۸۸٬۱۶۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگرچه') |
جز (جایگزینی متن - 'معظم له' به 'معظمله ') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
=حکمتهایی از آیتالله محمد کوهستانی= | =حکمتهایی از آیتالله محمد کوهستانی= | ||
== مخفی بر فرشتگان == | == مخفی بر فرشتگان == | ||
حجتالاسلام دارایی نقل میکند: روزی خدمت آقا جان کوهستانی رسیدم و عرض کردم این جمله که در دعای کمیل دارد: «وکنت انت الرقیب علی من ورائهم والشاهد لما خفی عنهم ... ؛ تو گواه و شاهد بر منی، از آن چه که بر فرشتگان هم مخفی است.» آن چه چیزی است که بر فرشتگان هم مخفی است؟ | حجتالاسلام دارایی نقل میکند: روزی خدمت آقا جان کوهستانی رسیدم و عرض کردم این جمله که در دعای کمیل دارد: «وکنت انت الرقیب علی من ورائهم والشاهد لما خفی عنهم ... ؛ تو گواه و شاهد بر منی، از آن چه که بر فرشتگان هم مخفی است.» آن چه چیزی است که بر فرشتگان هم مخفی است؟ معظمله فرمود: خطورات قلبی است. | ||
<br> | <br> | ||
== عالم مرگ و قبر == | == عالم مرگ و قبر == | ||
معظمله در مورد مرگ و حال انسان در تشییع جنازه چنین میفرمود: | |||
<br> | <br> | ||
«دامادی انسان آن روزی است که انسان را پس از شستشو و غسل آن هم با سدر و کافور و پوشاندن لباس سفید (کفن) روی دست میگیرند و از هر طرف صدا میزنند «لا اله الا الله» اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون میآورم و خطاب به مردم میگویم: مردم قدر «لا اله الا الله» را بدانید، ولی حیف که خدا چنین اجازهای را نمیدهد.»<ref>[http://emamraoof.com/ برگرفته شده از مقاله زندگینامه آیتالله حاج شیخ محمد کوهستانی]</ref> | «دامادی انسان آن روزی است که انسان را پس از شستشو و غسل آن هم با سدر و کافور و پوشاندن لباس سفید (کفن) روی دست میگیرند و از هر طرف صدا میزنند «لا اله الا الله» اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون میآورم و خطاب به مردم میگویم: مردم قدر «لا اله الا الله» را بدانید، ولی حیف که خدا چنین اجازهای را نمیدهد.»<ref>[http://emamraoof.com/ برگرفته شده از مقاله زندگینامه آیتالله حاج شیخ محمد کوهستانی]</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
«در حدیث آمده است: «الدنیا مَزرَعةُ الآخِرَة» «دنیا کشتزار آخرت است» هر چه در این عالم بیشتر باشیم، برای عالم پس از مرگ بیشتر کار میکنیم، از این رو تقاضای مرگ لازم نیست.» | «در حدیث آمده است: «الدنیا مَزرَعةُ الآخِرَة» «دنیا کشتزار آخرت است» هر چه در این عالم بیشتر باشیم، برای عالم پس از مرگ بیشتر کار میکنیم، از این رو تقاضای مرگ لازم نیست.» | ||
<br> | <br> | ||
از جمله مطالبی که | از جمله مطالبی که معظمله در آن شب فرمودند این بود که: «یکی از مشکلات قبر سؤال دو ملک مقرب خدا یعنی نکیر و منکر از میّت است» | ||
<br> | <br> | ||
البته ایشان میفرمودند، برای مؤمنان بشیر و مبشّرند ـ و سپس رو به طلبهها کردند و فرمودند: «آیا شما دعای «رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبّا وَ بِالْإِسْلامِ دِینا» را از حفظید و بعد از هر نماز میخوانید یا نه؟» | البته ایشان میفرمودند، برای مؤمنان بشیر و مبشّرند ـ و سپس رو به طلبهها کردند و فرمودند: «آیا شما دعای «رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبّا وَ بِالْإِسْلامِ دِینا» را از حفظید و بعد از هر نماز میخوانید یا نه؟» | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
<br> | <br> | ||
== عمل، بهترین وسیله نجات == | == عمل، بهترین وسیله نجات == | ||
شخصی به آقا جان گفت: چه کار کنیم؟ مرگ خیلی سخت است، خدا چگونه میخواهد با ما معامله کند. | شخصی به آقا جان گفت: چه کار کنیم؟ مرگ خیلی سخت است، خدا چگونه میخواهد با ما معامله کند. معظمله در جوابش فرمود: «اگر عمل داشته باشی چیزی نیست، مثل این است که پیراهن کثیف را از تنت بیرون کنی و پیراهن تمیز بپوشی!» | ||
<br> | <br> | ||
== دعای باقی ماندن در خط اسلام == | == دعای باقی ماندن در خط اسلام == | ||
روزی خطیب بزرگ مرحوم شیخ [[محمد تقی فلسفی]] به محضر ایشان رسید و به ایشان عرض کرد که ما تا الان در خط اسلام بودیم، دعا بفرمایید از این به بعد هم در خط اسلام باقی بمانیم. | روزی خطیب بزرگ مرحوم شیخ [[محمد تقی فلسفی]] به محضر ایشان رسید و به ایشان عرض کرد که ما تا الان در خط اسلام بودیم، دعا بفرمایید از این به بعد هم در خط اسلام باقی بمانیم. معظمله در پاسخ وی با کمال تواضع و فروتنی فرمود: | ||
همیشه دعای من این است که: | همیشه دعای من این است که: | ||
<br> | <br> | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
آقا جان سفارش میکرد که زیر بار سه چیز نروید: مال صغیر، مال میت و مال وقف و میفرمود: این وقف دست من نبود ابتدا در اختیار پدرم قرار داشت و تولیت آن پس از ایشان قهراً به من رسید، که ناچار شدم آن را به عهده بگیرم در غیر این صورت زیر بارش نمیرفتم. | آقا جان سفارش میکرد که زیر بار سه چیز نروید: مال صغیر، مال میت و مال وقف و میفرمود: این وقف دست من نبود ابتدا در اختیار پدرم قرار داشت و تولیت آن پس از ایشان قهراً به من رسید، که ناچار شدم آن را به عهده بگیرم در غیر این صورت زیر بارش نمیرفتم. | ||
<br> | <br> | ||
روزی شخصی به خدمت | روزی شخصی به خدمت معظمله رسید تا او را برای اقامه نماز میت به روستای مجاور کوهستان ببرد. او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا سوارش شود. ایشان از وی پرسید: اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلانی است، آقاجان فرمود: زنده است یا مرده؟ شخص جواب داد: فوت کرده است. ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: یک بچه صغیر دارد، وقتی متوجه شد صغیر هم در آن اسب سهم دارد، فرمود: من نمیتوانم سوار این اسب شوم و با پای پیاده به طرف آن روستا حرکت کرد.<ref>[http://varesoon.ir/ برگرفته شده از مقاله بزرگان علماء شیعه]</ref> | ||
<br> | <br> | ||
== چقدر زود مجذوب شدی == | == چقدر زود مجذوب شدی == | ||
میفرمود: زمانی که در [[مشهد]] مشغول تحصیل بودم به خاطر فرا رسیدن سال نو میوههای بسیار تازه و رنگارنگ در بازار آمده بود. روزی از بازار میگذشتم وقتی چشمم به آن میوههای تازه و مرغوب افتاد مجذوب شدم، به حدی که نتوانستم بدون خریدن میوه از آن بگذرم. یک کیلو سیب خریدم چند عدد را در بین راه به دوستان تعارف کردم و مقداری را نیز به مدرسه آوردم؛ وقتی به مدرسه رسیدم با خود گفتم، شیخ محمد حیف نبود، چه قدر زود مجذوب این زرق و برق شدی! چه قدر زود دست و پایت را گم کردی!.<br> | میفرمود: زمانی که در [[مشهد]] مشغول تحصیل بودم به خاطر فرا رسیدن سال نو میوههای بسیار تازه و رنگارنگ در بازار آمده بود. روزی از بازار میگذشتم وقتی چشمم به آن میوههای تازه و مرغوب افتاد مجذوب شدم، به حدی که نتوانستم بدون خریدن میوه از آن بگذرم. یک کیلو سیب خریدم چند عدد را در بین راه به دوستان تعارف کردم و مقداری را نیز به مدرسه آوردم؛ وقتی به مدرسه رسیدم با خود گفتم، شیخ محمد حیف نبود، چه قدر زود مجذوب این زرق و برق شدی! چه قدر زود دست و پایت را گم کردی!.<br> | ||
== امر بمعروف عملی نه زبانی == | == امر بمعروف عملی نه زبانی == | ||
از سفارشهای | از سفارشهای معظمله به طلاب این بود: مردم را با اعمالتان امر به معروف و نهی از منکر کنید و آنها را هدایت نمایید؛ در روز قیامت اگر عوام گناه بکند آهسته به او میگویند چرا گناه کردی؟ ولی به شما با تندی میگویند چرا گناه کردی؟ | ||
<br> | <br> | ||
== برای منبر قیمت نگذار == | == برای منبر قیمت نگذار == |