پرش به محتوا

زرارة بن اعین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می ز' به ' می‌ز'
جز (جایگزینی متن - 'می رسانند' به 'می‌رسانند')
جز (جایگزینی متن - ' می ز' به ' می‌ز')
خط ۷۶: خط ۷۶:


== مبارزه با حاکمان جور ==
== مبارزه با حاکمان جور ==
حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهل بیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستم‌های بسیار می زدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانه های واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل‌بیت(علیه‌السلام)]] برای حفظ جان یاران خاص خود گاهی در مورد عده‌ای از اصحابشان اقدام به بدگویی می‌نمودند تا شاید از هجمه های ستمگران نجات یابند. امام صادق(علیه‌السلام) برای حفظ جان زراره ــ که در خط مقدم مبارزه حضور داشت ــ از این روش استفاده کرد؛ لذا به عبدالله فرزند زراره می‌فرماید:
حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهل بیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستم‌های بسیار می‌زدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانه های واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل‌بیت(علیه‌السلام)]] برای حفظ جان یاران خاص خود گاهی در مورد عده‌ای از اصحابشان اقدام به بدگویی می‌نمودند تا شاید از هجمه های ستمگران نجات یابند. امام صادق(علیه‌السلام) برای حفظ جان زراره ــ که در خط مقدم مبارزه حضور داشت ــ از این روش استفاده کرد؛ لذا به عبدالله فرزند زراره می‌فرماید:


سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد می‌کنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار می‌رسانند و اقدام به قتل او می‌کنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش می‌کنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت می‌شدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسان‌های محروم را بیان می‌کند تا به دست حاکمی که کشتی های سالم را غصب می‌کرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن.
سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد می‌کنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار می‌رسانند و اقدام به قتل او می‌کنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش می‌کنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت می‌شدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسان‌های محروم را بیان می‌کند تا به دست حاکمی که کشتی های سالم را غصب می‌کرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن.
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۸۰

ویرایش