confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
احمد بن محمد بن عمران بن | احمد بن محمد بن عمران بن موسیبن جراح نهشلي، (306 – 390ق) ابوالحسن. معروف به «ابن جندي». لقب «ابن جندي» شايد از آن رویبه ویداده شد كه پدرش از مأموران نظامیدر دولت بنيعباس بوده است. ویاز تيره «بنینهشل» از طائفه «بنیتميم» است و نسب او به «نهشل بن دارم بن مالك بن حنظله تميمي» ميرسد. قبيله بنيتميم شاخههایمتعددیهستند و بخشیاز آن در كوفه مسكن داشتند كه از جمله آنها «بنیدارم» و «بنینهشل» بودهاند. ویدر اواخر 306هجري(احتمالاً در كوفه) ديده به جهان گشود و در 390هجری(و به قول ذهبی396هجري) در بغداد در گذشت. ویاصالتاً اهل كوفه است و شايد تحصيلات مقدماتیرا در همين شهر به انجام رسانده است. نخستينبار در سن 8 سالگیوارد حوزه علوم دينیشد و احاديثیفرا گرفته است. سپس وارد بغداد گشت و در درس استادان سنیو شيعیآنجا حضور يافت و به تدريج در علوم حديث تبحر يافت و به مقام استادیرسيد. ویدر بغداد نخستين استاد «ابوالعباس احمد بن علیبن احمد نجاشي»(372- 450ق) بود و همو بود كه نجاشیرا با اساتيد ديگر آشنا نمود. از جمله اساتيد او «ابوعلیمحمد بن همام اسكافي»(م336ق)، «ابوالقاسم عبدالله بن محمد بغوي»(م317ق)، «يحيیبن محمد بن صاعد»(م318ق) و «يوسف بن يعقوب نيشابوري»(م.ب320ق) هستند. ویدر بغداد شاگردان زيادیتربيت نمود كه از جمله آنها «ابوطالب بن غرور»(استاد شيخ طوسي)، «محمد بن علیعلویشجري»(م445ق، نويسنده كتاب: فضل زياره الحسين.ع)، «ابوالقاسم ازهري»، «حسن بن محمد بن خلال»، «محمد بن علیبن مخلد وراق» و «محمد بن عبدالعزيز بردعي» هستند. از ديگر شاگردان سنیاو «احمد بن محمد عتيقي» است كه ویاز زبان اين شاگرد، شيعه معرفیشده و تأليفاتش نيكو دانسته شده است. همچنين شاگرد ديگر او «ابومسعود احمد بن محمد حافظ» است كه كتاب «تاريخ ابيمعشر» را نزد او با پرداخت دستمزد فرا گرفته است. اگرچه بيشتر اساتيد و شاگردان او سنیبودهاند، اما نميتوان در باره تشيع او ترديد نمود. زيرا اولاً ذكر نام او در كتابهاینجاشیو طوسیدليل بر تشيع اوست و ثانياً شاگردان شيعیاو كم نبودهاند كه نام برخیاز آنان گذشت و ثالثاً بسياریاز مورخان و رجالشناسان اهلسنت او را متهم به شيعهگرینمودهاند. ذهبیو خطيب بغدادیضمن طعنه به مذهب و اعتقاد او، در يك گزارش تعصبآميز در باره كتاب او به نام «ديوان الانواع»، مينويسند: «اين كتاب نوشته او نيست بلكه چون نام نويسنده آن با نام او مشابهت داشته، ادعایتأليف آن را نموده است». ویهمچنين از لسان ابنحجر نيز متهم به تشيع شده و حديث او در فضيلت علیبن ابيطالب(ع) را جعلیو ساختگیمعرفینموده است. از تأليفات او ميتوان كتابهای«الانواع»(كتابیبس بزرگ است)، «الرواه و الفلج»، «كتاب الخط»، «الغيبه»، «عقلاء المجانين»، «الهواتف»، «العين و الورق»، «فضائل الجماعه و ما رویفيها» و «رجال ابن جندي» را نام برد. | ||
منابع: (رجال نجاشي، ص85 شماره 206؛ رجال طوسي، ص417 شماره 6025؛ الفهرست، طوسي، ص79 شماره 98؛ تاريخ بغداد، ج5ص282 شماره 2780؛ سير اعلام النبلاء، ج16ص555 شماره 407؛ لسان الميزان، ج1ص288 شماره 852؛ الانساب، سمعاني، ج2ص96، ذيل جندي؛ الذريعه | منابع: (رجال نجاشي، ص85 شماره 206؛ رجال طوسي، ص417 شماره 6025؛ الفهرست، طوسي، ص79 شماره 98؛ تاريخ بغداد، ج5ص282 شماره 2780؛ سير اعلام النبلاء، ج16ص555 شماره 407؛ لسان الميزان، ج1ص288 شماره 852؛ الانساب، سمعاني، ج2ص96، ذيل جندي؛ الذريعه الیتصانيف الشيعه، ج10ص84 شماره 152) |