ثبت کرده و ۵۸ سال را نیز نسبت داده است. امّا بیش‌تر مورخان شیعی و سنی وفات آن حضرت را در ۱۱۴ و اکثر سیره نویسان شیعه عمر وی را ۵۷ سال دانسته‌اند. <ref>ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱</ref>
[[ابن اثیر]] <ref> ابن اثیر، ابوالحسن، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۱۸۰</ref> نیز عمر حضرت باقر (علیه السلام) را ۷۳ سال ثبت کرده و ۵۸ سال را نیز نسبت داده است. امّا بیش‌تر مورخان شیعی و سنی وفات آن حضرت را در ۱۱۴ و اکثر سیره نویسان شیعه عمر وی را ۵۷ سال دانسته‌اند<ref>ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱</ref>.
   
   
به هر حال، ۷۳ سال یقیناً نادرست است، زیرا در آن صورت باید در سال ۴۴ متولد شده باشند. امّا چون عموم مورخان تولّد پدرش علی بن حسین (علیه السلام)را در سال ۳۸ نوشته‌اند و بنابراین در سال ۴۴ آن حضرت بیش از شش سال نداشته است، امکان تولّد حضرت باقر (علیه السلام) در سال ۴۴ منتفی است.
به هر حال، ۷۳ سال یقیناً نادرست است، زیرا در آن صورت باید در سال ۴۴ متولد شده باشند. امّا چون عموم مورخان تولّد پدرش علی بن حسین (علیه السلام)را در سال ۳۸ نوشته‌اند و بنابراین در سال ۴۴ آن حضرت بیش از شش سال نداشته است، امکان تولّد حضرت باقر (علیه السلام) در سال ۴۴ منتفی است.
یعقوبی <ref> یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲۰</ref> هر چند وفات حضرت باقر (علیه السلام) را به سال ۱۱۷ می‌داند، می‌گوید که وی ۵۸ سال عمر کرده و در واقعه عاشورا چهار ساله بوده است.
یعقوبی <ref> یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲۰</ref> هر چند وفات حضرت باقر (علیه السلام) را به سال ۱۱۷ می‌داند، می‌گوید که وی ۵۸ سال عمر کرده و در واقعه عاشورا چهار ساله بوده است.


امّا چون واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری بوده، وفات آن حضرت سال ۱۱۴ می‌شود نه ۱۱۷. به نظر می‌رسد که چون مورخان [[اهل سنّت]]، ولادت را سال ۵۶ و وفات را ۱۱۴ ثبت کرده‌اند، باید عمر امام باقر (علیه السلام) را ۵۸ سال بدانند. <ref>حنبلی، ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۷۲</ref>
امّا چون واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری بوده، وفات آن حضرت سال ۱۱۴ می‌شود نه ۱۱۷. به نظر می‌رسد که چون مورخان [[اهل سنّت]]، ولادت را سال ۵۶ و وفات را ۱۱۴ ثبت کرده‌اند، باید عمر امام باقر (علیه السلام) را ۵۸ سال بدانند<ref>حنبلی، ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۷۲</ref>.


=== ماه و روز شهادت امام باقر  ===
=== ماه و روز شهادت امام باقر  ===
در ماه و روز رحلت آن حضرت نیز اختلاف است و آن را در ربیع الاوّل و هفتم ذی الحجه و ربیع الاخر گفته‌اند. <ref>امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۴۵</ref>
در ماه و روز رحلت آن حضرت نیز اختلاف است و آن را در ربیع الاوّل و هفتم ذی الحجه و ربیع الاخر گفته‌اند<ref>امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۴۵</ref>.
برخی از مورخان، از جمله ابن خلّکان <ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۱۲۲۱۹</ref> و صفدی <ref> مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۱۷</ref> محل وفات او را ده‌کده‌ای به نام حُمَیْمَه واقع در منطقه شراة بین راه مدینه به [[دمشق]] <ref>ابن خلکان شمس الدین، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۷۸</ref> دانسته‌اند.
برخی از مورخان، از جمله ابن خلّکان<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۱۲۲۱۹</ref>. و صفدی<ref> مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۱۷</ref> محل وفات او را ده‌کده‌ای به نام حُمَیْمَه واقع در منطقه شراة بین راه مدینه به [[دمشق]] <ref>ابن خلکان شمس الدین، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۷۸</ref> دانسته‌اند.


=== محل شهادت امام باقر ===
=== محل شهادت امام باقر ===


درباره محل دفن آن حضرت، [[قبرستان بقیع]] در مدینه، اختلافی دیده نمی‌شود. در روایت ابوبصیر از حضرت صادق (علیه السلام) که کلینی <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۷۲</ref>
درباره محل دفن آن حضرت، [[قبرستان بقیع]] در مدینه، اختلافی دیده نمی‌شود. در روایت ابوبصیر از حضرت صادق (علیه السلام) که کلینی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۷۲</ref>.
و به نقل از او مجلسی <ref> مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۱۷</ref> آورده است، آن حضرت می‌فرماید که پدرم به سال ۱۱۴ وفات یافت و پس از پدر نوزده سال و دو ماه زنده بود.
و به نقل از او مجلسی <ref> مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۱۷</ref> آورده است، آن حضرت می‌فرماید که پدرم به سال ۱۱۴ وفات یافت و پس از پدر نوزده سال و دو ماه زنده بود.
چون رحلت امام سجاد (علیه السلام) را بیش‌تر مورخان در محرم نوشته‌اند، ظاهراً رحلت امام باقر (علیه السلام) در ربیع الاول بوده است.
چون رحلت امام سجاد (علیه السلام) را بیش‌تر مورخان در محرم نوشته‌اند، ظاهراً رحلت امام باقر (علیه السلام) در ربیع الاول بوده است.
confirmed، مدیران
۳۶٬۸۳۲

ویرایش