confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== مقایسه روش کلامی ماتریدی و اشعری == | == مقایسه روش کلامی ماتریدی و اشعری == | ||
ماتریدیه به طور کلی در مبانی اعتقادیشان نسبت به اشاعره، به عقل | ماتریدیه به طور کلی در مبانی اعتقادیشان نسبت به اشاعره، توجه بیشتری به عقل دارند هر چند نظام فکریشان را بر دو پایه عقل و نقل استوار میکنند. آنها تفاسیر کلامی خود را بر مبنای اصلاح منازعات میان اهلحدیث و معتزله قرار دادهاند و کوشیدهاند تا میان دو مکتب یاد شده، راه درستی را برگزینند. پیروان این مکتب اگرچه درباره صفات خدا قایل به تنزیه هستند و از تشبیه و تجسیم خالق پرهیز میکنند، با اینحال با معتزلیان که معتقد به نفی صفاتاند، همراهی نمیکنند. در کتاب التوحید ماتریدی شواهد فراوانی از منازعات این چنینی مشاهده میشود. ابومنصور در این کتاب گاهی مدافع اهلحدیث و گاهی موافق معتزله میشود و گاهی نیز از فهم و تفسیر خود پیروی میکند. | ||
== دیدگاهها در تفاوت روش ماتریدیه با اشاعره == | == دیدگاهها در تفاوت روش ماتریدیه با اشاعره == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
'''دیدگاه دوم''' | '''دیدگاه دوم''' | ||
این دیدگاه مربوط به احمد امین مصری است که معتقد است رنـگ اعـتزال در مـکتب اشعری آشکارتر است و این امر بدان جهت است که اشعری مدتی طولانی در مکتب اعـتزال بـوده است.»<ref>احمد امین مصری، ظهرالاسلام، نشر دارالکتاب العـربی، چاپ سوم، ج 4، ص 5ـ 91.</ref> | این دیدگاه مربوط به احمد امین مصری است که معتقد است رنـگ اعـتزال در مـکتب اشعری آشکارتر است و این امر بدان جهت است که اشعری مدتی طولانی در مکتب اعـتزال بـوده است.»<ref>احمد امین مصری، ظهرالاسلام، نشر دارالکتاب العـربی، چاپ سوم، ج 4، ص 5ـ 91.</ref> | ||
وی سپس برای اثبات ادعای خود بیان میکند که اشعری قائل به وجـوب عـقلی شـناخت خداوند است، اما ماتریدی این امر را نمیپذیرد. ref>احمد امین مصری، ظهرالاسلام، نشر دارالکتاب العـربی، چاپ سوم، ج 4، ص 5ـ 91.<nowiki></ref></nowiki> در پاسخ به سخنان احمد امین باید گفت که استشهاد وی باید متوجه ابومنصور ماتریدی باشد که به وجوب عقلی معرفت خدا قایل است در حالی که ابوالحسن اشعری به وجوب نقلی معرفت خداوند قائل است و علاوه، اصل مدعای احمد امین که اشعری به مدت طولانی در مکتب اعتزال بوده است و از این جهت تفکر اعتزالی دارد | وی سپس برای اثبات ادعای خود بیان میکند که اشعری قائل به وجـوب عـقلی شـناخت خداوند است، اما ماتریدی این امر را نمیپذیرد. ref>احمد امین مصری، ظهرالاسلام، نشر دارالکتاب العـربی، چاپ سوم، ج 4، ص 5ـ 91.<nowiki></ref></nowiki> در پاسخ به سخنان احمد امین باید گفت که استشهاد وی باید متوجه ابومنصور ماتریدی باشد که به وجوب عقلی معرفت خدا قایل است در حالی که ابوالحسن اشعری به وجوب نقلی معرفت خداوند قائل است و علاوه، اصل مدعای احمد امین که اشعری به مدت طولانی در مکتب اعتزال بوده است و از این جهت تفکر اعتزالی دارد ناصحیح است. بله اشعری مدت طولانیای را در مکتب اعتزال سپری کرده است، ولی این موضوع دلیل نمیشود که وی بر همان روش و منش اعتزالی باقی مانده باشد. | ||
'''دیدگاه سـوم''' | '''دیدگاه سـوم''' | ||
این دیدگاه که مختار بسیاری از محققان است در پی اثبات این مطلب است که آرای ابومنصور ماتریدی در بسیاری از مسایل کلامی با آرای ابوالحسن اشعری اختلاف دارد. نقطه عطف این اختلاف در پُررنگ بودن حضور عقل در آرای ماتریدیه است و از این حیث ماتریدیان به معتزله بیشتر نزدیک میشوند تا اشاعره. پس میتوانیم ادعا کنیم که مکتب ماتریدی در واقع تلفیقی از مکتب اشاعره و معتزله است. | این دیدگاه که مختار بسیاری از محققان است در پی اثبات این مطلب است که آرای ابومنصور ماتریدی در بسیاری از مسایل کلامی با آرای ابوالحسن اشعری اختلاف دارد. نقطه عطف این اختلاف در پُررنگ بودن حضور عقل در آرای ماتریدیه است و از این حیث ماتریدیان به معتزله بیشتر نزدیک میشوند تا اشاعره. پس میتوانیم ادعا کنیم که مکتب ماتریدی در واقع تلفیقی از مکتب اشاعره و معتزله است. | ||
ابوزهره مینویسد: «در روش مـاتریدی، عـقل سـلطه عظیمیدارد، اما اشاعره به روش نقلی مـقیّدند و آن را بـا عقل تأیید میکنند به نحوی که برای انسان روشن میشود که اشـاعره در بین اعتزال و فقه و | ابوزهره مینویسد: «در روش مـاتریدی، عـقل سـلطه عظیمیدارد، اما اشاعره به روش نقلی مـقیّدند و آن را بـا عقل تأیید میکنند به نحوی که برای انسان روشن میشود که اشـاعره در بین اعتزال و فقه و حدیث، و ماتریدیان در میان اشـاعره و مـعتزله قرار دارند.»<ref> ابوزهره محمد، تاریخ المذاهب الاسلامیه، دارالفکر العربی، قاهره، ص 167.</ref> از جمله کسانی که دیدگاه سـوم را پذیـرفتهاند، میتوان به جعفر سبحانی،<ref> سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 3، ص 26.</ref> علی ربانی گلپایگانی <ref> ربانی گلپایگانی علی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسـلامی، قـم، سال 1377، ص 221.</ref> و محمد زاهد کوثری اشاره کـرد. با این تفاوت که شخصیت اخیر، اختلاف میان اشـاعره و مـاتریدیه را در عـقاید چندان جدی تـلقّی نمیکند. | ||
== خلاصه عقاید ماتریدیه == | == خلاصه عقاید ماتریدیه == | ||
ماتریدیان همچون دیگر متکلمان اهل سنت و جماعت، | ماتریدیان همچون دیگر متکلمان اهل سنت و جماعت، در باره توحید تعصب خاصی دارند و از این نظر غیر از خداوند هیچ خالق و فاعلی را نمیشناسند و برای انسان هیچ شأنی جز کسب که به معنای نوعی انتساب فعل به فاعل است، قایل نیستند. با اینحال نمیتوان از وجود تفاوت میان آرای اشاعره و ماتریدیه و حتی میان آرای اشاعره متقدم و اشاعره متاخر غافل شد. | ||
مثلا ابوالحسن اشعری [[نظریهکسب]] را بهگونهای تفسیر میکند که جز انتساب اعتباری فعل به فاعل، چیز دیگری را ثابت نمیکند و در فرض اثبات قدرت برای انسان، به شرطی آن را میپذیرد که آن قدرت هیچ تاثیری در خلقفعل داشته باشد و نه در عنوان آن. و اما اشاعره پس از او خصوصا ماتریدیه برای انسان نسبت به افعالش انتسابیحقیقی قایلاند. | مثلا ابوالحسن اشعری [[نظریهکسب]] را بهگونهای تفسیر میکند که جز انتساب اعتباری فعل به فاعل، چیز دیگری را ثابت نمیکند و در فرض اثبات قدرت برای انسان، به شرطی آن را میپذیرد که آن قدرت هیچ تاثیری در خلقفعل داشته باشد و نه در عنوان آن. و اما اشاعره پس از او خصوصا ماتریدیه برای انسان نسبت به افعالش انتسابیحقیقی قایلاند. | ||