پرش به محتوا

طریقت خلوتیه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رقابت ها' به 'رقابت‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' افریقا' به ' آفریقا')
جز (جایگزینی متن - 'رقابت ها' به 'رقابت‌ها')
خط ۲۱: خط ۲۱:
از این میان، دده عمر روشنی پس از آنکه چندی نزد سید یحیی به ریاضت پرداخت، به شهرهای مختلف سفر کرد و سرانجام، به دعوت اوزون حسن، حاکم آق‌قویونلو، به تبریز آمد و در آنجا، در زاویه‌ای که همسر امیر برای او بنا کرده‌ بود، ساکن شد و به تربیت مریدان پرداخت. شاخه‌ای از خلوتیه که به دده عمر روشنی منسوب است، روشنیه نام دارد<ref>طاش‌کوپری‌زاده، ۱۶۰-۱۶۲؛ سعدالدین، ۲ / ۵۳۹-۵۴۱؛ گولپینارلی، 206؛ مارتین، 278-279</ref>. از میان مریدان دده عمر نیز به‌ویژه دو تن مشهورتر بودند که یکی از آنها، یعنی محمد دمرداشی (تیمورتاشی) بعدها شاخۀ دمرداشیه را به وجود آورد و دیگری، ابراهیم گلشنی، شاخۀ گلشنیه را ایجاد نمود<ref>تریمینگام، «طریقه‌ها76</ref>.
از این میان، دده عمر روشنی پس از آنکه چندی نزد سید یحیی به ریاضت پرداخت، به شهرهای مختلف سفر کرد و سرانجام، به دعوت اوزون حسن، حاکم آق‌قویونلو، به تبریز آمد و در آنجا، در زاویه‌ای که همسر امیر برای او بنا کرده‌ بود، ساکن شد و به تربیت مریدان پرداخت. شاخه‌ای از خلوتیه که به دده عمر روشنی منسوب است، روشنیه نام دارد<ref>طاش‌کوپری‌زاده، ۱۶۰-۱۶۲؛ سعدالدین، ۲ / ۵۳۹-۵۴۱؛ گولپینارلی، 206؛ مارتین، 278-279</ref>. از میان مریدان دده عمر نیز به‌ویژه دو تن مشهورتر بودند که یکی از آنها، یعنی محمد دمرداشی (تیمورتاشی) بعدها شاخۀ دمرداشیه را به وجود آورد و دیگری، ابراهیم گلشنی، شاخۀ گلشنیه را ایجاد نمود<ref>تریمینگام، «طریقه‌ها76</ref>.


به هر روی، با انتشار طریقۀ خلوتیه در آماسیه، پیران این طریقه، به‌ویژه یکی از مریدان علاءالدین علی به نام جمال‌الدین آق‌سرایـی، مشهـور بـه چلبی‌خلیفه ــ که در آماسیه سجاده‌نشین شده، و ادارۀ امور طریقه را برعهده گرفته بود ــ در زمان حکومت سلطان محمد دوم به تدریج به دربار شاهزاده بایزید در آماسیه نزدیک شدند و کوشیدند تا در رقابت های درباری از او حمایت کنند و وی را در رسیدن به سلطنت یاری نمایند. در پی این حمایت‌ها، هنگامی که پس از مرگ سلطان محمد دوم، بایزید به عنوان سلطان عثمانی به قدرت رسید، از چلبی خلیفه خواست که همراه با مریدانش از آماسیه به [[ترکیه|استانبول]] برود و در آنجا، در یکی از [[کلیسا]]های سابق که به شکل‌ [[خانقاه]] تغییر داده شده‌ بود، ساکن شود. به این ترتیب، با آغاز پادشاهی بایزید و در تمامی دورۀ ۳۲سالۀ آن‌ (۸۸۶ - ۹۱۸ ق / ۱۴۸۱-۱۵۱۲ م)، طریقۀ خلوتیه از جایگاهی ممتاز برخوردار گشت، چندان‌که بایزید پسر خود احمد را برای تربیت و آموزش به چلبی‌خلیفه سپرد و در نتیجۀ توجه سلطان، صاحب‌منصبان، نظامیان و مردم قشرهای مختلف شهری به این طریقه پیوستند. به همین سبب، طریقۀ خلوتیه در این دوره در سرتاسر آناتولی و مناطق اطراف گسترشی بیش از پیش یافت<ref>طاش‌کوپری‌زاده، ۱۶۲-۱۶۳؛ سعدالدین، ۲ / ۵۴۱-۵۴۴؛ کیسلینگ، ۲۴۹-۲۵۱؛ مارتین، ۲۸۱-۲۸۲</ref>.
به هر روی، با انتشار طریقۀ خلوتیه در آماسیه، پیران این طریقه، به‌ویژه یکی از مریدان علاءالدین علی به نام جمال‌الدین آق‌سرایـی، مشهـور بـه چلبی‌خلیفه ــ که در آماسیه سجاده‌نشین شده، و ادارۀ امور طریقه را برعهده گرفته بود ــ در زمان حکومت سلطان محمد دوم به تدریج به دربار شاهزاده بایزید در آماسیه نزدیک شدند و کوشیدند تا در رقابت‌های درباری از او حمایت کنند و وی را در رسیدن به سلطنت یاری نمایند. در پی این حمایت‌ها، هنگامی که پس از مرگ سلطان محمد دوم، بایزید به عنوان سلطان عثمانی به قدرت رسید، از چلبی خلیفه خواست که همراه با مریدانش از آماسیه به [[ترکیه|استانبول]] برود و در آنجا، در یکی از [[کلیسا]]های سابق که به شکل‌ [[خانقاه]] تغییر داده شده‌ بود، ساکن شود. به این ترتیب، با آغاز پادشاهی بایزید و در تمامی دورۀ ۳۲سالۀ آن‌ (۸۸۶ - ۹۱۸ ق / ۱۴۸۱-۱۵۱۲ م)، طریقۀ خلوتیه از جایگاهی ممتاز برخوردار گشت، چندان‌که بایزید پسر خود احمد را برای تربیت و آموزش به چلبی‌خلیفه سپرد و در نتیجۀ توجه سلطان، صاحب‌منصبان، نظامیان و مردم قشرهای مختلف شهری به این طریقه پیوستند. به همین سبب، طریقۀ خلوتیه در این دوره در سرتاسر آناتولی و مناطق اطراف گسترشی بیش از پیش یافت<ref>طاش‌کوپری‌زاده، ۱۶۲-۱۶۳؛ سعدالدین، ۲ / ۵۴۱-۵۴۴؛ کیسلینگ، ۲۴۹-۲۵۱؛ مارتین، ۲۸۱-۲۸۲</ref>.


دورۀ رونق و اقتدار طریقۀ خلوتیه تا هنگام مرگ بایزید در ۹۱۸ ق / ۱۵۱۲ م ادامه داشت، اما با روی کار آمدن سلیم اول که به‌طورکلی نسبت به صوفیان، و به‌ویژه نسبت به خلوتیه نظر مساعدی نداشت، صوفیان خلوتی حامی بزرگ خود را از دست دادند. در این هنگام، یوسف سنبل سنان (د ۹۳۶ ق / ۱۵۳۰ م)، داماد و جانشین چلبی‌خلیفه که مردی دانشمند و با درایت بود و رهبری طریقه را برعهده داشت، با نفوذ معنوی و هوشمندی خود توانست مانع از اقدام دربار بر ضد این طریقه و پیروانش شود و بدین ترتیب، آنها را از آسیب جدی محفوظ نگاه دارد <ref>طاش‌کوپری‌زاده، ۲۲۱-۲۲۲؛ سعدالدین، ۲ / ۵۹۵</ref>. با این‌همه، انتقادهای علما و اهل شریعت از صوفیان، و اتهام گرایش آنان به تشیع و دوری از موازین اسلامی گاه دامان خلوتیه را نیز می‌گرفت، زیرا این طریقه در آغاز تاریخ خود با صفویه پیوندهای نزدیکی داشت و این نکته در زمانی که دولت عثمانی درگیر جنگ با صفویان بود، خود عاملی مهم در برانگیختن سوءظن و دشمنی علما و دولتیان به شمار می‌آمد. چنین وضعیتی به‌تدریج طریقۀ خلوتیه را به سوی حذف نشانه‌های گرایش به تشیع، و روی آوردن به تسنن سوق‌ داد<ref>مارتین، 282-283؛ نوریس، 111؛ تریمینگام، همان، 75</ref>.
دورۀ رونق و اقتدار طریقۀ خلوتیه تا هنگام مرگ بایزید در ۹۱۸ ق / ۱۵۱۲ م ادامه داشت، اما با روی کار آمدن سلیم اول که به‌طورکلی نسبت به صوفیان، و به‌ویژه نسبت به خلوتیه نظر مساعدی نداشت، صوفیان خلوتی حامی بزرگ خود را از دست دادند. در این هنگام، یوسف سنبل سنان (د ۹۳۶ ق / ۱۵۳۰ م)، داماد و جانشین چلبی‌خلیفه که مردی دانشمند و با درایت بود و رهبری طریقه را برعهده داشت، با نفوذ معنوی و هوشمندی خود توانست مانع از اقدام دربار بر ضد این طریقه و پیروانش شود و بدین ترتیب، آنها را از آسیب جدی محفوظ نگاه دارد <ref>طاش‌کوپری‌زاده، ۲۲۱-۲۲۲؛ سعدالدین، ۲ / ۵۹۵</ref>. با این‌همه، انتقادهای علما و اهل شریعت از صوفیان، و اتهام گرایش آنان به تشیع و دوری از موازین اسلامی گاه دامان خلوتیه را نیز می‌گرفت، زیرا این طریقه در آغاز تاریخ خود با صفویه پیوندهای نزدیکی داشت و این نکته در زمانی که دولت عثمانی درگیر جنگ با صفویان بود، خود عاملی مهم در برانگیختن سوءظن و دشمنی علما و دولتیان به شمار می‌آمد. چنین وضعیتی به‌تدریج طریقۀ خلوتیه را به سوی حذف نشانه‌های گرایش به تشیع، و روی آوردن به تسنن سوق‌ داد<ref>مارتین، 282-283؛ نوریس، 111؛ تریمینگام، همان، 75</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش