پرش به محتوا

حسن البنا: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ مارس ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'شیوه ها' به 'شیوه‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگر‌چه')
جز (جایگزینی متن - 'شیوه ها' به 'شیوه‌ها')
خط ۴۵: خط ۴۵:
به نظر البنا، کمال مطلوب اسلامی در اولین نسل مسلمانان نهفته بود؛ دوره ای که اصول قرآن مراعات می‌گردید و فارغ از تشخص ملیت‌ها، اسلام تنها «ملیت» محسوب می‌شد. به نظر او، بین جوامع موجود اسلامی و اسلام واقعی فاصله‌ای افتاده بود که عقب ماندگی مسلمانان را موجب شده بود. به همین دلیل، او در صدد احیای اسلام بود تا نه تنها مسلمانان را از چنگ جهانخواران رهایی بخشد بلکه انسانیت را نیز زنده کند. او معتقد بود که به جای فلسفه و مادیگری اروپا، این فرهنگ و تمدن اسلام است که باید پذیرفته شود
به نظر البنا، کمال مطلوب اسلامی در اولین نسل مسلمانان نهفته بود؛ دوره ای که اصول قرآن مراعات می‌گردید و فارغ از تشخص ملیت‌ها، اسلام تنها «ملیت» محسوب می‌شد. به نظر او، بین جوامع موجود اسلامی و اسلام واقعی فاصله‌ای افتاده بود که عقب ماندگی مسلمانان را موجب شده بود. به همین دلیل، او در صدد احیای اسلام بود تا نه تنها مسلمانان را از چنگ جهانخواران رهایی بخشد بلکه انسانیت را نیز زنده کند. او معتقد بود که به جای فلسفه و مادیگری اروپا، این فرهنگ و تمدن اسلام است که باید پذیرفته شود


این اعتقاد به این معنا نبود که بنا در بازسازی جامعه ی اسلامی، با همه شیوه های غربی مخالف است، بلکه تفکر بنا ریشه در سنت‌گرایی و اصلاح جامعه بر اساس موازین دینی داشت.
این اعتقاد به این معنا نبود که بنا در بازسازی جامعه ی اسلامی، با همه شیوه‌های غربی مخالف است، بلکه تفکر بنا ریشه در سنت‌گرایی و اصلاح جامعه بر اساس موازین دینی داشت.


البنا با «جدایی دین از سیاست» (سکولاریسم) و نیز ملی‌گرایی غیردینی که نقشة آن را در 1920 ساطع الحُصْری ریخت و میشل عفلق 1940 آن را در سوریه اعمال کرد، (وبعد مرگ البنا در زمان ناصر به اوج خود رسید) بشدت مخالف بود. همچنین دربارة عرب گرایی بر این عقیده بود که اسلام هیچگونه مرز جغرافیایی، یا اختلافات نژادی یا شهروندی را به رسمیت نمی شناسد. البنا تمام مسلمانان را یک «امت» و کشورهای مسلمان را تنها یک کشور می‌دانست، به همین دلیل، گرایش‌های ناسیونالیستی جدید، بویژه فاشیسم و نازیسم را محکوم کرد.
البنا با «جدایی دین از سیاست» (سکولاریسم) و نیز ملی‌گرایی غیردینی که نقشة آن را در 1920 ساطع الحُصْری ریخت و میشل عفلق 1940 آن را در سوریه اعمال کرد، (وبعد مرگ البنا در زمان ناصر به اوج خود رسید) بشدت مخالف بود. همچنین دربارة عرب گرایی بر این عقیده بود که اسلام هیچگونه مرز جغرافیایی، یا اختلافات نژادی یا شهروندی را به رسمیت نمی شناسد. البنا تمام مسلمانان را یک «امت» و کشورهای مسلمان را تنها یک کشور می‌دانست، به همین دلیل، گرایش‌های ناسیونالیستی جدید، بویژه فاشیسم و نازیسم را محکوم کرد.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش