۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظر' به 'صاحبنظر') |
||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
دانش [[تفسیر]] درآن بخش که بر [[روایات]] مبتنی است -یعنی [[تفسیر]] اثری- همچنان بر بنیاد روش نقلی استوار است، مگر آن که در متن [[روایت]] دعاوی بر مبنای [[برهان]] و [[استدلال]] ارائه شده باشد که در این صورت بر روش عقلی استوار خواهد بود. حال باید درنظر داشت که در علوم و بهویژه [[علوم اسلامی]] مبتنی بر روش نقلی از چه ضوابط و معیارهایی میتوان پیروی کرد؟ بخش عمده این ضوابط همان مبانییی خواهد بود که در [[فقه الحدیث]] کارآیی دارد؛ بهطور مثال، اعتبار بخشی از آموزههای نقلی در علوم قرآنی فرع استناد آن آموزهها به معصوم است؛ بهویژه که گزاره نقلی دارای صبغه دینی نظیر [[تفسیر]] آیهای از قرآن باشد. درست به همین سبب است که صاحبنظران علوم قرآنی [[شیعه]] ونیز شماری از عالمان [[اهلسنت]] در اعتبار [[روایات]] تفسیری نقل شده از [[صحابه]] و [[تابعان]] بهجهت فقدان ویژگی [[عصمت]] درآنان تشکیک روا داشتهاند. | دانش [[تفسیر]] درآن بخش که بر [[روایات]] مبتنی است -یعنی [[تفسیر]] اثری- همچنان بر بنیاد روش نقلی استوار است، مگر آن که در متن [[روایت]] دعاوی بر مبنای [[برهان]] و [[استدلال]] ارائه شده باشد که در این صورت بر روش عقلی استوار خواهد بود. حال باید درنظر داشت که در علوم و بهویژه [[علوم اسلامی]] مبتنی بر روش نقلی از چه ضوابط و معیارهایی میتوان پیروی کرد؟ بخش عمده این ضوابط همان مبانییی خواهد بود که در [[فقه الحدیث]] کارآیی دارد؛ بهطور مثال، اعتبار بخشی از آموزههای نقلی در علوم قرآنی فرع استناد آن آموزهها به معصوم است؛ بهویژه که گزاره نقلی دارای صبغه دینی نظیر [[تفسیر]] آیهای از قرآن باشد. درست به همین سبب است که صاحبنظران علوم قرآنی [[شیعه]] ونیز شماری از عالمان [[اهلسنت]] در اعتبار [[روایات]] تفسیری نقل شده از [[صحابه]] و [[تابعان]] بهجهت فقدان ویژگی [[عصمت]] درآنان تشکیک روا داشتهاند. | ||
حال اگر آموزهای از علوم قرآنی که نه به صورت مستقیم، بلکه به صورتی غیرمستقیم صبغه دینی داشته باشد، نظیر اعلام [[مکی]] یا [[مدنی]] بودن [[سوره]] یا وقوع رخدادی خاص که در نزول [[آیه]] تأثیرگذار بوده است ([[روایات]] سبب نزول) و مواردی از این دست، آیا [[عصمت]] مروی عنه شرط است که دراین صورت گفتار [[صحابه]] و [[تابعان]] در این عرصهها فاقد [[حجیت]] است یا [[عصمت]] مروی عنه شرط نیست که این مطلب جای بحث و گفتوگوی فراوان دارد. افزون بر میزان اعتبار گفتار مروی عنه اتصال یا انقطاع سند یا برخورداری روایان در سلسله سند از شرایط صحّت، نیز نقل نصّ [[روایت]] یا نقل به معنا، حضور عنصر [[تقیه]] یا عدم حضور آن در صدور [[روایت]] (مرجح جهتی) و معیارهای پذیرش روایات از جمله اصول و قواعدی است که در برخورد با گزارههای نقلی در علوم قرآنی باید مدنظر قرارگیرد؛ برای نمونه، عموم | حال اگر آموزهای از علوم قرآنی که نه به صورت مستقیم، بلکه به صورتی غیرمستقیم صبغه دینی داشته باشد، نظیر اعلام [[مکی]] یا [[مدنی]] بودن [[سوره]] یا وقوع رخدادی خاص که در نزول [[آیه]] تأثیرگذار بوده است ([[روایات]] سبب نزول) و مواردی از این دست، آیا [[عصمت]] مروی عنه شرط است که دراین صورت گفتار [[صحابه]] و [[تابعان]] در این عرصهها فاقد [[حجیت]] است یا [[عصمت]] مروی عنه شرط نیست که این مطلب جای بحث و گفتوگوی فراوان دارد. افزون بر میزان اعتبار گفتار مروی عنه اتصال یا انقطاع سند یا برخورداری روایان در سلسله سند از شرایط صحّت، نیز نقل نصّ [[روایت]] یا نقل به معنا، حضور عنصر [[تقیه]] یا عدم حضور آن در صدور [[روایت]] (مرجح جهتی) و معیارهای پذیرش روایات از جمله اصول و قواعدی است که در برخورد با گزارههای نقلی در علوم قرآنی باید مدنظر قرارگیرد؛ برای نمونه، عموم صاحبنظران علوم قرآنی روایات مرتبط با وحی [[قرآن]] همچون [[افسانه غرانیق]] و [[روایت]] [[ورقه بن نوفل]] را بر اساس مبانی روش نقلی نقد و بررسی کردهاند. | ||
روایاتی که ذیل قصص [[قرآن]] و در تبیین حلقههای مفقوده آنها رسیده نظیر روایات [[هاروت و ماروت]]، [[یاجوج و ماجوج|یأجوج و مأجوج]]، شرح امتحانها و ابتلائات ایوب پیامبر علیهالسلام، روایات ناظر به ماجرای [[داود]] علیهالسلام که گاه از آنها به [[اسرائیلیات]] یاد میشود و از این جهت جزو مسائل علوم قرآنی بهشمار میآیند، از این دست هستند. | روایاتی که ذیل قصص [[قرآن]] و در تبیین حلقههای مفقوده آنها رسیده نظیر روایات [[هاروت و ماروت]]، [[یاجوج و ماجوج|یأجوج و مأجوج]]، شرح امتحانها و ابتلائات ایوب پیامبر علیهالسلام، روایات ناظر به ماجرای [[داود]] علیهالسلام که گاه از آنها به [[اسرائیلیات]] یاد میشود و از این جهت جزو مسائل علوم قرآنی بهشمار میآیند، از این دست هستند. |