۸۷٬۸۶۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سطحی نگری' به 'سطحینگری') |
جز (جایگزینی متن - ' انگاه' به ' آنگاه') |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
ایشان آنگاه به سیره صحابه جهت زیارت قبر پیامبر استناد نموده و میگوید: | ایشان آنگاه به سیره صحابه جهت زیارت قبر پیامبر استناد نموده و میگوید: | ||
پس از زمان پیامبر، صحابه و یا تابعین براى زیارت قبر پیامبر بار سفر مىبستند و آنرا کارى عبادى و مایه نزدیکى به خدا مىدانستند. | پس از زمان پیامبر، صحابه و یا تابعین براى زیارت قبر پیامبر بار سفر مىبستند و آنرا کارى عبادى و مایه نزدیکى به خدا مىدانستند. آنگاه برخی را بعنوان نمونه اینچنین بیان میکند: | ||
الف ـ بلال حبشى مؤذّن رسول خد اپس از در گذشت پیامبر، مدینه را به عزم انجام فریضه بزرگ مرزبانى (مرابطه) ترک گفت. شبى پیامبر را در خواب دید که به او فرمود: آیا وقت آن نشده که مارا زیارت کنى؟ با اندوه فراوان از خواب بر خاست و رو به راه نهاد. یکسره به سوى قبر پیامبر آمد و در کنار قبر به گریستن پرداخت چهره بر قبر مى سود. ناگهان نور دیدگان پیامبر حسن وحسین را دید و هر دو را به آغوش کشید و بوسید و هر دو از او درخواست کردند که اذان او را بشنوند. بلال در همانجا ایستاد، که درزمان پیامبر براى اذان مىایستاد و نداى تکبیر آغاز کرد. | الف ـ بلال حبشى مؤذّن رسول خد اپس از در گذشت پیامبر، مدینه را به عزم انجام فریضه بزرگ مرزبانى (مرابطه) ترک گفت. شبى پیامبر را در خواب دید که به او فرمود: آیا وقت آن نشده که مارا زیارت کنى؟ با اندوه فراوان از خواب بر خاست و رو به راه نهاد. یکسره به سوى قبر پیامبر آمد و در کنار قبر به گریستن پرداخت چهره بر قبر مى سود. ناگهان نور دیدگان پیامبر حسن وحسین را دید و هر دو را به آغوش کشید و بوسید و هر دو از او درخواست کردند که اذان او را بشنوند. بلال در همانجا ایستاد، که درزمان پیامبر براى اذان مىایستاد و نداى تکبیر آغاز کرد. |