پرش به محتوا

نقد شیعه بر تصوف (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ابن عربی ' به 'ابن‌عربی '
جز (جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها ')
جز (جایگزینی متن - ' ابن عربی ' به 'ابن‌عربی ')
خط ۴۰: خط ۴۰:
وی با تأکید بر آن‌که صوفیان حقیقی پیروان امامت بوده‌اند، نقش مهمی در آشتی دادن تفکرات شیعی با آراء صوفیانه داشت. به نظر او تشیع استمرار ظاهر حقایق الاهی، و تصوف استمرار باطن آن است. <ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۶۱۵، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>
وی با تأکید بر آن‌که صوفیان حقیقی پیروان امامت بوده‌اند، نقش مهمی در آشتی دادن تفکرات شیعی با آراء صوفیانه داشت. به نظر او تشیع استمرار ظاهر حقایق الاهی، و تصوف استمرار باطن آن است. <ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۶۱۵، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>
آملی اساس تصوف را ولایت می‌داند و ارتباط مشایخ تصوف با امامان (ع) را سبب اثبات ولایت و درستی توحید صوفیه می‌شمارد. <ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۲۲۲-۲۲۵، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref><ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۶۱۵، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>
آملی اساس تصوف را ولایت می‌داند و ارتباط مشایخ تصوف با امامان (ع) را سبب اثبات ولایت و درستی توحید صوفیه می‌شمارد. <ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۲۲۲-۲۲۵، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref><ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۶۱۵، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>
همچنین بارها به سخنان ابن عربی اشاره می‌کند و او را می‌ستاید، اما در برخی مسائل، از جمله تعیین مصداق خاتم الاولیاء با او مخالف است. <ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۳۹۶-۴۰۲، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref><ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۴۱۸، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref><ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۴۳۶-۴۳۷، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>
همچنین بارها به سخنانابن‌عربی اشاره می‌کند و او را می‌ستاید، اما در برخی مسائل، از جمله تعیین مصداق خاتم الاولیاء با او مخالف است. <ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۳۹۶-۴۰۲، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref><ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۴۱۸، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref><ref>آملی، حیدر، ج۱، ص۴۳۶-۴۳۷، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref>


=دوره صفویه و قاجاریه=
=دوره صفویه و قاجاریه=
خط ۷۸: خط ۷۸:
== محمدطاهر قمی ==
== محمدطاهر قمی ==
از جمله ردیه‌هایی که در این دوره بر صوفیه نوشته شد، تحفة الاخیار فی شرح مونس الابرار و الفوائد الدینیة فی الرد علی الحکماء و الصوفیة، هر دو از ملا محمدطاهر قمی (د ۱۰۹۸ق) است. <ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۳، ص۴۱۷.</ref><ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۱۰، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref><ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۱۶، ص۳۳۵-۳۳۶.</ref><ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱-۱۰۲.</ref>
از جمله ردیه‌هایی که در این دوره بر صوفیه نوشته شد، تحفة الاخیار فی شرح مونس الابرار و الفوائد الدینیة فی الرد علی الحکماء و الصوفیة، هر دو از ملا محمدطاهر قمی (د ۱۰۹۸ق) است. <ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۳، ص۴۱۷.</ref><ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۱۰، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref><ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۱۶، ص۳۳۵-۳۳۶.</ref><ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱-۱۰۲.</ref>
محمدطاهر قمی به پیروی از مؤلفان تبصرة العوام و حدیقة الشیعة، تصوف را برساختۀ اهل سنت می‌شمارد و ریاضت، اعتقاد به جبر، سماع و بسیاری از اقوال ابن عربی در فتوحات، و سروده‌های مولوی در مثنوی را مغایر با عقاید شیعه می‌داند.
محمدطاهر قمی به پیروی از مؤلفان تبصرة العوام و حدیقة الشیعة، تصوف را برساختۀ اهل سنت می‌شمارد و ریاضت، اعتقاد به جبر، سماع و بسیاری از اقوالابن‌عربی در فتوحات، و سروده‌های مولوی در مثنوی را مغایر با عقاید شیعه می‌داند.
از نظر او هیچ‌یک از صوفیان از مناطق و شهرهای مهم شیعه (جبل عامل، حله، سبزوار، قم و استراباد) برنخاسته‌اند و در این شهرها هرگز خانقاه نبوده است. <ref>قمی، محمدطاهر، ج۱، ص۸۰-۸۱، تحفة الاخیار، قم، ۱۳۳۶ش.</ref><ref>قمی، محمدطاهر، ج۱، ص۱۱۵، تحفة الاخیار، قم، ۱۳۳۶ش.</ref><ref>قمی، محمدطاهر، ج۱، ص۱۴۸، تحفة الاخیار، قم، ۱۳۳۶ش.</ref><ref>قمی، محمدطاهر، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵، تحفة الاخیار، قم، ۱۳۳۶ش.</ref>
از نظر او هیچ‌یک از صوفیان از مناطق و شهرهای مهم شیعه (جبل عامل، حله، سبزوار، قم و استراباد) برنخاسته‌اند و در این شهرها هرگز خانقاه نبوده است. <ref>قمی، محمدطاهر، ج۱، ص۸۰-۸۱، تحفة الاخیار، قم، ۱۳۳۶ش.</ref><ref>قمی، محمدطاهر، ج۱، ص۱۱۵، تحفة الاخیار، قم، ۱۳۳۶ش.</ref><ref>قمی، محمدطاهر، ج۱، ص۱۴۸، تحفة الاخیار، قم، ۱۳۳۶ش.</ref><ref>قمی، محمدطاهر، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵، تحفة الاخیار، قم، ۱۳۳۶ش.</ref>


خط ۹۶: خط ۹۶:
=علل مخالفت‌ها=
=علل مخالفت‌ها=
پیداست که در ردیه‌های شیعه مشترکات بسیار است و مدعیات تبصرة العوام و حدیقة الشیعة و مضامینی مشابه در آنها تکرار شده است؛ از جمله آن‌که بیش‌تر نویسندگان این ردیه‌ها شکل‌گیری تصوف را از ریشه‌های غیراسلامی یا غیرشیعی می‌دانند و مبانی تصوف را برگرفته از فلسفۀ یونان، آیین هندو و یا رهبانیت مسیحی می‌شمرند، و گروهی نیز آن را سرپوشی بر کفر و الحاد می‌پندارند. <ref>احقاق الحق، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۳، شوشتری، نورالله، احقاق الحق، به کوشش شهاب‌الدین مرعشی نجفی، قم، کتابخانۀ آیت‌الله مرعشی نجفی.</ref><ref>محولاتی خراسانی، محمدجواد، ج۱، ص۱۹-۲۰، البدعة و التحرف یا آیین تصوف، تهران، ۱۳۳۸ق.</ref><ref>تهرانی، جواد، ج۱، ص۱۱-۳۳، عارف و صوفی چه می‌گویند؟، تهران، ۱۳۶۳ش.</ref>
پیداست که در ردیه‌های شیعه مشترکات بسیار است و مدعیات تبصرة العوام و حدیقة الشیعة و مضامینی مشابه در آنها تکرار شده است؛ از جمله آن‌که بیش‌تر نویسندگان این ردیه‌ها شکل‌گیری تصوف را از ریشه‌های غیراسلامی یا غیرشیعی می‌دانند و مبانی تصوف را برگرفته از فلسفۀ یونان، آیین هندو و یا رهبانیت مسیحی می‌شمرند، و گروهی نیز آن را سرپوشی بر کفر و الحاد می‌پندارند. <ref>احقاق الحق، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۳، شوشتری، نورالله، احقاق الحق، به کوشش شهاب‌الدین مرعشی نجفی، قم، کتابخانۀ آیت‌الله مرعشی نجفی.</ref><ref>محولاتی خراسانی، محمدجواد، ج۱، ص۱۹-۲۰، البدعة و التحرف یا آیین تصوف، تهران، ۱۳۳۸ق.</ref><ref>تهرانی، جواد، ج۱، ص۱۱-۳۳، عارف و صوفی چه می‌گویند؟، تهران، ۱۳۶۳ش.</ref>
گروهی دیگر از علمای شیعه نیز که از اندیشه‌های ابن عربی متأثرند، میان صوفیان ملتزم به ظاهر و باطن شرع، و آنان که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند، فرق می‌نهند.
گروهی دیگر از علمای شیعه نیز که از اندیشه‌هایابن‌عربی متأثرند، میان صوفیان ملتزم به ظاهر و باطن شرع، و آنان که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند، فرق می‌نهند.
اینان با آداب خانقاه‌نشینی و سلسله‌های صوفیانه میانه ندارند و از به کار بردن کلمۀ تصوف می‌پرهیزند و از آراء متقدمان صوفیه به عرفان تعبیر می‌کنند. <ref>شوشتری، نورالله، ج۲، ص۵، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۵۴ش.</ref>
اینان با آداب خانقاه‌نشینی و سلسله‌های صوفیانه میانه ندارند و از به کار بردن کلمۀ تصوف می‌پرهیزند و از آراء متقدمان صوفیه به عرفان تعبیر می‌کنند. <ref>شوشتری، نورالله، ج۲، ص۵، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۵۴ش.</ref>


Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۸۰

ویرایش