پرش به محتوا

ادیان و مذاهب در بنگلادش (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خواستها' به 'خواست‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'فعالیتها' به 'فعالیت‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'خواستها' به 'خواست‌ها')
خط ۲۶: خط ۲۶:
این دوره از حرکت تجدید بنای اسلام بین سال‌های 1700-1873 میلادی ادامه یافت. پس از این سال‌ها نیز مسلمانان و هندوان متحداً علیه استعمارگران انگلیسی به مبارزه پرداختند. در سال1905 لرد کرزن، فرمانروای معروف هندوستان، ایالت بنگال را به دو بخش تقسیم نمود. نواب سلیم الله، رهبر مسلمانان بنگال، مشوق لرد کرزن در امر تقسیم بنگال بود. وی به رغم مخالفت‌های زیاد، با او در این زمینه همکاری نمود. بعد از تقسیم بنگال، بخش‌های عقب افتاده آن سرزمین مورد توجه قرار گرفت و از توسعه و عمران برخوردار شد.
این دوره از حرکت تجدید بنای اسلام بین سال‌های 1700-1873 میلادی ادامه یافت. پس از این سال‌ها نیز مسلمانان و هندوان متحداً علیه استعمارگران انگلیسی به مبارزه پرداختند. در سال1905 لرد کرزن، فرمانروای معروف هندوستان، ایالت بنگال را به دو بخش تقسیم نمود. نواب سلیم الله، رهبر مسلمانان بنگال، مشوق لرد کرزن در امر تقسیم بنگال بود. وی به رغم مخالفت‌های زیاد، با او در این زمینه همکاری نمود. بعد از تقسیم بنگال، بخش‌های عقب افتاده آن سرزمین مورد توجه قرار گرفت و از توسعه و عمران برخوردار شد.
نواب سلیم الله در سال 1906 با گرد‌آوری رهبران مسلمانان سراسر هند، نخستین کنفرانس سراسری رهبران اسلامی را تشکیل داد. که در این کنفرانس تصمیم به تشکیل حزب مسلم لیگ اتخاذ گردید و رهبران این حزب در مراحل بعدی، طرح تشکیل پاکستان را ارائه نمودند. رهبران حزب مسلم لیگ بر این عقیده بودند که مسلمانان شبه قاره باید دارای موطن جداگانه‌ای بوده، قوانین شرع مقدس اسلام ناظر بر روابط سیاسی و اجتماعی مملکت باشد. در رأس رهبران این حزب، محمد علی جناح قرار داشت. علاوه بر جناح می‌توان از لیاقت علی خان، عبدالرب پیشتار، خواجه ناظم الدین و شهید سهروردی نام برد. در طول سال‌های 1930 – 1932 سه کنفرانس با حضور 58 تن از رهبران برجسته مسلمانان و هندوها در یک طرف و دولت بریتانیا در طرف دیگر انجام پذیرفت. در نخستین کنفرانس که موضوع چگونگی اداره امور و آینده شبه قاره در آن به بحث گذاشته شد، رهبران مسلمانان خواهان بررسی جداگانه مسئله مسلمانان گردیدند.
نواب سلیم الله در سال 1906 با گرد‌آوری رهبران مسلمانان سراسر هند، نخستین کنفرانس سراسری رهبران اسلامی را تشکیل داد. که در این کنفرانس تصمیم به تشکیل حزب مسلم لیگ اتخاذ گردید و رهبران این حزب در مراحل بعدی، طرح تشکیل پاکستان را ارائه نمودند. رهبران حزب مسلم لیگ بر این عقیده بودند که مسلمانان شبه قاره باید دارای موطن جداگانه‌ای بوده، قوانین شرع مقدس اسلام ناظر بر روابط سیاسی و اجتماعی مملکت باشد. در رأس رهبران این حزب، محمد علی جناح قرار داشت. علاوه بر جناح می‌توان از لیاقت علی خان، عبدالرب پیشتار، خواجه ناظم الدین و شهید سهروردی نام برد. در طول سال‌های 1930 – 1932 سه کنفرانس با حضور 58 تن از رهبران برجسته مسلمانان و هندوها در یک طرف و دولت بریتانیا در طرف دیگر انجام پذیرفت. در نخستین کنفرانس که موضوع چگونگی اداره امور و آینده شبه قاره در آن به بحث گذاشته شد، رهبران مسلمانان خواهان بررسی جداگانه مسئله مسلمانان گردیدند.
در حالی که رهبران سیاسی مشغول مذاکره درباره وضعیت آینده شبه قاره بودند، استقلال‌طلبان شبه قاره در جبهه‌های مختلف به مبارزه با قوای انگلیس برخاستند. از جمله این افراد نواب میرقاسم خان و فقیر منظور شاه بودند که جنگ‌های مختلفی را علیه استعمارگران هدایت می‌کردند. در 1935 که دولت انگلیس موافقت خود را با برگزاری انتخابات اعلام نمود، ابوالقاسم فضل الحق، از رهبران مسلمانان، پس از پیروزی در انتخابات در بنگال کابینه خود را تشکیل داد. وی به توسعه فرهنگ و دانش اهتمام ورزید که بدین ترتیب مسلمانان تشویق و ترغیب به فراگیری علم و دانش شدند و در مراحل بعدی بخش عظیمی از طبقه متوسط جامعه را تشکیل دادند. با شروع جنگ جهانی دوم، آزادیخواهان بر خواستهای خود پافشاری کردند و انگلیسیها به طور ضمنی پذیرفتند که در صورت پیروزی انگلیس در جنگ، استقلال به هندوستان داده خواهد شد. در طول سالیان جنگ، نزاع و کشمکش‌های مذهبی و فرقه‌ای سراسر هند و بنگال را فراگرفت که بر اثر آن هزاران نفر کشته شدند و دارایی‌ها و اموال مسلمانان به غارت رفت.  
در حالی که رهبران سیاسی مشغول مذاکره درباره وضعیت آینده شبه قاره بودند، استقلال‌طلبان شبه قاره در جبهه‌های مختلف به مبارزه با قوای انگلیس برخاستند. از جمله این افراد نواب میرقاسم خان و فقیر منظور شاه بودند که جنگ‌های مختلفی را علیه استعمارگران هدایت می‌کردند. در 1935 که دولت انگلیس موافقت خود را با برگزاری انتخابات اعلام نمود، ابوالقاسم فضل الحق، از رهبران مسلمانان، پس از پیروزی در انتخابات در بنگال کابینه خود را تشکیل داد. وی به توسعه فرهنگ و دانش اهتمام ورزید که بدین ترتیب مسلمانان تشویق و ترغیب به فراگیری علم و دانش شدند و در مراحل بعدی بخش عظیمی از طبقه متوسط جامعه را تشکیل دادند. با شروع جنگ جهانی دوم، آزادیخواهان بر خواست‌های خود پافشاری کردند و انگلیسیها به طور ضمنی پذیرفتند که در صورت پیروزی انگلیس در جنگ، استقلال به هندوستان داده خواهد شد. در طول سالیان جنگ، نزاع و کشمکش‌های مذهبی و فرقه‌ای سراسر هند و بنگال را فراگرفت که بر اثر آن هزاران نفر کشته شدند و دارایی‌ها و اموال مسلمانان به غارت رفت.  
در چنین شرایطی، در23 مارس1940م در مجمع شورای سالانه حزب مسلم لیگ، طرح تاریخی لاهور از سوی جناح مطرح شد که سرانجام منجر به تقسیم شبه قاره گردید. وی در طرح خود خواهان ایجاد سرزمین مستقلی برای مسلمانان براساس اکثریت نفوس مسلم در مناطق موردنظر گردید که این طرح در مجمع عمومی به تصویب شرکت‌کنندگان رسید. سرانجام، پس از یک دوره مذاکرات و درگیریها، در1946م انتخابات سراسری در شبه قاره برگزار گردید. در تاریخ نهم ژوئیه 1947م پایان سلطه نیروهای انگلیسی در شبه قاره وتاسیس دو کشور مستقل هند و پاکستان رسماً اعلام گردید. پس از استقلال پاکستان اختلافات میان دو بخش شرقی و غربی کشور شروع شد که به جدایی بخش شرقی پاکستان و تاسیس کشور بنگلادش در 1971 منجر گردید. مسلمانان پس از تاسیس بنگلادش نیز قدرت را در این کشور در دست داشتند.
در چنین شرایطی، در23 مارس1940م در مجمع شورای سالانه حزب مسلم لیگ، طرح تاریخی لاهور از سوی جناح مطرح شد که سرانجام منجر به تقسیم شبه قاره گردید. وی در طرح خود خواهان ایجاد سرزمین مستقلی برای مسلمانان براساس اکثریت نفوس مسلم در مناطق موردنظر گردید که این طرح در مجمع عمومی به تصویب شرکت‌کنندگان رسید. سرانجام، پس از یک دوره مذاکرات و درگیریها، در1946م انتخابات سراسری در شبه قاره برگزار گردید. در تاریخ نهم ژوئیه 1947م پایان سلطه نیروهای انگلیسی در شبه قاره وتاسیس دو کشور مستقل هند و پاکستان رسماً اعلام گردید. پس از استقلال پاکستان اختلافات میان دو بخش شرقی و غربی کشور شروع شد که به جدایی بخش شرقی پاکستان و تاسیس کشور بنگلادش در 1971 منجر گردید. مسلمانان پس از تاسیس بنگلادش نیز قدرت را در این کشور در دست داشتند.
=سیاست مذهبی حکومت=
=سیاست مذهبی حکومت=
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
عده اندکی از اصحاب رسول خدا در دوران حیات آن حضرت از حضرت علی (ع) الهام می‌گرفتند. این عده به عنوان شیعیان علی (ع) مشهور بودند و امامت را یک منصب سیاسی نمی‌دانستند، بلکه آن را ادامه ماموریت پیامبر (ص) تفسیر می‌کردند. هر چند که به امام وحی نمی‌شود، اما او حجت خداست و جهان، هیچ گاه بدون حجت نمی‌ماند، و لذا وجود امام – حاضر یا غایب – ضروری است. به عقیده آنان، آیات قرآن به روشنی، ولایت وامامت حضرت علی (ع) و استمرار آن را در نسل بلا وسطه او خاطر نشان کرده است.
عده اندکی از اصحاب رسول خدا در دوران حیات آن حضرت از حضرت علی (ع) الهام می‌گرفتند. این عده به عنوان شیعیان علی (ع) مشهور بودند و امامت را یک منصب سیاسی نمی‌دانستند، بلکه آن را ادامه ماموریت پیامبر (ص) تفسیر می‌کردند. هر چند که به امام وحی نمی‌شود، اما او حجت خداست و جهان، هیچ گاه بدون حجت نمی‌ماند، و لذا وجود امام – حاضر یا غایب – ضروری است. به عقیده آنان، آیات قرآن به روشنی، ولایت وامامت حضرت علی (ع) و استمرار آن را در نسل بلا وسطه او خاطر نشان کرده است.
واقعیات غیر قابل انکار از حضرت علی و یازده جانشین او، مؤید حقانیت اعتقادات شیعه است. لیکن بعضی از شیفتگان حضرت علی(ع) و ائمه(ع) آن چنان مجذوب شخصیت حضرت علی(ع) بودند که در مورد فضایل او راه افراط را پیمودند، به حدی که برخی از آنها به «غلات» شهرت پیدا کردند. سخنان غلات درباره علی (ع) و ائمه، موجب برآشفتن ایشان شد و در نتیجه آنها را از خود راندند و ادعاهای افراطی آنان را انکار کردند. اما عقاید غلات کاملاً از میان نرفت، حتی برخی از علمای بر جسته اهل سنت همچون امام شافعی نیز درباره علی (ع) سخنان غلوآمیزی بیان داشته‌اند. علمای سرسخت سنی، مانند مخدوم الملک ملا عبدالله سلتان پوری، معتقدند که گوینده چنین سخنانی قائل به حلول است، اما ستایش کنندگان سنی مذهب حضرت علی (ع) دلسرد نشدند. گفتنی است که «جت» ‌های «سند» که اسلام آورده بودند، معتقد شدند که حضرت علی(ع) تجسم خداست.
واقعیات غیر قابل انکار از حضرت علی و یازده جانشین او، مؤید حقانیت اعتقادات شیعه است. لیکن بعضی از شیفتگان حضرت علی(ع) و ائمه(ع) آن چنان مجذوب شخصیت حضرت علی(ع) بودند که در مورد فضایل او راه افراط را پیمودند، به حدی که برخی از آنها به «غلات» شهرت پیدا کردند. سخنان غلات درباره علی (ع) و ائمه، موجب برآشفتن ایشان شد و در نتیجه آنها را از خود راندند و ادعاهای افراطی آنان را انکار کردند. اما عقاید غلات کاملاً از میان نرفت، حتی برخی از علمای بر جسته اهل سنت همچون امام شافعی نیز درباره علی (ع) سخنان غلوآمیزی بیان داشته‌اند. علمای سرسخت سنی، مانند مخدوم الملک ملا عبدالله سلتان پوری، معتقدند که گوینده چنین سخنانی قائل به حلول است، اما ستایش کنندگان سنی مذهب حضرت علی (ع) دلسرد نشدند. گفتنی است که «جت» ‌های «سند» که اسلام آورده بودند، معتقد شدند که حضرت علی(ع) تجسم خداست.
علی (ع) زندگی آرام و ساکتی را در سراسر دوران حکومت خلفا سپری کرد. ایشان ایده ابوسفیان را که پیشنهاد اقدام نظامی علیه ابوبکر را می‌داد، قبول نکرد. هر چند حضرت امیر(ع) همیشه برای خواستهای برحقش پافشاری می‌کرد، هرگز دست به اقدام نظامی نزد. کوشش برخی از نویسنده گان سنی مذهب این است که اثبات کنند حضرت علی(ع) به طور جدی و فعالانه با خلفا همکاری می‌کرد. اما مدارک آنها این نظریه را تایید نمی‌کند، بلکه از آن مدارک چنین به نظر می‌رسد که حضرت علی(ع) هیچ تردیدی برای جنگ بابی‌عدالتی از خود نشان نداد. ابوبکر و عمر به خاطر منافع سیاسی خود، مشاورت‌ها و قضاوت‌های حضرت علی(ع) را محترم می‌شمردند، اما عثمان آن را نیز نادیده گرفت.
علی (ع) زندگی آرام و ساکتی را در سراسر دوران حکومت خلفا سپری کرد. ایشان ایده ابوسفیان را که پیشنهاد اقدام نظامی علیه ابوبکر را می‌داد، قبول نکرد. هر چند حضرت امیر(ع) همیشه برای خواست‌های برحقش پافشاری می‌کرد، هرگز دست به اقدام نظامی نزد. کوشش برخی از نویسنده گان سنی مذهب این است که اثبات کنند حضرت علی(ع) به طور جدی و فعالانه با خلفا همکاری می‌کرد. اما مدارک آنها این نظریه را تایید نمی‌کند، بلکه از آن مدارک چنین به نظر می‌رسد که حضرت علی(ع) هیچ تردیدی برای جنگ بابی‌عدالتی از خود نشان نداد. ابوبکر و عمر به خاطر منافع سیاسی خود، مشاورت‌ها و قضاوت‌های حضرت علی(ع) را محترم می‌شمردند، اما عثمان آن را نیز نادیده گرفت.
به گفته علمای واقع بین اهل سنت، عایشه، همسر پیامبر (ص)، و نیز بعضی از اصحاب پیامبر(ص) همچون طلحه و زبیر، به حضرت علی (ع) مهلت ندادند تا برنامه‌های اصلاحی خود را انجام دهد و به بهانه تاخیر در اقدام علیه قاتلین عثمان، با حضرت علی (ع) جنگیدند. پس از شکست آنها معاویه فرزند ابی سفیان، با تمام قدرت علیه حضرت علی (ع) لشکر کشید. در جنگ‌هایی که در مخالفت با حضرت علی (ع) صورت گرفت، گروه بسیاری از اصحاب رسول خدا و مسلمانان راستین به قتل رسیدند. هر چند دشمنان علی (ع) به او فرصت کافی ندادند، آن حضرت در مدت کوتاه حکومتش در اداره و حفظ مساوات و عدالت قصور نورزید. هیچ حکومت منصفی در جهان نمی‌تواند اقدامات و تدابیر حضرت علی (ع) را نادیده بگیرد.
به گفته علمای واقع بین اهل سنت، عایشه، همسر پیامبر (ص)، و نیز بعضی از اصحاب پیامبر(ص) همچون طلحه و زبیر، به حضرت علی (ع) مهلت ندادند تا برنامه‌های اصلاحی خود را انجام دهد و به بهانه تاخیر در اقدام علیه قاتلین عثمان، با حضرت علی (ع) جنگیدند. پس از شکست آنها معاویه فرزند ابی سفیان، با تمام قدرت علیه حضرت علی (ع) لشکر کشید. در جنگ‌هایی که در مخالفت با حضرت علی (ع) صورت گرفت، گروه بسیاری از اصحاب رسول خدا و مسلمانان راستین به قتل رسیدند. هر چند دشمنان علی (ع) به او فرصت کافی ندادند، آن حضرت در مدت کوتاه حکومتش در اداره و حفظ مساوات و عدالت قصور نورزید. هیچ حکومت منصفی در جهان نمی‌تواند اقدامات و تدابیر حضرت علی (ع) را نادیده بگیرد.
امام حسن (ع) پس از شهادت حضرت علی (ع)، با معاویه پیمان صلح امضا کرد تا بار دیگر آرامش را به میان مسلمین باز گرداند، اما معاویه تمام شرایط صلح را زیر پا گذاشت و پس از به شهادت رساندن امام حسن (ع)، یزید را جانشین خود معرفی کرد. امام حسین (ع) از پذیرفتن این اقدام معاویه امتناع کرد. معاویه در قبال امام حسن (ع)، مواضع تهدید‌آمیزی گرفت، اما هیچ اقدام خشونت آمیزی را به این منظور اتخاذ نکرد. بر خلاف معاویه، یزید پس از به قدرت رسیدن، عرصه را بر امام حسین (ع) و یارانش تنگ کرد. امام حسین (ع) با 72 نفر از یارانش که طفل شیر خواری هم در میان آنها بود، در زمین کربلا به شهادت رسیدند و اعضای خانواده امام بی‌رحمانه مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. به هر حال، فداکاری امام حسین (ع) و یارانش در راه اسلام و عزم آنان در مبارزه با پلیدی، اسلام را تثبیت کرد و روح تازه‌ای به ارزش‌های معنوی اسلام بخشید؛ شیعه و سنی از سران بنی‌امیه بیزاری جستند و موضعی آرام و بی اعتنا اتخاذ کردند، اما بنی‌امیه هر دو گروه را به صورت وحشتناکی مورد شکنجه و آزار قرار دادند؛ پس از آن نیز ظالمان همواره معصومان (ع) را به شیوه‌های گوناگون به شهادت می‌رساندند.
امام حسن (ع) پس از شهادت حضرت علی (ع)، با معاویه پیمان صلح امضا کرد تا بار دیگر آرامش را به میان مسلمین باز گرداند، اما معاویه تمام شرایط صلح را زیر پا گذاشت و پس از به شهادت رساندن امام حسن (ع)، یزید را جانشین خود معرفی کرد. امام حسین (ع) از پذیرفتن این اقدام معاویه امتناع کرد. معاویه در قبال امام حسن (ع)، مواضع تهدید‌آمیزی گرفت، اما هیچ اقدام خشونت آمیزی را به این منظور اتخاذ نکرد. بر خلاف معاویه، یزید پس از به قدرت رسیدن، عرصه را بر امام حسین (ع) و یارانش تنگ کرد. امام حسین (ع) با 72 نفر از یارانش که طفل شیر خواری هم در میان آنها بود، در زمین کربلا به شهادت رسیدند و اعضای خانواده امام بی‌رحمانه مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. به هر حال، فداکاری امام حسین (ع) و یارانش در راه اسلام و عزم آنان در مبارزه با پلیدی، اسلام را تثبیت کرد و روح تازه‌ای به ارزش‌های معنوی اسلام بخشید؛ شیعه و سنی از سران بنی‌امیه بیزاری جستند و موضعی آرام و بی اعتنا اتخاذ کردند، اما بنی‌امیه هر دو گروه را به صورت وحشتناکی مورد شکنجه و آزار قرار دادند؛ پس از آن نیز ظالمان همواره معصومان (ع) را به شیوه‌های گوناگون به شهادت می‌رساندند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۰۰

ویرایش