پرش به محتوا

لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'صاحب نظر' به 'صاحب‌نظر'
جز (جایگزینی متن - 'عهده دار ' به 'عهده‌دار ')
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظر' به 'صاحب‌نظر')
خط ۱٬۳۸۷: خط ۱٬۳۸۷:
پروژه فرهنگی و فکری امام موسی صدر، بر مبانی دینی مشخصی استوار بود. امام موسی صدر برخلاف پسرعموی خود- شهید محمد باقر صدر- از جریان‌های انقلابی مصر یا از حزب تحریر در سرزمین شام و همچنین از جریان‌های انقلابی اسلامی در ایران و عراق متأثر نگردید. ایشان منادی برپاسازی نظام اسلامی در لبنان نبود همچنان که تأسیس احزاب دینی را به معنایی که امروز می‌شناسیم، جزو اولویت‌های کاری خود قرار نداده بود. نگاه او به لبنان همانند نگاه سید محمد باقر صدر به عراق نبود و روش شهید محمدباقر صدر را در پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران در پی نگرفته بود؛ بلکه فعالیت‌های فرهنگی او به شکل ساده بر اساس گسترش فرهنگ شیعی بود. هدف امام موسی صدر این بود که شیعیان هویّت خویش را احساس کنند، جایگاه خود را دوباره بازگردانده، منظومه شیعه را پدید آورند و بر خلاف انزوایی که بعد از سقوط حکومت عثمانی به آنان تحمیل شده بود، به قدرتی تأثیرگذار در صحنه تبدیل شوند. بله این هدف اساسی امام موسی صدر در پروژه‌های فرهنگی و سیاسی ایشان در دهه شصت و هفتاد سده گذشته بود. ایشان شبکه‌ای شگفت آور از ارتباطات بین‌المللی و محلی را برقرار کرده بود. این حقیقت را در سخنرانی‌ها و درس‌های تفسیر ایشان مشاهده می‌کنیم. شاید وضعیت شیعیان لبنان، باعث شده بود، در ترسیم اولویت‌ها با دغدغه شیعیان لبنان و عراق، متفاوت رفتار کند و شاید وضعیت شیعیان لبنان، این تفاوت را به او تحمیل کرده بود.
پروژه فرهنگی و فکری امام موسی صدر، بر مبانی دینی مشخصی استوار بود. امام موسی صدر برخلاف پسرعموی خود- شهید محمد باقر صدر- از جریان‌های انقلابی مصر یا از حزب تحریر در سرزمین شام و همچنین از جریان‌های انقلابی اسلامی در ایران و عراق متأثر نگردید. ایشان منادی برپاسازی نظام اسلامی در لبنان نبود همچنان که تأسیس احزاب دینی را به معنایی که امروز می‌شناسیم، جزو اولویت‌های کاری خود قرار نداده بود. نگاه او به لبنان همانند نگاه سید محمد باقر صدر به عراق نبود و روش شهید محمدباقر صدر را در پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران در پی نگرفته بود؛ بلکه فعالیت‌های فرهنگی او به شکل ساده بر اساس گسترش فرهنگ شیعی بود. هدف امام موسی صدر این بود که شیعیان هویّت خویش را احساس کنند، جایگاه خود را دوباره بازگردانده، منظومه شیعه را پدید آورند و بر خلاف انزوایی که بعد از سقوط حکومت عثمانی به آنان تحمیل شده بود، به قدرتی تأثیرگذار در صحنه تبدیل شوند. بله این هدف اساسی امام موسی صدر در پروژه‌های فرهنگی و سیاسی ایشان در دهه شصت و هفتاد سده گذشته بود. ایشان شبکه‌ای شگفت آور از ارتباطات بین‌المللی و محلی را برقرار کرده بود. این حقیقت را در سخنرانی‌ها و درس‌های تفسیر ایشان مشاهده می‌کنیم. شاید وضعیت شیعیان لبنان، باعث شده بود، در ترسیم اولویت‌ها با دغدغه شیعیان لبنان و عراق، متفاوت رفتار کند و شاید وضعیت شیعیان لبنان، این تفاوت را به او تحمیل کرده بود.


بر اساس تقسیم‌بندی رایج در دسته‌بندی جنبش‌های اسلامی، سید موسی صدر در خطوط اعتدالی شیعیان قرار داده می‌شود. ایشان در رویارویی با دشمنان داخلی از سلاح استفاده نکرد، برای تغییر واقعیت‌های جامعه از روش انقلابی بهره نبرد و در تعامل با زندگی شیعیان لبنان، شخصیت رادیکال دینی نداشت. گفته می‌شود: ایشان از نظر فکری به برخی جریان‌های ایرانی قرابت داشت که با خطّ حاکم و جریانی که تا امروز در ایران پیروز است، اندکی متفاوت اند. صاحب نظران معتقدند ارتباط امام موسی صدر با نشریه «مکتب اسلام» و جریان‌هایی مانند دکتر شریعتی و همفکرانش، از ارتباط ایشان با اندیشۀ امام خمینی بیشتر بود. به همین جهت برخی شخصیت‌های انقلابی اسلامگرا که در دهه هشتاد میلادی به میدان آمدند، معتقد بودند امام موسی صدر با پروژه آنان هماهنگ نیست. این همان نقطه آغاز دگرگونی‌های تند و اختلاف دیدگاه‌ها در میان شیعیان بود.
بر اساس تقسیم‌بندی رایج در دسته‌بندی جنبش‌های اسلامی، سید موسی صدر در خطوط اعتدالی شیعیان قرار داده می‌شود. ایشان در رویارویی با دشمنان داخلی از سلاح استفاده نکرد، برای تغییر واقعیت‌های جامعه از روش انقلابی بهره نبرد و در تعامل با زندگی شیعیان لبنان، شخصیت رادیکال دینی نداشت. گفته می‌شود: ایشان از نظر فکری به برخی جریان‌های ایرانی قرابت داشت که با خطّ حاکم و جریانی که تا امروز در ایران پیروز است، اندکی متفاوت اند. صاحب‌نظران معتقدند ارتباط امام موسی صدر با نشریه «مکتب اسلام» و جریان‌هایی مانند دکتر شریعتی و همفکرانش، از ارتباط ایشان با اندیشۀ امام خمینی بیشتر بود. به همین جهت برخی شخصیت‌های انقلابی اسلامگرا که در دهه هشتاد میلادی به میدان آمدند، معتقد بودند امام موسی صدر با پروژه آنان هماهنگ نیست. این همان نقطه آغاز دگرگونی‌های تند و اختلاف دیدگاه‌ها در میان شیعیان بود.


در حقیقت، نگاه ارایه شده از طرف امام موسی صدر، بازتاب‌های زیادی داشت. مهمترین آن عبارت بود از:
در حقیقت، نگاه ارایه شده از طرف امام موسی صدر، بازتاب‌های زیادی داشت. مهمترین آن عبارت بود از:
خط ۲٬۲۴۴: خط ۲٬۲۴۴:


واضح است که این مجوزها برای هموار کردن واقعیت‌های نادر وپوشش قانونی دادن به موارد نادر است. با این معنا ومفهوم, حقوق این مؤسسات وتعهدات آنان روشن نیست وعدم وجود ضوابط, بابِ بازی با قانون وتحلیل آنرا باز گذاشته ونمونه بارز آن افتتاح شاخه‌های این مراکز در نقاط مختلف لبنان است. خطر این مجوزها در عدم محدویتی است که دارند وچیزهای فراوانی را نامشخص رها کرده‌اند وقانون نیز این نقاط را قطعی نکرده ومجوزهای بعدی نیز به این نقاط اشاره نکرده اند. این بی توجهی, باب اجتهاد را مقابل صاحبان این مراکز باز گذاشته تا مراکز دیگری را در نقاط مختلف بوجود آورند. این موارد در مورد ایجاد شاخه‌ها بود, اما درباره ایجاد رشته‌های جدید, در فهرست رشته‌های اساسی, که مخصوص انستیتوهای تکنولوژی دانشگاهی است چیزی لحاظ واشاره نشده است.
واضح است که این مجوزها برای هموار کردن واقعیت‌های نادر وپوشش قانونی دادن به موارد نادر است. با این معنا ومفهوم, حقوق این مؤسسات وتعهدات آنان روشن نیست وعدم وجود ضوابط, بابِ بازی با قانون وتحلیل آنرا باز گذاشته ونمونه بارز آن افتتاح شاخه‌های این مراکز در نقاط مختلف لبنان است. خطر این مجوزها در عدم محدویتی است که دارند وچیزهای فراوانی را نامشخص رها کرده‌اند وقانون نیز این نقاط را قطعی نکرده ومجوزهای بعدی نیز به این نقاط اشاره نکرده اند. این بی توجهی, باب اجتهاد را مقابل صاحبان این مراکز باز گذاشته تا مراکز دیگری را در نقاط مختلف بوجود آورند. این موارد در مورد ایجاد شاخه‌ها بود, اما درباره ایجاد رشته‌های جدید, در فهرست رشته‌های اساسی, که مخصوص انستیتوهای تکنولوژی دانشگاهی است چیزی لحاظ واشاره نشده است.
شکی نیست که اگر مجوزها بطور صریح وروشن طراحی شوند, سهم مهمی در جلوگیری از این نوع مشکلات وگذر از آن خواهند داشت چون استناد به قوانین مرجع در این موارد کافی نیست در صورتیکه این قوانین خود نیازمند به تعدیل بعضی از احکام آن می‌باشد در همین حال تاکنون هیچ مجوزی که موضوع مراقبت بر کار مؤسسات آموزش عالی را مطابق آنچه که در نص ماده چهاردهم از قانون احکام آموزش عالی آمده صادر نشده است. به گفته صاحب نظران باید در صدور مجوزها تغییراتی ایجاد گردد وباید تفاوتی میان دانشگاه وانستیتو باشد وباید اسم مؤسسه گیرندۀ مجوز روشن ومشخص گردد تا نتواند در آن تغییری ایجاد کند وگرنه باید جعل وتقلب به شمار آید وآموزش عالی از تأیید گواهینامه‌های آنان خودداری کند.
شکی نیست که اگر مجوزها بطور صریح وروشن طراحی شوند, سهم مهمی در جلوگیری از این نوع مشکلات وگذر از آن خواهند داشت چون استناد به قوانین مرجع در این موارد کافی نیست در صورتیکه این قوانین خود نیازمند به تعدیل بعضی از احکام آن می‌باشد در همین حال تاکنون هیچ مجوزی که موضوع مراقبت بر کار مؤسسات آموزش عالی را مطابق آنچه که در نص ماده چهاردهم از قانون احکام آموزش عالی آمده صادر نشده است. به گفته صاحب‌نظران باید در صدور مجوزها تغییراتی ایجاد گردد وباید تفاوتی میان دانشگاه وانستیتو باشد وباید اسم مؤسسه گیرندۀ مجوز روشن ومشخص گردد تا نتواند در آن تغییری ایجاد کند وگرنه باید جعل وتقلب به شمار آید وآموزش عالی از تأیید گواهینامه‌های آنان خودداری کند.
این گونه مسائل وجود هیئت نظارت را ضروری می‌کند که در حال حاضر وجود ندارد, زیرا بسیاری از مؤسسات با گرفتن مجوزِ انستیتو ادعای دانشگاه بودن را دارند وکافیست والدین دانشجویان رغبت نشان داده که بدانند فرزندان آنان در چه نوع مؤسسه آموزش عالی درس می‌خوانند واز آن اداره بخواهند تا مجوز خود را نشان دهد چه بسا پی می‌برند که آن مؤسسه انستیتو است ونه دانشگاه وبرای دانشجویان چقدر غیر منتظره خواهد بود که اطلاع پیدا کنند دانشکده‌ایکه در آن تحصیل می‌کنند, دارای مجوز نیست, واین سؤال سرنوشت‌ساز وجود دارد که هنگام فارغ‌التحصیلی چه نوع مدرکی به آنان داده می‌شود؟ لیسانس, فوق لیسانس؟ بینانگذاران دانشگاه‌های خصوصی با حرارت از وجود این گونه دانشگاه‌ها حمایت می‌کنند وازدیاد آنرا مضر نمی‌دانند وشأن آنرا شأن هر طرح تجارتی دیگر می‌دانند که تابع اصل عرضه وتقاضاست. آنان معتقدند که شهریه‌های دانشگاه‌های خصوصی وبا سابقه به نسبت قابل توجهی بالا رفته وبالطبع این مؤسسات را در احتکار گروهی ثروتمند قرار داده, بخصوص با اوضاع راکد اقتصادی وتوقف موضوع بورس تحصیلی که
این گونه مسائل وجود هیئت نظارت را ضروری می‌کند که در حال حاضر وجود ندارد, زیرا بسیاری از مؤسسات با گرفتن مجوزِ انستیتو ادعای دانشگاه بودن را دارند وکافیست والدین دانشجویان رغبت نشان داده که بدانند فرزندان آنان در چه نوع مؤسسه آموزش عالی درس می‌خوانند واز آن اداره بخواهند تا مجوز خود را نشان دهد چه بسا پی می‌برند که آن مؤسسه انستیتو است ونه دانشگاه وبرای دانشجویان چقدر غیر منتظره خواهد بود که اطلاع پیدا کنند دانشکده‌ایکه در آن تحصیل می‌کنند, دارای مجوز نیست, واین سؤال سرنوشت‌ساز وجود دارد که هنگام فارغ‌التحصیلی چه نوع مدرکی به آنان داده می‌شود؟ لیسانس, فوق لیسانس؟ بینانگذاران دانشگاه‌های خصوصی با حرارت از وجود این گونه دانشگاه‌ها حمایت می‌کنند وازدیاد آنرا مضر نمی‌دانند وشأن آنرا شأن هر طرح تجارتی دیگر می‌دانند که تابع اصل عرضه وتقاضاست. آنان معتقدند که شهریه‌های دانشگاه‌های خصوصی وبا سابقه به نسبت قابل توجهی بالا رفته وبالطبع این مؤسسات را در احتکار گروهی ثروتمند قرار داده, بخصوص با اوضاع راکد اقتصادی وتوقف موضوع بورس تحصیلی که


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش