۲۱٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بکاء و تباکی در روایات فراوانی از [[پیامبر | بکاء و تباکی در روایات فراوانی از [[حضرت محمد (ص)|پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)]] و [[امامان معصوم (ع)|امامان معصوم (علیهمالسلام)]] درباره ثواب عزاداری و گریستن بر مصائب [[امام حسین (ع)|امام حسین (علیهالسلام)]] و [[اهلبیت|اهلبیت (علیهم السلام)]] آن حضرت مطرح شده که در آنها [[شیعیان]] به این امر تشویق و ترغیب شدهاند. این احادیث در کتب حدیثی مهم [[شیعه]]، مانند '''کامل الزیارات'''، '''امالی'''، '''ثواب الاعمال'''، '''خصال صدوق''' و '''وسائل الشیعه''' نقل شدهاند. در این مقاله، برای نمونه به نقل برخی از این [[احادیث]] در دو بخش «ثواب گریه بر [[امام حسین (ع)|امام حسین (علیهالسلام)]] و ثواب سرودن شعر در رثای آن حضرت» میپردازیم و در ادامه، تحلیلی دربارۀ پاداش گریه بر امام حسین (علیهالسلام) را ارائه میکنیم. | ||
== فضیلت گریستن بر امام حسین == | == فضیلت گریستن بر امام حسین == | ||
نمونههایی از احادیث درباره فضیلت گریستن بر امام حسین(علیهالسلام) در اینجا آورده شده است: | نمونههایی از احادیث درباره فضیلت گریستن بر [[امام حسین (ع)|امام حسین (علیهالسلام)]] در اینجا آورده شده است: | ||
=== روایت ریان بن شبیب === | === روایت ریان بن شبیب === | ||
ریان بن شبیب میگوید: روز اول [[ماه محرم الحرام]] به محضر [[امام رضا | (یا بن شبیب! ان بکیت علی الحسین حتی تصیر دموعک علی خدیک، غفرالله لک کل ذنب اذنبته صغیرا کان او کبیرا قلیلا کان آو کثیرا... یا بن شبیب، ان سرک ان تکون معنا فی الدرجات العلی من الجنان، فاحزن لحزننا وافرح لفرحنا)<ref>شیخ صدوق، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة البعثة، مجلس ۲۷، ص۱۹۲، ح۵.</ref>؛ ''ریان بن شبیب'' میگوید: روز اول [[ماه محرم الحرام]] به محضر [[امام علی بن موسی الرضا|امام رضا (علیهالسلام)]] رسیدم. حضرت (در ضمن حدیث مفصلی) فرمود: | ||
ای پسر شبیب، | ای پسر شبیب، مُحرم، ماهی است که در عهد جاهلیت [هم]، آن را محترم میشمردند و ظلم و جنگ در آن را حرام میدانستند؛ اما این امت، نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت [[حضرت محمد (ص)|پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)]] را در این ماه فرزندان پیامبر را کشتند و زنان او را اسیر کردند و اثاث او را غارت کردند. | ||
خداوند هرگز این جرم آنها را نبخشد. ای پسر شبیب؛ بر حسین (علیهالسلام) گریه کن که او را مثل گوسفند سر بریدند و هجده نفر از مردان خاندانش با او کشته شدند که در روی زمین مانند ندارند و آسمانهای هفتگانه و زمینها در قتل او گریستند... ای پسر شبیب؛ اگر بر حسین (علیهالسلام) گریه کنی چندان که اشک تو بر گونه هایت روان گردد، خداوند هر گناهی که کرده باشی، کوچک یا بزرگ، اندک یا بسیار میآمرزد... ای پسر شبیب؛ اگر دوست داری در درجات بالای بهشت با ما باشی، به سبب حزن ما محزون، و برای شادمانی ما شاد باش | خداوند هرگز این جرم آنها را نبخشد. ای پسر شبیب؛ بر حسین (علیهالسلام) گریه کن که او را مثل گوسفند سر بریدند و هجده نفر از مردان خاندانش با او کشته شدند که در روی زمین مانند ندارند و آسمانهای هفتگانه و زمینها در قتل او گریستند... ای پسر شبیب؛ اگر بر حسین (علیهالسلام) گریه کنی چندان که اشک تو بر گونه هایت روان گردد، خداوند هر گناهی که کرده باشی، کوچک یا بزرگ، اندک یا بسیار میآمرزد... ای پسر شبیب؛ اگر دوست داری در درجات بالای [[بهشت]] با ما باشی، به سبب حزن ما محزون، و برای شادمانی ما شاد باش. | ||
=== حدیث چهارصد خصلت === | === حدیث چهارصد خصلت === | ||
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) | (عن امیرالمؤمنین فی حدیث اربعمائة) قال: کل عین یوم القیامة باکیة وکل عین یوم القیامة ساهرة الا عین من اختصه الله بکرامته و بکی علی ماینتهک من الحسین و آل محمد)<ref>شیخ صدوق، الخصال، تصحیح علی اکبر غفاری، حدیث اربعمائة، ص۶۲۵.</ref>؛ [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] در حدیثی شامل چهارصد خصلت میفرماید: «هر دیدهای روز [[قیامت]]، گریان و هر چشمی [از روی نگرانی] بیدار است، مگر چشم کسی که خداوند او را بر کرامت خود اختصاص داده باشد و بر هتک حرمتی که از حسین (علیهالسلام) و خاندان پیامبر میشود، گریسته باشد». | ||
=== روایت امام باقر === | === روایت امام باقر === | ||
امام باقر (علیهالسلام) روایت میکند | (عن محمد بن مسلم عن ابی جعفر قال: کان علی بن الحسین یقول: ایما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین بن علی دمعة حتی تسیل علی خده بواه الله بها فی الجنة غرفا یسکنها احقابا و ایما مؤمن دمعت عیناه حتی تسیل علی خده فینا ااذی مسسنا من عونا فی الدنیا بواه الله فی الجنة مبوا صدق و ایما مؤمن مسه اذی فینا فدمعت عیناه حتی تسیل علی خده من مضاضة ما اوذی فینا، صرف الله عن وجهه الاذی و آمنه یوم القیامة من سخطه و النار)<ref>قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، تحقیق نشر الفقاهه، باب۳۲، ص۱۱۱، ح۱.</ref>؛ [[امام باقر (ع)|امام باقر (علیهالسلام)]] روایت میکند [[امام سجاد (ع)|امام سجاد (علیهالسلام)]] فرمود: | ||
هر مؤمنی که برای کشته شدن امام حسین (علیهالسلام) گریان شود به طوری که اشک بر صورتش جاری شود، خداوند متعال غرفههایی در بهشت برای او آماده میکند که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد، و هر مؤمنی که به دلیل آزار و اذیتی که از دشمنان در دنیا به ما رسیده، گریان شود، به گونهای که اشک بر صورتش جاری شود، خدای متعالی در بهشت، او را در جایگاه صدق ساکن میگرداند، و هر مؤمنی که به خاطر ما اذیتی به او رسیده باشد و به سبب این اذیت و آزار، چشمانش گریان و اشکش بر گونهاش جاری شود، خداوند هر آزار و اذیت را از او برگرداند و روز قیامت او را از خشم خود و آتش جهنم ایمن سازد. | هر مؤمنی که برای کشته شدن امام حسین (علیهالسلام) گریان شود به طوری که اشک بر صورتش جاری شود، خداوند متعال غرفههایی در بهشت برای او آماده میکند که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد، و هر مؤمنی که به دلیل آزار و اذیتی که از دشمنان در دنیا به ما رسیده، گریان شود، به گونهای که اشک بر صورتش جاری شود، خدای متعالی در بهشت، او را در جایگاه صدق ساکن میگرداند، و هر مؤمنی که به خاطر ما اذیتی به او رسیده باشد و به سبب این اذیت و آزار، چشمانش گریان و اشکش بر گونهاش جاری شود، خداوند هر آزار و اذیت را از او برگرداند و روز قیامت او را از خشم خود و آتش جهنم ایمن سازد. | ||
=== روایت علی بن حمزه === | === روایت علی بن حمزه === | ||
(عن الحسن بن علی بن ابی حمزه عن ابیه عن ابی عبدالله قال: سمعته یقول: ان البکاء و الجزغ مکروه للعبدفی کل ما جزع ماخلا البکاء والجزع علی الحسین بن علی فانه فیه ماجور)<ref>قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۷، ح۲.</ref>؛ ''علی بن ابی حمزه'' نقل میکند [[امام صادق (ع)|امام صادق (علیهالسلام)]] فرمود: «گریه و بی تابی برای انسان مکروه است، جز برای حسین بن علی (علیهالسلام)، که موجب اجر و پاداش است». | |||
=== روایت ابوهارون مکفوف === | === روایت ابوهارون مکفوف === | ||
ابوهارون مکفوف («مکفوف» به معنای نابیناست و چون وی نابینا بوده، به این نام شهرت داشته است | (... عن ابی هارون المکفوف قال: قال ابوعبدالله فی حدیث طویل له ومن ذکر الحسین عنده فخرج من عینیه من الدموع مقدار جناح ذیاب کان ثوابه علی الله عزوجل و لم یرض له بدون الجنة)<ref>قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۷، ح۳.</ref>؛ ''ابوهارون مکفوف'' («مکفوف» به معنای نابیناست و چون وی نابینا بوده، به این نام شهرت داشته است) روایت میکند که امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «هرکس که نزد او از حسین (علیهالسلام) یاد شود و به اندازه بال مگسی از چشمانش اشک جاری شود، ثواب او بر عهده خدای عزوجل است و خدای متعال به کمتر از بهشت برای او راضی نمیشود. | ||
=== روایت دیگر از امام باقر === | === روایت دیگر از امام باقر === | ||
(عن محمد بن مسلم عن آبی جعفر قال: ایما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین دمعة حتی تسیل علی خده بوآه الله غرفا فی الجنة یسکنها احقابا)<ref>قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۱۱، ح۹.</ref>؛ [[امام باقر (ع)|امام باقر (علیهالسلام)]] میفرماید: «هر مؤمنی که برای کشته شدن حسین اشک بریزد تا بر گونهاش جاری شود، خداوند او را در غرفههای بهشتی جای میدهد که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد». | |||
=== روایت مسمع بن عبدالملک === | === روایت مسمع بن عبدالملک === | ||
مسمع بن عبدالملک بصری روایت میکند | (عن مسمع بن عبدالملک کردین البصری (فی حدیث)، قال: قال لی آبو عبدالله: افما تذکر ما صنع به [یعنی بالحسین]؟ قلت: نعم، قال: فتجزع؟ قلت: ای والله، واستعبر لذلک حتی یری اهلی اثر ذلک علی فامتنع من الطعام حتی یستبین ذلک فی وجهی، قال: رحم الله دمعتک، اما انک من الذین یعدون من اهل الجزع لنا والذین یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا ویخافون لخوفنا و یامنون اذا امنا، اما انک ستری عند موتک خضور آبائی لک و وصیتهم ملک الموت بک و مایلقونک به من البشارة افضل وملک الموت ارق علیک واشد رحمة لک من الام الشفیقة علی ولدها [الی ان قال:] ما بکی احد رحمة لنا ولما لقینا الا رحمة الله قبل ان تخرج الدمعة من عینه، فاذا سالت دموعه علی خده، فلو ان قطرة من دموعه سقطت فی جهنم لاطفات خرها حتی لایوجد لها حر)<ref>شیخ حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح و تحقیق میرزا عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج۱۰، ص۳۹۷، ح۱۶. | ||
</ref>؛ ''مسمع بن عبدالملک بصری'' روایت میکند [[امام صادق (ع)|امام صادق (علیهالسلام)]] فرمود: «(ای مسمع) آیا مصائب حسین را یاد میکنی»؟ عرض کردم: «آری». فرمود: «آیا بیتابی (و گریه) میکنی؟ عرض کردم: «بلی به خدا قسم طوری گریه میکنیم که اهل و عیالم اثر آن را در [سیمای] من مشاهده میکنند، و از خوراک امتناع میکنم؛ چندان که اثر گرسنگی در صورتم مشاهده میشود. | |||
حضرت فرمود: «رحمت خداوند بر اشکهای تو؛ آگاه باش که تو از گریه کنندگان بر ما محسوب میشوی و از کسانی هستی که در شادی ما شاد، و در حزن ما محزون، و در هنگام ترس ما ترسان، و در زمان ایمنی ما، ایمن هستند. هنگام مرگ خواهی دید که پدران من نزد تو حاضر شده، سفارش تو را به ملک الموت میکنند و] از این بالاتر آنکه [تو را [به بهشت] بشارت میدهند و ملکالموت از هر مادر مهربان بیشتر به تو مهربانی کند. | حضرت فرمود: «رحمت خداوند بر اشکهای تو؛ آگاه باش که تو از گریه کنندگان بر ما محسوب میشوی و از کسانی هستی که در شادی ما شاد، و در حزن ما محزون، و در هنگام ترس ما ترسان، و در زمان ایمنی ما، ایمن هستند. هنگام مرگ خواهی دید که پدران من نزد تو حاضر شده، سفارش تو را به ملک الموت میکنند و] از این بالاتر آنکه [تو را [به بهشت] بشارت میدهند و ملکالموت از هر مادر مهربان بیشتر به تو مهربانی کند. | ||
[تا آنکه فرمود:] هیچ کس به خاطر دلسوزی به ما و به سبب مصائبی که بر ما وارد شده، گریه نمیکند، مگر آنکه قبل از آمدن اشک از چشمش، خدا او را رحمت میکند. پس وقتی اشکها بر گونهاش جاری شد، اگر قطرهای از آن در جهنم بیفتد، گرمای جهنم را از بین میبرد تا آنجا که دیگر برای آن حرارتی باقی نمیماند... . هیچ چشمی برای ما گریه نمیکند، مگر آنکه از نعمت نظر کردن به [حوض] کوثر بهرهمند میشود و با کسانی که ما را دوست دارند، از آن سیراب میشود. | [تا آنکه فرمود:] هیچ کس به خاطر دلسوزی به ما و به سبب مصائبی که بر ما وارد شده، گریه نمیکند، مگر آنکه قبل از آمدن اشک از چشمش، خدا او را رحمت میکند. پس وقتی اشکها بر گونهاش جاری شد، اگر قطرهای از آن در جهنم بیفتد، گرمای جهنم را از بین میبرد تا آنجا که دیگر برای آن حرارتی باقی نمیماند... . هیچ چشمی برای ما گریه نمیکند، مگر آنکه از نعمت نظر کردن به [حوض] کوثر بهرهمند میشود و با کسانی که ما را دوست دارند، از آن سیراب میشود. | ||
=== روایت امام صادق === | === روایت امام صادق === | ||
امام صادق (علیهالسلام) در | (عن فضیل بن فضاله عن ابی عبدالله قال: من ذکرنا عنده قفاضت عیناه حرم الله وجهه علی النار)<ref>قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۱۰.</ref>؛ امام صادق فرمود: «هر کسی که نزد او یادی از ما شود و اشک چشمانش جاریگردد، خدا آتش جهنم را بر صورتش حرام میکند». امام صادق (علیهالسلام) در جای دیگر فرمود: «به راستی حسین (علیهالسلام) کسی را که برای او گریه میکند، میبیند و از روی رحمت و دلسوزی برایش طلب آمرزش میکند. | ||
== فضیلت گریاندن و سرودن شعر در رثای امام == | == فضیلت گریاندن و سرودن شعر در رثای امام == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۱: | ||
=== روایت ابوهارون مکفوف === | === روایت ابوهارون مکفوف === | ||
ابوهارون مکفوف میگوید: امام صادق (علیهالسلام) به من فرمود: ای ابا هارون، برای من در مرثیه حسین شعری بخوان. من شروع به خواندن کردم. پس حضرت گریه کرد. سپس فرمود: آنچنان که برای خود میخوانی (یعنی با آهنگ محزون و رقت آور)، برایم بخوان. پس من شروع به خواندن کردم و گفتم: | (عن ابی هارون المکفوف، قال: قال لی ابوعبدالله: یا ابا هارون، انشدنی فی الحسین قال: فانشدته، فبکی، فقال: انشدنی کما تنشدون – یعنی بارقه- قال: فانشدت: امررعلی جدث الحسین فقل لاعظمه الزکیة... قال: فبکی، ثم قال زدنی، قال: فانشدته القصیدة الاخری، قال: فبکی، وسمعت البکاء من خلف الستر، قال: فلما فرغت، قال لی یا ابا هارون! من انشد فی الحسین شعرا فبکی و ابکی عشرا کتبت له الجنة، و من انشد فی الحسین شعرا فبکی و ابکی خمسة کتبت له الجنة ومن انشد فی الحسین شعرا فبکی و ابکی واحدا کتبت لهما الجنة و من ذکر الحسین ع عنده فخرج من عینیه من الدموع مقدار جناح ذباب، کان ثوابه علی الله ولم یرض له بدون الجنة)<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، تصحیح علی اکبر غفاری، ص۸۳.</ref>؛ ''ابوهارون مکفوف'' میگوید: امام صادق (علیهالسلام) به من فرمود: ای ابا هارون، برای من در مرثیه حسین شعری بخوان. من شروع به خواندن کردم. پس حضرت گریه کرد. سپس فرمود: آنچنان که برای خود میخوانی (یعنی با آهنگ محزون و رقت آور)، برایم بخوان. پس من شروع به خواندن کردم و گفتم: | ||
امرر علی جدث الحسین فقال لاعظمه الزکیة... | امرر علی جدث الحسین فقال لاعظمه الزکیة... | ||
«بر مزار حسین بگذر و به استخوانهای پاک پیکرش بگو...». | «بر مزار حسین بگذر و به استخوانهای پاک پیکرش بگو...». | ||
حضرت گریست. سپس فرمود: بیشتر بخوان. من قصیده دیگری را خواندم. حضرت باز گریست و (من) صدای گریه [زنان] را از پشت پرده شنیدم. | حضرت گریست. سپس فرمود: بیشتر بخوان. من قصیده دیگری را خواندم. حضرت باز گریست و (من) صدای گریه [زنان] را از پشت پرده شنیدم. | ||
چون از خواندن فارغ شدم، فرمود: «ای اباهارون؛ هرکسی شعری در سوگ حسین (علیهالسلام) بخواند و خود بگرید و ده تن را بگریاند، بهشت برای آنان نوشته میشود، و هرکس در سوگ حسین (علیهالسلام) شعری بخواند و خود بگرید و پنج نفر را بگریاند، بهشت برای آنان ثبت گردد، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند، و خود بگرید و یک نفر را بگریاند، بهشت برای آن دو نوشته میشود، و هرکس نزد او یادی از حسین شود و از چشمانش به اندازه بال مگسی اشک بیرون آید، پاداش او بر عهده خداوند عزوجل است، و او جز به بهشت برای وی راضی نمیشود؛ | چون از خواندن فارغ شدم، فرمود: «ای اباهارون؛ هرکسی شعری در سوگ حسین (علیهالسلام) بخواند و خود بگرید و ده تن را بگریاند، بهشت برای آنان نوشته میشود، و هرکس در سوگ حسین (علیهالسلام) شعری بخواند و خود بگرید و پنج نفر را بگریاند، بهشت برای آنان ثبت گردد، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند، و خود بگرید و یک نفر را بگریاند، بهشت برای آن دو نوشته میشود، و هرکس نزد او یادی از حسین شود و از چشمانش به اندازه بال مگسی اشک بیرون آید، پاداش او بر عهده خداوند عزوجل است، و او جز به بهشت برای وی راضی نمیشود؛ | ||
=== روایت زید شحام === | === روایت زید شحام === | ||
زید شحام میگوید: امام صادق (علیهالسلام) به جعفر بن عفان طائی فرمود: ای جعفر، به من خبر رسیده که تو در مرثیه حسین (علیهالسلام) به نیکو شعر میگویی، عرض کرد: آری، خدا مرا فدای شما گرداند. فرمود: شعری بخوان. پس او شعری خواند. آن حضرت و کسانی که گرد او بودند، گریستند و اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جاری شد. آنگاه فرمود: ای جعفر؛ به خدا سوگند، ملائکه مقرب خدا حاضر بودند و سخن تو را درباره حسین میشنیدند، و همچون ما، بلکه بیشتر از ما گریستند. | (.... عن زید الشحام [فی حدیث، ان ابا عبدالله قال لجعفر بن عفان الطائی]؛ یا جعفر، قال لبیک جعلنی الله فداک، قال بلغنی انک تقول الشعرفی الحسین و تجید، فقال له: نعم جعلنی الله فداک، قال: قل فانشده، [فبکی هو] و من حوله، حتی صارت له الدموع علی وجهه و لحیته، ثم قال: یا جعفر والله لقد شهدک ملائکة الله المقربون، هاهنا یسمعون قولک فی الحسین و لقد بکرا کما بکینااو اکثر، ولقد اوجب الله تعالی لک یا جعفر فی ساعته الجنه باسرها و غفرالله لک. فقال: یا جعفر الا ازیدک! قال نعم یا سیدی، قال: ما من احد قال فی الحسین شعرا فبکی و ابکی به الا اوجب الله له الجنة و غفر له)<ref>شیخ حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح و تحقیق میرزا عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج۱۰، ص۴۶۴، ح۱.</ref>؛ ''زید شحام'' میگوید: [[امام صادق (ع)|امام صادق (علیهالسلام)]] به جعفر بن عفان طائی فرمود: ای جعفر، به من خبر رسیده که تو در مرثیه حسین (علیهالسلام) به نیکو شعر میگویی، عرض کرد: آری، خدا مرا فدای شما گرداند. فرمود: شعری بخوان. پس او شعری خواند. آن حضرت و کسانی که گرد او بودند، گریستند و اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جاری شد. آنگاه فرمود: ای جعفر؛ به خدا سوگند، ملائکه مقرب خدا حاضر بودند و سخن تو را درباره حسین میشنیدند، و همچون ما، بلکه بیشتر از ما گریستند. | ||
خداوند در این ساعت تمام [نعمتهای] بهشت را بر تو واجب گردانید و تو را آمرزید. ای جعفر، آیا بیش از این بگویم؟ عرض کرد: آریای سرور من، فرمود: هرکس درباره حسین شعری بگوید و بگرید و بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب گرداند و او را بیامرزد؛ | خداوند در این ساعت تمام [نعمتهای] بهشت را بر تو واجب گردانید و تو را آمرزید. ای جعفر، آیا بیش از این بگویم؟ عرض کرد: آریای سرور من، فرمود: هرکس درباره حسین شعری بگوید و بگرید و بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب گرداند و او را بیامرزد؛ | ||
=== روایت ابوعماره === | === روایت ابوعماره === | ||
ابوعماره نوحه سرا گوید: امام صادق (علیهالسلام) به من فرمود: ای اباعماره؛ شعری در سوگ حسین (علیهالسلام) برایم بخوان. من خواندم و حضرت گریست. باز خواندم و آن حضرت گریست، و باز خواندم و باز امام گریست. به خدا قسم، پیوسته شعر میخواندم [و آن حضرت میگریست]، تا آنکه از اندرون خانه صدای گریه شنیدم. در این هنگام امام فرمود: «ای اباعماره؛ هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و پنجاه نفر را بگریاند، بهشت پاداش اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و چهل نفر را بگریاند، بهشت اجر اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و سی نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و بیست تن را بگریاند، بهشت از آن اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و خود بگرید، بهشت از آن اوست، و هرکس در عزای حسین شعری بخواند و تباکی کند، بهشت از برای اوست». | (عن ابی عمارة المنشد، عن ابی عبدالله قال: قال لی: یا ابا عمارة انشدنی فی الحسین قال: فانشدته، ثم انشدته فبکی، قال فوالله ما زلت انشده و یبکی حتی سمعت البکاء من الدار، فقال لی: یا ابا عماره، من انشد فی الحسین شعرا فابکی خمسین فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فابکی اربعین فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فابکی ثلاثین فلة الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فابکی عشرین فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فابکی عشرة فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فابکی واحدا فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فبکی فله الجنة و من انشد فی الحسین شعرا فتباکی فله الجنه)؛ ''ابوعماره'' نوحه سرا گوید: امام صادق (علیهالسلام) به من فرمود: ای اباعماره؛ شعری در سوگ حسین (علیهالسلام) برایم بخوان. من خواندم و حضرت گریست. باز خواندم و آن حضرت گریست، و باز خواندم و باز امام گریست. به خدا قسم، پیوسته شعر میخواندم [و آن حضرت میگریست]، تا آنکه از اندرون خانه صدای گریه شنیدم. در این هنگام امام فرمود: «ای اباعماره؛ هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و پنجاه نفر را بگریاند، بهشت پاداش اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و چهل نفر را بگریاند، بهشت اجر اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و سی نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و بیست تن را بگریاند، بهشت از آن اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و خود بگرید، بهشت از آن اوست، و هرکس در عزای حسین شعری بخواند و تباکی کند، بهشت از برای اوست». | ||
ازنظر کارشناسی حدیثی و رجالی، سند بعضی از این احادیث، صحیح است (مانند حدیث اول به روایت ریان بن شبیب از امام رضا (علیهالسلام)) و سند برخی دیگر را میتوان تصحیح کرد (مانند روایت دوم و سوم درباره گریه بر امام حسین (علیهالسلام) و دو حدیث ابوهارون مکفوف) و اگر سند برخی دیگر ضعیف یا تضعیف شده باشد، یا وثاقت و راویان آنها محل بحث باشد، با روایات صحیح تایید، و ضعف آنها جبران میشود.)<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، تصحیح علی اکبر غفاری، ص۸۴.</ref>. | |||
<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، تصحیح علی اکبر غفاری، ص۸۴.</ref>. | |||
== معنای تباکی == | == معنای تباکی == | ||
منظور از تباکی این است که اگر به انسان حالت گریه دست نداد، خود را به گریه وادارد؛ چنان که ابن اثیر آن حالت را «تکلف البکاء» معنی میکند و در تفسیر جمله فان لم تجدوا بکاء فتباکوا میگوید: ای تکلفوا البکاء | منظور از تباکی این است که اگر به انسان حالت گریه دست نداد، خود را به گریه وادارد؛ چنان که ابن اثیر آن حالت را «تکلف البکاء» معنی میکند و در تفسیر جمله فان لم تجدوا بکاء فتباکوا میگوید: ای تکلفوا البکاء<ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث والاثر تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. | ||
<ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث والاثر تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، ج۱، ص۱۵۰.</ref>. | |||
== توصیه به تباکی == | == توصیه به تباکی == | ||
در فرهنگ شیعه، توصیه به تباکی، تنها برای عزاداری نیست؛ بلکه برخی روایات، تباکی را در نماز واجب یا هنگام درخواست حاجت از خداوند متعالی نیز، توصیه کردهاند؛ چنانکه کلینی در باب «دعا» احادیثی نقل کرده است که به این امر توصیه میکنند؛ از آن جمله: | در فرهنگ شیعه، توصیه به تباکی، تنها برای عزاداری نیست؛ بلکه برخی روایات، تباکی را در نماز واجب یا هنگام درخواست حاجت از خداوند متعالی نیز، توصیه کردهاند؛ چنانکه کلینی در باب «دعا» احادیثی نقل کرده است که به این امر توصیه میکنند؛ از آن جمله: | ||
امام صادق فرمود: «[هنگام دعا] اگر گریه ات نیامد، خود را به گریه وادار کن». (عن عنبسه [بن بجاد] العابد قال: قال ابوعبدالله: ان لم تکن بک بکاء فتباک، مرحوم علی اکبر غفاری در توضیح مفهوم این حدیث در تعلیقه خود مینویسد: والتباکی حمل النفس علی البکاء والسعی فی تحصیله | امام صادق فرمود: «[هنگام دعا] اگر گریه ات نیامد، خود را به گریه وادار کن». (عن عنبسه [بن بجاد] العابد قال: قال ابوعبدالله: ان لم تکن بک بکاء فتباک، مرحوم علی اکبر غفاری در توضیح مفهوم این حدیث در تعلیقه خود مینویسد: والتباکی حمل النفس علی البکاء والسعی فی تحصیله)<ref>کلینی، محمدبن یعقوب، الاصول من الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۲، ص۳۳۲.</ref>. | ||
سعید بن یسار میگوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: هنگام دعا، گریهام نمیگیرد؛ [اما]خود را وادار به گریه میکنم. فرمود: اشکالی ندارد. گریه کن؛ هرچند به اندازه سر یک مگس باشد. (عن سعید بن یسار بیاع السابری قل: قلت لابی عبدالله انی اتباکی فی الدعاء ولیس لی بکاء؟ قال: نعم ولو مثل راس الذباب)<ref>کلینی، محمدبن یعقوب، الاصول من الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۲، ص۳۳۲، ح۹.</ref>. | سعید بن یسار میگوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: هنگام دعا، گریهام نمیگیرد؛ [اما]خود را وادار به گریه میکنم. فرمود: اشکالی ندارد. گریه کن؛ هرچند به اندازه سر یک مگس باشد. (عن سعید بن یسار بیاع السابری قل: قلت لابی عبدالله انی اتباکی فی الدعاء ولیس لی بکاء؟ قال: نعم ولو مثل راس الذباب)<ref>کلینی، محمدبن یعقوب، الاصول من الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۲، ص۳۳۲، ح۹.</ref>. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۳: | ||
== پاسخ تکمیلی == | == پاسخ تکمیلی == | ||
افزون بر مطالب فوق، باید بر این نکته نیز پای فشرد که در پیشگاه خداوند، همه اعمال محاسبه میشوند، و این همه فضیلت که برای گریه بر امام حسین (علیهالسلام) بیان شده و اینکه اشک چشم، آتش دوزخ را فرو مینشاند و غمگین شدن در سوگ شهیدان کربلا ایمنی از عذاب است، در صورتی است که گناه، فسق و آلودگی انسان به قدری نباشد که مانع رسیدن این فیضهای الهی شود | افزون بر مطالب فوق، باید بر این نکته نیز پای فشرد که در پیشگاه خداوند، همه اعمال محاسبه میشوند، و این همه فضیلت که برای گریه بر امام حسین (علیهالسلام) بیان شده و اینکه اشک چشم، آتش دوزخ را فرو مینشاند و غمگین شدن در سوگ شهیدان کربلا ایمنی از عذاب است، در صورتی است که گناه، فسق و آلودگی انسان به قدری نباشد که مانع رسیدن این فیضهای الهی شود<ref>محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۴۱۳-۴۱۴.</ref>. | ||
بنابراین سزاوار است که عزادار حسینی درباره عزاداری خود، و نیز نیتش، دچار شک و تردید و خدای ناکرده ناامیدی نشود و همواره بکوشد تا هم معرفت خود را به امام حسین (علیهالسلام) و هم مراتب اخلاصش را بیفزاید. | بنابراین سزاوار است که عزادار حسینی درباره عزاداری خود، و نیز نیتش، دچار شک و تردید و خدای ناکرده ناامیدی نشود و همواره بکوشد تا هم معرفت خود را به امام حسین (علیهالسلام) و هم مراتب اخلاصش را بیفزاید. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۲: | ||
گفتنی است اخباری که درباره ثواب و فضیلت عزاداری برای امام حسین (علیهالسلام) یا سرودن شعر در سوگ آن حضرت، از معصومان (علیهمالسلام) رسیده است، درواقع درصدد نفی دیگر تکالیف و وظایف یک مسلمان یا جایگزینی آنها نیست؛ بلکه گویای این است که این اعمال، شان و اقتضای چنان پاداشهایی را دارد. طبعا انجام احکام و تکالیف شرعی دیگر- طبق اصطلاح پذیرفته شده اصول فقهی نزد علمای اسلام - نوعی مقید لبی (قید و شرط عقلی) برای این روایات محسوب میشود. | گفتنی است اخباری که درباره ثواب و فضیلت عزاداری برای امام حسین (علیهالسلام) یا سرودن شعر در سوگ آن حضرت، از معصومان (علیهمالسلام) رسیده است، درواقع درصدد نفی دیگر تکالیف و وظایف یک مسلمان یا جایگزینی آنها نیست؛ بلکه گویای این است که این اعمال، شان و اقتضای چنان پاداشهایی را دارد. طبعا انجام احکام و تکالیف شرعی دیگر- طبق اصطلاح پذیرفته شده اصول فقهی نزد علمای اسلام - نوعی مقید لبی (قید و شرط عقلی) برای این روایات محسوب میشود. | ||
توضیح اینکه آیه شریفه انما یتقبل الله من المتقین <ref>سوره مائده:27.</ref> | توضیح اینکه آیه شریفه انما یتقبل الله من المتقین<ref>سوره مائده:27.</ref>. | ||
دلالت بر این دارد که شرط قبولی اعمال، تقوای الهی است. از این رو وصول به پاداش عزاداری بر امام حسین(علیهالسلام)، مشروط و «مقید» به این است که عزاداران، تقوای الهی پیشه کنند و در زمره متقین باشند. بر این اساس، عزاداری برای امام حسین (علیهالسلام) همچون دیگر عبادات یا صالحات و سنن و مستحبات مانند دعا، صدقه، زیارت، توسل و... برای رسیدن به بهشت جاویدان و قرب به پروردگار، در حد «مقتضی» است و هنگامی «فعلیت» مییابد که عزاداران، از معاصی و گناهان که نقش «مانع» را دارند، به دور باشند و در صورت آلودگی، توبه کنند. (برخی از محققان، روایات مربوط به فضیلت گریه و عزاداری بر امام حسین (علیهالسلام) را به گونهای دیگر تفسیر و توجیه کردهاند) <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۹۳-۲۹۶.</ref>. | دلالت بر این دارد که شرط قبولی اعمال، تقوای الهی است. از این رو وصول به پاداش عزاداری بر امام حسین(علیهالسلام)، مشروط و «مقید» به این است که عزاداران، تقوای الهی پیشه کنند و در زمره متقین باشند. بر این اساس، عزاداری برای امام حسین (علیهالسلام) همچون دیگر عبادات یا صالحات و سنن و مستحبات مانند دعا، صدقه، زیارت، توسل و... برای رسیدن به بهشت جاویدان و قرب به پروردگار، در حد «مقتضی» است و هنگامی «فعلیت» مییابد که عزاداران، از معاصی و گناهان که نقش «مانع» را دارند، به دور باشند و در صورت آلودگی، توبه کنند. (برخی از محققان، روایات مربوط به فضیلت گریه و عزاداری بر امام حسین (علیهالسلام) را به گونهای دیگر تفسیر و توجیه کردهاند)<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۹۳-۲۹۶.</ref>. | ||
بر این اساس عزادار حسینی، با رعایت ضوابط دینی، در پرتو پیوند عاطفی و اتصال روحی با راه و فکر و خط امامان و شهدا، خویشتن را از زشتی، پلیدی و گناه حفظ میکند و در طریق کمال گام مینهد. | بر این اساس عزادار حسینی، با رعایت ضوابط دینی، در پرتو پیوند عاطفی و اتصال روحی با راه و فکر و خط امامان و شهدا، خویشتن را از زشتی، پلیدی و گناه حفظ میکند و در طریق کمال گام مینهد. |