confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
{{متن قرآن |قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَهَ عَنْ یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ }} | {{متن قرآن |قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَهَ عَنْ یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ }} | ||
با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه را خدا و فرستاده اش حرام گردانیدهاند حرام نمیدارند و متدین به دین حق نمیگردند کارزار کنید تا با [کمال]خواری به دست خود جزیه دهند. | با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین [[ایمان]] نمیآورند و آنچه را خدا و فرستاده اش [[حرام]] گردانیدهاند حرام نمیدارند و متدین به [[دین]] حق نمیگردند کارزار کنید تا با [کمال]خواری به دست خود جزیه دهند. | ||
== جزیه چیست و کیفیت اخذ آن چگونه است == | == جزیه چیست و کیفیت اخذ آن چگونه است == | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
در [[اسلام]]، مالیات از [[مسلمانان]] به عناوینی مانند [[خمس]] و [[زکات]] دریافت میگردد و از غیر مسلمانانی که تابع حکومت اسلامی هستند، بعنوان «جزیه» گرفته میشود. | در [[اسلام]]، مالیات از [[مسلمانان]] به عناوینی مانند [[خمس]] و [[زکات]] دریافت میگردد و از غیر مسلمانانی که تابع حکومت اسلامی هستند، بعنوان «جزیه» گرفته میشود. | ||
مهمترین تفاوت بین این دو شیوه مالیاتگیری، این است که درنوع نخست، تعیین مقدار آن، تا حدی به شخص پرداخت کننده واگذار میشود، یعنی مثلا شخص مسلمان، خود باید بگوید که در سال، چه اندازه پسانداز داشته و میزان خمسی که به او تعلق میگیرد چه اندازه است، معمولا اظهارات خود او درباره میزان دارائیش پذیرفته میشود (هر چند در مواردی مانند زکات، حاکم یا اعزام مأموران خاصی، میزان بدهی اشخاص از غلات و دامها و ... را معین میکند). | |||
ولی در نوع دوم، مالیات غالباً به طور سرانه دریافت میشود. | ولی در نوع دوم، مالیات غالباً به طور سرانه دریافت میشود. | ||
و گاهی هم ممکن است به جای محاسبه تعداد افراد، مقدار زمینی که تحت تصرف افراد است در نظر گرفته شود، و با تناسب موقعیت و ارزش | و گاهی هم ممکن است به جای محاسبه تعداد افراد، مقدار زمینی که تحت تصرف افراد است در نظر گرفته شود، و با تناسب موقعیت و ارزش آنها، مالیات گرفته شود. این نوع مالیات را «[[خراج]]» مینامند و خراج غالباً از غیر [[مسلمان]] تابع [[حکومت اسلامی]] بجای جزیه گرفته میشود (البته چنانچه از اراضی دولتی در دست فرد مسلمانی باشد از او نیز میتوان خراج گرفت). | ||
بنابراین مسلمان و ذمی از این نظر تفاوت چندانی ندارد لیکن طبق آنچه از روایات شیعه و تعالیم ائمه علیهمالسلام استفاده میشود از ذمیان یا باید جزیه گرفته شود و یا خراج <ref>وسائل الشیعه 11/68</ref> | بنابراین مسلمان و ذمی از این نظر تفاوت چندانی ندارد لیکن طبق آنچه از روایات شیعه و تعالیم [[ائمه|ائمه (علیهمالسلام)]] استفاده میشود از ذمیان یا باید جزیه گرفته شود و یا خراج <ref>وسائل الشیعه 11/68</ref> | ||
امام باقر( | [[امام محمد باقر|امام باقر (علیهمالسلام)]] در ضمن بیانی میفرماید: «ذمیان آنچه را که در متن قرارداد پذیرفتهاند باید بپردازند و امام مسلمانان بیش از آن حق ندارد از آنان مطالبهای کند، لیکن اگر خواست جزیه را بطور سرانه از آنان میگیرد، و دیگر نسبت به اموال و دامهای آنان حقی ندارد و اگر خواست نسب به اموال و دامهای آنان حساب کند، دیگر نمیتواند مالیات سرانه بگیرد<ref>وسائل 11/114 و 115</ref>». | ||
در روایت دیگر میفرماید: «ذمیان برای تأمین جان و مال خود یا مالیات سرانه میپردازند یا از درآمد | در روایت دیگر میفرماید: «ذمیان برای تأمین جان و مال خود یا مالیات سرانه میپردازند یا از درآمد زمین<ref>حقوق اقلیتها ص71، به نقل از سبل السلام 4/46</ref>» این تفاوت ناشی از این است که مسلمان معمولا به مقررات اسلامی [[ایمان]] و [[اعتقاد]] دارند و همین ایمان او میتواند بهترین ضامن اجرای قانون باشد و لذا اسلام اظهارات او را در مورد بسیاری از درآمدها پذیرفته است اما غیر مسلمان که چنین اعتقادی ندارد، قانون مالیاتی او طوری نیست که توانسته باشد با کتمان حقایق از پرداخت آن شانه خالی کند. | ||
== معنای لغوی جزیه == | == معنای لغوی جزیه == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
و اینکه میانگین سنی برای جزیه دهندگان یعنی بین بیست تا پنجاه سال به خوبی مطلب فوق را تأیید میکند چرا که در این گروه سنی افراد قدرت حمل اسلحه و شرکت در حفظ امنیت و استقلال مرزهای کشور را داشتهاند که بخاطر اشتغال و کسب و کار به جای آن مالیات میپردازند. | و اینکه میانگین سنی برای جزیه دهندگان یعنی بین بیست تا پنجاه سال به خوبی مطلب فوق را تأیید میکند چرا که در این گروه سنی افراد قدرت حمل اسلحه و شرکت در حفظ امنیت و استقلال مرزهای کشور را داشتهاند که بخاطر اشتغال و کسب و کار به جای آن مالیات میپردازند. | ||
همچنین باز در تأیید دلیل فوق میتوان بیان داشت که در اسلام جزیه بر مسلمانان لازم نیست زیرا جهاد بر آنان واجب است و در هنگامی که نیاز به حضور افراد مسلمان در برابر دشمن و خاطر حفظ امنیت کشور باشد باید در میدان نبرد حاضر باشند ولی [[ | همچنین باز در تأیید دلیل فوق میتوان بیان داشت که در اسلام جزیه بر مسلمانان لازم نیست زیرا جهاد بر آنان واجب است و در هنگامی که نیاز به حضور افراد مسلمان در برابر دشمن و خاطر حفظ امنیت کشور باشد باید در میدان نبرد حاضر باشند ولی [[اقلیتهای مذهبی]] و [[اهل کتاب]] از جهاد معاف هستند و جهاد بر آنان [[واجب]] نیست پس باید مالیات یا جزیه بپردازند تا از این طریق بتوانند سهمی در حفظ امنیت کشوری که در آن به آسودگی و آرامش خیال زندگی میکنند داشته باشند. | ||
پس جزیه تنها یک کمک مالی است که اهل کتاب در برابر مسولیتی که مسلمانان در رابطه با تأمین امنیت جان و مال آنها دارند پرداخت میگردد و آنان با پرداخت مبلغ ناچیزی در سال از تمامی مزایایی که حکومت اسلامیدارد استفاده خواهند کرد و با مسلمانان در برخورداری از امنیت برابر میشوند در حالی که در متن حوادث و خطرات قرار ندارند. در تأیید این مطلب میتوان به عهدنامههایی اشاره کرد که در دوران حکومت اسلامی میان مسلمانان و اهل کتاب منعقد میشده است و در آن به صراحت این موضوع آمده است که اهل کتاب موظفاند جزیه بدهند و در مقابل مسلمانان موظف به تأمین امنیت آنان در برابر دشمنان حتی دشمنان خارجی خواهند بود. در ادامه به یکی از این عهدنامهها میان [[خالد بن ولید]] و [[مسیحیان]] اطراف فرات اشاره میشود | پس جزیه تنها یک کمک مالی است که اهل کتاب در برابر مسولیتی که مسلمانان در رابطه با تأمین امنیت جان و مال آنها دارند پرداخت میگردد و آنان با پرداخت مبلغ ناچیزی در سال از تمامی مزایایی که حکومت اسلامیدارد استفاده خواهند کرد و با مسلمانان در برخورداری از امنیت برابر میشوند در حالی که در متن حوادث و خطرات قرار ندارند. در تأیید این مطلب میتوان به عهدنامههایی اشاره کرد که در دوران حکومت اسلامی میان مسلمانان و اهل کتاب منعقد میشده است و در آن به صراحت این موضوع آمده است که اهل کتاب موظفاند جزیه بدهند و در مقابل مسلمانان موظف به تأمین امنیت آنان در برابر دشمنان حتی دشمنان خارجی خواهند بود. در ادامه به یکی از این عهدنامهها میان [[خالد بن ولید]] و [[مسیحیان]] اطراف فرات اشاره میشود | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
== چرا در عصر حاضر جزیه گرفته نمیشود == | == چرا در عصر حاضر جزیه گرفته نمیشود == | ||
طبق برخی گزارشهای تاریخی از سال ۱۲۹۹ گرفتن جزیه از [[زرتشتیان|زردشتیان]] با وساطت سفرای [[فرانسه]] و [[انگلیس]] و نیز تلاشهای [[امام جمعه]] وقت کرمان و به دستور [[ناصرالدین شاه]] معلق شد و پس از دوره مشروطه نیز به تدریح گرفتن جزیه از مسیحیان و یهودیان نیز لغو شد و به موجب بندهای هفتم و دهم مادّه دوم قانون مالیاتهای مستقیم (مصوب ۱۳۱۲ش)، همه معابد و مراکز خیریه مسلمانان و غیرمسلمانان و نیز | طبق برخی گزارشهای تاریخی از سال ۱۲۹۹ گرفتن جزیه از [[زرتشتیان|زردشتیان]] با وساطت سفرای [[فرانسه]] و [[انگلیس]] و نیز تلاشهای [[امام جمعه]] وقت [[کرمان]] و به دستور [[ناصرالدین شاه]] معلق شد و پس از [[دوره مشروطه]] نیز به تدریح گرفتن جزیه از مسیحیان و [[یهودیان]] نیز لغو شد و به موجب بندهای هفتم و دهم مادّه دوم قانون مالیاتهای مستقیم (مصوب ۱۳۱۲ش)، همه معابد و مراکز خیریه مسلمانان و غیرمسلمانان و نیز انجمنهای اقلیتهای رسمی از پرداخت مالیات معاف شدند. | ||
گفتنی است که در دیگر کشورهای اسلامی نیز، از اقلیتهای دینی که تابعیت کشور اسلامی را دارند، جزیه گرفته نمیشود و بر طبق قوانین موضوعه این کشورها، آنها مشمول تمامی وظایف و مسئولیتهای افراد ملت هستند (مانند خدمت نظام وظیفه و قوانین مالیاتی) و وظایف مشترکی با مسلمانان دارند. | گفتنی است که در دیگر کشورهای اسلامی نیز، از اقلیتهای دینی که تابعیت کشور اسلامی را دارند، جزیه گرفته نمیشود و بر طبق قوانین موضوعه این کشورها، آنها مشمول تمامی وظایف و مسئولیتهای افراد ملت هستند (مانند خدمت نظام وظیفه و قوانین مالیاتی) و وظایف مشترکی با مسلمانان دارند. |