confirmed، مدیران
۳۷٬۰۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| تصویر = عائشة 1.jpg | | تصویر = عائشة 1.jpg | ||
| نام = عایشه دختر ابوبکر بن ابیقحافه | | نام = عایشه دختر ابوبکر بن ابیقحافه | ||
| نامهای دیگر = ام | | نامهای دیگر = ام المؤمنین، حمیرا | ||
| سال تولد = 6 ق | | سال تولد = 6 ق | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
| محل تولد = مکه | | محل تولد = مکه | ||
| سال درگذشت = ۵۸ | | سال درگذشت = ۵۸ قمری | ||
| تاریخ درگذشت = | | تاریخ درگذشت = | ||
| محل درگذشت = | | محل درگذشت = | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
کنیه عایشه <sub>اُمّعبدالله</sub> بود که به علت وجود خواهرزادهاش [[عبدالله بن زبیر]] به این نام شهرت یافت.<ref>ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۶۸؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج۱۴، ص۲۲</ref> در بسیاری از منابع تاریخی، او را [[اُمُّ الْمؤمنین]] خواندهاند.<ref>ابن طولون، الائمة الاثناعشر، ص۱۳۱</ref> | کنیه عایشه <sub>اُمّعبدالله</sub> بود که به علت وجود خواهرزادهاش [[عبدالله بن زبیر]] به این نام شهرت یافت.<ref>ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۶۸؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق، ج۱۴، ص۲۲</ref> در بسیاری از منابع تاریخی، او را [[اُمُّ الْمؤمنین]] خواندهاند.<ref>ابن طولون، الائمة الاثناعشر، ص۱۳۱</ref> | ||
نقل شده است که پیامبر(صلی الله علیه)، عایشه را <sub>حُمَیْراء</sub> خوانده و خطاب کرده است.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ص۸۲</ref> روایتی نیز در این مورد به شهرت رسیده که براساس آن پیامبر خطاب به عایشه فرمود: <sub>کَلِّمینی یا حُمَیْراء؛ ای حمیرا با من سخن بگوی</sub>. گفته شده نخستین بار غزالی در کتاب احیاء علوم الدین چنین حدیثی را نقل کرده و پیش از آن در هیچ کتابی نیامده است. | نقل شده است که پیامبر (صلی الله علیه)، عایشه را <sub>حُمَیْراء</sub> خوانده و خطاب کرده است.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ص۸۲</ref> روایتی نیز در این مورد به شهرت رسیده که براساس آن پیامبر خطاب به عایشه فرمود: <sub>کَلِّمینی یا حُمَیْراء؛ ای حمیرا با من سخن بگوی</sub>. گفته شده نخستین بار غزالی در کتاب احیاء علوم الدین چنین حدیثی را نقل کرده و پیش از آن در هیچ کتابی نیامده است. | ||
چنانکه اَلْفَتَّنی از علمای اهل تسنن (متوفای ۹۸۶ق) نوشته است آنچه غزالی نقل کرده هیچ اصل و ریشهای ندارد.<ref>الفتنی، تذکرة الموضوعات، ص۱۹۶</ref> سید مرتضی عسکری از عالمان شیعه نیز هیچ اصل و اساسی برای سخن غزالی قائل نیست و آن را از جعلیات او میداند که به دروغ گفته و افترا به پیامبر نسبت داده است.<ref>عسکری، احادیث امالمؤمنین عائشة، ۱۴۱۸ق، ص۲۵و۲۶</ref> | چنانکه اَلْفَتَّنی از علمای اهل تسنن (متوفای ۹۸۶ق) نوشته است آنچه غزالی نقل کرده هیچ اصل و ریشهای ندارد.<ref>الفتنی، تذکرة الموضوعات، ص۱۹۶</ref> سید مرتضی عسکری از عالمان شیعه نیز هیچ اصل و اساسی برای سخن غزالی قائل نیست و آن را از جعلیات او میداند که به دروغ گفته و افترا به پیامبر نسبت داده است.<ref>عسکری، احادیث امالمؤمنین عائشة، ۱۴۱۸ق، ص۲۵و۲۶</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
* صفیه از بنیاسرائیل. | * صفیه از بنیاسرائیل. | ||
ازدواج مهمترین پیوند و میثاق اجتماعی است، به ویژه در آن فرهنگ تأثیر بسیاری از خود به جا | ازدواج مهمترین پیوند و میثاق اجتماعی است، به ویژه در آن فرهنگ تأثیر بسیاری از خود به جا میگذارد. | ||
در آن محیطی که جنگ و خونریزی و غارتگری رواج داشت، بلکه به تعبیر ابن خلدون جنگ و خونریزی و غارتگری جزو خصلت ثانوی آنان شده بود، <ref> مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286</ref> بهترین عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت، پیوند زناشویی بود. | در آن محیطی که جنگ و خونریزی و غارتگری رواج داشت، بلکه به تعبیر [[ابن خلدون]] جنگ و خونریزی و غارتگری جزو خصلت ثانوی آنان شده بود، <ref> مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286</ref> بهترین عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت، پیوند زناشویی بود. | ||
از این روی پیامبر(صلی الله علیه) با قبایل بزرگ قریش به ویژه با قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر (صلی الله علیه) دشمن بودند مانند بنیامیه و بنیاسرائیل ازدواج نمود. اما با قبایل انصار که از سوی آنان هیچ خطری احساس نمیشد و آنان نسبت به پیامبر(صلی الله علیه) دشمنی نداشتند، ازدواج نکرد. | از این روی پیامبر(صلی الله علیه) با قبایل بزرگ قریش به ویژه با قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر (صلی الله علیه) دشمن بودند مانند بنیامیه و بنیاسرائیل ازدواج نمود. اما با قبایل انصار که از سوی آنان هیچ خطری احساس نمیشد و آنان نسبت به پیامبر (صلی الله علیه) دشمنی نداشتند، ازدواج نکرد. | ||
گیورگیو نویسنده مسیحی مینویسد: | گیورگیو نویسنده مسیحی مینویسد: | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در بعضی از تواریخ میخوانیم که پیامبر با زنان متعددی ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد و هرگز آمیزش با آنها نکرد حتی در مواردی تنها به خواستگاری بعضی از زنان قبائل قناعت کرد. | در بعضی از تواریخ میخوانیم که پیامبر با زنان متعددی ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد و هرگز آمیزش با آنها نکرد حتی در مواردی تنها به خواستگاری بعضی از زنان قبائل قناعت کرد. | ||
و آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات میکردند که زنی از قبیله آنان به نام همسر پیامبر (صلی الله علیه) نامیده شده و این افتخار برای آنها حاصل گشته است و به این ترتیب رابطه و پیوند اجتماعی آنها با پیامبر (صلی الله علیه) | و آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات میکردند که زنی از قبیله آنان به نام همسر پیامبر (صلی الله علیه) نامیده شده و این افتخار برای آنها حاصل گشته است و به این ترتیب رابطه و پیوند اجتماعی آنها با پیامبر (صلی الله علیه) محکمتر و در دفاع از او مصممتر میشدند. | ||
[[ام سلمه]] از طایفه بنیمخزوم - طایفه [[ابوجهل]] و [[خالد بن ولید]] - بود، وقتی که رسول خدا (صلی الله علیه) وی را به همسری خویش درآورد، خالد بن ولید موضعگیری شدید خود را در برابر مسلمانان مورد تجدیدنظر قرار داده و پس از مدتی نه چندان طولانی اسلام آورد. | [[ام سلمه]] از طایفه بنیمخزوم - طایفه [[ابوجهل]] و [[خالد بن ولید]] - بود، وقتی که رسول خدا (صلی الله علیه) وی را به همسری خویش درآورد، خالد بن ولید موضعگیری شدید خود را در برابر مسلمانان مورد تجدیدنظر قرار داده و پس از مدتی نه چندان طولانی اسلام آورد. | ||
پس از ازدواج رسول خدا (صلی الله علیه) با جویریه و صفیه هیچگونه تحرکی را از سوی بنینضیر و بنیمصطلق در برابر آن حضرت مشاهده نمیکنیم. از سوی دیگر مشاهده میکنیم که جویریه از جهت برکت آفرینی برای قوم و قبیلهاش یک زن نمونه شناخته میشود و صحابه رسول خدا(صلی الله علیه) یکصد خانوار از اسیران قوم و قبیله وی را بخاطر ازدواج پیامبر(صلی الله علیه) با او آزاد میکنند و میگویند: اینان خویشاوندان رسول خدایند! و پرواضح است که چنین منتگذاری بر یک طائفه و قبیله از سوی مسلمانان چه تاثیر بسزایی در عمق جان آنان داشته است. | پس از ازدواج رسول خدا (صلی الله علیه) با جویریه و صفیه هیچگونه تحرکی را از سوی بنینضیر و بنیمصطلق در برابر آن حضرت مشاهده نمیکنیم. از سوی دیگر مشاهده میکنیم که جویریه از جهت برکت آفرینی برای قوم و قبیلهاش یک زن نمونه شناخته میشود و صحابه رسول خدا (صلی الله علیه) یکصد خانوار از اسیران قوم و قبیله وی را بخاطر ازدواج پیامبر (صلی الله علیه) با او آزاد میکنند و میگویند: اینان خویشاوندان رسول خدایند! و پرواضح است که چنین منتگذاری بر یک طائفه و قبیله از سوی مسلمانان چه تاثیر بسزایی در عمق جان آنان داشته است. | ||
بنابراین ازدواج پیامبر با عایشه و حفصه نه به خاطر نبودن زنی بهتر در آن جامعه و بلکه به خاطر مصالح مهمی بوده است که جز با ازدواج پیامبر با آن دو تحقق نمییافته است. | بنابراین ازدواج پیامبر با عایشه و حفصه نه به خاطر نبودن زنی بهتر در آن جامعه و بلکه به خاطر مصالح مهمی بوده است که جز با ازدواج پیامبر با آن دو تحقق نمییافته است. | ||
== سن عایشه هنگام ازدواج با پیامبر == | == سن عایشه هنگام ازدواج با پیامبر == | ||
در مورد سن ازدواج او با پیامبر اختلاف وجود دارد به گونهای که سنّ هنگام ازدواج و زفاف او را بین ۶ تا ۱۸ سال بیان کردهاند.<ref>ابن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۲۳۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۱۹۱</ref> بنابر نقل مشهور منابع تاریخی عایشه در هنگام ازدواج با پیامبر(صلی الله علیه) حدود شش یا هفت سال داشته،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷-۴۸</ref> اما زفاف وی پس از مهاجرت به مدینه و بعد از جنگ بدر صورت گرفت؛<ref>عسکری٬ أحادیث أم المؤمنین عائشة٬ ۱۴۱۴ق٬ ص۵۵</ref> زمانی که عایشه سنی بالاتر از نُه سال داشت.<ref> ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷-۴۸</ref> بر این اساس او مدت هشت سال و پنج ماه در خانه پیامبر بوده است. | در مورد سن ازدواج او با پیامبر اختلاف وجود دارد به گونهای که سنّ هنگام ازدواج و زفاف او را بین ۶ تا ۱۸ سال بیان کردهاند.<ref>ابن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۲۳۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۱۹۱</ref> بنابر نقل مشهور منابع تاریخی عایشه در هنگام ازدواج با پیامبر (صلی الله علیه) حدود شش یا هفت سال داشته،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷-۴۸</ref> اما زفاف وی پس از مهاجرت به مدینه و بعد از جنگ بدر صورت گرفت؛<ref>عسکری٬ أحادیث أم المؤمنین عائشة٬ ۱۴۱۴ق٬ ص۵۵</ref> زمانی که عایشه سنی بالاتر از نُه سال داشت.<ref> ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷-۴۸</ref> بر این اساس او مدت هشت سال و پنج ماه در خانه پیامبر بوده است. | ||
با این حال برخی پژوهشگران معتقدند بررسی گزارشهای مختلف از منابع تاریخی روشن میکند که عایشه در هنگام ازدواج با محمد(صلی الله علیه) ۱۸ سال داشته است. اینان معتقدند عایشه از نخستین مسلمانان به شمار آمده و در ابتدای بعثت پیامبر کودکی بیش نبوده است. به باور اینان اگر عایشه در زمان [[بعثت]] حداقل هفت سال داشته باشد در هنگام ازدواج با پیامبر ۱۷ ساله بوده است.<ref> تقیزاده داوری، تصویر خانواده پیامبر در دائرةالمعارف اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۹۲-۹۳</ref> | با این حال برخی پژوهشگران معتقدند بررسی گزارشهای مختلف از منابع تاریخی روشن میکند که عایشه در هنگام ازدواج با محمد (صلی الله علیه) ۱۸ سال داشته است. اینان معتقدند عایشه از نخستین مسلمانان به شمار آمده و در ابتدای بعثت پیامبر کودکی بیش نبوده است. به باور اینان اگر عایشه در زمان [[بعثت]] حداقل هفت سال داشته باشد در هنگام ازدواج با پیامبر ۱۷ ساله بوده است.<ref> تقیزاده داوری، تصویر خانواده پیامبر در دائرةالمعارف اسلام، ۱۳۸۷ش، ص۹۲-۹۳</ref> | ||
[[سید جعفر مرتضی عاملی]] سن پایین عایشه را نمیپذیرد و سن سیزده تا هفدهسالگی او را به هنگام عقد صحیح میداند. وی به نقل از ابن اسحاق عایشه را در شمار کسانی آورده که در ابتدای بعثت و پس از هجده نفر مسلمان شد؛ یعنی نوزدهمین نفری بود که آیین مسلمانی را برگزید. جعفر مرتضی در ادامه اینگونه میآورد که اگر عمر وی به هنگام بعثت به طور مثال هفت ساله بوده به هنگام عقد هفدهسال و موقع هجرت بیستسال سن داشته، مگر این که بگویند وقتی مسلمان شد، کمتر از هفت سال سن داشت.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۸۵-۲۸۷</ref> | [[سید جعفر مرتضی عاملی]] سن پایین عایشه را نمیپذیرد و سن سیزده تا هفدهسالگی او را به هنگام عقد صحیح میداند. وی به نقل از ابن اسحاق عایشه را در شمار کسانی آورده که در ابتدای بعثت و پس از هجده نفر مسلمان شد؛ یعنی نوزدهمین نفری بود که آیین مسلمانی را برگزید. جعفر مرتضی در ادامه اینگونه میآورد که اگر عمر وی به هنگام بعثت به طور مثال هفت ساله بوده به هنگام عقد هفدهسال و موقع هجرت بیستسال سن داشته، مگر این که بگویند وقتی مسلمان شد، کمتر از هفت سال سن داشت.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۸۵-۲۸۷</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
پیامبر (صلی الله علیه) و آله به او اشاره کرد که اینجا یعنى پشت سر آن حضرت بنشیند. على (علیه السلام) آمد و بین پیامبر (صلی الله علیه) و عایشه نشست و مانند اعرابى ها زانوان را در بغل گرفت. عایشه آن حضرت را کنار زد و غضب کرد و گفت: براى نشستنت جایى جز بغل من نیافتى؟! پیامبر (صلی الله علیه) با شنیدن این سخن بر عایشه غضب کرد و فرمود: ساکت باش اى حمیرا! درباره برادرم على مرا اذیت مکن. او امیرالمؤمنین و آقاى مسلمانان و صاحب لواى حمد و پیشرو پیشانى سفیدان در روز قیامت است. خداوند اختیار پل صراط را به او مىسپارد و او آتش را تقسیم مىکند. دوستانش را داخل بهشت و دشمنانش را داخل آتش مى نماید. <ref>أسرار آل محمد (صلی الله علیه) (ترجمه کتاب سلیم)، اسماعیل انصاری، ص ۴۱۵؛ مناقب ابن مردویه (منبع اهل سنت)، ص ۶۲</ref> | پیامبر (صلی الله علیه) و آله به او اشاره کرد که اینجا یعنى پشت سر آن حضرت بنشیند. على (علیه السلام) آمد و بین پیامبر (صلی الله علیه) و عایشه نشست و مانند اعرابى ها زانوان را در بغل گرفت. عایشه آن حضرت را کنار زد و غضب کرد و گفت: براى نشستنت جایى جز بغل من نیافتى؟! پیامبر (صلی الله علیه) با شنیدن این سخن بر عایشه غضب کرد و فرمود: ساکت باش اى حمیرا! درباره برادرم على مرا اذیت مکن. او امیرالمؤمنین و آقاى مسلمانان و صاحب لواى حمد و پیشرو پیشانى سفیدان در روز قیامت است. خداوند اختیار پل صراط را به او مىسپارد و او آتش را تقسیم مىکند. دوستانش را داخل بهشت و دشمنانش را داخل آتش مى نماید. <ref>أسرار آل محمد (صلی الله علیه) (ترجمه کتاب سلیم)، اسماعیل انصاری، ص ۴۱۵؛ مناقب ابن مردویه (منبع اهل سنت)، ص ۶۲</ref> | ||
تلاش عایشه در گردآوری احزاب مخالف امام علی(علیه السلام) و سازماندهی لشکری بزرگ علیه خلافت امام که به جنگ جمل انجامید، نشانه بارزی از دشمنی او با [[علی بن ابیطالب | تلاش عایشه در گردآوری احزاب مخالف امام علی (علیه السلام) و سازماندهی لشکری بزرگ علیه خلافت امام که به جنگ جمل انجامید، نشانه بارزی از دشمنی او با [[علی بن ابی طالب|علی بن ابیطالب (علیه السلام)]] است. عایشه در [[مکه]] حضور داشت که خبر قتل عثمان را برای او آوردند. او عمره خود را بهجا آورد و به سمت [[مدینه]] راه افتاد اما همین که خبر به خلافت رسیدن علی(علیه السلام) را به او دادند، با ناراحتی به مکه بازگشت. پس از مدتی با رسیدن طلحه و زبیر به مکه، این سه با نیروهایی از قبایل عرب، به سوی [[بصره]] راه افتادند و ادعای خونخواهی عثمان را مطرح ساختند. آنها بعد از تصرف این شهر، در برابر نیروهای امام صفآرایی کردند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲ ص۱۸۰</ref> | ||
حضرت علی (علیه السلام) در جریان جنگ جمل، نامهای برای عایشه نوشت و شخصیت وی را بدین گونه توصیف کرد: اما بعد فانک خرجت من بیتک عاصیه لله تعالی و لرسوله (صلی الله علیه) تطلبین امرا کان عنک موضوعاً، ثم تزعمین انّک تریدین الاصلاح بین النّاس فخبّرینی ما للنّساء و قود العساکر؟ و زعمت انک طالبه بدم عثمان و عثمان رجل من بنیامیه و انت امراه من بنیتمیم بن مره، ولعمری ان الذی عرضک للبلاء و حملک علی المعصیه لأعظم الیک ذنباً من قتله عثمان، و ما غضبت حتی اغضبت و لاهجت حتی هیجت، فاتقی الله یا عایشه! و ارجعی الی منزلک و اسبلی علیک سترک، والسلام.<ref> کشف الغمه، ج ۱، ص ۳۲۵</ref> | حضرت علی (علیه السلام) در جریان جنگ جمل، نامهای برای عایشه نوشت و شخصیت وی را بدین گونه توصیف کرد: اما بعد فانک خرجت من بیتک عاصیه لله تعالی و لرسوله (صلی الله علیه) تطلبین امرا کان عنک موضوعاً، ثم تزعمین انّک تریدین الاصلاح بین النّاس فخبّرینی ما للنّساء و قود العساکر؟ و زعمت انک طالبه بدم عثمان و عثمان رجل من بنیامیه و انت امراه من بنیتمیم بن مره، ولعمری ان الذی عرضک للبلاء و حملک علی المعصیه لأعظم الیک ذنباً من قتله عثمان، و ما غضبت حتی اغضبت و لاهجت حتی هیجت، فاتقی الله یا عایشه! و ارجعی الی منزلک و اسبلی علیک سترک، والسلام.<ref> کشف الغمه، ج ۱، ص ۳۲۵</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
اما بعد، تو عصیان خداى تعالى و رسول او را پیشه کرده، از خانه ات بیرون آمده ای، و طالب امری شدهای که بر عهده تو نیست. آنگاه گمان میکنی که تو اصلاح بین مردم را میخواهی. خبر کن مرا که زنان را با لشکرکشى چه کار! و گمان میکنی که طالب خون عثمان هستی حال آنکه او مردى بود از [[بنىامیه]] و تو زنى هستى از بنى تمیم بن مره. به خدا سوگند که تو درى از بلا بر خود گشودى، و امرى از معصیت براى خود اندوختى، و گناه این اعظم است از گناه قاتلان عثمان، و غضب بر کسى نکردى تا خود مغضوب شدى، و فتنه از براى کسى نینگیختى تا خود مفتون گشتى، اى عایشه از خداى تعالى بترس و به منزل خود بازگرد، و ستر خود را بر روى خود فرو انداز و السلام. | اما بعد، تو عصیان خداى تعالى و رسول او را پیشه کرده، از خانه ات بیرون آمده ای، و طالب امری شدهای که بر عهده تو نیست. آنگاه گمان میکنی که تو اصلاح بین مردم را میخواهی. خبر کن مرا که زنان را با لشکرکشى چه کار! و گمان میکنی که طالب خون عثمان هستی حال آنکه او مردى بود از [[بنىامیه]] و تو زنى هستى از بنى تمیم بن مره. به خدا سوگند که تو درى از بلا بر خود گشودى، و امرى از معصیت براى خود اندوختى، و گناه این اعظم است از گناه قاتلان عثمان، و غضب بر کسى نکردى تا خود مغضوب شدى، و فتنه از براى کسى نینگیختى تا خود مفتون گشتى، اى عایشه از خداى تعالى بترس و به منزل خود بازگرد، و ستر خود را بر روى خود فرو انداز و السلام. | ||
یکی دیگر از اقدامات عایشه در زمان حیاتش، جلوگیری از دفن پیکر امام حسن(علیه السلام) کنار قبر پیامبر(صلی الله علیه) بود. از آنجا که محل دفن پیامبر(صلی الله علیه) در خانه عایشه بود و پس از آن، خلیفه اول و دوم نیز در این مکان دفن شده بودند، با شهادت امام حسن(علیه السلام)، [[امام حسین | یکی دیگر از اقدامات عایشه در زمان حیاتش، جلوگیری از دفن پیکر امام حسن(علیه السلام) کنار قبر پیامبر(صلی الله علیه) بود. از آنجا که محل دفن پیامبر(صلی الله علیه) در خانه عایشه بود و پس از آن، خلیفه اول و دوم نیز در این مکان دفن شده بودند، با شهادت امام حسن(علیه السلام)، [[امام حسین |امام حسین (علیه السلام)]] مطابق با وصیت برادرش قصد داشت پیکر او را، کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه) دفن کند، اما عایشه با تحریک مروان بن حکم، مانع این اقدام شد و امام حسین (علیه السلام) برای پرهیز از درگیری از این اقدام صرفنظر کرد و جنازه امام(علیه السلام) در [[بقیع]] دفن شد.<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۳ ص۶۶</ref> | ||
== خلفا و عایشه == | == خلفا و عایشه == | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
به عقیده گروهی از نویسندگان شیعه، عایشه در به خلافت رسیدن ابوبکر نیز نقش داشت و در روزهای آخر عمر پیامبر(صلی الله علیه) تلاشهایی برای زمینه سازی خلافت پدرش انجام داد. او همچنین با نقل روایاتی از [[پیامبر اسلام]] در فضیلت ابوبکر و عمر، به تثیبت خلافت آن دو یاری رساند.<ref>واردی، نقش همسران رسول خدا در حکومت امیر مومنان، ص۱۱۴</ref> گزارشهایی که حاکی از رسیدگی دو خلیفه نخست به عایشه و اعطای هدایا و افزایش مستمری او نسبت به سایر همسران پیامبر(صلی الله علیه) به او است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵۳</ref> مورد توجه شیعیان قرار گرفته و نوعی بیعدالتی تلقی شده است.<ref>تصویر خانواده پیامبر، ص۱۱۵-۱۱۶</ref> | به عقیده گروهی از نویسندگان شیعه، عایشه در به خلافت رسیدن ابوبکر نیز نقش داشت و در روزهای آخر عمر پیامبر(صلی الله علیه) تلاشهایی برای زمینه سازی خلافت پدرش انجام داد. او همچنین با نقل روایاتی از [[پیامبر اسلام]] در فضیلت ابوبکر و عمر، به تثیبت خلافت آن دو یاری رساند.<ref>واردی، نقش همسران رسول خدا در حکومت امیر مومنان، ص۱۱۴</ref> گزارشهایی که حاکی از رسیدگی دو خلیفه نخست به عایشه و اعطای هدایا و افزایش مستمری او نسبت به سایر همسران پیامبر(صلی الله علیه) به او است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵۳</ref> مورد توجه شیعیان قرار گرفته و نوعی بیعدالتی تلقی شده است.<ref>تصویر خانواده پیامبر، ص۱۱۵-۱۱۶</ref> | ||
رابطه عایشه با عثمان در سالهای نخست خلافت وی خوب اما در نیمه دوم خلافت با دشمنی پایان یافت. در نیمه دوم خلافت عثمان، عایشه با ورود به جرگه مخالفان خلیفه، نقش سیاسی بارزتری در جامعه اسلامی ایفا کرد. او در سخنان خود و برخوردهایی که بین او و عثمان در [[مسجد]] | رابطه عایشه با عثمان در سالهای نخست خلافت وی خوب اما در نیمه دوم خلافت با دشمنی پایان یافت. در نیمه دوم خلافت عثمان، عایشه با ورود به جرگه مخالفان خلیفه، نقش سیاسی بارزتری در جامعه اسلامی ایفا کرد. او در سخنان خود و برخوردهایی که بین او و عثمان در [[مسجد]] مدینه پیش آمد به شدت به انتقاد از خلیفه پرداخت و بنابر گزارشهایی او را شایسته مرگ دانست.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۲۱</ref> | ||
=== امام علی و عایشه === | === امام علی و عایشه === | ||
عایشه از مخالفان امام علی(علیه السلام) بود. برخی نویسندگان، سابقه این اختلاف را به دوران حیات پیامبر عقب بردهاند.<ref> نقش همسران رسول خدا در حکومت امیر مومنان، ص۱۰۳</ref> نقش عایشه در برپایی شورشی بزرگ علیه خلافت امام علی(علیه السلام) که به جنگ جمل انجامید، نشانه بارزی از دشمنی او با علی ابن ابیطالب(علیه السلام) است، هر چند برخی نویسندگان سنی مذهب او را تحت تاثیر تحریک بدخواهان دانستهاند و یا اقدام او در لشکرکشی به بصره را به قصد [[قصاص]] کشندگان عثمان و نه مخالفت با علی(علیه السلام)و این عمل او را خطایی در [[اجتهاد]] | عایشه از مخالفان امام علی(علیه السلام) بود. برخی نویسندگان، سابقه این اختلاف را به دوران حیات پیامبر عقب بردهاند.<ref> نقش همسران رسول خدا در حکومت امیر مومنان، ص۱۰۳</ref> نقش عایشه در برپایی شورشی بزرگ علیه خلافت امام علی(علیه السلام) که به جنگ جمل انجامید، نشانه بارزی از دشمنی او با علی ابن ابیطالب(علیه السلام) است، هر چند برخی نویسندگان سنی مذهب او را تحت تاثیر تحریک بدخواهان دانستهاند و یا اقدام او در لشکرکشی به بصره را به قصد [[قصاص]] کشندگان عثمان و نه مخالفت با علی (علیه السلام)و این عمل او را خطایی در [[اجتهاد]] دانستهاند که خود عایشه از آن پشیمان بود.<ref>ندوی، سیره السیده عائشهام المومنین، ص۱۸۹-۱۹۲</ref> | ||
عایشه که از مخالفان عثمان بود و در هنگام قتل عثمان در مکه حضور داشت با شنیدن به خلافت رسیدن علی، در مکه ماند. بعد از مدتی با رسیدن طلحه و زبیر به مکه، این سه با نیروهایی از قبایل عرب به سوی بصره راه افتادند و ادعای خونخواهی عثمان را مطرح کردند<ref>سیره السیده عائشهام المومنین، ص۱۸۹-۱۹۲</ref> و بعد از تصرف این شهر، در برابر نیروهای امام صف ارایی کردند.<ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۷۱-۷۲ </ref> | عایشه که از مخالفان عثمان بود و در هنگام قتل عثمان در مکه حضور داشت با شنیدن به خلافت رسیدن علی، در مکه ماند. بعد از مدتی با رسیدن طلحه و زبیر به مکه، این سه با نیروهایی از قبایل عرب به سوی بصره راه افتادند و ادعای خونخواهی عثمان را مطرح کردند<ref>سیره السیده عائشهام المومنین، ص۱۸۹-۱۹۲</ref> و بعد از تصرف این شهر، در برابر نیروهای امام صف ارایی کردند.<ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۷۱-۷۲ </ref> | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
=== حفاظت از جان عایشه === | === حفاظت از جان عایشه === | ||
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مسیرشان به [[کوفه]] | امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مسیرشان به [[کوفه]] دستور دادند عایشه را همراه چهل زن که [[عمامه]] و [[عرقچین]] به سر گذاشته و [[شمشیر]] حایل کرده بودند، به مدینه برسانند و دستور داده بود که از چپ و راست و پشت سر از او مواظبت کنند عایشه نیز در طول سفر به علی (علیه السلام) چنین و چنان میگفت که مردان (نامحرمی) را با من فرستاد و حرمت پیامبر اسلام (صلی الله علیه) را نگه نداشت؛ اما زمانی که وارد مدینه شدند و آنان را دید از سخنانش پشیمان شد و گفت: خداوند به پسر ابیطالب بهترین پاداشها را بدهد که حرمت پیامبر (صلی الله علیه) را حفظ نمود. <ref>شیخ مفید، الجمل، ص ۴۱۵؟؟ ؟، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق</ref> | ||
== ماجرای تحریم عایشه == | == ماجرای تحریم عایشه == | ||
ماجرای تحریم به آیات نخست سوره تحریم اشاره دارد که خداوند در آن، پیامبر(صلی الله علیه) را به دلیل اینکه برای رضایت همسرانش، امر حلالی را بر خود حرام کرده، سرزنش میکند. بر اساس گزارش تفسیر نمونه ماجرای نزول آیه چنین است: | ماجرای تحریم به آیات نخست سوره تحریم اشاره دارد که خداوند در آن، پیامبر (صلی الله علیه) را به دلیل اینکه برای رضایت همسرانش، امر حلالی را بر خود حرام کرده، سرزنش میکند. بر اساس گزارش تفسیر نمونه ماجرای نزول آیه چنین است: | ||
پیامبر(صلی الله علیه) گاه که نزد زینب بنت جحش (یکی از همسرانش) میرفت زینب او را نگاه میداشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت میآورد. این سخن به گوش عایشه رسید، و بر او گران آمده، میگوید: من با حفصه (یکی دیگر از همسران پیامبر) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر نزد یکی از ما آمد فورا بگوئیم، آیا صمغ <sub>مغافیر</sub> خوردهای؟! مغافیر صمغی بود که یکی از درختان حجاز به نام عرفط تراوش میکرد و بوی نامناسبی داشت و پیامبر مقید بود که هرگز بوی نامناسبی از دهان یا لباسش استشمام نشود. | پیامبر(صلی الله علیه) گاه که نزد زینب بنت جحش (یکی از همسرانش) میرفت زینب او را نگاه میداشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت میآورد. این سخن به گوش عایشه رسید، و بر او گران آمده، میگوید: من با حفصه (یکی دیگر از همسران پیامبر) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر نزد یکی از ما آمد فورا بگوئیم، آیا صمغ <sub>مغافیر</sub> خوردهای؟! مغافیر صمغی بود که یکی از درختان حجاز به نام عرفط تراوش میکرد و بوی نامناسبی داشت و پیامبر مقید بود که هرگز بوی نامناسبی از دهان یا لباسش استشمام نشود. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
روزی پیامبر نزد حفصه آمد، او این سخن را به پیامبر گفت. حضرت فرمود: من مغافیر نخوردهام، بلکه عسلی نزد زینب بنت جحش نوشیدم، و من سوگند یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم ولی این سخن را به کسی مگو، مبادا به گوش مردم برسد و بگویند چرا پیامبر غذای حلالی را بر خود تحریم کرده، و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند، و یا به گوش زینب برسد و او دل شکسته شود. اما حفصه پس از مدتی این راز را آشکار کرد. <ref>بابایی، برگزیده تفسیر نمونه، ج۵، ص۲۲۲</ref> | روزی پیامبر نزد حفصه آمد، او این سخن را به پیامبر گفت. حضرت فرمود: من مغافیر نخوردهام، بلکه عسلی نزد زینب بنت جحش نوشیدم، و من سوگند یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم ولی این سخن را به کسی مگو، مبادا به گوش مردم برسد و بگویند چرا پیامبر غذای حلالی را بر خود تحریم کرده، و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند، و یا به گوش زینب برسد و او دل شکسته شود. اما حفصه پس از مدتی این راز را آشکار کرد. <ref>بابایی، برگزیده تفسیر نمونه، ج۵، ص۲۲۲</ref> | ||
این روایت در منابع گوناگون با تغییراتی نقل شده<ref>حسینی فاطمی، نقد و بررسی دیدگاههای موجود درباره افشای راز پیامبر(صلی الله علیه) در آیات ابتدایی سوره تحریم</ref> و حتی بخاری نیز آن را بیان کرده است.<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص۴۹۶۴، ح۴۹۶۶، کتَاب الطَّلَاقِ، بَاب «لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ الله لک»،</ref> بخاری روایت دیگری در این رابطه به نقل از خلیفه دوم مینویسد که در آن عایشه و حفضه علیه پیامبر(صلی الله علیه) هم پیمان شدند.<ref>صحیح البخاری، ج ۴، ص۱۸۶۸، ح۴۶۳۰، کتَاب التفسیر، بَاب: وَإِذْ أَسَرَّ النبی إلی بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا</ref> قرطبی<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۸، ص۲۰۲</ref> و ابن قیم<ref>ابن قیم، إعلام الموقعین عن رب العالمین، ج ۱، ص۱۸۹؛ ابن قیم، الأمثال فی القرآن الکریم، ج ۱، ص۵۷، | این روایت در منابع گوناگون با تغییراتی نقل شده<ref>حسینی فاطمی، نقد و بررسی دیدگاههای موجود درباره افشای راز پیامبر(صلی الله علیه) در آیات ابتدایی سوره تحریم</ref> و حتی بخاری نیز آن را بیان کرده است.<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص۴۹۶۴، ح۴۹۶۶، کتَاب الطَّلَاقِ، بَاب «لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ الله لک»،</ref> بخاری روایت دیگری در این رابطه به نقل از خلیفه دوم مینویسد که در آن عایشه و حفضه علیه پیامبر (صلی الله علیه) هم پیمان شدند.<ref>صحیح البخاری، ج ۴، ص۱۸۶۸، ح۴۶۳۰، کتَاب التفسیر، بَاب: وَإِذْ أَسَرَّ النبی إلی بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا</ref> قرطبی<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۸، ص۲۰۲</ref> و ابن قیم<ref>ابن قیم، إعلام الموقعین عن رب العالمین، ج ۱، ص۱۸۹؛ ابن قیم، الأمثال فی القرآن الکریم، ج ۱، ص۵۷، | ||
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَینِ مِنْ عِبادِنا صالِحَینِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیئاً وَقیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ | ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَینِ مِنْ عِبادِنا صالِحَینِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیئاً وَقیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ التحریم/۱۰</ref> حتی آیه ۱۰ سوره تحریم <ref>. واردی، نقش همسران رسول خدا در حکومت امیر مومنان، ص۱۱۴</ref> را نیز برای ترساندن عایشه و حفصه میدانند. | ||
== ماجرای افک و عایشه == | == ماجرای افک و عایشه == | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
== راوی حدیث بودن عایشه == | == راوی حدیث بودن عایشه == | ||
عایشه از راویان سخنان و [[سیره پیامبر | عایشه از راویان سخنان و [[سیره پیامبر (صلی الله علیه)]] است و تعداد روایاتی که از او نقل شده، به ۲۲۱۰ روایت میرسد.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰، ج۶، ص۴۳</ref> در حالی که سهم دیگر [[همسران رسول خدا]] در مجموع ۶۱۲ حدیث است. در مسند احمد ۲۲۷۰ روایت از عایشه نقل شده و در کتاب صحیح بخاری و مسلم ۱۲۰۰ روایت در باب [[احکام فقهی]] آمده که ۲۹۰تای آن از عایشه است و از این رو اهل سنت قائلند که عایشه، یکچهارم شریعت را حمل میکند.<ref>عسکری، احادیث ام المؤمنین عائشة، ۱۴۱۸ق، ص۳۲</ref> بخشی از روایاتی که به نقل از او در منابع روایی نقل شده، مورد نقد و بررسی پژوهشگران شیعی قرار گرفته است<ref>عسکری، احادیث ام المومنین عایشه، طیبیان، عایشه در صحاح سته</ref>. | ||
== ویژگیهای عایشه == | == ویژگیهای عایشه == | ||
عایشه تنها همسر رسول الله (صلی الله علیه) بود که پیشتر ازدواج نکرده بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۹</ref> اهل سنت گزارشهایی درباره علاقه زیاد پیامبر(صلی الله علیه) به عایشه نقل میکنند تا او را محبوبترین همسر پیامبر(صلی الله علیه) معرفی کنند. آنان طبق همین روایت عایشه را دارای فضایل بسیاری میدانند.<ref>ابن الاثیر، اسدالغابه، ج۶، ص۱۸۹- ۱۹۱</ref> | عایشه تنها همسر رسول الله (صلی الله علیه) بود که پیشتر ازدواج نکرده بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۹</ref> اهل سنت گزارشهایی درباره علاقه زیاد پیامبر(صلی الله علیه) به عایشه نقل میکنند تا او را محبوبترین همسر پیامبر (صلی الله علیه) معرفی کنند. آنان طبق همین روایت عایشه را دارای فضایل بسیاری میدانند.<ref>ابن الاثیر، اسدالغابه، ج۶، ص۱۸۹- ۱۹۱</ref> | ||
در مقابل [[شیعه]]، فضایلی را که منابع اهل سنت درباره عایشه نقل کردهاند، ساختگی و غلو دانسته و به روایاتی استناد میکنند که بنابر آن رفتار عایشه به ناراحتی و خشم پیامبر منجر شده و یا سخنانی از پیامبر را یادآور میشوند که آن حضرت از عایشه گلایه کرده است.<ref>تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلامی، ص۹۷، ۱۰۱-۱۰۴</ref> بر همین اساس گزارشهایی که از حسد و غیرت عایشه نسبت به سایر زنان پیامبر(صلی الله علیه) نقل شده و اقداماتی که عایشه از روی حسد علیه آنان انجام میداد ناپسند شمردهاند.<ref> العاملی، الصحیح من السیره النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۱</ref> | در مقابل [[شیعه]]، فضایلی را که منابع اهل سنت درباره عایشه نقل کردهاند، ساختگی و غلو دانسته و به روایاتی استناد میکنند که بنابر آن رفتار عایشه به ناراحتی و خشم پیامبر منجر شده و یا سخنانی از پیامبر را یادآور میشوند که آن حضرت از عایشه گلایه کرده است.<ref>تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلامی، ص۹۷، ۱۰۱-۱۰۴</ref> بر همین اساس گزارشهایی که از حسد و غیرت عایشه نسبت به سایر زنان پیامبر(صلی الله علیه) نقل شده و اقداماتی که عایشه از روی حسد علیه آنان انجام میداد ناپسند شمردهاند.<ref> العاملی، الصحیح من السیره النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۱</ref> | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
در شهور سنه سته و خمسین که معاویۀ بن ابیسفیان جهت بیعت یزید به مدینه رفته، حسین بن علی المرتضی و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن ابنابیبکر و عبدالله بن زبیر رضی الله عنهم را برنجانید، صدیقه رضی الله عنها زبان ملامت و اعتراف بر وی بگشاد و معاویه در خانه خویش چاهی کنده سر آن را به خاشاک پوشید و کرسی آبنوس بر زیر آن نهاد. آنگاه صدیقه را جهت ضیافت طلب داشت و بر آن کرسی نشاند تا در چاه افتاد و معاویه سر چاه را بآهک مضبوط کرده از مدینه به مکه رفت. <ref>حسینی خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین، تاریخ حبیب السیر، ج۱، ص۴۲۵، انتشارت خیام، بی جا، بی تا</ref> | در شهور سنه سته و خمسین که معاویۀ بن ابیسفیان جهت بیعت یزید به مدینه رفته، حسین بن علی المرتضی و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن ابنابیبکر و عبدالله بن زبیر رضی الله عنهم را برنجانید، صدیقه رضی الله عنها زبان ملامت و اعتراف بر وی بگشاد و معاویه در خانه خویش چاهی کنده سر آن را به خاشاک پوشید و کرسی آبنوس بر زیر آن نهاد. آنگاه صدیقه را جهت ضیافت طلب داشت و بر آن کرسی نشاند تا در چاه افتاد و معاویه سر چاه را بآهک مضبوط کرده از مدینه به مکه رفت. <ref>حسینی خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین، تاریخ حبیب السیر، ج۱، ص۴۲۵، انتشارت خیام، بی جا، بی تا</ref> | ||
بعد از مرگ وی [[ابوهریره]] بر او [[نماز]] خواند و در [[قبرستان بقیع]] دفن شد | بعد از مرگ وی [[ابوهریره]] بر او [[نماز]] خواند و در [[قبرستان بقیع]] دفن شد<ref> بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۸۶، طبق برنامه الجامع الکبیر</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |