۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'همایش ها' به 'همایشها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
'''شهید آیتالله سیّدمحمّدباقر حکیم''' در 25 جمادی الاولی سال 1358 ق. در شهر [[نجف]] اشرف مرکز مرجعیّت دینی [[تشیع]] متولّد شد. او فرزند [[سید محسن حکیم|آیتالله العظمی سیّد محسن طباطبایی حکیم]]، [[مرجع تقلید]] [[شیعیان]] جهان و نوه سیّد مهدی بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محمود حکیم بود. | '''شهید آیتالله سیّدمحمّدباقر حکیم''' در 25 جمادی الاولی سال 1358 ق. در شهر [[نجف]] اشرف مرکز مرجعیّت دینی [[تشیع]] متولّد شد. او فرزند [[سید محسن حکیم|آیتالله العظمی سیّد محسن طباطبایی حکیم]]، [[مرجع تقلید]] [[شیعیان]] جهان و نوه سیّد مهدی بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محمود حکیم بود. | ||
== خاندان | == خاندان عالمپرور حکیم == | ||
خاندان حکیم یکی از طوایف اصیل عراقی | خاندان حکیم یکی از طوایف اصیل عراقی میباشند که نسبشان از طریق حسن مثنی، به [[امام حسن]] بن علی بن ابی طالب(علیهالسلام) میرسد. <ref> نسب شهید سیّد محمّد باقر حکیم با سی واسطه به [[حسن بن علی|امام حسن مجتبی(علیهالسلام)]] میرسد. این نسب نامه به ترتیب زیر است: | ||
سید محمّد باقر حکیم بن محسن بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محسن بن سیّد ابراهیم طبیب بن امیر سیّد علی حکیم طباطبایی نجفی بن امیر سیّد مرا بن امیر سیّد اسدالله بن سیّد جلال الدّین امیر بن امیر سیّد حسن بن امیر مجدالدّین بن امیر قوام الدّین بن امیر اسماعیل ابن ابی الکارم، میر عباد بن ابی المجد علی بن امیر عباد بن امیر علی بن سیّد حمزه بن امیر اسحاق بن امیر طاهر بن امیر علی بن امیر مجد بن امیر احمد بن مجد ابن امیر احمد رئیس بن ابراهیم طباطبا (ملقّب به زینالعابدین) بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم غمر بن حسن مثنی بن امام حسن بن امام امیر المومنین، علی بن ابی طالب.</ref> | سید محمّد باقر حکیم بن محسن بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محسن بن سیّد ابراهیم طبیب بن امیر سیّد علی حکیم طباطبایی نجفی بن امیر سیّد مرا بن امیر سیّد اسدالله بن سیّد جلال الدّین امیر بن امیر سیّد حسن بن امیر مجدالدّین بن امیر قوام الدّین بن امیر اسماعیل ابن ابی الکارم، میر عباد بن ابی المجد علی بن امیر عباد بن امیر علی بن سیّد حمزه بن امیر اسحاق بن امیر طاهر بن امیر علی بن امیر مجد بن امیر احمد بن مجد ابن امیر احمد رئیس بن ابراهیم طباطبا (ملقّب به زینالعابدین) بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم غمر بن حسن مثنی بن امام حسن بن امام امیر المومنین، علی بن ابی طالب.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
اجداد خاندان طباطبایی حکیم از قرن دوم هجری در [[عراق]] اقامت گزیده، در طول تاریخ در مقابل رویدادها و حوادث سیاسی ـ اجتماعی، وظایف شرعی و اجتماعی خود را به بهترین شکل انجام دادهاند. از میان این خاندان، عالمان معروفی در طب، [[اخلاق]]، [[فقه]] و [[اصول]] ظهور کردهاند. | اجداد خاندان طباطبایی حکیم از قرن دوم هجری در [[عراق]] اقامت گزیده، در طول تاریخ در مقابل رویدادها و حوادث سیاسی ـ اجتماعی، وظایف شرعی و اجتماعی خود را به بهترین شکل انجام دادهاند. از میان این خاندان، عالمان معروفی در طب، [[اخلاق]]، [[فقه]] و [[اصول]] ظهور کردهاند. | ||
از افراد برجسته این خاندان، [[آیتالله سید محسن حکیم|آیتالله سیّد محسن حکیم]] و تعداد زیادی از استادان و نخبگان [[حوزه علمیه نجف]] | از افراد برجسته این خاندان، [[آیتالله سید محسن حکیم|آیتالله سیّد محسن حکیم]] و تعداد زیادی از استادان و نخبگان [[حوزه علمیه نجف]] میباشند که در میان میلیونها نفر از مسلمانان عراق و خارج از آن احترام و عزّت خاصی دارند. این خاندان، همچنان که در میدان علم، اندیشه، [[جهاد]] و مبارزه، در خط مقدم قرار دارند، مظلومیت آنان نیز این گونه است. رژیم بعثی [[صدام]]، تنها در یک شب، حدود 70 نفر از عالمان و مجتهدان این خاندان ـ از پیرمرد هشتاد ساله ای همچون آیتالله سیّد یوسف حکیم تا نوجوانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود ـ را دستگیر و به جرم همکاری نکردن با دولت ظالم بعثی، تحت شدیدترین شکنجه های قرون وسطایی قرار داد و بیست نفر از آنان را به شهادت رساند. | ||
در | در حقیقت خاندان حکیم نماد مظلومیت عالمان مجاهد و شیعیان بودهاند. | ||
== سیر تحصیلی و تدریس == | == سیر تحصیلی و تدریس == | ||
دوران رشد و نوجوانانی سیّد محمّد | دوران رشد و نوجوانانی سیّد محمّد باقر با حوادث تلخ و گزنده جنگ دوم جهانی همراه بود. ولی او با آن شرایط دشوار، شبانه روز به تحصیل علم و کسب فضایل و معارف مشعول بود. | ||
تحصیل را از | تحصیل را از مکتبخانههای نجف آغاز و در مدرسه ابتدایی منتدی النّشر ادامه داد و از آن جا وارد [[حوزه علمیه]] شد. در دوازده سالگی کتابهای قطرالندی، شرح ابن عقیل، مغنی اللبیب، حاشیه ملاّ عبدالله، منطق مظفّر، مطول، منهاج الصّالحین و اللمعة الدمشقیه را در مدت کوتاهی فراگرفت و به درسهای عالی حوزه گام نهاد. متون درسی این دوره، یعنی رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نیز تحصیل نمود و بعد از گذر از دروس عالی، در درسهای خارج فقه و اصول شرکت کرد و در جلسات درسی ممتازترین استادان حوزه نجف، یعنی [[آیتالله خویی]] و [[سید محمد باقر صدر|علاّمه شهید سیّد محمّدباقر صدر]]، همچون ستاره ای درخشید. نبوغ علمی، قدرت اندیشه و استعداد فوقالعاده آن روحانی پاک مرام، تجلیل و قدردانی مدرّسان و استادان حوزه را برانگیخت و او در سال 1384 ق. موفق به دریافت مدرک [[اجتهاد]] در فقه، اصول و علوم قرآنی گردید. | ||
وی آموخته های علمی و تحقیقی خود را با قدرت استدلال قوی و منطق عمیق در جلسه تدریس درسهای سطح عالی، در [[مسجد]] هندی نجف اشرف به زیباترین شکل عرضه نمود و فرهیختگان و نخبگان عمق نگر حوزوی را گرد آورد. شهید حکیم تنها به علوم رایج حوزوی اکتفا نکرد، بلکه کرسی درس خود را از حوزه نجف به [[دانشگاه اصول دین]] [[بغداد]] توسعه داد، او خود این دانشگاه را با همکاری شهید صدر، [[علامه سید مرتضی عسکری]] و سید مهدی حکیم بنیان نهاده بود. | وی آموخته های علمی و تحقیقی خود را با قدرت استدلال قوی و منطق عمیق در جلسه تدریس درسهای سطح عالی، در [[مسجد]] هندی نجف اشرف به زیباترین شکل عرضه نمود و فرهیختگان و نخبگان عمق نگر حوزوی را گرد آورد. شهید حکیم تنها به علوم رایج حوزوی اکتفا نکرد، بلکه کرسی درس خود را از حوزه نجف به [[دانشگاه اصول دین]] [[بغداد]] توسعه داد، او خود این دانشگاه را با همکاری شهید صدر، [[علامه سید مرتضی عسکری]] و سید مهدی حکیم بنیان نهاده بود. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== استادان و مربیان == | == استادان و مربیان == | ||
اندیشمند متفکّر، شهید سیّد محمّد باقر حکیم، برای کسب دانش و تقویت بنیان علمی اش در محضر استادان ممتازی حضور یافت و از یافتهها | اندیشمند متفکّر، شهید سیّد محمّد باقر حکیم، برای کسب دانش و تقویت بنیان علمی اش در محضر استادان ممتازی حضور یافت و از یافتهها و اندوختههای گرانبهای آنان کمال بهره را برد. از میان استادان و مربیان او میتوان به عالمان برجسته ذیل اشاره نمود: | ||
1. [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله سیّد ابوالقاسم خویی]] | 1. [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله سیّد ابوالقاسم خویی]] | ||
او در درس فقه این مرجع عظیمالشّان حضور | او در درس فقه این مرجع عظیمالشّان حضور مییافت و آیتالله خویی از وی کمال تجلیل را به عمل میآورد و در مورد مسائل عراق و مشکلات نجف اشرف با وی مشورت میکرد. | ||
2. آیتالله سیّد محسن حکیم | 2. آیتالله سیّد محسن حکیم | ||
او پدر شهید حکیم میباشد که علاوه بر تربیت، در تعلیم وی نیز نقش به سزائی داشته است. او نیز متقابلاً به عنوان نماینده، معاون ومشاور توانای علمی، سیاسی و فرهنگی پدرش عمل | او پدر شهید حکیم میباشد که علاوه بر تربیت، در تعلیم وی نیز نقش به سزائی داشته است. او نیز متقابلاً به عنوان نماینده، معاون ومشاور توانای علمی، سیاسی و فرهنگی پدرش عمل میکرد. زیرا مورد اعتماد پدر و مرادش بود و در وکالت مطلقهای که برای ایشان نوشته، با تعبیرات زیبایی او را به عنوان نماینده خود برگزیده بود. حضرت امام خمینی(ره) نیز در حاشیه این وکالت عظیم شهید حکیم نوشت که تمامی آن چه در وکالت مرحوم آیتالله سیّد محسن حکیم آمده است، تائید میگردد. <ref>صحیفه امام، ج 21، ص 114</ref> | ||
3. علاّمه شهید سیّد محمّد باقر صدر | 3. علاّمه شهید سیّد محمّد باقر صدر | ||
این استاد بیبدیل حوزه | این استاد بیبدیل حوزه نجف در رشد و شکوفایی شخصیت شهید حکیم سعی وافر داشته، با بذل عنایات خاص خود او را محرم اسرار و گنجینه تمام طرحها و افکار و اندیشههای انقلابی خود قرار داد. شهید صدر از شهید حکیم به عنوان «عضدی المفدی» (بازوی فداکار) نام میبرد. شهید حکیم اکثر دروس حوزوی را نزد آیتالله صدر فراگرفته است. او بر این باور بود که آقای صدر رهبر شایسته و بنیانگذار انقلاب اسلامی عراق و الگوی مسلمانان میباشد و به اندیشههای صائب و نوآوری های شهید صدر اعتقاد راسخ داشت. این استاد فرزانه هنگام دستگیری شهید حکیم را به عنوان قائممقام و جانشین خود برگزید. | ||
آیتالله سیّد [[محمّد باقر موسوی مهری]] رئیس تجمّع علمای شیعه [[کویت]] | آیتالله سیّد [[محمّد باقر موسوی مهری]] رئیس تجمّع علمای شیعه [[کویت]] در مورد ارتباط آقای شهید حکیم با شهید صدر میگوید: | ||
«ارتباط و علاقه شهید حکیم به استاد بزرگوارش، شهید صدر، آن قدر زیاد بود که از حدود استادی و شاگردی تجاوز کرده بود و آن دو یک روح در دو جسم بودند. نوشتهها و گفتههای شهید حکیم شاهد این گفتار است.» <ref>حکیم عشق، ص 9</ref> | «ارتباط و علاقه شهید حکیم به استاد بزرگوارش، شهید صدر، آن قدر زیاد بود که از حدود استادی و شاگردی تجاوز کرده بود و آن دو یک روح در دو جسم بودند. نوشتهها و گفتههای شهید حکیم شاهد این گفتار است.» <ref>حکیم عشق، ص 9</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
4. آیتالله شیخ [[مرتضی آل یاسین]] | 4. آیتالله شیخ [[مرتضی آل یاسین]] | ||
او داماد علاّمه سیّد محمّد باقر صدر و از استادان شهید حکیم به شمار | او داماد علاّمه سیّد محمّد باقر صدر و از استادان شهید حکیم به شمار میرود. شهید محمّدباقر حکیم در سال 1384 ق. از این استاد، مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنی دریافت کرده است. | ||
5. [[سیّد یوسف حکیم]] | 5. [[سیّد یوسف حکیم]] | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
وی برادر بزرگ شهید حکیم و یکی از استادان وی محسوب میشود. این استاد فرهیخته حوزه نجف توسط رژیم صدام مدّتی زندانی گردید. امام خمینی در این مورد فرمود: | وی برادر بزرگ شهید حکیم و یکی از استادان وی محسوب میشود. این استاد فرهیخته حوزه نجف توسط رژیم صدام مدّتی زندانی گردید. امام خمینی در این مورد فرمود: | ||
«در عراق تعدادی از علمای را گرفتهاند که من بعضی از آنها را | «در عراق تعدادی از علمای را گرفتهاند که من بعضی از آنها را میشناسم، مثل آقای حاج سیّد یوسف حکیم». <ref>صحیفه امام، ج 18، ص 130</ref> | ||
در جای دیگری فرمود: | در جای دیگری فرمود: | ||
وقتی انسان | وقتی انسان میبیند که شهید آقای صدر، آن عالم فاضل را و همچنین همشیره ایشان را با چه وضعی شهید کردند و بعد هم با بیت مرحوم آقای حکیم که آن قدر خدمت کردهاند که وقتی انسان ایشان را میدید، به یاد قیامت میافتاد، آن گونه رفتار نمودند، شدیداً متأثر میشود». <ref>همان، ص 136</ref> | ||
== آثار و تألیفات == | == آثار و تألیفات == | ||
آیتالله شهید سیّد محمّد باقر حکیم، با این که در عالم سیاست از چهرههای درخشان جهان تشیّع به شمار | آیتالله شهید سیّد محمّد باقر حکیم، با این که در عالم سیاست از چهرههای درخشان جهان تشیّع به شمار میرفت، اما فعالیّت های فرهنگی و علمی اش تا حدودی ناشناخته مانده است و مبارزات فرهنگی آن بزرگوار در عرصه علم و فرهنگ، اگر مهمتر از مبارزات سیاسی اش نباشد، مطمئناً کمتر نبوده است که با نگاهی به فهرست تألیفات آن یگانه علم و سیاست، میتوان به حقیقت پی برد. آثار او در زمینههای علوم قرآنی، سیره [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت(علیهالسلام)]]، حقوق، شرح حال بزرگان دینی، [[حکومت اسلامی]] و اندیشههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، نشانگر شخصیت برجسته علمی و عملی اوست. آثار پژوهشی و تحقیقی وی عبارتند از: | ||
الف) [[قرآن]] | الف) [[قرآن]] | ||
1. القصص القرآنی که در موضوع شیوه | 1. القصص القرآنی که در موضوع شیوه داستانگویی قرآن و کتاب بندگی است. این کتاب متن درسی دانشگاه جهانی علوم اسلامی ایران به شمار میرود و با نام داستانهای قرآنی به فارسی ترجمه شده است. در این کتاب داستانهای قرآن بر اساس آیات و روایات و به دور از اسرائیلیّات مورد بررسی قرار گرفته است. | ||
2. الظاهرة الطاغوتیة فی القرآن. | 2. الظاهرة الطاغوتیة فی القرآن. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
27. الشهید الصدرالمواقف و التوجهات. | 27. الشهید الصدرالمواقف و التوجهات. | ||
این دو اثر، درباره مواضع و چشم اندازهای سیاسی، فکری و علمی آیتالله شهید محمّدباقر صدر | این دو اثر، درباره مواضع و چشم اندازهای سیاسی، فکری و علمی آیتالله شهید محمّدباقر صدر میباشند. | ||
هـ) تاریخ | هـ) تاریخ | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
32. جهاد مسلّحانه در اسلام. | 32. جهاد مسلّحانه در اسلام. | ||
33. جنگ | 33. جنگ تمدّنها و قضیه [[فلسطین]]. | ||
34. عراق، تحولات کنونی و آینده. | 34. عراق، تحولات کنونی و آینده. | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
36. افکار و آراء جماعة العلماء. <ref>کتاب هفته، مقاله محمّدرضا زائری، ش 136، ص 21نشریه سیاست روز، 17/6/82ش</ref> | 36. افکار و آراء جماعة العلماء. <ref>کتاب هفته، مقاله محمّدرضا زائری، ش 136، ص 21نشریه سیاست روز، 17/6/82ش</ref> | ||
آن مجتهد فرزانه، علاوه بر تالیفاتی که منتشر شدهاند، مجموعهای بسیار حجیم از سخنرانیها و مقالاتی که در کنفرانسهای اندیشه اسلامی، اقتصاد اسلامی، همایشهای [[حج]]، [[وحدت اسلامی]] و [[مجمع جهانی اهل بیت|مجمع جهانی اهلبیت(علیهالسلام)]] ارائه کرده، از خود به یادگار گذاشته که در سطح برترین و عالمانهترین مقالات ارائه شده بوده و دارای | آن مجتهد فرزانه، علاوه بر تالیفاتی که منتشر شدهاند، مجموعهای بسیار حجیم از سخنرانیها و مقالاتی که در کنفرانسهای اندیشه اسلامی، اقتصاد اسلامی، همایشهای [[حج]]، [[وحدت اسلامی]] و [[مجمع جهانی اهل بیت|مجمع جهانی اهلبیت(علیهالسلام)]] ارائه کرده، از خود به یادگار گذاشته که در سطح برترین و عالمانهترین مقالات ارائه شده بوده و دارای نوآوریها و مطالب سودمند بسیاری است. | ||
بسیاری از این آثار هنوز به عرصه نشر راه نیافته است. | بسیاری از این آثار هنوز به عرصه نشر راه نیافته است. | ||
خط ۲۲۵: | خط ۲۲۵: | ||
== شهادت؛ پایان خونین سید محمدباقر حکیم == | == شهادت؛ پایان خونین سید محمدباقر حکیم == | ||
آیتالله سید محمّدباقر حکیم پس از سقوط رژیم صدام به رغم بیمیلی مقامات اشغالگر و کارشکنی آنان به عراق بازگشت و به تبلیغ و فعالیت سیاسی و اقامه [[نماز جمعه]] در صحن علوی پرداخت. هنگام ورود وی در 10 | آیتالله سید محمّدباقر حکیم پس از سقوط رژیم صدام به رغم بیمیلی مقامات اشغالگر و کارشکنی آنان به عراق بازگشت و به تبلیغ و فعالیت سیاسی و اقامه [[نماز جمعه]] در صحن علوی پرداخت. هنگام ورود وی در 10 می2003 م/ 20 اردیبهشت 1382 ش به عراق مورد استقبال بینظیر مردم و عشایر [[بصره]] و دیگر شهرها واقع شد، امّا هنوز سه ماه و نیم از ورودش به زادگاه خویش نگذشته بود که در یکم [[رجب]] 1424 ق/ 7 شهریور 1382 مقارن میلاد [[امام محمد باقر|امام محمد باقر(علیهالسلام)]]، پس از اقامه چهاردهمین نماز جمعه در حرم علوی در حالی که از حرم خارج میشد، در پی انفجار دو خودروی بمبگذاری شده همراه بیش از یکصد نفر از نمازگزاران به [[شهادت]] رسید. در این انفجار بیش از یکصد تن نیز زخمی شدند. اجساد بسیاری از افراد که در این جنایت هولناک به فیض [[شهادت]] نایل آمدند، قابل شناسایی نبود. | ||
بنا بر آنچه آخرین رئیس شاخه [[موساد]] در ایران در خاطرات خود روایت میکند، [[رژیم صهیونیستی]] بسیار نگران از قدرتگیری شیعیان انقلابی در پی سرنگونی صدام و حزب بعثش بود و حسب همین یادماندهها از تولد "خمینی دیگری" بیمناک و مضطرب شد و لذا با هماهنگی بقایای حزب بعث و با همکاری سرویسهای امنیتی برخی از کشورهای مرتجع منطقه و حامی تفکر [[سلفی]] مبادرت به تصفیه فیزیکی آن بزرگوار ورزید. | بنا بر آنچه آخرین رئیس شاخه [[موساد]] در ایران در خاطرات خود روایت میکند، [[رژیم صهیونیستی]] بسیار نگران از قدرتگیری شیعیان انقلابی در پی سرنگونی صدام و حزب بعثش بود و حسب همین یادماندهها از تولد "خمینی دیگری" بیمناک و مضطرب شد و لذا با هماهنگی بقایای حزب بعث و با همکاری سرویسهای امنیتی برخی از کشورهای مرتجع منطقه و حامی تفکر [[سلفی]] مبادرت به تصفیه فیزیکی آن بزرگوار ورزید. |