۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' العظمی' به 'العظمی') |
جز (جایگزینی متن - ' نمی گر' به ' نمیگر') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
===== مدرسه نمازی خوی ===== | ===== مدرسه نمازی خوی ===== | ||
[[پرونده:مصاحبه کیهان فرهنگی با خلیل قبلهای.gif|بندانگشتی|جایگزین=|مصاحبه کیهان فرهنگی با خلیل قبلهای]] | [[پرونده:مصاحبه کیهان فرهنگی با خلیل قبلهای.gif|بندانگشتی|جایگزین=|مصاحبه کیهان فرهنگی با خلیل قبلهای]] | ||
قبل از روی کار آمدن پهلوی اول، سه حوزه علمیه مهم در خوی بود که به دستور دولت وقت مدارس مذکور تعطیل گردیدند. لذا وی مدتی از تحصیل محروم میماند، ابتدا تصمیم میگیرد که به امر کشاورزی اقدام کند و راه پدر را در پیش گیرد لیکن با مخالفت جدی پدر مواجه میشود، او در خاطرات خود میگوید: '''''"پدرم در ارتباط با تولد من خوابی دیده بود و برداشت او از آن خواب این بود که من نباید به کار کشاورزی بپردازم و باید درس بخوانم و عالم بشوم'''''"<ref name=":2">بایسته های فقه و حقوق / گفت و گو با آیتالله خلیل قبله ای خویی، نشریه کیهان فرهنگی، پیاپی 255-256 (دی و بهمن 1386)، [https://www.magiran.com/volume/39502]</ref> به همین منظور پس از بازگشایی مدرسه نمازی خوی جهت ادامه تحصیل در زمینه دروس حوزوی به مدرسه نمازی خوی میرود. از روحانیونی که بعد از بازگشایی و بازسازی مدرسه علمیه نمازی نقش مؤثری داشتند از آیتالله حاج سیدابراهیم علوی، حجتالاسلام شیخ قاسم مهاجر و حاج شیخ علی مجتهدی تحت مدیریت آیت اله سیدعلی اصغر خویی میتوان نام برد. آیتالله سیدابراهیم علوی به صورت تمام وقت در اختیار طلاب بود، و نقش برجستهای در پرورش طلاب علوم دینی داشت. قبلهای در مدرسه علمیه نمازی خوی زیر نظر اساتیدی چون دیلمقانی، ملاغلامعلی خادم الحسینی، شیخ حبیب فراعینی، سیدعلی اصغر خویی، شیخ جابر فاضلی و سید ابراهیم علوی پرورش یافت، و تا سال 1325 شمسی در مدرسه نمازی مشغول تحصیل و همزمان تدریس بود. وی در خاطرات خود میگوید:'''''"در مدرسه نمازی صرف میر را نزد آقای دیلمقانی خواندم، ایشان صرف میر را چنان به ما درس میداد که بنده هنوز پس از64 سال تمام عبارتهای صرف میر را حفظ هستم. او مدرس خیلی خوبی بود ولی حیف شد پدر و مادرش نگذاشتند برای ادامه تحصیل به قم برود و او مجبور شد به تبریز برود، اهل منبر شد و از ادامه تحصیل و پیشرفت علمی باز ماند. به هر حال، بعد از صرف میر، تصریف را نزد آخوند ملا غلامعلی خادم حسینی خواندم. او هم مدرس فاضلی بود. انموذج و صمدیه را نزد حاج شیخ حبیب فراعینی و در دکهایشان خواندم؛ مرد باتقوا و با ایمانی بود. سهم امام | قبل از روی کار آمدن پهلوی اول، سه حوزه علمیه مهم در خوی بود که به دستور دولت وقت مدارس مذکور تعطیل گردیدند. لذا وی مدتی از تحصیل محروم میماند، ابتدا تصمیم میگیرد که به امر کشاورزی اقدام کند و راه پدر را در پیش گیرد لیکن با مخالفت جدی پدر مواجه میشود، او در خاطرات خود میگوید: '''''"پدرم در ارتباط با تولد من خوابی دیده بود و برداشت او از آن خواب این بود که من نباید به کار کشاورزی بپردازم و باید درس بخوانم و عالم بشوم'''''"<ref name=":2">بایسته های فقه و حقوق / گفت و گو با آیتالله خلیل قبله ای خویی، نشریه کیهان فرهنگی، پیاپی 255-256 (دی و بهمن 1386)، [https://www.magiran.com/volume/39502]</ref> به همین منظور پس از بازگشایی مدرسه نمازی خوی جهت ادامه تحصیل در زمینه دروس حوزوی به مدرسه نمازی خوی میرود. از روحانیونی که بعد از بازگشایی و بازسازی مدرسه علمیه نمازی نقش مؤثری داشتند از آیتالله حاج سیدابراهیم علوی، حجتالاسلام شیخ قاسم مهاجر و حاج شیخ علی مجتهدی تحت مدیریت آیت اله سیدعلی اصغر خویی میتوان نام برد. آیتالله سیدابراهیم علوی به صورت تمام وقت در اختیار طلاب بود، و نقش برجستهای در پرورش طلاب علوم دینی داشت. قبلهای در مدرسه علمیه نمازی خوی زیر نظر اساتیدی چون دیلمقانی، ملاغلامعلی خادم الحسینی، شیخ حبیب فراعینی، سیدعلی اصغر خویی، شیخ جابر فاضلی و سید ابراهیم علوی پرورش یافت، و تا سال 1325 شمسی در مدرسه نمازی مشغول تحصیل و همزمان تدریس بود. وی در خاطرات خود میگوید:'''''"در مدرسه نمازی صرف میر را نزد آقای دیلمقانی خواندم، ایشان صرف میر را چنان به ما درس میداد که بنده هنوز پس از64 سال تمام عبارتهای صرف میر را حفظ هستم. او مدرس خیلی خوبی بود ولی حیف شد پدر و مادرش نگذاشتند برای ادامه تحصیل به قم برود و او مجبور شد به تبریز برود، اهل منبر شد و از ادامه تحصیل و پیشرفت علمی باز ماند. به هر حال، بعد از صرف میر، تصریف را نزد آخوند ملا غلامعلی خادم حسینی خواندم. او هم مدرس فاضلی بود. انموذج و صمدیه را نزد حاج شیخ حبیب فراعینی و در دکهایشان خواندم؛ مرد باتقوا و با ایمانی بود. سهم امام نمیگرفت، دکهای درست کرده بود و گاهی برای مردم استخاره میکرد و پولی میگرفت و برای خودش کار میکرد. البته نماز هم داشت. شرایع لمعه را خدمت آیت ا... سیدعلی اصغر خویی نماینده آیت ا...العظمی سیدالوالحسن اصفهانی مرجع تقلید و آقای شیخ جابر فاضلی خواندم."'''''<ref>آیت علم و اخلاق: بیان ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی آیةالله حاج خلیل قبلهای خویی (ره)، '''مؤلف:''' سیدطه مرقاتی، '''ناشر:''' دار الصفا، '''سال چاپ:''' 1396، [https://www.gisoom.com/book/11367559/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88%DB%8C%DA%98%DA%AF%DB%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%AC--%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%84-%D9%82%D8%A8%D9%84%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D9%87/]</ref> | ||
[[پرونده:001.jpg|بندانگشتی|مدرسه نمازی خوی|چپ]] | [[پرونده:001.jpg|بندانگشتی|مدرسه نمازی خوی|چپ]] | ||
مرحوم خلیل قبلهای درخاطرات خود علت مهاجرت به قم را چنین بیان میکند: '''''"درس شرح لمعه ما که تمام شد، آذربایجان سقوط کرد، یعنی تودهایها با اسم دیگری به آنجا آمدند و پیشه وری آذربایجان را با کمک روسها گرفت و ما به دردسر افتادیم. اوضاع از زمان رضاخان هم بدتر شد. فداییان آنها ما را اذیت میکردند و دائم میگفتند: شما جاسوس انگلیسها هستید! بعد تصمیم گرفتند همه طلبهها را به سربازی ببرند. یادم هست که آقا سیدابراهیم علوی جلو آنها را میگرفت و میگفت: اینها باید درس بخوانند، اما آنها هر روز فشار بیشتری میآوردند. یکی از فداییان پیشه وری که همسایه ما بود، یک روز مأمور جلب من شد، او به طور مخفیانه به من گفت: بهتر است از خوی بروی و گرنه تو را به سربازی میبرند. من دیدم عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. این بود که تصمیم گرفتم به قم بروم'''''.<ref>وب سایت معرفی تالیفات، آثار علمی و زندگینامه خلیل قبله ای خویی، [https://qebleheikhoyi.ir/]</ref> | مرحوم خلیل قبلهای درخاطرات خود علت مهاجرت به قم را چنین بیان میکند: '''''"درس شرح لمعه ما که تمام شد، آذربایجان سقوط کرد، یعنی تودهایها با اسم دیگری به آنجا آمدند و پیشه وری آذربایجان را با کمک روسها گرفت و ما به دردسر افتادیم. اوضاع از زمان رضاخان هم بدتر شد. فداییان آنها ما را اذیت میکردند و دائم میگفتند: شما جاسوس انگلیسها هستید! بعد تصمیم گرفتند همه طلبهها را به سربازی ببرند. یادم هست که آقا سیدابراهیم علوی جلو آنها را میگرفت و میگفت: اینها باید درس بخوانند، اما آنها هر روز فشار بیشتری میآوردند. یکی از فداییان پیشه وری که همسایه ما بود، یک روز مأمور جلب من شد، او به طور مخفیانه به من گفت: بهتر است از خوی بروی و گرنه تو را به سربازی میبرند. من دیدم عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. این بود که تصمیم گرفتم به قم بروم'''''.<ref>وب سایت معرفی تالیفات، آثار علمی و زندگینامه خلیل قبله ای خویی، [https://qebleheikhoyi.ir/]</ref> |