۸۵٬۹۶۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امریکا' به 'آمریکا') |
جز (جایگزینی متن - ' ابن عربی ' به 'ابنعربی ') |
||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
جانشین وی، ملاشاه / شاه محمد بدخشی (متوفی ۱۰۷۲)، مرشد داراشکوه بود. | جانشین وی، ملاشاه / شاه محمد بدخشی (متوفی ۱۰۷۲)، مرشد داراشکوه بود. | ||
میان میر در اچ خانقاه قادریه را بنا نهاد. <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۰، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> | میان میر در اچ خانقاه قادریه را بنا نهاد. <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۰، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> | ||
برخی اشخاص مهم این سلسله عبارت بودند از: بهاءالدین جنیدی (متوفی ۹۲۱)، شیخ قمیص (متوفی ۹۹۲) از اعقاب عبدالقادر گیلانی، <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۰، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref> ملاشاه و علامه محب اللّه اللّه آبادی (متوفی ۱۰۵۸)، که هر چهار تن تحت | برخی اشخاص مهم این سلسله عبارت بودند از: بهاءالدین جنیدی (متوفی ۹۲۱)، شیخ قمیص (متوفی ۹۹۲) از اعقاب عبدالقادر گیلانی، <ref>عبدالحی حسنی، الثقافة الاسلامیة فی الهند، ج۱، ص۱۸۰، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.</ref> ملاشاه و علامه محب اللّه اللّه آبادی (متوفی ۱۰۵۸)، که هر چهار تن تحت تأثیرابنعربی بودند. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> | ||
این سلسله در روزگار اورنگ زیب موقتاً از رونق افتاد، اما در مجموع، از دیگر سلسلهها محبوبتر است. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> | این سلسله در روزگار اورنگ زیب موقتاً از رونق افتاد، اما در مجموع، از دیگر سلسلهها محبوبتر است. <ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۲، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
او مرید باقی باللّه و سخت پیرو سنت بود و تصوف و علوم کشفی را فقط در صورتی میپذیرفت که مطابق کتاب و سنّت باشد. | او مرید باقی باللّه و سخت پیرو سنت بود و تصوف و علوم کشفی را فقط در صورتی میپذیرفت که مطابق کتاب و سنّت باشد. | ||
سرهندی پیروان خود را نیز به تبعیت کامل از سنّت و مخالفت با بدعت دعوت میکرد. <ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۳۹۹ـ۴۰۰، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۴۰۵، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۰، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> | سرهندی پیروان خود را نیز به تبعیت کامل از سنّت و مخالفت با بدعت دعوت میکرد. <ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۳۹۹ـ۴۰۰، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۴۰۵، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۰، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> | ||
وی از مخالفان نظریه وحدت | وی از مخالفان نظریه وحدت وجودابنعربی بود و عقیده برخی مشایخ را مبنی بر برتری ولایت بر نبوت، خلاف شریعت میدانست. <ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۴۰۹، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>عزیزاحمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ج۱، ص۶۰، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.</ref> | ||
البته گفتهاند که وی در آخر عمر با | البته گفتهاند که وی در آخر عمر با نظریهابنعربی موافقت کرد. <ref>عبدالقادر مهربان فخری میلاپوری، اصل الاصول فی بیان مطابقة الکشف بالمعقول و المنقول، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۲، چاپ محمدیوسف کوکن عمری، مدراس ۱۹۵۹.</ref> | ||
او نامههای بسیاری برای شخصیتهای سیاسی زمان خود نوشت و توانست بسیاری از اشراف و درباریان را در مخالفت با روش دربار تیموریان هند (نزدیک کردن آیین هندو به دین اسلام) با خود همعقیده کند. <ref>دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۲۹.</ref><ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۳۹۹، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref> | او نامههای بسیاری برای شخصیتهای سیاسی زمان خود نوشت و توانست بسیاری از اشراف و درباریان را در مخالفت با روش دربار تیموریان هند (نزدیک کردن آیین هندو به دین اسلام) با خود همعقیده کند. <ref>دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۱۲۹.</ref><ref>محمد فرمان، «شیخ احمد سرهندی»، ج۱، ص۳۹۹، ترجمه نصراللّه پورجوادی، در تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمدشریف، ج ۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
در این دوره، مشایخ نقشبندیه برای جدا کردن عقاید هندو از عقاید اسلامی، در مقابل وحدت وجود ــ که به آیین هندو نزدیک بود ــ وحدت شهود را مطرح میکردند.<ref>ممتازبیگم چودهری، «تأثیر صوفیان ایران در تصوف شبه قاره پاکستان و هند»، ج۱، ص۲۳، در تأثیر معنوی ایران در پاکستان، تألیف جعفر قاسمی، لاهور: اداره اوقاف پنجاب، ۱۳۵۰ ش.</ref> | در این دوره، مشایخ نقشبندیه برای جدا کردن عقاید هندو از عقاید اسلامی، در مقابل وحدت وجود ــ که به آیین هندو نزدیک بود ــ وحدت شهود را مطرح میکردند.<ref>ممتازبیگم چودهری، «تأثیر صوفیان ایران در تصوف شبه قاره پاکستان و هند»، ج۱، ص۲۳، در تأثیر معنوی ایران در پاکستان، تألیف جعفر قاسمی، لاهور: اداره اوقاف پنجاب، ۱۳۵۰ ش.</ref> |