۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'استقلال طلب' به 'استقلالطلب') |
جز (جایگزینی متن - 'بنی امیه' به 'بنیامیه') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
در راستای برنامههای اصلاحی سید محسن، برخی با او به مخالفت برخاستند و در بین عوام شایعه کردند که سید عزاداری امام حسین(علیهالسلام) را حرام میکند و حتی نسبت خروج از دین به او دادند. بعضی از عمامه به سرها نیز که به طور کلی با افکار اصلاحی و تجددطلبی سید امین فاصله داشتند، مخالفت برخی از مردم را دست مایه قرار داده و به آنان گفتند: «سید امین در دمشق بازاری به راهانداخته و آرام آرام مردم عزادار را از عزاداریشان منع میکند، چه بسا چون آغاز کار است، با احتیاط حرفهایش را میزند اما ممکن است بعد از این از دین اسلام خارج گردد». (امین عاملی، پیشین، ص363).<br> | در راستای برنامههای اصلاحی سید محسن، برخی با او به مخالفت برخاستند و در بین عوام شایعه کردند که سید عزاداری امام حسین(علیهالسلام) را حرام میکند و حتی نسبت خروج از دین به او دادند. بعضی از عمامه به سرها نیز که به طور کلی با افکار اصلاحی و تجددطلبی سید امین فاصله داشتند، مخالفت برخی از مردم را دست مایه قرار داده و به آنان گفتند: «سید امین در دمشق بازاری به راهانداخته و آرام آرام مردم عزادار را از عزاداریشان منع میکند، چه بسا چون آغاز کار است، با احتیاط حرفهایش را میزند اما ممکن است بعد از این از دین اسلام خارج گردد». (امین عاملی، پیشین، ص363).<br> | ||
آنان در ادامه مخالفتهایشان که کانون آن در نجف اشرف بود، خطبای منابر را تحریک کردند تا بر ضد افکار سید امین سخنرانی کنند. در رأس آنها خطیبی مشهور به نام سید صالح حلّی قرار داشت که از نظر قدرت بیان و چیره دستی و شجاعت، کمنظیر بود. سید صالح در سخنرانیهایش مردم را به دو دسته تقسیم کرد، یک دسته را علویین و دسته دیگر را امویین نام نهاد و چنین القا کرد که سید محسن امین و پیروانش در گروه امویون قرار دارند و از مردم خواست از آنها نترسند زیرا آنها جمعیتی اندک و غیرقابل اعتنا بوده و بیشتر آنها محافظه کار و جاه طلب میباشند. (پیشین، ص378و379).<br> | آنان در ادامه مخالفتهایشان که کانون آن در نجف اشرف بود، خطبای منابر را تحریک کردند تا بر ضد افکار سید امین سخنرانی کنند. در رأس آنها خطیبی مشهور به نام سید صالح حلّی قرار داشت که از نظر قدرت بیان و چیره دستی و شجاعت، کمنظیر بود. سید صالح در سخنرانیهایش مردم را به دو دسته تقسیم کرد، یک دسته را علویین و دسته دیگر را امویین نام نهاد و چنین القا کرد که سید محسن امین و پیروانش در گروه امویون قرار دارند و از مردم خواست از آنها نترسند زیرا آنها جمعیتی اندک و غیرقابل اعتنا بوده و بیشتر آنها محافظه کار و جاه طلب میباشند. (پیشین، ص378و379).<br> | ||
سخنرانیهای عوام پسندانه سید صالح تأثیر عمیقی بر مردم گذاشت و مردم به راحتی، به سید محسن امین و هوادارانش ناسزا میگفتند و آنها را در ردیف | سخنرانیهای عوام پسندانه سید صالح تأثیر عمیقی بر مردم گذاشت و مردم به راحتی، به سید محسن امین و هوادارانش ناسزا میگفتند و آنها را در ردیف بنیامیه به شمار میآوردند. حتی خود سید صالح آن قدر جرئت پیدا کرده بود که وقتی آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی فتوا به حرمت قمه زنی و زنجیرزنی صادر کرد، به مخالفت با این مرجع بزرگ برخاست و این وضعیت باعث دوگانگی عمیقی در میان علما و طلاب گردد. از یک سو دانشمندانی نظیر شیخ عبدالحسین صادق و سید عبدالحسین شرف الدین در لبنان با سید محسن امین و هم چنین با فتوای مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی مخالفت کردند و به دنبال آن طلاب جبل عامل ساکن نجف نیز مخالفتشان بیشتر شد، و از سوی دیگر عالمان بزرگی نظیر سید مهدی قزوینی در بصره، سید هبةالدین شهرستانی در بغداد و استاد جعفر الخلیلی در نجف به دفاع از حرکت اصلاحی سید محسن پرداختند و در راستای فتوای آیتالله سید ابوالحسن، حکم به تحریم قمه زنی و کفن پوشی دادند. در این میان مجتهدان بزرگی مانند شیخ عبدالکریم جزائری، شیخ علی قمی و شیخ جعفر بدیری با این که خود از مخالفان سید محسن امین بودند، اما جانب احتیاط را پیش گرفته و در صدد خاموش کردن فتنه برآمدند. (پیشین، ص 379).<br> | ||
به تدریج مخالفت با حرکت اصلاحی سید محسن در نجف و شهرهای دیگر بیشتر شد و تعداد عزادارانی که با شمشیر و قمه بر سر و صورت خویش میزدند، افزایش یافت و این اخبار لحظه به لحظه برای علامه سید محسن امین گزارش میشد و استاد جعفر الخلیلی که رابطه نزدیکی با علامه امین داشت برای مقابله با مخالفتهای جاهلان، روزنامه «فجر صادق» را راهاندازی کرد و در صدد انتقام گرفتن از خطیب مشهور سید صالح حلّی برآمد. به همین منظور از خطیب توانا شیخ محمدعلی یعقوبی که در جعاره (نزدیک نجف) اقامت داشت دعوت به همکاری نمود و یعقوبی با خطابههای آتشین خود، طلاب و مردم را از حرکت اصلاحی سید محسن امین آگاه نمود و چنان از فتوای آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی دفاع نمود، که آثار شکست و بیتأثیر شدن خطابههای سیدصالح حلّی نمایان گشت، چندان که لقب امویون بر پیروان علامه سید محسن امین برای همیشه از زبانها افتاد. (پیشین).<br> | به تدریج مخالفت با حرکت اصلاحی سید محسن در نجف و شهرهای دیگر بیشتر شد و تعداد عزادارانی که با شمشیر و قمه بر سر و صورت خویش میزدند، افزایش یافت و این اخبار لحظه به لحظه برای علامه سید محسن امین گزارش میشد و استاد جعفر الخلیلی که رابطه نزدیکی با علامه امین داشت برای مقابله با مخالفتهای جاهلان، روزنامه «فجر صادق» را راهاندازی کرد و در صدد انتقام گرفتن از خطیب مشهور سید صالح حلّی برآمد. به همین منظور از خطیب توانا شیخ محمدعلی یعقوبی که در جعاره (نزدیک نجف) اقامت داشت دعوت به همکاری نمود و یعقوبی با خطابههای آتشین خود، طلاب و مردم را از حرکت اصلاحی سید محسن امین آگاه نمود و چنان از فتوای آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی دفاع نمود، که آثار شکست و بیتأثیر شدن خطابههای سیدصالح حلّی نمایان گشت، چندان که لقب امویون بر پیروان علامه سید محسن امین برای همیشه از زبانها افتاد. (پیشین).<br> | ||