confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنیانگذار' به 'بنیانگذار') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی''' (۷۲۶-۶۴۸ ق) معروف به <big>علامه حلی</big>، از مشهورترین علمای [[شیعه]]، مجتهد شیعه، [[فقیه]] و اصولی عرب اهل [[عراق]]<ref>ر. ک:مقاله عراق</ref> قرن هفتم و هشتم قمری و پدر فخرالمحققین حلی بود. وی صاحب آثار مهمی در فقه، اصول، کلام، منطق، فلسفه، رجال و غیره است. علامه حلی در فقه شاگرد دائی خود محقق حلی و در فلسفه و منطق شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بود. ایشان دارای شخصیت معنوی جلیلالقدری بود و ریاست و مرجعیت شیعه در قرن هفتم هجری به او منتهی شد. علامه حلی پیوسته به نشر معارف و فرهنگ تشیع پرداخت و موجب گرایش سلطان محمد خدابنده به مذهب حق شیعه گردید. | '''حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی''' (۷۲۶-۶۴۸ ق) معروف به <big>علامه حلی</big>، از مشهورترین علمای [[شیعه]]، مجتهد شیعه، [[فقیه]] و اصولی عرب اهل [[عراق]]<ref>ر. ک:مقاله عراق</ref> قرن هفتم و هشتم قمری و پدر فخرالمحققین حلی بود. وی صاحب آثار مهمی در فقه، اصول، کلام، منطق، فلسفه، رجال و غیره است. علامه حلی در فقه شاگرد دائی خود محقق حلی و در فلسفه و منطق شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بود. ایشان دارای شخصیت معنوی جلیلالقدری بود و ریاست و مرجعیت شیعه در قرن هفتم هجری به او منتهی شد. علامه حلی پیوسته به نشر معارف و فرهنگ تشیع پرداخت و موجب گرایش سلطان محمد خدابنده به مذهب حق شیعه گردید. | ||
=محل تولد و ولادت علامه حلی= | == محل تولد و ولادت علامه حلی == | ||
شهر [[حله]] یکی از شهرهای معروف و تاریخی عراق محسوب میشود که به دست سیفالدوله از قبیله بنیاسد ساخته شده است و در مدت حیات سیفالدوله بهترین و ارجمندترین شهرهای عراق محسوب میشده است. | شهر [[حله]] یکی از شهرهای معروف و تاریخی عراق محسوب میشود که به دست سیفالدوله از قبیله بنیاسد ساخته شده است و در مدت حیات سیفالدوله بهترین و ارجمندترین شهرهای عراق محسوب میشده است. | ||
خط ۶۰: | خط ۵۸: | ||
وی در شب جمعه ۲۹ رمضان ۶۴۸، در شهر حله به دنیا آمد. نیاکان او از طرف پدر به اهالی مطهر میرسد و همچنین از طرف مادر با محقق حلی که دایی او بوده پیوند دارد.<ref>«آشنایی با زندگی و آثار آیتالله علامه حلی». خبرگزاری بینالمللی قرآن. ۲۹ دی ۱۳۸۷. دریافتشده در ۷ خرداد</ref> | وی در شب جمعه ۲۹ رمضان ۶۴۸، در شهر حله به دنیا آمد. نیاکان او از طرف پدر به اهالی مطهر میرسد و همچنین از طرف مادر با محقق حلی که دایی او بوده پیوند دارد.<ref>«آشنایی با زندگی و آثار آیتالله علامه حلی». خبرگزاری بینالمللی قرآن. ۲۹ دی ۱۳۸۷. دریافتشده در ۷ خرداد</ref> | ||
=عصر علامه حلی= | == عصر علامه حلی == | ||
علامه حلی در دوران کودکى خویش شاهد ترس و وحشت عظیمى بود که بر مردم شهر حلّه بهواسطه هجوم مغولان به [[بغداد]] مسلط شده بود.<ref>اقبال آشتیانى، عباس، تاریخ مغول، ص 507 – 508، تهران، امیر کبیر، چاپ هشتم، 1384ش؛ صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج 3، بخش1، ص 224، تهران، انتشارات فردوس، چاپ هشتم، 1378ش</ref> | علامه حلی در دوران کودکى خویش شاهد ترس و وحشت عظیمى بود که بر مردم شهر حلّه بهواسطه هجوم مغولان به [[بغداد]] مسلط شده بود.<ref>اقبال آشتیانى، عباس، تاریخ مغول، ص 507 – 508، تهران، امیر کبیر، چاپ هشتم، 1384ش؛ صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج 3، بخش1، ص 224، تهران، انتشارات فردوس، چاپ هشتم، 1378ش</ref> | ||
=تحصیلات و شخصیت علمی علامه حلی= | == تحصیلات و شخصیت علمی علامه حلی == | ||
علامه حلى(ره) ادبیات عرب، علم فقه، اصول، حدیث و کلام را نزد اساتید بزرگ و نامداری آموخت تا اینکه در زُمره دانشمندان قرار گرفت. او هیچ فرصتى را براى تحصیل علم از دست نمیداد و بیشتر وقت خود را صرف تدریس و تألیف میکرد و حتى زمانى که حوادث روزگار او را در کنار سلطان محمد خدابنده قرار داد، تدریس و تألیف او همچنان استمرار داشت.<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج 8 ص 79</ref> | علامه حلى(ره) ادبیات عرب، علم فقه، اصول، حدیث و کلام را نزد اساتید بزرگ و نامداری آموخت تا اینکه در زُمره دانشمندان قرار گرفت. او هیچ فرصتى را براى تحصیل علم از دست نمیداد و بیشتر وقت خود را صرف تدریس و تألیف میکرد و حتى زمانى که حوادث روزگار او را در کنار سلطان محمد خدابنده قرار داد، تدریس و تألیف او همچنان استمرار داشت.<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج 8 ص 79</ref> | ||
شرحهاى او بر سه کتاب <big>منطق تجرید</big>، <big>حکمت تجرید</big> و <big>شرح اشارات</big> [[خواجه نصیر الدین طوسى]] و نیز دیگر تألیفاتش نشانگر برجستگی علمی او میباشد که این برتری مورد تأیید معاصرانش نیز بوده است. | شرحهاى او بر سه کتاب <big>منطق تجرید</big>، <big>حکمت تجرید</big> و <big>شرح اشارات</big> [[خواجه نصیر الدین طوسى]] و نیز دیگر تألیفاتش نشانگر برجستگی علمی او میباشد که این برتری مورد تأیید معاصرانش نیز بوده است. | ||
=مرجعیت شیعیان علامه حلی= | == مرجعیت شیعیان علامه حلی == | ||
پس از مرگ [[محقق حلی]] در سال ۶۷۶ قمری که [[مرجعیت]] [[شیعیان]] را برعهده داشت، شاگردان وی و دانشمندان حله پس از جستجوی فردی که شایستگی زعامت و مرجعیت شیعیان را داشته باشد، حلی را برای این امر مهم مناسب یافتند و او در ۲۸ سالگی زعامت و مرجعیت شیعیان را بر عهده گرفت. [[مرتضی مطهری]] او را اولین کسی میداند که از کلمهٔ <big>مجتهد</big> در فقه شیعه استفاده کردهاست.<ref>Moussavi, Ahmad Kazemi (1985). "The establishment of the position of Marja'iyyt‐i Taqlid in the Twelver‐Shi'i community". Iranian Studies. Informa UK Limited. 18 (1): 35–51. doi:10.1080/00210868508701646. ISSN 0021-0862</ref> | پس از مرگ [[محقق حلی]] در سال ۶۷۶ قمری که [[مرجعیت]] [[شیعیان]] را برعهده داشت، شاگردان وی و دانشمندان حله پس از جستجوی فردی که شایستگی زعامت و مرجعیت شیعیان را داشته باشد، حلی را برای این امر مهم مناسب یافتند و او در ۲۸ سالگی زعامت و مرجعیت شیعیان را بر عهده گرفت. [[مرتضی مطهری]] او را اولین کسی میداند که از کلمهٔ <big>مجتهد</big> در فقه شیعه استفاده کردهاست.<ref>Moussavi, Ahmad Kazemi (1985). "The establishment of the position of Marja'iyyt‐i Taqlid in the Twelver‐Shi'i community". Iranian Studies. Informa UK Limited. 18 (1): 35–51. doi:10.1080/00210868508701646. ISSN 0021-0862</ref> | ||
=اساتید علامه حلی= | == اساتید علامه حلی == | ||
# شیخ سدید الدین حلّى(پدر علامه) | |||
# محقق حلّى(دایى علامه) | |||
# خواجه نصیر الدین طوسى | |||
# ابن میثم بحرانى (شارح نهج البلاغة) | |||
# على بن موسی بن طاوس | |||
# احمد بن موسی بن طاوس | |||
# نجم الدین جعفر بن محمد بن جعفر، معروف به ابن نماى حلّى. <ref>اعیان الشیعة، ج 5،ص 401 – 402؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 8، ص 77 – 78</ref> | |||
= | == شاگردان علامه حلی == | ||
# علامه حلی، یکى از علمایى است که شاگردان زیادى تربیت کرده است؛ از جمله: | |||
# فخرالمحققین(فرزند علامه) | |||
# قطب الدین رازى(شارح شمسیه) | |||
# تاج الدین محمد بن قاسم بن معیۀ حسنى حلّى | |||
# محمد بن على جرجانى | |||
# تقى الدین ابراهیم بن حسین بن على عاملى | |||
# جمال الدین حسینى مرعشى.<ref>أعیان الشیعة، ج 5، ص 402؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 8، ص 79</ref> | |||
== | == ویژگیهای مرحوم علامه حلی == | ||
=== بعد علمی === | |||
آشنایی علامه در همه دانشهای عقلی ونقلی آن روزگاران، نزد همگان پذیرفته شده است. این آشنایی از ژرفای شایستهای نیز بر خوردار است، به گونهای که در همه این رشتهها، مدرسی توانمند ونویسندهای چیره دست بود. | آشنایی علامه در همه دانشهای عقلی ونقلی آن روزگاران، نزد همگان پذیرفته شده است. این آشنایی از ژرفای شایستهای نیز بر خوردار است، به گونهای که در همه این رشتهها، مدرسی توانمند ونویسندهای چیره دست بود. | ||
== بعد تعلیم == | === بعد تعلیم === | ||
توانایی ویژه علامه در تدریس، سبب گردید که فقیهان نامآور شاگردان زیردستی به جهان اسلام تحویل دهد. نظامالدین قرشی در کتاب نظام الاقوال میگوید: «وکل من تاخر عنه استفاد منه» هر که پس از او آمد از او بهره جست. <ref>ریاض العلماء، ج 1/366</ref> | توانایی ویژه علامه در تدریس، سبب گردید که فقیهان نامآور شاگردان زیردستی به جهان اسلام تحویل دهد. نظامالدین قرشی در کتاب نظام الاقوال میگوید: «وکل من تاخر عنه استفاد منه» هر که پس از او آمد از او بهره جست. <ref>ریاض العلماء، ج 1/366</ref> | ||
== بعد تحقیق == | === بعد تحقیق === | ||
علامه در همه رشتههای دانشهای عقلی ونقلی روزگار خویش صاحب نظر ومحقق بود، به گونهای که دیدگاههای دقیق وشگرف او همواره باگذشت سدههایی از آنها، جاودانه وشاداب پابر جای مانده است. مرحوم سید محسن امین دراینباره مینویسد: «از محقق طوسی، خواجه نصیر، پرسیدند از شهر حله چه خاطرهای داری؟ گفت: عالمی را در آن شهر دیدم که با هر کس بحث ومناظره کند، غالب آید.» <ref>اعیان الشیعة، ج 5/396</ref> | علامه در همه رشتههای دانشهای عقلی ونقلی روزگار خویش صاحب نظر ومحقق بود، به گونهای که دیدگاههای دقیق وشگرف او همواره باگذشت سدههایی از آنها، جاودانه وشاداب پابر جای مانده است. مرحوم سید محسن امین دراینباره مینویسد: «از محقق طوسی، خواجه نصیر، پرسیدند از شهر حله چه خاطرهای داری؟ گفت: عالمی را در آن شهر دیدم که با هر کس بحث ومناظره کند، غالب آید.» <ref>اعیان الشیعة، ج 5/396</ref> | ||
== بعد تالیف == | === بعد تالیف === | ||
علامه حلی در همه دانشهای یاد شده دارای نوشتههای گرانسنگی است که شایسته تدریس وبهره جویی وشرح وتعلیق از سوی استادان ومحققان سترگ این رشتههاست. بیش از صد عنوان کتاب در افزون بر ده رشته دانشهای اسلامی از مرحوم علامه به یادگار مانده است. | علامه حلی در همه دانشهای یاد شده دارای نوشتههای گرانسنگی است که شایسته تدریس وبهره جویی وشرح وتعلیق از سوی استادان ومحققان سترگ این رشتههاست. بیش از صد عنوان کتاب در افزون بر ده رشته دانشهای اسلامی از مرحوم علامه به یادگار مانده است. | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۱۰: | ||
https://hawzah.net › Article › View</ref> | https://hawzah.net › Article › View</ref> | ||
=فعالیتهاى اجتماعى علامه حلی= | == فعالیتهاى اجتماعى علامه حلی == | ||
سلطان محمد خدابنده (متوفای ۷۱۶ق)، از سلاطین داراى ذوق سلیم و صفات نیک است که علم و علما را دوست میداشت. علما و از جمله علامه حلّى در این زمان فرصت خوبى براى نشر معارف اهل بیت پیدا کردند؛ از اینرو در زمان این سلطان، علم و دانش رونق تام و رواج بسیارى یافت.<ref>مستوفی قزوینی، حمد الله بن ابیبکر بن احمد، تاریخ گزیده، تحقیق، نوایی، عبدالحسین، ص 606 – 611، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، 1364ش؛ اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، تاریخ منتظم ناصرى، ج 2، ص 609، تهران، دنیاى کتاب، چاپ اول، 1367ش</ref> | سلطان محمد خدابنده (متوفای ۷۱۶ق)، از سلاطین داراى ذوق سلیم و صفات نیک است که علم و علما را دوست میداشت. علما و از جمله علامه حلّى در این زمان فرصت خوبى براى نشر معارف اهل بیت پیدا کردند؛ از اینرو در زمان این سلطان، علم و دانش رونق تام و رواج بسیارى یافت.<ref>مستوفی قزوینی، حمد الله بن ابیبکر بن احمد، تاریخ گزیده، تحقیق، نوایی، عبدالحسین، ص 606 – 611، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، 1364ش؛ اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، تاریخ منتظم ناصرى، ج 2، ص 609، تهران، دنیاى کتاب، چاپ اول، 1367ش</ref> | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۱۸: | ||
پس از مرگ سلطان محمد خدابنده، علامه به حلّه بازگشت و مشغول تألیف و تدریس و تربیت علما و تقویت مذهب و ارشاد مردم شد. | پس از مرگ سلطان محمد خدابنده، علامه به حلّه بازگشت و مشغول تألیف و تدریس و تربیت علما و تقویت مذهب و ارشاد مردم شد. | ||
== ابتکار در احادیث== | === ابتکار در احادیث === | ||
یکى از ابتکارات علامه حلی تقسیم احادیث به اقسامى است که امروزه نزد علما متداول است. در قدیم علماى شیعه احادیث را یا ضعیف میدانستند و یا صحیح،<ref>«انواع حدیث و تقسیمات آن»، سؤال 28261</ref> ولى علامه حلّى از جهتى احادیث را به صحیح، حسن، موثّق و ضعیف و از جهات دیگر نیز به اقسام دیگرى نیز تقسیم میکند.<ref>أعیان الشیعة، ج 5، ص 401</ref> ناگفته نماند که این اقسام به نحوى در کتابهاى اهل سنت قبلاً آورده شده بود، ولى اجراى آن در احادیث شیعه به ابتکار علامه حلی بود. | یکى از ابتکارات علامه حلی تقسیم احادیث به اقسامى است که امروزه نزد علما متداول است. در قدیم علماى شیعه احادیث را یا ضعیف میدانستند و یا صحیح،<ref>«انواع حدیث و تقسیمات آن»، سؤال 28261</ref> ولى علامه حلّى از جهتى احادیث را به صحیح، حسن، موثّق و ضعیف و از جهات دیگر نیز به اقسام دیگرى نیز تقسیم میکند.<ref>أعیان الشیعة، ج 5، ص 401</ref> ناگفته نماند که این اقسام به نحوى در کتابهاى اهل سنت قبلاً آورده شده بود، ولى اجراى آن در احادیث شیعه به ابتکار علامه حلی بود. | ||
== ابتکار در تألیف== | === ابتکار در تألیف === | ||
علامه حلی(ره) در زمینههاى مختلف علمى، براى مبتدیان و متوسطان و سطح عالى کتاب نوشته است و ابتکار او در این زمینه نوشتن کتابهایى در هر سطح به شیوههاى مختلف میباشد. برای نمونه؛ براى مبتدیان در زمینه فقه سه کتاب <big>تبصرة المتعلمین، إیضاح الأحکام، إرشاد الأذهان</big> و در سطح متوسط دو کتاب <big>قواعد الأحکام و تحریر الأحکام</big> و در سطح عالى سه کتاب مختلف الشیعة، <big>تذکرة الفقهاء و منتهى المطلب</big> را نوشته است. این کتابها هر کدام به هدف خاصى نوشته شده است و از نظر شکل و سیاق شبیه همدیگر نیستند. البته تحقیق درباره اینکه هر کدام چه تفاوتهایى با دیگرى دارد فرصتى مناسب لازم دارد. | علامه حلی(ره) در زمینههاى مختلف علمى، براى مبتدیان و متوسطان و سطح عالى کتاب نوشته است و ابتکار او در این زمینه نوشتن کتابهایى در هر سطح به شیوههاى مختلف میباشد. برای نمونه؛ براى مبتدیان در زمینه فقه سه کتاب <big>تبصرة المتعلمین، إیضاح الأحکام، إرشاد الأذهان</big> و در سطح متوسط دو کتاب <big>قواعد الأحکام و تحریر الأحکام</big> و در سطح عالى سه کتاب مختلف الشیعة، <big>تذکرة الفقهاء و منتهى المطلب</big> را نوشته است. این کتابها هر کدام به هدف خاصى نوشته شده است و از نظر شکل و سیاق شبیه همدیگر نیستند. البته تحقیق درباره اینکه هر کدام چه تفاوتهایى با دیگرى دارد فرصتى مناسب لازم دارد. | ||
سه کتاب مفصل و استدلالى او نیز هر یک به موردى اختصاص دارد؛ در کتاب مختلف <big>الشیعة فی أحکام الشریعة</big> علاوه بر استدلال بر مسائل فقهى، اختلافات درون مذهبى شیعه را در مسائل بیان میکند و در کتاب <big>تذکرة الفقهاء</big> به اختلاف فرقههاى اسلامى در این مورد میپردازد ولى در کتاب <big>منتهى المطلب فی تحقیق المذهب</big> تنها استدلال را به غایت و نهایت ذکر میکند. کتابهاى دیگر او در علوم دیگر مثل اصول فقه و کلام نیز همینگونه هستند. | سه کتاب مفصل و استدلالى او نیز هر یک به موردى اختصاص دارد؛ در کتاب مختلف <big>الشیعة فی أحکام الشریعة</big> علاوه بر استدلال بر مسائل فقهى، اختلافات درون مذهبى شیعه را در مسائل بیان میکند و در کتاب <big>تذکرة الفقهاء</big> به اختلاف فرقههاى اسلامى در این مورد میپردازد ولى در کتاب <big>منتهى المطلب فی تحقیق المذهب</big> تنها استدلال را به غایت و نهایت ذکر میکند. کتابهاى دیگر او در علوم دیگر مثل اصول فقه و کلام نیز همینگونه هستند. | ||
=تألیفات علامه حلی= | == تألیفات علامه حلی == | ||
برخی از تألیفات علامه حلی، عبارتاند از: | برخی از تألیفات علامه حلی، عبارتاند از: | ||
# «إرشاد الأذهان إلى أحکام الإیمان»: این کتاب یک دوره فقه فتوایى مختصر از کتاب طهارت تا کتاب دیات میباشد و در آن از استدلالهاى متعارف اثرى دیده نمیشود و مطالب آن به صورت منظم و در قالببندیهاى خاصى ارائه شده است. | |||
# «تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین» : شامل مباحث فقهی از طهارت تا دیات که به صورت فتوا نوشته شده است و به خاطر مختصر بودن و بیان روان آن از زمان تألیف مورد عنایت علما بوده و شرحهاى بسیارى بر آن نوشته شده است. | |||
# «تحریر الأحکام الشرعیة على مذهب الإمامیة»: مؤلف تمام فقه را بر اساس مذهب شیعه و مبانى و ادله فقهى بدون تمسک به استدلال و تنها به صورت فتوا طرح کرده است. از لحاظ گستردگى، این اثر حاوى جزئیات و مسائل و فروعات بسیارى است. | |||
# «تذکرة الفقهاء»: این کتاب درباره فقه مقارن<ref>در فقه مقارن (مقایسهاى) یا فقه تطبیقى، به جمع آورى آرا و مبانى عالمان مذهب یا مذاهب مختلف اسلامى، به منظور سنجش، ارزشگذارى و گزینش نظر برتر، پرداخته میشود</ref> در سطح محدود و معین از خارج مذهب امامیّه میباشد و از زمان نگارش آن مرجع مورد اعتمادى براى آگاهى از نظریات و اختلافات بین علماى اهل تسنن بوده است. | |||
# «أجوبة المسائل المهنائیة»: این کتاب در موضوع کلام و فقه است که در جواب پرسشهای سید مهنا بن سنان بن عبدالوهاب جعفری حسینی مدنی عبدلی نوشته شده است. | |||
# «الألفین»: از معروفترین و متقنترین متون کلامی شیعه، در رابطه با امامشناسی، به ویژه شناختن امامت و حقانیت امام علی(ع) است. | |||
# «منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة»: علامه در این کتاب، با آوردن براهین عقلی و دلایل نقلی فراوان، به اثبات حقانیت مذهب شیعه و امامت علی بن ابیطالب(ع) و فرزندانش پرداخته است. | |||
و تألیفات دیگری که در کتابهای تراجم و کتابشناسی ذکر شده است.<ref>أعیان الشیعة، ج 5، ص 403 – 407</ref> | و تألیفات دیگری که در کتابهای تراجم و کتابشناسی ذکر شده است.<ref>أعیان الشیعة، ج 5، ص 403 – 407</ref> | ||
=هدف علامه حلی در تدوین فقه مقارن= | == هدف علامه حلی در تدوین فقه مقارن == | ||
در بررسی آثار مرحوم علامه میتوان به این نتیجه رسید که احتمالا او در پی آن بود که دیدگاهها وفتواهای [[اهل تسنن]] را نقد کرده واثبات کند که نتیجه طبیعی مقدمات پذیرفته شده نزد خودشان، چیزی است جز آنچه آنان فتوا دادهاند، نه این که هدفش اثبات دیدگاههای خودش باشد. | در بررسی آثار مرحوم علامه میتوان به این نتیجه رسید که احتمالا او در پی آن بود که دیدگاهها وفتواهای [[اهل تسنن]] را نقد کرده واثبات کند که نتیجه طبیعی مقدمات پذیرفته شده نزد خودشان، چیزی است جز آنچه آنان فتوا دادهاند، نه این که هدفش اثبات دیدگاههای خودش باشد. | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۴۹: | ||
درباره چنین استدلالی چند پرسش میتوان مطرح کرد: | درباره چنین استدلالی چند پرسش میتوان مطرح کرد: | ||
# چرا به روایات متعدد شیعه نه استدلال شده ونه حتی اشارهای؟ | |||
# با این که کار پیامبر (ص) در کوتاه کردن نماز، دلیل استحباب است، علامه استحباب را نپذیرفته ومیگوید: «تنها این است که مکروه نیست.» | |||
# کوتاه کردن نماز بری گریه کودک چه ارتباطی به طولانی کردن قرائت برای رسیدن ماموم دارد؟ با این که کودک مقصر نیست وچه بسا گریه او سبب تشویش خاطر مادر او ودیگر مامومان شود، در حالی که شخص بزرگ ومکلف این گونه نیست. به دیگر سخن، قیاس مع الفارق است. | |||
ج - در تذکرة الفقهاء درباره شرط سالم بودن امام جمعه از نابینایی وجذام و... تنها به نقل اقوال مختلف فقیهان شیعه بسنده کرده وهیچ دیدگاهی را بر نمیگزیند عبارت او چنین است: «اشترط اکثر علماؤنا... وقال بعض اصحابنا: یجوز....».<ref>ذکرة الفقهاء ج 4/26</ref> | ج - در تذکرة الفقهاء درباره شرط سالم بودن امام جمعه از نابینایی وجذام و... تنها به نقل اقوال مختلف فقیهان شیعه بسنده کرده وهیچ دیدگاهی را بر نمیگزیند عبارت او چنین است: «اشترط اکثر علماؤنا... وقال بعض اصحابنا: یجوز....».<ref>ذکرة الفقهاء ج 4/26</ref> | ||
خط ۱۹۱: | خط ۱۵۷: | ||
از آنچه گفتهایم میتوان دریافت که عمده نظر مرحوم علامه در تدوین فقه مقارن ارزیابی دیدگاههای اهل تسنن بوده است ونه اثبات دیدگاههای خود. البته موارد واهدافی دیگر نیز در آثار او به چشم میخورد که این گونه نیست، ولی مقصود ما آن است که عمده نظر او این بوده است. | از آنچه گفتهایم میتوان دریافت که عمده نظر مرحوم علامه در تدوین فقه مقارن ارزیابی دیدگاههای اهل تسنن بوده است ونه اثبات دیدگاههای خود. البته موارد واهدافی دیگر نیز در آثار او به چشم میخورد که این گونه نیست، ولی مقصود ما آن است که عمده نظر او این بوده است. | ||
=غروب ستاره حله= | == غروب ستاره حله == | ||
سال درگذشت وی ۷۷۱ ه.ق در سن ۸۹ سالگی است ولی از مزار و مدفن وی اطلاع دقیقی در دست نیست. | سال درگذشت وی ۷۷۱ ه.ق در سن ۸۹ سالگی است ولی از مزار و مدفن وی اطلاع دقیقی در دست نیست. | ||
خط ۲۰۳: | خط ۱۶۸: | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] |