پرش به محتوا

حسن بن یوسف حلی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
| سال درگذشت = ۷۲۶ قمری
| سال درگذشت = ۷۲۶ قمری
| تاریخ درگذشت = ۲۱ محرم
| تاریخ درگذشت = ۲۱ محرم
| محل درگذشت = عراق، نجف، حرم امیرالمومنین(ع)
| محل درگذشت = عراق، نجف، حرم امیرالمومنین (علیه السلام)
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |سید بن طاووس |خواجه نصیرالدین طوسی |ابن میثم بحرانی }}
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |سید بن طاووس |خواجه نصیرالدین طوسی |ابن میثم بحرانی }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |قطب الدین رازی |فخرالمحققین }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |قطب الدین رازی |فخرالمحققین }}
خط ۲۷: خط ۲۷:
علامه حلی از طرف مادر نیز به بنی‌ سعید منسوب است که خانواده‌ای عربی از قبیله هذیل است و به‌خاطر قوت نفوذ روحی و جایگاه‌شان در تدریس و تصنیف کتاب افتخاراتی بیش از دیگر خانواده‌ها کسب نموده‌اند.
علامه حلی از طرف مادر نیز به بنی‌ سعید منسوب است که خانواده‌ای عربی از قبیله هذیل است و به‌خاطر قوت نفوذ روحی و جایگاه‌شان در تدریس و تصنیف کتاب افتخاراتی بیش از دیگر خانواده‌ها کسب نموده‌اند.


شرف این شهر و اهل آن از روایتی منسوب به [[حضرت علی]] ‌(ع) روشن می‌شود، <small>اصبغ بن نباته</small> روایت می‌کند که حضرت علی ‌(ع) در هنگام ورود به [[صفین]] بر تل غزیر می‌ایستد و به نیزاری بین بابل و این تل اشاره می‌کند و می‌گوید: <big>مدینة و‌ ای مدینة</big> (شهر و چه شهری).
شرف این شهر و اهل آن از روایتی منسوب به [[حضرت علی]] ‌(علیه السلام) روشن می‌شود، <small>اصبغ بن نباته</small> روایت می‌کند که حضرت علی ‌(علیه السلام) در هنگام ورود به [[صفین]] بر تل غزیر می‌ایستد و به نیزاری بین بابل و این تل اشاره می‌کند و می‌گوید: <big>مدینة و‌ ای مدینة</big> (شهر و چه شهری).


اصبغ می‌پرسد‌ ای مولا می‌بینم به یاد شهری افتاده‌ای آیا در این‌جا شهری بوده است و آثار آن از بین رفته است؟ آن حضرت فرمودند نه، ولی بزودی مردی از بنی اسد در این‌جا شهری می‌سازد که به آن حله سیفیه (منسوب به بنیان‌گذار آن سیف‌الدوله صدقة بن منصور مزیدی، چهارمین امیر از سلسله بنی‌زید که در ماه محرم سال ۴۹۵ ق شهر زیبا و فقیه‌پرور حلّه را بنا کرد. حلّه بین نجف اشرف و کربلای معلاّ واقع شده و از آنجا فقها و شعرا و چهره‌های درخشان شیعی برخاستند.) می‌گویند و در آن نیکانی ظاهر می‌شوند که هر قسمتی به کاری بخورند، خداوند آن‌را مطابق قسم آنها اجرا می‌کند. <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۸۰</ref>
اصبغ می‌پرسد‌ ای مولا می‌بینم به یاد شهری افتاده‌ای آیا در این‌جا شهری بوده است و آثار آن از بین رفته است؟ آن حضرت فرمودند نه، ولی بزودی مردی از بنی اسد در این‌جا شهری می‌سازد که به آن حله سیفیه (منسوب به بنیان‌گذار آن سیف‌الدوله صدقة بن منصور مزیدی، چهارمین امیر از سلسله بنی‌زید که در ماه محرم سال ۴۹۵ ق شهر زیبا و فقیه‌پرور حلّه را بنا کرد. حلّه بین نجف اشرف و کربلای معلاّ واقع شده و از آنجا فقها و شعرا و چهره‌های درخشان شیعی برخاستند.) می‌گویند و در آن نیکانی ظاهر می‌شوند که هر قسمتی به کاری بخورند، خداوند آن‌را مطابق قسم آنها اجرا می‌کند. <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۸۰</ref>
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
# «تذکرة الفقهاء»: این کتاب درباره فقه مقارن<ref>در فقه مقارن (مقایسه‌اى) یا فقه تطبیقى، به جمع آورى آرا و مبانى عالمان مذهب یا مذاهب مختلف اسلامى، به منظور سنجش، ارزش‌گذارى و گزینش نظر برتر، پرداخته می‌شود</ref> در سطح محدود و معین از خارج مذهب امامیّه می‌باشد و از زمان نگارش آن مرجع مورد اعتمادى براى آگاهى از نظریات و اختلافات بین علماى اهل تسنن بوده است.
# «تذکرة الفقهاء»: این کتاب درباره فقه مقارن<ref>در فقه مقارن (مقایسه‌اى) یا فقه تطبیقى، به جمع آورى آرا و مبانى عالمان مذهب یا مذاهب مختلف اسلامى، به منظور سنجش، ارزش‌گذارى و گزینش نظر برتر، پرداخته می‌شود</ref> در سطح محدود و معین از خارج مذهب امامیّه می‌باشد و از زمان نگارش آن مرجع مورد اعتمادى براى آگاهى از نظریات و اختلافات بین علماى اهل تسنن بوده است.
# «أجوبة المسائل المهنائیة»: این کتاب در موضوع کلام و فقه است که در جواب پرسش‌های سید مهنا بن سنان بن عبدالوهاب جعفری حسینی مدنی عبدلی نوشته شده است.
# «أجوبة المسائل المهنائیة»: این کتاب در موضوع کلام و فقه است که در جواب پرسش‌های سید مهنا بن سنان بن عبدالوهاب جعفری حسینی مدنی عبدلی نوشته شده است.
# «الألفین»: از معروف‌ترین و متقن‌ترین متون کلامی شیعه، در رابطه با امام‌شناسی، به ویژه شناختن امامت و حقانیت امام علی(ع) است.
# «الألفین»: از معروف‌ترین و متقن‌ترین متون کلامی شیعه، در رابطه با امام‌شناسی، به ویژه شناختن امامت و حقانیت امام علی(علیه السلام) است.
# «منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة»: علامه در این کتاب، با آوردن براهین عقلی و دلایل نقلی فراوان، به اثبات حقانیت مذهب شیعه و امامت علی بن ابی‌طالب(ع) و فرزندانش پرداخته است.
# «منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة»: علامه در این کتاب، با آوردن براهین عقلی و دلایل نقلی فراوان، به اثبات حقانیت مذهب شیعه و امامت علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) و فرزندانش پرداخته است.
و تألیفات دیگری که در کتاب‌های تراجم و کتاب‌شناسی ذکر شده است.<ref>أعیان‏ الشیعة، ج ‏5، ص 403 – 407</ref>
و تألیفات دیگری که در کتاب‌های تراجم و کتاب‌شناسی ذکر شده است.<ref>أعیان‏ الشیعة، ج ‏5، ص 403 – 407</ref>


خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
گواه سخن ما در برخی موارد از کتاب تذکرة الفقهاء، شیوه استدلال وبررسی اوست. گرچه برخی موارد یاد شده در همین نوشته نیز گواه سخن ماست.
گواه سخن ما در برخی موارد از کتاب تذکرة الفقهاء، شیوه استدلال وبررسی اوست. گرچه برخی موارد یاد شده در همین نوشته نیز گواه سخن ماست.


الف - او در آغاز روایات اهل تسنن را می‌آورد واگر روایتی از اهل بیت (ع) باشد با این تعبیر، پس از آنها می‌آورد: «ومن طریق الخاصة...».<ref>تذکرة الفقهاء، ج 4/8، 9، 22، 62، 114</ref>
الف - او در آغاز روایات اهل تسنن را می‌آورد واگر روایتی از اهل بیت (علیه السلام) باشد با این تعبیر، پس از آنها می‌آورد: «ومن طریق الخاصة...».<ref>تذکرة الفقهاء، ج 4/8، 9، 22، 62، 114</ref>


ب - برخی از استدلالها به خطا به بیشتر می‌ماند تا برهان، برای نمونه در مساله جایز بودن طولانی کردن قرائت نماز برای فرصت یافتن ماموم در رسیدن به صفهای جماعت، به روایتی استدلال می‌کند که نه در بحار یافت می‌شود ونه وسائل ونه مستدرک، بلکه تنها در کتاب‌های اهل تسنن چون صحیحین و.... موجود است. با همین مضمون روایتهایی در وسائل <ref>باب 69 از صلاة الجماعة به نقل از من لایحضره الفقیه، تهذیب</ref> است که علامه اشاره‌ای بدانها نمی‌کند. مضمون روایت عامی آن است که پیامبر (ص) نمازش را برای گریه کودکی کوتاه کرد. از این روایت برای جواز طولانی کردن قرائت برای شخص بزرگسال، بهره جسته ومی‌گوید که طولانی کردن قرائت مستحب نیست.
ب - برخی از استدلالها به خطا به بیشتر می‌ماند تا برهان، برای نمونه در مساله جایز بودن طولانی کردن قرائت نماز برای فرصت یافتن ماموم در رسیدن به صفهای جماعت، به روایتی استدلال می‌کند که نه در بحار یافت می‌شود ونه وسائل ونه مستدرک، بلکه تنها در کتاب‌های اهل تسنن چون صحیحین و.... موجود است. با همین مضمون روایتهایی در وسائل <ref>باب 69 از صلاة الجماعة به نقل از من لایحضره الفقیه، تهذیب</ref> است که علامه اشاره‌ای بدانها نمی‌کند. مضمون روایت عامی آن است که پیامبر (ص) نمازش را برای گریه کودکی کوتاه کرد. از این روایت برای جواز طولانی کردن قرائت برای شخص بزرگسال، بهره جسته ومی‌گوید که طولانی کردن قرائت مستحب نیست.
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش