confirmed
۳٬۹۰۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شخصیت | عنوان = عبیدالله المهدی | تصویر = عبید الله المهدی.jpg | نام = ابومحمد، عبیدالله بن محمد (حبیب) بن احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل بن جعفر صادق طالبی علوی | نامهای دیگر = عبیدالله المهدی | سال تولد = 259 ق | تار...» ایجاد کرد) |
(←علوی) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
ابن اثیر به قصیدهای که [[سید رضی|شریف رضی]] سرود و در آن به صحّت نسب عبیدیان اعتراف میکند، استشهاد میکند؛ در صورتی که رضی قبلا مکتوبی که علیه ایشان فراهم شده بود، امضا کرد. | ابن اثیر به قصیدهای که [[سید رضی|شریف رضی]] سرود و در آن به صحّت نسب عبیدیان اعتراف میکند، استشهاد میکند؛ در صورتی که رضی قبلا مکتوبی که علیه ایشان فراهم شده بود، امضا کرد. | ||
ابن اثیر میگوید: «پدر شریف رضی از پسرش خواسته بود که برای قادربالله عباسی عذر بیاورد، ولی او چنین نکرد.» ابن اثیر اضافه میکند: خودداری رضی از عذرآوردن، نشانه محکمی بر درستی نسب عبیدیان است.» ابن اثیر میگوید: «خود از عدهای از بزرگان علوی راجع به نسب عبیدالله مهدی سؤال کرده و هیچیک شکی در صحت آن نداشته است. علاوه بر این، برخی از مورّخان و محدّثان متقدم همانند [[ابن ندیم]] و [[ابن خلکان]] رای قطعی ندادهاند؛ گرچه بعضیشان بدون جزم و اظهار قطعی به یکی از دو نظر متمایل شدهاند». | ابن اثیر میگوید: «پدر شریف رضی از پسرش خواسته بود که برای قادربالله عباسی عذر بیاورد، ولی او چنین نکرد.» ابن اثیر اضافه میکند: خودداری رضی از عذرآوردن، نشانه محکمی بر درستی نسب عبیدیان است.» ابن اثیر میگوید: «خود از عدهای از بزرگان علوی راجع به نسب عبیدالله مهدی سؤال کرده و هیچیک شکی در صحت آن نداشته است. علاوه بر این، برخی از مورّخان و محدّثان متقدم همانند [[ابن ندیم]] و [[ابن خلکان]] رای قطعی ندادهاند؛ گرچه بعضیشان بدون جزم و اظهار قطعی به یکی از دو نظر متمایل شدهاند». | ||
(یکی از محققّان، انتساب عبیدالله مهدی به اهلبیت را نفی میکند. در کتاب «اصل الموحدین الدروز» نوشته امین طلیع، قاضی بزرگ لبنانی که از رجال دروزی است، آمده است: عبیدالله خود را به اهلبیت منتسب داشته و بسته است. او امامانِ اسماعیلیه را چنین نام میبرد: اسماعیل بن جعفر الصادق؛ سپس محمد بن اسماعیل؛ سپس حسین بن محمد؛ سپس علی بن الحسین. و سپس محمد بن علی. امّا شخصی که نامش سعید الخیر بن قدّاح و نوه عبدالله قدّاح بود، از محمد بن علی در خردسالی نگهداری میکرده و وقتی بزرگ میشود او را به مغرب میبرد و سعی میکند [[امامت]] را از او بگیرد، از اینرو، خودش را عبیدالله مینامد و به خود لقب المهدی میدهد و با کمک ابوعبدالله شیعی، حکومتی تشکیل میدهد. وقتی او میمیرد، حکومت به محمد بن علی میرسد و لقب القائم بامرالله میگیرد. او نخستین امامی است که ظهور کرده و نیز نخستین خلیفه فاطمی است. این تفسیر خیلی نزدیک به تفسیری است که مستشرق روسی ایوانوف راجع به [[اسماعیلیان]] نوشته است؛ او از کتاب غایة الموالید نوشته است: یکی از رُعات اسماعیلی به نام خطاب (متوفای ۵۳۳ق) استفاده کرد است. | (یکی از محققّان، انتساب عبیدالله مهدی به اهلبیت را نفی میکند. در کتاب «اصل الموحدین الدروز» نوشته امین طلیع، قاضی بزرگ لبنانی که از رجال دروزی است، آمده است: عبیدالله خود را به اهلبیت منتسب داشته و بسته است. او امامانِ اسماعیلیه را چنین نام میبرد: اسماعیل بن جعفر الصادق؛ سپس محمد بن اسماعیل؛ سپس حسین بن محمد؛ سپس علی بن الحسین. و سپس محمد بن علی. امّا شخصی که نامش سعید الخیر بن قدّاح و نوه عبدالله قدّاح بود، از محمد بن علی در خردسالی نگهداری میکرده و وقتی بزرگ میشود او را به مغرب میبرد و سعی میکند [[امامت]] را از او بگیرد، از اینرو، خودش را عبیدالله مینامد و به خود لقب المهدی میدهد و با کمک ابوعبدالله شیعی، حکومتی تشکیل میدهد. وقتی او میمیرد، حکومت به محمد بن علی میرسد و لقب القائم بامرالله میگیرد. او نخستین امامی است که ظهور کرده و نیز نخستین خلیفه فاطمی است. این تفسیر خیلی نزدیک به تفسیری است که مستشرق روسی ایوانوف راجع به [[اسماعیلیان]] نوشته است؛ او از کتاب غایة الموالید نوشته است: یکی از رُعات اسماعیلی به نام خطاب (متوفای ۵۳۳ق) استفاده کرد است<ref>ر. ک: عنان، محمد عبدالله، الحاکم بامرالله و اسرار الدعوة الفاطمیّة، ص۶۰</ref><ref>ر. ک: عنان، محمد عبدالله، الحاکم بامرالله و اسرار الدعوة الفاطمیّة، ص۲۸۷</ref><ref>ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۴</ref><ref>ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۰۸</ref><ref>ابن تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۳، ص۲۴۶</ref><ref>ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۴، ص۱۱</ref><ref>ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۴، ص۳۰</ref><ref>ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۴، ص۴۰</ref><ref>ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۱۹۳</ref><ref>ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۳۴۰</ref><ref>ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۴، ص۳۱</ref><ref>مقریزی، احمد بن علی، خطط، ج۲، ص۱۸۱</ref><ref>ابن ابار، محمد بن عبدالله، الحلة السیراء، ج۱، ص۱۹۰-۱۹۴</ref><ref>حسن ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام السیاسی، ج۳، ص۲۴۷</ref> <ref>قلقشندی، احمد بن علی، صبح الاعشی، ج۱۳، ص۲۴۴</ref><ref>ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۱۷۹</ref><ref>زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۴، ص۱۹۷</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |