۸۷٬۸۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[اسلام]] در قرن هشتم هجری به طور مسالمتآمیز و به وسیله بازرگانان و دریانوردان مسلمان کشورهای [[خلیج فارس]] و عربی به [[موزامبیک]] راه پیدا کرد و مورد استقبال مردم آن منطقه قرار گرفت. بر اساس گزارش نشریه «اخبار العالم الاسلامی»: «گروههای شیعه در موزامبیک، به علت نبود تشکیلات کافی و مبلغ مذهبی، کم کم از هم پاشیده شدند و برادران [[اهل سنت]] به علت پشتیبانی اعراب مسلمان، روز به روز بر نفوذ و قدرت خود افزودند. | [[اسلام]] در قرن هشتم هجری به طور مسالمتآمیز و به وسیله بازرگانان و دریانوردان مسلمان کشورهای [[خلیج فارس]] و عربی به [[موزامبیک]] راه پیدا کرد و مورد استقبال مردم آن منطقه قرار گرفت. بر اساس گزارش نشریه «اخبار العالم الاسلامی»: «گروههای شیعه در موزامبیک، به علت نبود تشکیلات کافی و مبلغ مذهبی، کم کم از هم پاشیده شدند و برادران [[اهل سنت]] به علت پشتیبانی اعراب مسلمان، روز به روز بر نفوذ و قدرت خود افزودند. | ||
البته هم اکنون در این سرزمین، گروهی [[شیعه]] پاکستانی و هندی به سر میبرند، ولی افراد بومی و محلی، بیشتر پیرو مذهب اهل سنت هستند و عدهای هم که از جزیر «[[موریس]]» آمدهاند، پیرو فرقه [[اسماعیلیه]] میباشند».<ref> | البته هم اکنون در این سرزمین، گروهی [[شیعه]] پاکستانی و هندی به سر میبرند، ولی افراد بومی و محلی، بیشتر پیرو مذهب اهل سنت هستند و عدهای هم که از جزیر «[[موریس]]» آمدهاند، پیرو فرقه [[اسماعیلیه]] میباشند».<ref> نبرد اسلام در آفریقا|سید هادی خسروشاهی، نبرد اسلام در آفریقا، ج 1، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، قم، بی تا، ص 99 </ref> | ||
== نهضت آزادیبخش موزامبیک == | == نهضت آزادیبخش موزامبیک == | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
مسلمانان منطقه شمال موزامبیک برای رهایی از اسارت پرتغالیها و آزادی سرزمینشان، در اوایل سال 1955 «نهضت مقاومت اسلامی» را تشکیل دادند و همه سازمانها و نهادهای مربوط مسلمانان به عضویت آن درآمدند؛ ولی قبل از آنکه این سازمان کاری انجام دهد، اسرار آن فاش و رهبران نهضت اسلامی دستگیر و به اردوگاه «ساواچومی» انتقال داده شدند. با تمام این فشارها، باز روحیه آزادی خواهی خاموش نشد و در سال 1962 جبهه آزادیبخش موزامبیک «فریلیمو» با هدف بیرون راندن اشغالگران پرتغالی از این کشور به وجود آمد و به این منظور مبارزه مسلحانه خود را آغاز کرد. این جبهه که در آغاز به همت مسلمانان پایهگذاری شده بود، رفته رفته در اثر نفوذ رهبران مسیحی در آن، به سوی مارکسیسم و علیه اسلام سوق داده شد. | مسلمانان منطقه شمال موزامبیک برای رهایی از اسارت پرتغالیها و آزادی سرزمینشان، در اوایل سال 1955 «نهضت مقاومت اسلامی» را تشکیل دادند و همه سازمانها و نهادهای مربوط مسلمانان به عضویت آن درآمدند؛ ولی قبل از آنکه این سازمان کاری انجام دهد، اسرار آن فاش و رهبران نهضت اسلامی دستگیر و به اردوگاه «ساواچومی» انتقال داده شدند. با تمام این فشارها، باز روحیه آزادی خواهی خاموش نشد و در سال 1962 جبهه آزادیبخش موزامبیک «فریلیمو» با هدف بیرون راندن اشغالگران پرتغالی از این کشور به وجود آمد و به این منظور مبارزه مسلحانه خود را آغاز کرد. این جبهه که در آغاز به همت مسلمانان پایهگذاری شده بود، رفته رفته در اثر نفوذ رهبران مسیحی در آن، به سوی مارکسیسم و علیه اسلام سوق داده شد. | ||
در سال 1964 گروههای مسلمان و ملی موزامبیک با تشکیل «اتحادیه ملی آفریقایی موزامبیک» دست به حملات مشترک علیه پرتغالیها زدند. رهبران این سازمان با تشدید مبارزات مسلحانه، اعلام نمودند که تا آزادی کامل این کشور مبارزه خواهند کرد. جبهه آزادیبخش موزامبیک که بخش عمده این اتحادیه را تشکیل میداد، رهبری بیشترین حملات چریکی را بر عهده داشت و این امر سبب شد که سازمان وحدت آفریقا، جبهه آزادیبخش را به رسمیت بشناسد.<ref> | در سال 1964 گروههای مسلمان و ملی موزامبیک با تشکیل «اتحادیه ملی آفریقایی موزامبیک» دست به حملات مشترک علیه پرتغالیها زدند. رهبران این سازمان با تشدید مبارزات مسلحانه، اعلام نمودند که تا آزادی کامل این کشور مبارزه خواهند کرد. جبهه آزادیبخش موزامبیک که بخش عمده این اتحادیه را تشکیل میداد، رهبری بیشترین حملات چریکی را بر عهده داشت و این امر سبب شد که سازمان وحدت آفریقا، جبهه آزادیبخش را به رسمیت بشناسد.<ref> موزامبیک|عسکر کریمی شرفشاده، موزامبیک، انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، 1375، ص 10. </ref> | ||
این دگرگونی در روند مبارزات مردم و جبهه آزادیبخش موزامبیک، تأثیر به سزایی گذاشت و فعالیتهای این جبهه تا سال 1969 بسیار موفقیتآمیز بود و مسلمانان نیز با حفظ همبستگی، به آن کمک میکردند. با ترور «[[ادوارد]] و [[ماندلان]]»، رهبر جبهه در سال 1969، ضربه سختی به آن وارد و جبهه دچار اختلاف گردید. | این دگرگونی در روند مبارزات مردم و جبهه آزادیبخش موزامبیک، تأثیر به سزایی گذاشت و فعالیتهای این جبهه تا سال 1969 بسیار موفقیتآمیز بود و مسلمانان نیز با حفظ همبستگی، به آن کمک میکردند. با ترور «[[ادوارد]] و [[ماندلان]]»، رهبر جبهه در سال 1969، ضربه سختی به آن وارد و جبهه دچار اختلاف گردید. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
1 ـ اسلام خواهی: تاریخ مبارزه مردم مسلمان موزامبیک با پرتغالیها، در واقع به رویارویی اسلام و [[مسیحیت]] و روند رو به رشد اسلام خواهی در این سرزمین برمیگردد. پرتغالیها با هدف جلوگیری از نفوذ اسلام، موزامبیک را مورد تجاوز قرار دادند و بعد از ورود به این کشور آفریقایی، از هیچ اقدام جنایت کارانه علیه مسلمانها دریغ نکردند. | 1 ـ اسلام خواهی: تاریخ مبارزه مردم مسلمان موزامبیک با پرتغالیها، در واقع به رویارویی اسلام و [[مسیحیت]] و روند رو به رشد اسلام خواهی در این سرزمین برمیگردد. پرتغالیها با هدف جلوگیری از نفوذ اسلام، موزامبیک را مورد تجاوز قرار دادند و بعد از ورود به این کشور آفریقایی، از هیچ اقدام جنایت کارانه علیه مسلمانها دریغ نکردند. | ||
آنها برای رسیدن به هدف خود، قتل عامهای زیادی را در مناطق مسلمان نشین انجام دادند و آنها را به کارهای سخت واداشتند؛ ولی هیچ کدام از اینها نتوانست در مقاومت رهایی بخش مسلمانان وقفه ای ایجاد کند. همین مبارزات بی امان بود که پرتغالیها را به شدت عصبانی نمود و موجب شد تا به قتل عام وحشیانه مسلمانان پرداخته و رهبران مسلمان را بر فراز مناطق مسلمان نشین از داخل هواپیما زنده به بیرون پرتاب کنند.<ref> | آنها برای رسیدن به هدف خود، قتل عامهای زیادی را در مناطق مسلمان نشین انجام دادند و آنها را به کارهای سخت واداشتند؛ ولی هیچ کدام از اینها نتوانست در مقاومت رهایی بخش مسلمانان وقفه ای ایجاد کند. همین مبارزات بی امان بود که پرتغالیها را به شدت عصبانی نمود و موجب شد تا به قتل عام وحشیانه مسلمانان پرداخته و رهبران مسلمان را بر فراز مناطق مسلمان نشین از داخل هواپیما زنده به بیرون پرتاب کنند.<ref> سرزمین اسلام|سرزمین اسلام، ص 446/445. </ref> | ||
بدون تردید آنچه سبب شد که مسلمانها این چنین از خودگذشتگی و فداکاری کنند، روحیه اسلام خواهی و پایبندی آنها به اسلام و آموزههای ظلم ستیزی آن بود. | بدون تردید آنچه سبب شد که مسلمانها این چنین از خودگذشتگی و فداکاری کنند، روحیه اسلام خواهی و پایبندی آنها به اسلام و آموزههای ظلم ستیزی آن بود. |