۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''ابوعلی سینا''' یا ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان [[ایران]] و البته جهان است. | '''ابوعلی سینا''' یا ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان [[ایران]] و البته جهان است. ابنسینا، پورسینا، شیخالرئیس و همهچیز دان، از القاب این دانشمند بزرگ به شمار میرود. ابوعلی سینا یک پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان و فیلسوف بزرگ بود و در دوران جوانی بهطرز شگفتآوری توانست به همه این علوم تسلط پیدا کند و در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه [[جهان اسلام|جهان اسلامی]] شد و القابی مانند شیخالرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فراگرفتن علوم مختلف داشت. | این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه [[جهان اسلام|جهان اسلامی]] شد و القابی مانند شیخالرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فراگرفتن علوم مختلف داشت. | ||
و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او میکوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، | و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او میکوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، ابنسینا تا ده سالگی تمام [[قرآن]] و صرف و نحو را آموخت و آنگاه به فراگرفتن منطق و ریاضیات پرداخت. استاد وی در علم ریاضیات "ابو عبدالله ناتلی" بود. | ||
پس از آن نزد "ابو سهیل مسیحی" به یادگیری طبیعیات و مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد. | پس از آن نزد "ابو سهیل مسیحی" به یادگیری طبیعیات و مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در اواخر عمر خود یکبار به شاگرد مورد توجه خویش، [[جوزانی]] گفت که در تمام مدت عمر، چیزی بیش از آنچه که در هجده سالگی میدانسته، نیاموخته است. | در اواخر عمر خود یکبار به شاگرد مورد توجه خویش، [[جوزانی]] گفت که در تمام مدت عمر، چیزی بیش از آنچه که در هجده سالگی میدانسته، نیاموخته است. | ||
مهارت | مهارت ابنسینا در علم پزشکی و توانایی وی در معالجه حاکم آن زمان، موجب شد تا مورد محبت حاکم واقع شده و در دربار، موقعیت بسیار خوبی داشته باشد. | ||
ولی به سبب آشفتگی اوضاع سیاسی در ماوراءالنهر، زندگی بر | ولی به سبب آشفتگی اوضاع سیاسی در ماوراءالنهر، زندگی بر ابنسینا در زادگاهش دشوار شد و او ناچار بخارا را به مقصد جرجانیه و سپس گرگان ترک گفت. | ||
در سال 403 هجری قمری، پس از پشت سر گذاشتن سختیها و مشکلات بزرگی که در این سفر با آنها مواجه شد و حتی چند تن از دوستانش را در میان راه از دست داد، از کویر شمال خراسان عبور کرد. | در سال 403 هجری قمری، پس از پشت سر گذاشتن سختیها و مشکلات بزرگی که در این سفر با آنها مواجه شد و حتی چند تن از دوستانش را در میان راه از دست داد، از کویر شمال خراسان عبور کرد. | ||
بنا به گفته منابع معتبر، | بنا به گفته منابع معتبر، ابنسینا در این سفر با عارف و شاعر مشهور "[[ابو سعید ابوالخیر]]" ملاقات کرد. | ||
وی آرزو داشت که "[[قابوس بن وشمگیر]]" را که حامی نامدار علم و ادب بود، در جرجان ببیند؛ ولی هنگامی که به جرجان رسید، قابوس بن وشمگیر از دنیا رفته بود. | وی آرزو داشت که "[[قابوس بن وشمگیر]]" را که حامی نامدار علم و ادب بود، در جرجان ببیند؛ ولی هنگامی که به جرجان رسید، قابوس بن وشمگیر از دنیا رفته بود. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
چون از این حادثه دلشکسته شد مدت چندین سال در دهکدهای عزلت گزید. سپس در فاصله سال 405 و 406 هجری قمری به ری رفت. | چون از این حادثه دلشکسته شد مدت چندین سال در دهکدهای عزلت گزید. سپس در فاصله سال 405 و 406 هجری قمری به ری رفت. | ||
در این هنگام | در این هنگام آلبویه بر ایران فرمانروایی داشتند و افرادی از این خاندان در ایالات مختلف حکومت میکردند. ابنسینا مدتی در دربار فخرالدوله در ری درنگ کرد و سپس از آنجا برای دیدار یکی دیگر از فرمانروایان این خاندان، شمسالدوله به جانب همدان به راه اقتاد. | ||
این سفر برای | این سفر برای ابنسینا بخت بلندی داشت؛ چرا که پس از رسیدن وی به همدان او را برای درمان امیر شمسالدوله که بیمار شده بود و تمامی پزشکان از معالجه وی ناتوان بودند دعوت کردند. | ||
بوعلی توانست شمسالدوله را معالجه کند و به همین دلیل چنان تقربی نزد وی پیدا کرد که عهدهدار منصب وزارت گردید و مدت چند سال؛ تا هنگام مرگ امیر، عهدهدار این وظیفه سنگین بود. | بوعلی توانست شمسالدوله را معالجه کند و به همین دلیل چنان تقربی نزد وی پیدا کرد که عهدهدار منصب وزارت گردید و مدت چند سال؛ تا هنگام مرگ امیر، عهدهدار این وظیفه سنگین بود. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
پس از مدتی توانست از زندان فرار کند و با لباس درویشی از همدان گریخت. | پس از مدتی توانست از زندان فرار کند و با لباس درویشی از همدان گریخت. | ||
ابنسینا از همدان به اصفهان رفت که مرکز بزرگی از علم به شمار میرفت و سالها بود که آرزوی دیدار آنجا را داشت. در این شهر مورد توجه علاءالدوله قرار گرفت و مدت پانزده سال با آسایش خاطر در آن شهر زندگی کرد. | |||
او در این مدت چندین کتاب مهم نیز نوشت و حتی به ساختن رصدخانه پرداخت. اما این آسایش یرای وی دائمی نبود؛ چرا که یک بار اصفهان در معرض حمله مسعود غزنوی یعنی فرزند [[سلطان محمود غزنوی]] قرار گرفت و در این حمله بعضی از آثار مهم این حکیم بزرگ از میان رفت. | او در این مدت چندین کتاب مهم نیز نوشت و حتی به ساختن رصدخانه پرداخت. اما این آسایش یرای وی دائمی نبود؛ چرا که یک بار اصفهان در معرض حمله مسعود غزنوی یعنی فرزند [[سلطان محمود غزنوی]] قرار گرفت و در این حمله بعضی از آثار مهم این حکیم بزرگ از میان رفت. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
این امر ضربه بزرگی برای وی بود و علاوه بر آن بیماری قولنج نیز آزارش میداد. به همین دلیل دوباره به همدان بازگشت و سرانجام در دوم تیر سال ۴۱۶ هجری شمسی در سن ۵۷ سالگی در ماه رمضان قمری از دنیا رفت و در همدان به خاک سپرده شد. | این امر ضربه بزرگی برای وی بود و علاوه بر آن بیماری قولنج نیز آزارش میداد. به همین دلیل دوباره به همدان بازگشت و سرانجام در دوم تیر سال ۴۱۶ هجری شمسی در سن ۵۷ سالگی در ماه رمضان قمری از دنیا رفت و در همدان به خاک سپرده شد. | ||
دوستان | دوستان ابنسینا او را به آرامش و کار کمتر دعوت میکردند اما او اعتقاد داشت «زندگی کوتاه و وسیع بهتر از زندگی طولانی و محدود است». در نهایت پشیمانی در بستر مرگ به سراغ شیخالرئیس آمد. او در روزهای آخر تمامی مال و اموال خود را بخشید، غلامانش را آزاد کرد و در سه روز آخر تا پایان عمر در خانه مانده و به خواندن قرآن مشغول شد. | ||
== شخصیت علمی == | == شخصیت علمی == | ||
با وجود این که زندگی | با وجود این که زندگی ابنسینا پر از فراز و نشیب بود و در عین حال عمری طولانی نیز نداشت، اما زندگی عقلانی و حکیمانه بسیار پرباری داشت. گواه بر این مطلب، تعداد و نوع آثاری است که او تالیف کرده است و نیز خصوصیات شاگردانی که در نزد او درس خواندهاند؛ مانند [[بهمنیار]] و جوزانی. | ||
نیروی تمرکز فکری او عالی بود؛ تا جایی که گاهی در آن حین که سوار بر اسب در رکاب پادشاه عازم جنگ بود، بعضی از آثار خود را املا میکرد تا نویسندهای که در خدمت داشت، آنها را بنویسد. | نیروی تمرکز فکری او عالی بود؛ تا جایی که گاهی در آن حین که سوار بر اسب در رکاب پادشاه عازم جنگ بود، بعضی از آثار خود را املا میکرد تا نویسندهای که در خدمت داشت، آنها را بنویسد. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
تاثیر وی در این زمینهها تا به امروز، در شرق و غرب جهان باقی است و بسیاری از پیشرفتها در شاخههای عمده دانش، بر پایه نظرات و آراء وی صورت گرفته است. | تاثیر وی در این زمینهها تا به امروز، در شرق و غرب جهان باقی است و بسیاری از پیشرفتها در شاخههای عمده دانش، بر پایه نظرات و آراء وی صورت گرفته است. | ||
== آثار | == آثار ابنسینا == | ||
به دلیل آنکه در آن عصر، عربی زبان رایج آثار علمی بود، | به دلیل آنکه در آن عصر، عربی زبان رایج آثار علمی بود، ابنسینا و سایر دانشمندان ایرانی که در آن روزگار میزیستند کتابهای خود را به زبان عربی نوشتند. بعدها بعضی از این آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمه شد. | ||
افزون بر این، | افزون بر این، ابنسینا در ادبیات فارسی نیز دستی قوی داشتهاست. بیش از ۲۰ اثر فارسی به او منسوب است که از میان آنها انتساب دانشنامه علائی و رساله نبض بدو مسلم است. آثار فارسی ابنسینا، مانند سایر نثرهای علمی زمان وی، با رعایت ایجاز و اختصار کامل نوشته شده است. | ||
آثار فراوانی از | آثار فراوانی از ابنسینا به جا مانده و یا به او نسبت داده شده که فهرست جامعی از آنها در فهرست نسخههای مصنفات ابنسینا آورده شده است. این فهرست شامل شامل ۱۳۱ نوشته اصیل از ابنسینا و ۱۱۱ اثر منسوب به او است. | ||
== از مصنفات او == | == از مصنفات او == | ||
کتاب المجموع در یک جلد، کتاب الحاصل و المحصول در بیست جلد، کتاب البرّ و الاثم، در دو جلد، کتاب الشفاء، در هجده جلد، کتاب القانون فی الطب، در هجده جلد، کتاب الارصاد الکلیه، در یک جلد، کتاب الانصاف، در بیست جلد، کتاب النجاه، در سه جلد، کتاب الهدایه، در یک جلد، کتاب الاشارات، در یک جلد، کتاب المختصر الاوسط، در یک جلد، کتاب العلائی، در یک جلد، کتاب القولنج، در یک جلد، کتاب لسان العرب فی اللغه، در ده جلد، کتاب الادویه القلبیه، در یک جلد، کتاب الموجز، در یک جلد، کتاب بعض الحکمه المشرقیه، در یک جلد، کتاب بیان ذوات الجهه، در یک جلد، کتاب المعاد، در یک جلد، کتاب المبدأ و المعاد، در یک جلد. | کتاب المجموع در یک جلد، کتاب الحاصل و المحصول در بیست جلد، کتاب البرّ و الاثم، در دو جلد، کتاب الشفاء، در هجده جلد، کتاب القانون فی الطب، در هجده جلد، کتاب الارصاد الکلیه، در یک جلد، کتاب الانصاف، در بیست جلد، کتاب النجاه، در سه جلد، کتاب الهدایه، در یک جلد، کتاب الاشارات، در یک جلد، کتاب المختصر الاوسط، در یک جلد، کتاب العلائی، در یک جلد، کتاب القولنج، در یک جلد، کتاب لسان العرب فی اللغه، در ده جلد، کتاب الادویه القلبیه، در یک جلد، کتاب الموجز، در یک جلد، کتاب بعض الحکمه المشرقیه، در یک جلد، کتاب بیان ذوات الجهه، در یک جلد، کتاب المعاد، در یک جلد، کتاب المبدأ و المعاد، در یک جلد. | ||
=رسالههای او == | =رسالههای او == | ||
خط ۹۰: | خط ۹۱: | ||
=== کتاب قانون === | === کتاب قانون === | ||
قانون (Canon) مشهورترین اثر مکتوب | قانون (Canon) مشهورترین اثر مکتوب ابنسینا در مورد علم پزشکی، ساختار و تاریخچه، کیهان شناسی، علم مزاج، خلقوخو، داروها، آسیبشناسی، بیماریهای خاص و ترکیبهای دارویی و بسیاری مفاهیم اساسی دیگر در این علم است. این کتاب، مجموعهای از پنج کتاب است که هر کدام به بخشی خاص از این علم میپردازند. | ||
کتاب قانون شیخالرئیس | کتاب قانون شیخالرئیس ابنسینا در سال ۴۰۴ هجری شمسی (۱۰۲۵ میلادی) به زبان عربی چاپ شد. مطالب این کتاب، پایههای بسیاری از مفاهیم امروزی علم پزشکی را شامل میشود. اکثر مطالب علمی کتاب قانون تحت تاثیر نظریات و تعلیمات جالینوس، از پزشکان یونان باستان بوده است. این کتاب برای قرنها به عنوان منبعی ارزشمند در علم پزشکی شناخته میشد و استانداردی از این علم را در زمان قرون وسطی در اروپا ایجاد کرده و تا قرن ۱۸ میلادی به عنوان کتاب آموزش پزشکی شناخته میشد. | ||
==== صفحه اول نسخه خطی کتاب قانون چاپ سال ۱۵۹۶ میلادی ==== | ==== صفحه اول نسخه خطی کتاب قانون چاپ سال ۱۵۹۶ میلادی ==== | ||
کتاب قانون ترکیبی از علم جلینوسی با فلسفه ارسطویی را در خود دارد. | کتاب قانون ترکیبی از علم جلینوسی با فلسفه ارسطویی را در خود دارد. | ||
ابنسینا در نوشتن کتاب قانون تلاش میکرد تا آموزههای جالینوس را با فلسفههای ارسطو در علم طبیعی ترکیب کرده و اصول پزشکی را از آنها استخراج کند. او نگارش این کتاب را از گرگان شروع کرده، در ری ادامه داد و در نهایت در همدان به پایان رساند. در نهایت این کتاب عصارهای از تمام علوم پزشکی موجود در زمان ابنسینا شد و بهنوعی یک خلاصه معتبر از مجموعه ۲۰ جلدی نوشتههای جالینوس بود. | |||
کتاب اول قانون به توضیح کلی علم پزشکی، عناصر سازنده کیهان، مزاجشناسی، آناتومی بدن و فیزیولوژی میپردازد. این کتاب دلایل سلامت و بیماریها را بررسی میکند. او در این کتاب، پزشکی (طب) را اینگونه معرفی میکند: | کتاب اول قانون به توضیح کلی علم پزشکی، عناصر سازنده کیهان، مزاجشناسی، آناتومی بدن و فیزیولوژی میپردازد. این کتاب دلایل سلامت و بیماریها را بررسی میکند. او در این کتاب، پزشکی (طب) را اینگونه معرفی میکند: | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۴: | ||
کتاب شفا در بررسی عمومی علوم مختلف و درمان جهل روح نوشته شد. | کتاب شفا در بررسی عمومی علوم مختلف و درمان جهل روح نوشته شد. | ||
از نظریههای جالب توجه در این کتاب میتوان به نظریه نزدیکتر بودن سیاره زهره به زمین نسبت به خورشید اشاره کرد که در بخش نجوم به آن پرداخته شده است. در بخش شیمی، نظریه | از نظریههای جالب توجه در این کتاب میتوان به نظریه نزدیکتر بودن سیاره زهره به زمین نسبت به خورشید اشاره کرد که در بخش نجوم به آن پرداخته شده است. در بخش شیمی، نظریه ابنسینا در مورد شکلگیری فلزات، با ترکیب نظریه جابربن حیان و ارسطو و تئوفراسطوس شکل گرفته است. او ترکیبی از ایدهها را با توجه به ماهیت فازهای معدنی و فلزی ایجاد کرد. | ||
دانشمندان اروپایی نظریات | دانشمندان اروپایی نظریات ابنسینا در این کتاب و در بخش زمینشناسی را بسیار پیشگام میدانند. آنها معتقدند نظریات او در مورد کوهها و طبیعت آنها در دورهای بیان شد که تا ۸۰۰ سال بعد، در دنیای مسیحیت جایی نداشت. این دانشمند بزرگ در کتاب خود اشارهای نیز به علم دیرینهشناسی و شکلگیری حالت سنگی فسیلها داشته است. او در کتاب خود خارج شدن موادی با قابلیت سنگ کردن همه چیز در مسیر را دلیل ایجاد فسیلها میداند. البته شیخالرئیس در نهایت این پدیده را آنچنان خاص و عجیب ندانسته است. | ||
== منابع == | == منابع == |