۸۷٬۷۹۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عهده دار ' به 'عهدهدار ') |
جز (جایگزینی متن - 'بنی امیه' به 'بنیامیه') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''کمیت بن زید اسدی''' از برجستهترین شاعران [[شیعه]] معاصر [[اهلبیت]] بود که مورد عنایت سه پیشوای شیعیان ([[امام سجاد(ع)|امام سجاد علیهالسلام]]، [[امام باقر علیه السلام|امام باقر علیهالسلام]] و [[امام جعفر صادق (علیه السلام)|امام جعفر صادق علیهالسلام]]) قرار داشت. وی مرثیه معروفی پیرامون [[امام حسین|امام حسین علیهالسلام]] سروده است. کمیت از شاعران زمان خود و از اصحاب خاص باقر است. به نقل از ابوالفرج اصفهانی، کمیت با اینکه شیعه خالصی بود، با یکی از خوارج به نام طرماح که شاعر بود، رابطه دوستانهای داشت. به نقل از ابوالفرج، اشعار کمیت به «هاشمیات» معروف بود و در میان همه مردم مقبول افتاده بود. به نوشته ابوالفرج، کمیت امویان را نامشروع مىدانسته و دلش با اهلبیت بوده است. اما گاهی از روی تقیه مدح | '''کمیت بن زید اسدی''' از برجستهترین شاعران [[شیعه]] معاصر [[اهلبیت]] بود که مورد عنایت سه پیشوای شیعیان ([[امام سجاد(ع)|امام سجاد علیهالسلام]]، [[امام باقر علیه السلام|امام باقر علیهالسلام]] و [[امام جعفر صادق (علیه السلام)|امام جعفر صادق علیهالسلام]]) قرار داشت. وی مرثیه معروفی پیرامون [[امام حسین|امام حسین علیهالسلام]] سروده است. کمیت از شاعران زمان خود و از اصحاب خاص باقر است. به نقل از ابوالفرج اصفهانی، کمیت با اینکه شیعه خالصی بود، با یکی از خوارج به نام طرماح که شاعر بود، رابطه دوستانهای داشت. به نقل از ابوالفرج، اشعار کمیت به «هاشمیات» معروف بود و در میان همه مردم مقبول افتاده بود. به نوشته ابوالفرج، کمیت امویان را نامشروع مىدانسته و دلش با اهلبیت بوده است. اما گاهی از روی تقیه مدح بنیامیه را کرده است. از آثار کمیت بهعنوان قدیمترین شواهد در دفاع از عقیده امامت یاد می کنند. | ||
وی که حافظ قرآن و فقیه نیز بود، به سخاوت و دلیری شهرت داشت. مجموعه سرودههای او در دوجلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدی» گردآوری و چاپ شده است. وی در نهایت در دوران امویان کشته شد. | وی که حافظ قرآن و فقیه نیز بود، به سخاوت و دلیری شهرت داشت. مجموعه سرودههای او در دوجلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدی» گردآوری و چاپ شده است. وی در نهایت در دوران امویان کشته شد. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
== دعاهای اهلبیت درباره کمیت == | == دعاهای اهلبیت درباره کمیت == | ||
کمیت، به عنوان شاعری که در زمان | کمیت، به عنوان شاعری که در زمان بنیامیه به ستایش خاندان پیامبر میپرداخت، نزد امامانی که آنها را درک کرد از جایگاه خاصی برخوردار بوده. زینالعابدین علیهالسلام بدین امر تصریح کرده: خداوندا! در روزگاری که دیگران خودداری میکردند، این کمیت بود که در راه خاندان پیغمبرت ازخودگذشتگی نشان داد و آنچه دیگران پنهان میداشتند آشکار کرد. | ||
در کتابهای شیعه و سنی خواب هایی به کمیت و دیگران (مثل خواب ابا ابراهیم سعد اسدی) نسبت داده شده که در آن پیامبر از کمیت ابراز رضایت کرده و حتی یک مرتبه دعبل را از معارضه با او بازداشته است. در این خواب ها، پیغمبر برای او درخواست رحمت کرده، پاداش خیر خواسته و ثنایش گفته و در حقش با الفاظ؛ «بورکت و بورک قومک» دعا کرده است. | در کتابهای شیعه و سنی خواب هایی به کمیت و دیگران (مثل خواب ابا ابراهیم سعد اسدی) نسبت داده شده که در آن پیامبر از کمیت ابراز رضایت کرده و حتی یک مرتبه دعبل را از معارضه با او بازداشته است. در این خواب ها، پیغمبر برای او درخواست رحمت کرده، پاداش خیر خواسته و ثنایش گفته و در حقش با الفاظ؛ «بورکت و بورک قومک» دعا کرده است. | ||
امام سجاد علیهالسلام درباره کمیت این گونه دعا میکند؛ خداوندا! او را به خوشبختی زنده بدار و به شهادت بمیران و پاداش دنیوی او را به وی بنما و ثواب اخرویش را برایش ذخیره فرما! امام باقر علیهالسلام در موارد متعددی مانند ایام تشریق در منا، و غیر آن روی به کعبه آورده و دربارۀ او به درخواست رحمت و آمرزش، دعا کرده که «پیوسته به روحالقدس مؤید باشی». | امام سجاد علیهالسلام درباره کمیت این گونه دعا میکند؛ خداوندا! او را به خوشبختی زنده بدار و به شهادت بمیران و پاداش دنیوی او را به وی بنما و ثواب اخرویش را برایش ذخیره فرما! امام باقر علیهالسلام در موارد متعددی مانند ایام تشریق در منا، و غیر آن روی به کعبه آورده و دربارۀ او به درخواست رحمت و آمرزش، دعا کرده که «پیوسته به روحالقدس مؤید باشی». | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
وی هنگامیکه در مدینه نزد محمد باقر رفت و قصیدهاش را برای او خواند، و محمد باقر او را مورد تفقد و دلجویی و محبت قرارداد و دعایش کرد. دعای محمد باقر این بود که: «تا وقتی که از اهلبیت و حق دفاع میکنی، روحالقدس پشتیبان و تاییدکننده ات باد!» | وی هنگامیکه در مدینه نزد محمد باقر رفت و قصیدهاش را برای او خواند، و محمد باقر او را مورد تفقد و دلجویی و محبت قرارداد و دعایش کرد. دعای محمد باقر این بود که: «تا وقتی که از اهلبیت و حق دفاع میکنی، روحالقدس پشتیبان و تاییدکننده ات باد!» | ||
=== قصیده راییه و مدح | === قصیده راییه و مدح بنیامیه === | ||
خالد بن عبداللّه قسری با شنیدن قصیدۀ کمیت در هجو «یمن» با مطلع: | خالد بن عبداللّه قسری با شنیدن قصیدۀ کمیت در هجو «یمن» با مطلع: | ||
{{شعر}}{{ب|الا حییت عنا یا مدینا|و هل ناس تقول مسلمینا}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|الا حییت عنا یا مدینا|و هل ناس تقول مسلمینا}}{{پایان شعر}} | ||
تصمیم به انتقام از او گرفت. او هاشمیات را به سی کنیز آموخت و به سوی هشام بن عبدالملک فرستاد. هشام، از آنها خواست تا [[قرآن]] بخوانند و شعر بسرایند. آنها هاشمیات کمیت را، خواندند. او با شنیدن این اشعار برآشفت و به خالد که عامل او در عراق بود نامه نوشت که: سر کمیت را برایش بفرستد. | تصمیم به انتقام از او گرفت. او هاشمیات را به سی کنیز آموخت و به سوی هشام بن عبدالملک فرستاد. هشام، از آنها خواست تا [[قرآن]] بخوانند و شعر بسرایند. آنها هاشمیات کمیت را، خواندند. او با شنیدن این اشعار برآشفت و به خالد که عامل او در عراق بود نامه نوشت که: سر کمیت را برایش بفرستد. | ||
ابان بن ولید عامل واسط، که با کمیت دوست بود. غلامی را بر استری نشاند و او را به شرط رساندن نامهاش به کمیت آزاد کرد. ابان در نامه از کمیت خواست با حیله جایش را در زندان با «حبی» همسر و دخترعمویش، عوض کند. کمیت این کار را کرده و از زندان گریخت و بنی اسد، طایفه «حبی»، هم مانع این شدند که خالد بن عبدالله آسیبی به او برساند. | ابان بن ولید عامل واسط، که با کمیت دوست بود. غلامی را بر استری نشاند و او را به شرط رساندن نامهاش به کمیت آزاد کرد. ابان در نامه از کمیت خواست با حیله جایش را در زندان با «حبی» همسر و دخترعمویش، عوض کند. کمیت این کار را کرده و از زندان گریخت و بنی اسد، طایفه «حبی»، هم مانع این شدند که خالد بن عبدالله آسیبی به او برساند. | ||
کمیت روزگاری را به تواری گذراند. تا آنکه به عنبسة بن سعید بن عاص روی آورد و از او درخواست شفاعت پیش هشام کرد. او به کمیت پیشنهاد داد به گور معاویه پسر هشام در دیر حنیناء پناهنده شود. عنبسه به دیدار مسلمة بن هشام آمد و به او گفت: کمیت شما را عموما و تو را به خصوص چنان مدح کرده است که مانند آن مسموع نیفتاده است. مسلمه با شنیدن این کلمات عهدهدار شفاعت کمیت پیش پدرش شد. به دستور هشام مجلسی برپا کردند تا کمیت اشعارش را در مدح | کمیت روزگاری را به تواری گذراند. تا آنکه به عنبسة بن سعید بن عاص روی آورد و از او درخواست شفاعت پیش هشام کرد. او به کمیت پیشنهاد داد به گور معاویه پسر هشام در دیر حنیناء پناهنده شود. عنبسه به دیدار مسلمة بن هشام آمد و به او گفت: کمیت شما را عموما و تو را به خصوص چنان مدح کرده است که مانند آن مسموع نیفتاده است. مسلمه با شنیدن این کلمات عهدهدار شفاعت کمیت پیش پدرش شد. به دستور هشام مجلسی برپا کردند تا کمیت اشعارش را در مدح بنیامیه بخواند. ابرش کلبی نیز در این مجلس حضور داشت. کمیت در این مجلس هشام را به قصیدۀ راییۀ خود ستود. او در این قصیده میگوید: | ||
{{شعر}}{{ب|فالان صرت الی امیة|و الامور الی المصائر}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|فالان صرت الی امیة|و الامور الی المصائر}}{{پایان شعر}} | ||
او در این مجلس مرثیه ای در سوگ معاویه پسر هشام هم خواند. در این مجلس مسلمه به بیست هزار درهم و هشام به چهل هزار درهم برای وی دستور دادندو هشام طی نامهای به خالد نوشت که: کمیت و خانوادهاش در امانند و تو را بر آنان تسلّطی نیست. | او در این مجلس مرثیه ای در سوگ معاویه پسر هشام هم خواند. در این مجلس مسلمه به بیست هزار درهم و هشام به چهل هزار درهم برای وی دستور دادندو هشام طی نامهای به خالد نوشت که: کمیت و خانوادهاش در امانند و تو را بر آنان تسلّطی نیست. |